پیرامون مرکز نظارت مشترک روسیه – ترکیه بر توافقات در ناگورنی قره باغ

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
مطابق با یادداشت تفاهم امضاء شده توسط سران وزارت دفاع فدراسیون روسیه و ترکیه در 11 نوامبر سال 2020 میلادی برابر با 21 آبان 1399 شمسی، مرکز نظارت مشترک روسیه – ترکیه به منظور کنترل سیستم آتش بس در منطقه آذربایجان مستقر شده است. این مرکز فعالیت خود را از تاریخ 30 ژانویه 2021 برابر با 11 بهمن 1399 شمسی، در منطقه کیام الدینلی آغدامسکی آغاز کرده است. تعداد نمایندگان مساوی از هر طرف در مقر مرکز مشترک حضور دارند: به ترتیب حداکثر 60 پرسنل نظامی از روسیه و ترکیه.

  وظایف مرکز نظارت مشترک روسیه – ترکیه بر قره باغ شامل موارد زیر می‌باشد: نظارت بر سیستم آتش بس، ثبت موارد نقض سیستم آتش بس از طریق نظارت بصری و با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین (پهباد)، رسیدگی به شکایات و مشکلات طرفین، اتخاذ اقدامات پیشگیری از تخلفات. این مرکز دارای خطوط ارتباطی مستقیم با ارگان‌های فرماندهی نظامی طرفین درگیری و ستاد فرماندهی نیروهای صلح روسیه است.

قبل از هر چیز لازم به ذکر است که روند ایجاد مرکز مشترک در قره باغ تا حدودی به تأخیر افتاده است. اگرچه نیروهای حافظ صلح روسیه در روز امضای بیانیه پوتین، پاشینیان و علی اف در مورد پایان دادن به جنگ در قره باغ، در منطقه درگیری حاضر شدند، اما ارتش ترکیه فقط دو ماه و نیم بعد به اینجا رسید. این مساله قابل درک است، زیرا عامل ترکیه در حل و فصل مسالمت آمیز منازعه ناگورنی قره‌باغ مسائل زیادی را ایجاد می‌کند.

  قابل ذکر است که نام ترکیه حتی یک بار هم در سند نهایی ناگورنی قره‌باغ ذکر نشده است و تصمیم بر این شد که  جزئیات ایجاد مرکز نظارت مشترک (بند 5 در «بیانیه» سه جانبه) با مشارکت نیروهای نظامی ترکیه و روسیه، در توافق دیگری تعیین شود، جایی که باید باکو و آنکارا حضور می‌یافتند. علاوه بر این وضعیت ارتش ترکیه در مرکز مورد نظر و موقعیت آن تا مدتی طولانی مشخص نبود. مقامات ترکیه بارها تأکید کرده‌اند که نیروهای حافظ صلح آنها از نظر موقعیت برابر با طرف روسی هستند. مسکو به شدت به این فرمول اعتراض کرده است. علاوه بر این، آنکارا تلاش کرده تا محل استقرار مرکز آتی در قسمت کوهستانی قره باغ باشد که روسیه به شدت با آن مخالفت کرده است. در نتیجه طرفین توافق کردند که وظایف طرف ترک را به موارد زیر محدود کنند: سربازان برای مشاهدات میدانی نمی‌روند یا در گشت‌های مشترک با مسکو شرکت نمی‌کنند، یعنی از موقعیت صلح بانی خود محروم می‌شوند. خود این مرکز نیز خارج از محدوده ناگورنی قره‌باغ، در منطقه  تازه آزاد شده اقدام استقرار پیدا کرده است.

اهداف آنکارا در درگیری قره باغ چه بود؟
ترکیه خواستار تقویت وضعیت قدرت منطقه ای در قفقاز جنوبی از طریق مشارکت مستقیم در روند مذاکرات ناگورنی قره‌باغ بود. این امر به خوبی با گرایش‌های «نئو عثمانی» در سیاست خارجی ترکیه متناسب است. به دلیل مخالفت شدید ارمنستان، این کشور در لیست ریاست مشترک گروه مینسک  پذیرفته نشد. در این زمینه، آسان‌ترین راه برای رسیدن آنکارا به هدف خود، حل و فصل موضوع به صورت دو جانبه در مذاکرات با روسیه بر روی مدل همکاری روسیه و ترکیه در سوریه است.

البته اوضاع قره باغ با اوضاع سوریه متفاوت است. روسیه، ایالات متحده امریکا و فرانسه در یک طرف موانع قرار گرفتند، ترکیه در طرف دیگر. همه کشورها خواستار آتش بس فوری شدند، در حالی که آنکارا بر حق آذربایجان برای جنگ تا پایانی تلخ اصرار داشت. ترکیه خودش را در وضعیت انزوای بین‌المللی می‌دید و در چنین شرایطی پیشبرد دستور کار خود را کاملاً دشوار می‌یافت.

آنکارا نتوانست به موقعیتی که دنبال آن بود، یعنی یک واسطه و ضامن با اختیارات کامل برای حل و فصل مسالمت‌آمیز منازعه در منطقه تبدیل شود. اصل «sahada ve masada» («در زمین و پشت میز مذاکرات»)، که در طول کل جنگ توسط سیاستمداران ترک بارها مطرح می‌شد، قرار نبود تحقق یابد. بدیهی است که ترکیه به دلیل رابطه ارمنستان و روسیه قادر به دستیابی به اهداف خود نبود. در مورد ارمنستان، رفتار این کشور قابل درک است: این کشور به طور سنتی تبلیغات ضد ترک را در سطح بین‌المللی انجام می‌دهد، اما اوضاع مسکو پیچیده‌تر بود.
هم روسیه و هم ترکیه روابط دو جانبه سازنده را بسیار ارزشمند می‌شمارند. هر دو طرف همیشه تلاش کرده‌اند تا از تضادهای متقابل در سیاست جهانی جلوگیری کنند تا مشارکت نزدیک در زمینه‌های مختلف برقرار کنند. به عنوان مثال در سوریه یا لیبی، ولادیمیر پوتین و رجب اردوغان ممکن است منافع مختلف و متحدان مختلفی در منطقه داشته باشند، اما هنوز هم توافق با یکدیگر بسیار راحت تر از غرب است. اما در مورد منطقه ماورای قفقاز – این منطقه از اهمیت ویژه‌ای برای روسیه برخوردار است، خارج نزدیک اوست، بنابراین این بار مسکو مورد چندان مناسبی برای توافق نیست.

  رهبری روسیه اجازه تحکیم بیش از حد نفوذ آنکارا در قره باغ را نداد، اما برای همکاری با آن نیز ریسک نکرد. بنابراین روسیه موضع مبهمی اتخاذ نمود. از یک طرف، ولادیمیر پوتین بارها و بارها به این موضوع اشاره کرده است که آنکارا در قره باغ در چارچوب قوانین بین المللی عمل کرده است و روسیه قرار نیست تا زمانی که آنکارا مرزهای دولتی ارمنستان-متحد مسکو در سازمان پیمان امنیت جمعی را نقض نکرده است در سر راه ترکیه قرار بگیرد. از سوی دیگر، رهبری روسیه برای ترکها روشن ساخت که مسکو متعهد به ادامه مذاکرات در چارچوب گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا است و قصد دور زدن این قالب را همانطور که ترکیه می خواهد، ندارد. ولادیمیر پوتین در این مورد به طور خاص با رجب اردوغان طی یک مکالمه تلفنی در تاریخ 14 اکتبر سال 2020 میلادی صحبت کرده است.

در عین حال نباید نقش ترکیه در قره باغ را کوچک شمرد. اولا امروز می توان در مورد حضور واقعی آنکارا در چارچوب مرکز مشترک روسیه – ترکیه در منطقه منافع انحصاری روسیه صحبت نمود. بنابراین، روسیه با وجود موقعیت مسلط خود در قره باغ، مجبور است با آنکارا مذاکره کند. علاوه بر تقابل موجود در خاورمیانه و آفریقای شمالی اکنون فرصت جدیدی برای رقابت روسیه – ترکیه در قفقاز جنوبی فراهم می‌شود. علاوه بر این ترکیه از متحدان غربی خود در ناتو – ایالات متحده و فرانسه – در قره باغ سرباز زد، که در نهایت، عملاً خود را خارج از چارچوب روند مذاکره یافت. بعدها آمریکایی‌ها و فرانسوی‌ها روسیه و ترکیه را به تبانی و ایجاد «آستانه دوم» در قفقاز جنوبی متهم کردند.

مسکو فعلا در قفقاز جنوبی یک مزیت دارد، اما اگر به ویژه روابط ترکیه و ارمنستان به تدریج عادی شود، همه چیز می‌تواند تغییر کند. در این صورت، ترکیه می تواند به شرکت کننده‌ای تمام عیار در حل و فصل مسالمت آمیز منازعه قره باغ در سطح برابر با روسیه تبدیل شود. این سناریو ممکن است سورئال به نظر برسد، اما همه پیش نیازهای اجرای آن وجود دارد. در مورد ترکیه، این کشور بارها اعلام آمادگی کرده است که اگر ایروان گام های مثبتی به سمت آنکارا بردارد، مرزهای خود را با ارمنستان باز می‌کند. علاوه بر این، اردوغان در سال 2014 میلادی، هنگامی که در یکی از سخنرانی های رسمی خود، به نمایندگی از مردم ترکیه با خانواده های ارمنی که در امپراتوری عثمانی در طول جهان اول درگذشته‌اند همدردی نمود، یک حرکت بسیار جدی را به سمت آشتی بین ارمنی ها و ترک ها انجام داد. از طرف دیگر ارمنستان کشوری کوچک است که به مدت 30 سال در محاصره اقتصادی واقع شده و در اثر جنگ ویران شده است و بیش از هر کشور دیگری نیاز به توسعه روابط تجاری با کشورهای همسایه در جهت منافع خود و مردمش دارد.

منبع:http://iras.ir/iras.irfa

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟