علل تناقض رفتاری روسیه در بحران قره باغ

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
6 مهر ماه 1399 دو کشور آذربایجان و ارمنستان بار دیگر اختلاف دیرین خود بر سر منطقه قره باغ را تشدید کردند که تا به امروز با تلفات مادی و معنوی زیادی همراه بوده است. هرچند که وقوع این درگیری­‌ها تحول تازه­‌ای نیست

چرا که پیش از این، در تیرماه 1399 هم شاهد بازتجدید اختلافات و ورود به درگیری­ نظامی بودیم. با این حال درگیری­‌های اخیر شاهد تحولات قابل توجهی در استراتژی‌های نظامی دو کشور، استفاده از ابزار­ها وتکنولوژی‌­های نوین نظامی و همچنین جغرافیایی درگیری­‌ها بوده است. بنابراین می­‌توان استدلال کردکه اقدام نظامی باکو و ایروان در مورد قره باغ نشان دهنده این موضوع است که اختلافات بین ارمنستان و آذربایجان موضوعی موقت نبوده و بلکه تهدیدی پایدار برای ثبات و امنیت در منطقه قفقاز جنوبی و همچنین مناطق هم‌جوار است و در صورتی که اقدامات اساسی در این مورد صورت نگیرد و صرفا به آتش­‌بس­‌های موقت اکتفا شود باز هم شاهد ادامه تهدیدات ناشی از اختلاف در منطقه قره باغ خواهیم بود چراکه سابقه آتش­ بس‌­های صورت گرفته بین دو کشور نشان می­‌دهد که هیچ یک از طرفین به این قول و قرار­ها پاینده نبوده و در دوران بعد از آتش بس، با تجهیز نیروهای­‌خود، آماده از سرگیری اختلاف بوده‌­اند. حتی در مورد اخیر هم، زمانی که روسیه پادرمیانی کرده و دو کشور متعهد شدند که آتش بس را را رعایت کنند موارد متعددی از نقض آتش بس از سوی هر دو کشور وجود داشته است.

 

 

هر چند که ابعاد تحولات صورت گرفته در اختلاف جدید آذربایجان و ارمنستان قابل توجه بود، با این حال مسئله‌­ای که به طور اساسی نظر تحلیل­گران مسائل منطقه‌­ای را جلب کرد سیاست صبر و انتظار روسیه در قبال درگیری در حوزه نزدیک آن و یا به عبارت دیگر ورود دیر هنگام کرملین به مسئله قره باغ بود. این درحالی است که روسیه در دوران پس از فروپاشی شوروی با حساسیت خاصی مسائل مناطق تازه استقلال یافته از شوروی را دنبال کرده و همواره در تلاش بوده  به عنوان یک قدرت منطقه‌­ای و جهانی با ورود اولیه به تنش­‌های پیش آمده، نقش خاص کرملین در تحولات منطقه‌­ای را دیکته کند. علاوه براین یکی از ویژگی‌­های رفتاری روسیه در موضوعات منطقه‌ای و جهانی این بوده که از متحدین خود حمایت کرده است. حتی این مسئله محدود به حوزه خارج نزدیک نبوده و به عنوان مثال می‌­توان به حمایت روسیه از بشار اسد در سوریه و یا نیکولاس مادورو در ونزوئلا  اشاره کرد. با این وجود؛ در مسئله قره باغ، جدای از این‌که این درگیری در فضای پیرامونی روسیه رخ می­‌داد و کرملین پس از آغاز درگیری­‌ها صرفا به دعوت به آتش بس اکتفا کرد، از متحد قدیمی خود ارمنستان نیز حمایت قابل توجهی به عمل نیاورد.

 

 

این درحالی است که ارمنستان عضو سازمان پیمان امنیت دسته جمعی است که روسیه آن را برای تبدیل شدن به بازیگر اصلی امنیتی- نظامی منطقه آسیای مرکزی و قفقاز ایجاد کرده است. روسیه حتی در پاسخ به عدم حمایت سازمان امنیت دسته جمعی از ارمنستان اعلام داشت که “براساس این پیمان اگر کشورهای عضو در معرض تجاوز قرار گیرند، اعضای این سازمان موظف به دفاع از آن کشور خواهند بود. تعهدات مربوط به پیمان امنیت جمعی در مورد قره باغ معتبر نیستند. ما در قبال ارمنستان مسئولیت­‌هایی در چارچوب پیمان امنیت جمعی داریم، اما درگیری‌ها در خاک ارمنستان روی نمی‌دهد”. بنابراین با توجه به موارد فوق شاهد یک تناقض رفتاری از سوی روسیه در مسئله قره باغ و به ویژه در ارتباط با ارمنستان هستیم. اما مهم‌تر از وجود این تناقض رفتاری، دلایل آن است. به عبارت دیگر سوال اصلی این است که چه عواملی باعث شده است این تناقض در رفتار روسیه شکل­بگیرد. در پاسخ به این سوال موارد متعددی را می­‌توان مطرح کرد. اولین مورد این است که به نظر می­‌رسد رفتار ارمنستان در طی سال­‌های گذشته نگرش روسیه را به مسئله قره باغ تغییر داده است. به عبارت دیگر شاید بتوان اظهار دشت که روسیه از مصالحه ارمنستان در مورد قره باغ ناامیده شده است. به عنوان مثال در سال 2011 طرفین بر سر اصول مادرید توافق کردند، که بر اساس آن قرار بود ارمنستان کنترل هفت منطقه اطراف قره باغ را واگذار کرده و در مورد وضعیت سرزمینی خود مذاکره کند. در آن زمان توپ در زمین ارمنستان بود. با این حال، ایروان وضعیت موجود را حفظ کرده و نه تنها مناطق را واگذار نکرد بلکه به کنترل خود بر مناطق مذکور ادامه داد. بنابراین واکنش نسبتا بی‌­طرف روسیه نسبت به درگیری های اخیر بین ارمنستان و آذربایجان نشان دهنده پاسخ کرملین به سرخوشی و عدم انعطا‌‌‌‌ف‌­پذیری متحد خود در مذاکرات است. روسیه ترجیح ‌‌می‌­داد در درگیری‌های اخیر به ارمنستان فشار وارد شود تا شاید عدم انعطاف پذیری در مذاکرات را کاهش دهد.

 

 

دومین موردی هم که در مورد تناقض رفتاری روسیه در قبال درگیری­‌های آذربایجان و ارمنستان می­‌توان اظهار داشت بر می‌­گردد به نگاه کرملین به نیکول پاشینیان، نخست وزیر کنونی ارمنستان. دولت پاشینیان در سال 2018 بعد از اعتراضات گسترده خیابانی روی کار آمد. واقعیت این است بعد از روی کار آمدن پاشینیان در ارمنستان، مسکو و ایراوان نگاه مثبتی به یکدیگر نداشته‌­اند. یکی از نگرانی‌­های عمده روسیه در مورد پاشینیان گرایشات غرب­‌گرایانه وی است. از سوی دیگر پاشینیان از نوع روابط ارمنستان و روسیه چندان راضی نیست. به عنوان مثال حتی پیش از انقلاب مخملی در ارمنستان در سال 2018؛ در سال 2015 پاشینیان اظهار داشته بود که مشکل اصلی در روابط روسیه و ارمنستان این است که مبتنی بر مشارکت نیست بلکه بیش‌تر شبیه به رابط گوینده و شنونده است. وی همچنین در طی انقلاب مخملی و زمانی که معلوم شد وی شانس دست­‌یابی به قدرت دارد عنوان داشت که یکی از مشکلات اصلی ما در ارتباط با مسئله قره­‌باغ این است که روسیه از طریق تجهیز آذربایجان توازن قوی موجود بین دو کشور را از بین برده است. حتی جالب­‌تر اینکه در سال 2014 زمانی که پارلمان ارمنستان می­‌خواست پیوستن این کشور به اتحادیه اقتصادی اوراسیا را تصویب کند، پاشینیان از جمله افرادی بود که به این تصمیم پارلمان رای منفی داد. وی حتی در سال 2017 عنوان داشت که با پیوستن ارمنستان به اتحادیه اقتصادی اوراسیا، حاکمیت ارمنستان تضعیف خواهد شد. بنابراین در این مورد هم عدم حمایت روسیه از ارمنستان را می­‌توان به رابطه روسیه با پاشنیان نسبت داد.

 

 

مورد سومی هم که می‌­توان به آن اشاره کرد این است که علیرغم اینکه روسیه به عنوان متحد ارمنستان قلمداد می‌شود با این حال در بسیاری از موارد تلاش کرده است که در نوع نگاه خود به مسئله قره باغ توازن را در بین آذربایجان و ارمنستان برقرار کند. روسیه با چرخشی کردن حمایت خود از هر یک از طرفین سعی کرده به این هدف خود دست یابد. این امر روسیه را قادر می‌­سازد تا از خارج شدن درگیری از کنترل مسکو جلوگیری کند و در عین حال آن را حل نشده نگه دارد. این یک عنصر مهم در سیاست “اختلاف بیانداز و حکومت کن”است. به عبارت دیگر تلاش برای نگه داشتن ارمنستان در یک اتحاد و جلوگیری از همکاری سه جانبه بین کشورهای منطقه. البته برخی­‌ها از این رفتار روسیه به عنوان بازدارندگی محوری یاد می­‌کنند. به این صورت که در روابط ارمنستان و آذربایجان، روسیه به عنوان ” محور” توازن عمل می‌­کند و بازدارندگی محوری روسیه شامل تعداد زیادی از اقدامات اغلب ناسازگار است از جمله اتحاد رسمی با ارمنستان، انتقال تسلیحات به ارمنستان و آذربایجان و تشکیل اقدامات میانجی‌گری. ویژگی ­دیگر بازدارندگی محوری روسیه این است سعی در ایجاد عدم اطمینان در اهداف­ دارد. در مورد آذربایجان و ارمنستان؛ این عدم اطمینان باعث احتیاط در باکو می­‌شود حتی اگر توانایی نظامی این کشور از ارمنستان پیشی­ گرفته باشد. در مورد در ارمنستان نیز عدم اطمینان باعث نزدیکی ایراوان به مسکو و ظرفیت روسیه برای گرفتن امتیازات، مانند کاهش ارزش روابط ایروان با اتحادیه اروپا به نفع اتحادیه اوراسیا می‌­شود.

منبع:https://iiwfs.com/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟