روز گذشته قطر بزرگترین پایگاه دریایی خود را در شمال شرق این کشور با حضور جیمز مالوی فرمانده ناوگان پنجم دریایی آمریکا افتتاح کرد در شرایطی که قطر در محاصره کشورهای عربی قرار گرفته و تنشها در خلیج فارس معمای امنیتی پیچیده ای برای منطقه ایجاد نموده تاسیس این پایگاه سوالاتی را در باره انگیره و اهداف قطر و نتایج آن برای دوحه و منطقه ایجاد میکند.
نیروی دریایی قطر
نیروی دریایی قطر شامل سه بخش گارد ساحلی، پلیس دریایی و توپخانه ساحلی است. قطر در ابتدای استقلال در سال 1971 فاقد نیروی دریایی بود در دهه 90 میلادی اولین هسته های نیروی دریایی خود را با خرید برخی تجهیزات دریایی از فرانسه و آمریکا تشکیل داد با این حال نیروی دریایی این کشور قادر به دفاع محدود از آبهای ساحلی ودارایی های تجاری است. قطر از سال 2014 به بعد تصمیم گرفت گارد ساحلی را تقویت کند اما پس از قطع روابط عربستان و چند کشور عربی به دلیل اینکه نیروی دریای قطر توان درگیری در یک جنگ تمام عیار دریایی را نداشت از دسامبر 2017 استراتژی دریایی خود را تغییر داد و تصمیم گرفت نیروی دریای خود را تا سال 2025 به دوبرابر افزایش دهد.
در همین ایام، خالد العطیه وزیر دفاع قطر در بازدید از مراکز نظامی تصریح کرد: «نمی توان همه بار را روی دوش دوستان و متحدان گذاشت. در یک مقطع بالاخره باید دفاع از خودمان را بر عهده بگیریم.» درراهبرد جدید دریایی قطر نیروهای دریایی از سه هزار نفر به هفت هزار نفرافزایش پیدا میکند در همین راستا قطر ساخت بزرگترین پایگاه دریایی الظعاین را در ابتدای سال 2019 شروع کرد و از همان ابتدا نیز چهار فروند ناوچه سبک ساخت ایتالیا و یک کشتی آبی – خاکی بزرگ، زیر دریایی های و کشتی های گشتی جدید مجهز به پشتیبانی بالگرد را از ترکیه برای این پایگاه سفارش داد. همچنین چهار سامانه موشکی دریایی رام RAM را از آلمان خریداری کرد به دلیل اینکه قطر در دو سال اخیر در هیچ جنگی شرکت نداشت و از طرف دیگر محاصره کشورهای عربی فاقد هیچ گونه منطق امنیتی بود توانست از این فرصت برای خرید تجهیزات نظامی متنوع از کشورهای مختلف استفاده کند و در نهایت بزرگترین پایگاه دریایی را در شهر سمسمه در 30 کیلومتری دوحه تاسیس کند.
اهداف قطر
قطر به دنبال بازگرداندن توازن قوا بین خود و کشورهای متخاصم عربی است و همزمان سعی میکند دامنه دفاع ساحل خود را افزایش دهد. با تجهیز پایگاه یاد شده به سامانه ضد کشتی ساحل پرتاب اگسوس بلوک 3 که از فرانسه سفارش داده قدرت دفاع ساحلی قطر به بیش از 180 کیلومتر افزایش پیدا میکند. مراسم جشن ملی قطر که در آذر ماه سال گذشته انجام شد به شکلی بسیار متفاوت و در پیامی آشکار و بازدارنده به کشورهایی عربی برگزارشد. قطر بیشترین مرز دریای را دارد و تنها مرز خشکی این کشور با عربستان است در حال حاضر 90 درصد از واردات قطر از راه دریا صورت میگیرد. قطر باید بتواند امنیت تردد کشتیهایی که روزانه مواد غذایی و گوشت ودام وارد این کشور میکنند را برقرار کند.
از طرف دیگر قطر قصد دارد تولید گاز مایع (LNG) را تا سال 2024 به 110 میلیون تن افزایش دهد بنابراین حتی اگر کشورهای محاصره کننده فقط امنیت دریایی را مختل کنند، قطر با بحران جدی مواجه میشود. در همین زمینه، به گزارش الجزیره عبدالله بن ناصر آل ثانی نخست وزیر قطر در مراسم افتتاح این پایگاه گفت از طربق این پایگاه ما بهتر میتوانیم امنیت دریایی ، مبارزه با مهاجرت غیرقانونی و حفاظت از دارایی های استراتژیک از قبیل تاسیسات گاز و نفت را انجام دهیم.
قطر همچنین به دنبال کسب اعتبار ویژه در بین آن دسته از اعضای شورای همکاری خلیج فارس است که مواضع خصمانه ای علیه قطر اتخاذ نکردهاند. ژنرال الانصاری رئیس همکاری های بین المللی وزرات کشور قطردر ارتباط با تاسیس این پایگاه گفت: با افزایش قابلیتهای دریایی قطر یک عنصر کلیدی برای همکاری های قطر و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به خصوص عمان و کویت خواهد بود. پس از آنکه ترامپ در ماه می 2017 به عربستان سفر کرد و قرارداد 110 میلیاردی فروش تسلیحات را امضا نمود کمتر از یک ماه بعد کشورهای عربی به رهبری عربستان روابط خود با قطر را قطع و تا آستانه حمله نظامی به قطر پیش رفتند، با توجه به سابقه آمریکا درتنش آفرینی منطقه قطر از یک سو نمیتواند کاملا امنیت خود را وابسته به آمریکا نگه دارد و از طرف دیگر تلاش میکند زمینه تنش با آمریکا را ایجاد نکند.
اگر چه فرمانده ناوگان پنجم دریایی آمریکا در افتتاحیه این پایگاه حضور داشت اما قطر چتر حمایتی خود را تنوع بخشیده قطر در این پایگاه قسمتهای آموزشی برای تقویت نیروهای متخصص داخلی دایر نمود وزیر دفاع قطر پس از قرارداد خرید برخی تجهیزات دریایی گفت «قرار نیست ما سربازان خارجی را برای به حرکت درآوردن هواپیماها، راندن تانک ها و سوار شدن بر کشتی هایمان به قطر بیاوریم در راستای تنوع بخشی به منابع امنیتی دوحه، با وجودی که عربستان تهدید نمود درصورت خرید سامانه اس 400 به قطر حمله میکند، قطر بر خرید این سامانه اصرار ورزید اواخر ماه فوریه 2019 فهد بن محمد العطیه، سفیر قطر در مسکو در گفتوگو با رویترز گفت: کشورش مذاکراتی را با مسکو در خصوص خرید سامانه دفاع هوایی اس 400 انجام میدهد»
منبع:http://alwaght.com/
4 ماه مه اجساد 9 پلیس کشته شده در یک شهر واقع در جنوب غربی استان درعا پیدا شد. قاسم الصبیحی، کسی که این افراد را کشته، یک شورشی سابق است که بعدتر به نیروهای امنیتی دولت پیوسته. او برای کشته شدن پسر و دامادش دولت سوریه را مقصر می دانست و نیروهای پلیس را نیز به همین دلیل کشت. با این حال، پلیس درگیر نشد. پس از این حادثه افراد دارای نفوذ در درعا بیانیه ای در محکوم کردن او صادر کردند که در سنت های قبیله ای به معنای آن است که او دیگر از حمایت قبیله خود برخوردار نیست. با این حال، دولت بشار اسد اعلام کرد که مناطق آزاد شده را تحت کنترل امنیتی خود در خواهد آورد و در روزهای بعد، نیروهای پشتیبانی در منطقه مستقر شدند که نشان از آن داشت که دمشق به دنبال استفاده از این حادثه به عنوان بهانه ای برای افزایش حضور خود در آنجاست.
تشدید تنش ها در سطحی که اکنون پیش بینی می شود، از تابستان 2018 که دولت اسد کنترل جنوب غربی سوریه را در دست گرفت، بی سابقه بوده و این در حالی است که تنش ها و خشونت های مسلحانه از زمان بازگشت نیروهای امنیتی سوری به یک شاخصه در منطقه درعا تبدیل شده. جدیدترین نمونه از عملیات نظامی نیروهای سوری در مارس 2020 و زمانی بود که با موفقیت کنترل خود را بر بخش هایی از شهر الصنمین اعمال کرد. با این حال، تحولات کنونی از چندین نظر بی سابقه بوده است. اول، سطح استقرار نظامی نیروهای امنیتی سوری قابل توجه و نشان دهنده احتمال عملیات نظامی گسترده در منطقه است. دوم، شهر طفس در نتیجه توافقی که با میانجی گری روسیه حاصل شد، شاهد حضور مستقیم نیروهای دولتی نبود. سوم، شورشی های پیشین در طفس و مناطق حومه آن کاملا مسلح هستند و اگر یک رویارویی نظامی صورت بگیرد، سطح خشونت بسیار بالا خواهد بود.
روسیه از زمان بازگشت نیروهای امنیتی سوریه به توافق متعهد بوده است. البته بر سر این مساله مناقشاتی وجود دارد. برخی از بازیگران مخالف مسکو را به دلیل خودداری از واکنش به اقدامات دمشق مورد انتقاد قرار داده اند. به هر حال، روس ها تا اندازه قابل توجهی به توافق متعهد بوده و در سال های گذشته مانع از حضور مستقیم نیروهای سوری در منطقه شده اند. این اقدام روسیه را می توان به نوعی، تلاش برای کاهش نگرانی های اسرائیل و اردن درباره احتمال حضور نیروهای ایرانی و گروه های شبه نظامی تحت حمایت ایران در جنوب غربی سوریه دانست. مداخلات متعدد روسیه در ممانعت یا محدودسازی حضور مستقیم نیروهای اسد در منطقه را می تواند نشان دهنده تعهد آن به توافق قلمداد کرد.
مذاکرات جاری با مشارکت روس ها می تواند نشان دهنده این مساله باشد که روسیه خواستار تشدید تنش نیست. شاید این مرتبه نیز مذاکرات بتواند همانند گذشته مانع از درگیری شود و با امتیازهای کوچک یا نمادین، به کاهش تنش ها بینجامد.
با توجه به سطح بی سابقه حضور نیروهای نظامی دولتی در منطقه، سناریوی دیگر می تواند این باشد که اگرچه روسیه حقیقتا به دنبال جلوگیری از درگیری نظامی است، اما در عین حال هدف وادار کردن شورشی ها به قائل شدن امتیازات بیشتر را دنبال می کند. احتمال دیگر هم این است که روسیه به دنبال تبدیل این بحران به فرصتی برای استخدام شورشی های سابق در یگان های طرفدار روسیه در ارتش سوریه باشد.
اعزام یگان هایی از ارتش سوریه که با ایران ارتباط نزدیکی دارند، به منطقه تحت حمایت روسیه می توان یک پیام پنهان داشته باشد. اما این مساله نشان دهنده محاسبات مخاطره آمیز دمشق نه فقط در سطح منطقه ای، بلکه در ارتباط با نظمی است که روسیه در درعا ایجاد کرده. همانطور که پیشتر گفتم، این نظم به طور ویژه برای ممانعت از افزایش نفوذ ایران و نیروهای طرفدار ایرانی در جنوب غربی سوریه طراحی شده است.
جنوب غربی سوریه یک منطقه مرزی معمولی نیست. یک جبهه مناقشه آمیز منطقه ایست که هر گونه بی ثباتی و تشدید تنش های نظامی در آن می تواند اثرات فرامرزی داشته باشد. از این رو، تشدید تنش ها توسط یک جناح طرفدار ایرانی در داخل دولت سوریه برای اسرائیل و اردن ناخوشایند است چرا که هیچ کدام از آنها حضور ایرانی در نزدیکی بلندی های جولان را نمی خواهند و تحمل نمی کنند. نظمی که روسیه برقرار کرده، به رغم ضعف های بسیار آن، در ایجاد ثبات در جنوب غربی سوریه موثر بوده و در همسایگان آن اطمینان ایجاد کرده است. البته لازم به ذکر است که حضور نیروهای متحد ایران در ارتش سوریه در طفس و حومه آن لزوما به معنای پایان نظم منطقه ای نیست. اگر دمشق و تهران برای این طرح برنامه ریزی کرده باشند، هدف آنها را باید به صورت گامی تاکتیکی برای پررنگ کردن حضورشان در بازی منطقه ای درک کرد و نه یک قمار مخاطره آمیز برای بر هم زدن توازن موجود در این منطقه حساس.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.