برقراری صلح و امنیت در افغانستان و چالش های پیش رو

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
کشور افغانستان در طول چند دهه گذشته به دلایل متعدد با بحران‌های داخلی و خارجی فراوانی روبرو بوده است. این کشور در حال حاضر نیز اوضاع وخیم و اسف‌باری را تجربه می‌کند که طی چند سال گذشته و از زمان شکل‌گیری دولت وحدت ملی در این کشور بی‌سابقه بوده ‌است.

شرایط بسیار بد اقتصادی و معیشتی، ناکامی در بازسازی و توسعه زیرساخت‌های کشور، گسترش فقر و بیکاری، بحران مهاجرت، تولید و قاچاق مواد مخدر، ناامنی و چالش‌های متعدد امنیتی‌- سیاسی، قدرت گرفتن روزافزون شبه نظامیان وابسته به طالبان (که اکنون بخش‌های بزرگی از کشور را در شمال و جنوب در تصرف دوباره خود دارند)، ظهور پدیده تروریستی داعش در برخی از نقاط این کشور از جمله ننگرهار، تداوم اختلاف‌ها میان اشرف‌غنی رئیس جمهور و دکتر عبدالله رئیس اجرایی و بن‌بست در تکمیل کابینه بعد از گذشت 21 ماه و مهم‌تر از همه بحران پایان اعتبار توافق‌نامه وحدت ملی، چشم‌انداز مبهمی را در برابر دولت و ملت این کشور قرار داده ‌است.

با وجود این، شاید بتوان مهم‌ترین چالش های دولت افغانستان در شرایط کنونی را موضوع مذاکره یا مبارزه با طالبان و مشروعیت دولت وحدت ملی عنوان کرد که در این یادداشت مختصرا به آنها پرداخته خواهد شد.

سرنوشت مذاکره با طالبان

در خصوص مساله مذاکره دولت افغانستان با گروه طالبان باید گفت که این گروه هرچند که بنا به درخواست کشورهای افغانستان، پاکستان، چین و آمریکا در پنج دور از مذاکرات صلح قبلی شرکت کرده بود، اما همچنان تنها راه ایجاد صلح و امنیت در افغانستان را خروج نیروهای خارجی از افغانستان، برگزاری انتخابات آزاد و تغییر قانون اساسی، خارج شدن نام این گروه از فهرست سیاه سازمان ملل و آزادی زندانیان خود و… می‌داند.

از سوی دیگر گروه طالبان چند ماهی است که عملیات بهاره به نام «عمری» در سراسر افغانستان را آغاز کرده است، هرچند که در بسیاری از مناطق نتوانست به اهداف خود که به گفته منابع افغان «تصرف سرزمین» است، دست یابد؛ اما با این حال بر انجام عملیات‌های خود تاکید می‌کند و عملا مذاکرات صلح تبدیل به نوعی مشروعیت‌دهی به طالبان شده است.

در چنین شرایطی که مذاکرات صلح به نتیجه مشخصی نرسیده است، دولت و نهادهای امنیتی افغانستان با تغییر استراتژی، خواهان سرکوب طالبان شده‌اند. دستور اشرف‌غنی احمدزی مبنی بر سرکوب طالبان نشان از نتیجه‌بخش نبودن مذاکرات صلح بوده و این راهبرد دولت وحدت ملی، دو روز پس از انفجار مهیب کابل در مقابل ریاست امنیت ملی و در نزدیکی وزارت دفاع افغانستان که موجب کشته شدن 67 تن و مجروح شدن 347 تن گردید، اتخاذ شد.

با وجود سیاست اعلامی دولت افغانستان در سرکوب طالبان، به نظر می‌رسد موضوع مبارزه با طالبان و دفاع از شهر‌ها و ولایات مورد هجوم طالبان به نوعی چندان هم در اولویت‌های دولت بحران‌زده افغانستان نیست. در حالی که جنگ در مناطق شمالی (قندوز، فاریاب، جوزجان و …) و جنوبی (ننگرهار، هلمند، زابل، قندهار و…) بطور مستمر به نفع طالبان دنبال می‌شود، دولتمردان افغانستان هم‌‌چنان درگیر تنش‌های خود بر سر قدرت هستند، قدرتی که قادر به تأمین امنیت کابل هم نیست.

در واقع، انفجارهای مهیب در قلب کابل به روشنی حکایت از آن دارد که طالبان با دولت افغانستان سر جنگ دارد و هیچ افق روشنی برای روند کنونی موسوم به روند مذاکرات صلح افغانستان، وجود ندارد.

وضعیت دولت وحدت ملی

موضوع دیگری که چالش اساسی برای دولت افغانستان محسوب می شود، مشروعیت دولت وحدت ملی است. هرچند که تشکیل این دولت، گام بزرگی در حل بحران سیاسی و جلوگیری از جنگ داخلی بود، اما با گذشت بیش از 21 ماه از آغاز به کار دولت وحدت ملی، مفاد این توافقنامه از جمله برگزاری لویه جرگه به منظور تعدیل قانون اساسی و بررسی طرح ایجاد پست صدراعظم اجرایی، هم‌چنان مغفول مانده است.

قرار بود پس از تشکیل دولت وحدت ملی نظام انتخاباتی اصلاح شده و سپس طی لویه جرگه (نشست بزرگان قومی و سیاسی) ساختار نظام سیاسی از ریاستی به پارلمانی تبدیل و پست نخست‌ وزیری قانونی شود. براین اساس درحالی که اعتبار دولت ائتلافی افغانستان تا 3 ماه و نیم دیگر به پایان می‌رسد، اشرف غنی رئیس‌جمهور و عبدالله رئیس اجرایی دولت هنوز در برخی وزارتخانه‌ها و حتی دستگاه امنیتی افغانستان به توافق روشنی نرسیده‌اند. از سوی دیگر، انتخابات پارلمانی افغانستان هم باید در شهریورماه 1395برگزار شود که به دلیل نبود بودجه و تدبیر درست، احتمالا به تأخیر خواهد افتاد.

دورنما

در یک نگاه کلی باید گفت که حملات اخیر طالبان به کابل به نوعی مرگ مذاکرات صلح با طالبان بود. اشرف‌غنی نه تنها موفق نشد مذاکرات صلح با طالبان و جذب آنها در ساختار سیاسی قدرت را محقق سازد، بلکه کنترل بخش‌های بزرگی از کشور را نیز از دست داده است. عملیات بهاری طالبان نیز که برای بزرگداشت ملامحمدعمر، عملیات «عمری» نام‌گذاری شده، تشدید شده و حتی برای اولین بار در یک دهه گذشته شهرهای بزرگ و مهمی را تصرف کرده‌اند.

د راین شرایط عملا مذاکرات صلح وجود ندارد و آنچه که هست جنگ است که حالا در تمام افغانستان گسترده‌ شده است. بنابراین، با همه هزینه‌ها و تلاش‌های انجام شده، عملاً جنگ با طالبان و مذاکره با آنها هر دو با شکست مواجه شده است و اشرف‌غنی راه دیگری جز تلاش برای مذاکره و مصالحه با طالبان ندارد، اما به این شرط که دولت به جای تکیه بر نیروهای خارجی‌ها و پاکستان، به ظرفیت‌های داخلی و همسو کردن احزاب و جریان‌های سیاسی در نحوه مواجهه با طالبان تکیه کند.

در سوی دیگر، مشروعیت دولت ائتلافی نیز بویژه پس از پایان اعتبار پیمان ائتلاف میان اشرف‌غنی و عبدالله در 3 ماه و نیم آینده به چالشی اساسی برای آینده صلح و امنیت در افغانستان تبدیل شده است. گروه‌های سیاسی که ائتلاف را پذیرفته‌اند، اکنون تأکید دارند که مشروعیت دولت ائتلافی تا چند ماه دیگر که عمر آن دوساله خواهد شد و موعد انتخابات پارلمانی و تشکیل دولت فرا می‌رسد، از بین خواهد رفت و این آغاز یک بحران سیاسی دوباره در افغانستان است. این در حالی است که با اصلاح نظام انتخاباتی و تلاش برای برگزاری انتخابات پارلمانی در اواسط سال‌جاری می‌توان از بروز بحران سیاسی دیگر در افغانستان جلوگیری کرد.

منبع:http://alwaght.com/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟