ترکیه به عادی‌سازی روابط با اعراب نیاز مبرم دارد

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
برساخت هویتی آنکارا در عرصه سیاست خارجی برای حضور فعال در میدان های کنش، بر اساس شاخص های تهاجمی شکل گرفته است؛ در واقع ترکیه با طراحی راهبرد منطقه خاکستری، اولویت های مبتنی بر حفظ امنیت داخلی و رویکردهای توسعه گرایانه در عرصه خارجی را، در مناطق بحران جستجو می کند. به موجب همین رفتار تمامیت خواه در عرصه سیاست خارجی می باشد، که بازآرایی و معماری روندهای بازیگری در میدان های منطقه ای را در دستور کار خود قرار داده است.

 سیاست خارجی فراگیر ترکیه در عرصه معادلات منطقه ای در محیط های پیرامون خود از خاورمیانه و شمال آفریقا تا مدیترانه شرقی و آسیای مرکزی بر مبنای رویکردی سامان یافته که آنکارا را در میدان های منطقه ای از وضعیت تنظیم گر غربی ها به یک کنش گر محض تبدیل کرده است. در واقع آنکارا با رهیافت راهبردیِ حضور فعال در حوزه فعالیت های خارجی از وضعیت اپراتوریست غربی ها خروج کرده و به یک بازیگر مستقل با علائم خودمحور تبدیل شده است.

برساخت هویتی آنکارا در عرصه سیاست خارجی برای حضور فعال در میدان های کنش، بر اساس شاخص های تهاجمی شکل گرفته است؛ در واقع ترکیه با طراحی راهبرد منطقه خاکستری، اولویت های مبتنی بر حفظ امنیت داخلی و رویکردهای توسعه گرایانه در عرصه خارجی را، در مناطق بحران جستجو می کند. به موجب همین رفتار تمامیت خواه در عرصه سیاست خارجی می باشد، که بازآرایی و معماری روندهای بازیگری در میدان های منطقه ای را در دستور کار خود قرار داده است؛ از این رو تغییر در متغیرهای قطبش«polarization»(پوشش دهنده توزیع قدرت میان واحدها در یک مجموعه است) در معادلات منطقه ای با رویکرد برتری آنکارا بر دیگر واحدهای سیاسی منطقه ای را دنبال می کند.

واقعیت امر این است که ترکیه با زعامت اردوغان به سمت متنوع سازی حوزه فعالیت ها در عرصه های منطقه ای گام برداشته است. از این رو خاورمیانه به عنوان محل و میدان کنش کلاسیک ترکیه از جمله مناطقی است که با آغاز بحران در سوریه به مرکز توجه فعالیت های منطقه ای ترکیه تبدیل شد. 

شایان به ذکر است که در گذر از شرایط بحرانی موجود در منطقه و نقش آفرینی ترکیه در مناطق بحران، بسترهای اصطکاک ترکیه با دیگر قدرت های رقیب آنکارا در منطقه مانند ریاض شکل گرفت و آغاز شد؛ نقطه آغاز تعارض و منازعات دیپلماتیک ترکیه و سعودی با بحران قطر شکل جدی تری بخود گرفت. در واقع شکل گیری بسترهای تعارض و درگیری میان قطر با سه کشور عربی (مصر، بحرین و امارات) به رهبری ریاض موجب شد تا قطر با محاصره و تحریم های دیپلماتیک – سیاسی و تجاری آنها روبه رو شود. از این رو قطر به سبب وابستگی ایدئولوژیکی به آنکارا در برابر تهدیدات چهار کشور در زیر چتر حمایتی ترکیه قرار گرفت. در واقع ترکیه با حمایت از قطر در برابر چهار کشور عربی تحریم کننده، از آغاز روند جدیدی در عرصه معادلات منطقه ای رونمایی کرد؛ این سیاست تا جایی پیش رفت که زمینه های تعارض را به سمت به منازعه پیش برد که ماجرای قتل خاشقچی در کنسولگری ریاض موجب تشدید هر چه بیشتر آن شد.

این روند تا نزدیک به یک ماه پیش ادامه پیدا کرد، بطوریکه دامنه آن به شمال آفریقا و مدیترانه شرقی رسید. اما تغییر تاکتیک ها در ذیل راهبردهای منطقه ای از سوی ترکیه با آغاز تنش زدایی با ریاض، موجب شد تا ترکیه جهت تداوم و اجرای اهداف و برنامه های خود در منطقه، فصل تازه ای را در عرصه سیاست خارجی کلید بزند. به همین رو در رهاورد رفتار نهادینه شده اخیر، آنکارا از هر آنچه موجب شود تا به روند تنش زدایی کمک کند، استفاده خواهد برد. 

بطوریکه ترکیه با اعلام توافق میان دوحه با چهار کشور عربی در نشست اخیر شورای همکاری خلیج فارس در شهر العُلا سعودی برای حل و فصل اختلافات، استقبال کرد و اعلام کرد «توافق حاصل شده میان دوحه و چهار کشور عربی محاصره کننده قطر برای پایان محاصره گام مهمی در راستای حل بحرانی است که از ژوئن 2017 ادامه داشته است». به واقع سیاست اعلامی ترکیه در راستای حل و فصل اختلافات با ریاض و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس (ابوظبی) که در میدان های بحران مانند لیبی دارای تعارض منافع هستند لازم می دارد تا آنکارا از تغییر شرایط که منتج به منفعت رسانی به آنها شود با آغوش گرم استقبال کند.   

بنابراین برای اردوغان در مقام طراح و مجری برنامه های ترکیه در عرصه خارجی، در شرایط فعلی صیانت از دستاوردهای منطقه ای، کنار گذاردن تنش ها با ریاض و دیگر کشورهای همسو با آن یک اصل اساسی است. چرا که ادامه سیاست های رفتاری – عملی گذشته نه تنها ترکیه را در بن بست خود ساخته گرفتار خواهد کرد و زمینه های انزوا را بر آن حاکم خواهد کرد بلکه این قابلیت را دارد تا در فراگرد تنش های خارجی، امنیت داخلی خود را با تهدیدات جدی مواجه کند. به همین دلیل انعطاف در رها کردن تنش و گام نهادن در مسیر عادی سازی را در عرصه سیاست خارجی اولویت گذاری کرده است. به علاوه اینکه در این راستا باید متغیرهای دیگری چون حضور در قره باغ، تعارضات آنکارا با یونان و قبرس در مدیترانه شرقی، انزوای آنکارا در میان کشورهای اروپایی و تحریم اخیر ترکیه از سوی آمریکا را نیز از جمله عواملی به شمار آورد که ترکیه را به سمت رقیق سازی اختلافات و حل و فصل آنها با کشورهای منطقه در خاورمیانه مجاب کرده است. به این دلیل که اردوغان به خوبی می داند که ترکیه توان نبرد در چند جبهه را بطور توامان ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟