“مذاکرات طالبان و آمریکا؛ صلح دشوارتر از جنگ”

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
 پس از فراز و فرودهای بسیار، نمایندگان ایالات متحده و طالبان، دوازده اکتبر سال ۲۰۱۸ در شهر دوحه قطر وارد مذاکرات مستقیم شدند. تاکنون چهار نشست میان دیپلمات‌های آمریکا و نمایندگان طالبان صورت گرفته است؛ سه نشست در دوحه قطر و یک نشست در ابوظبی امارات.

با انتخاب زلمی خلیل‌زاد به‌عنوان نماینده ویژه آمریکا برای افغانستان، مذاکرات صلح افغانستان شتاب بیشتری یافت. دو طرف چهار نشست رو در رو داشته‌اند و آخرین نشست آنان که شش روز طول کشید، خبرسازترین بود. نشست دوم شانزده نوامبر سال ۲۰۱۸ مجدداً در دوحه؛ هفده دسامبر سال ۲۰۱۸ نشست سوم در شهر ابوظبی امارات متحده عربی و نوزده ژانویه سال ۲۰۱۹ در شهر دوحه قطر برگزار شد. زلمی خلیل‌زاد گفته است که زمینه‌سازی برای گفت‌وگوهای بین‌الافغانی را جزیی از تلاش‌های وی است، امری که در تحقق آن تاکنون موفق نشده است.

ظاهراً این مذاکرات در ماه سپتامبر با دستور دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به‌طور ناگهانی و غیر منتظره‌­ای پایان یافت، درست زمانی‌که قرار بود توافق‌نامه امضا شود. به گفته‌­ی مقامات آمریکایی، ترامپ پس از حمله‌­ای که منجر به کشته شدن دوازده نفر از جمله یک سرباز آمریکایی شد، در تعهد طالبان به صلح تردید و مذاکرات را تعلیق کرد. پس از آن، شیرمحمد­عباس ستانکزی مذاکره کننده‌­ی ارشد طالبان با ایالات متحده در ماه فوریه جمله­‌ی قابل توجهی به زبان آورد: “صلح دشوارتر از جنگ است”. اظهار نظری که نشان از روند پیچیده­‌ی مذاکرات دارد.

روند صلح با دو تحول مهم در تابستان 2018 آغاز شد؛ اولین آن آتش‌بس بی‌سابقه در طول جشن عید فطر بود. به نوشته­‌ی گاردین، جنگ‌جویان طالبان به شهرها سرازیر شده و “بستنی خوردند“ و با اعضای نیروهای امنیتی “سلفی“ گرفتند. اگرچه بلافاصله پس از آن جنگ از سر گرفته شد، این فرصتی کوتاه برای دو طرف بود تا یکدیگر را در نگاهی جدید به‌عنوان هم‌وطن ببینند و نه دشمن. مورد دیگر تصمیم ایالات متحده برای کنار گذاشتن پیش‌­شرط خود مبنی بر اولویت مذاکره طالبان با دولت افغانستان قبل از ورود به مذاکره مستقیم با ایالات متحده بود. طالبان پیوسته در برابر این امر مقاومت می­‌کردند و “دولت کابل” را همان‌طور که از آن‌ها توصیف می­‌کنند، “عروسک خیمه‌شب­‌بازی” عنوان می­‌کردند. طالبان تأکید کردند که مذاکرات فقط حول تقاضای اصلی آن­‌ها صورت می­‌گیرد: یک جدول زمانی برای خروج نیروهای خارجی از افغانستان. در عوض، آن­‌ها تعهد کردند که گروه­‌های جهادی بین‌المللی در این کشور فعالیت نکنند. این تعهد طالبان از این حیث حائز اهمیت است که دلیل آمریکا برای سرنگونی طالبان، میزبانی آن­‌ها از القاعده بود.

اما از ابتدای فرآیند مذاکرات صلح بین طالبان و آمریکا، همواره انتقاداتی نسبت به آن وجود داشته است. برخی نسبت به این اقدام واشنگتن هشدار داده­اند که تلاش ترامپ برای آن­چه به گفته‌ی خود “بازگرداندن 13000 سرباز آمریکایی به خانه­” است می­‌تواند منجر به قدرت گرفتن مجدد گروه‌­های افراطی در افغانستان و بر باد رفتن تلاش­‌های حدود دو دهه‌­ی گذشته برای برقراری دموکراسی، آموزش، برابری جنسیتی و آزادی بیان باشد. در همین راستا، سفیر سابق آمریکا در افغانستان بیانیه‌­ای نوشت که در مورد خطر “جنگ داخلی کامل” در صورت عقب‌نشینی نیروهای آمریکایی قبل از توافق نهایی صلح، هشدار داده می­‌شد. در عین‌حال برخی دیگر معتقدند، که این مذاکرات، فرصتی نادر برای خاتمه­‌ی خشونت­‌ها در افغانستان است.

در نگاهی به‌دلایلی که طرفین را پای میز مذاکره کشاند، کارولین هرتزل پژوهشگر چتم هاوس معتقد است یکی از دشوارترین سؤالاتی که در رابطه با یک روند صلح وجود دارد این است که دقیقاً چه زمانی جناح­‌های درگیر آماده هستند وارد روند مصالحه شوند. چگونه جناح­‌های رقیب، که هر کدام می­‌خواهد برنده‌­ی منازعه بوده و چگونگی و شرایط مصالحه را تعیین کند، حاضر می­‌شوند با طرف دیگر وارد گفت‌وگو شده و در مورد یک راه‌حل مذاکره کنند؟ جواب معمول به این سؤال این است که جناح‌­های درگیر در یک جنگ، زمانی تمایل به گفت‌وگو پیدا می­‌کنند که هر کدام خود را در موقعیتی ببینند که “هیچ‌یک از دو طرف قادر به پیروزی نیستند، و ادامه جنگ برای هر دو طرف زیان‌آور است”.

در خصوص انگیزه‌­های طرفین برای ورود به مذاکرات، باید گفت ایالات متحده اکنون برای پایان دادن به طولانی­‌ترین جنگ تاریخ آمریکا مصمم به نظر می­‌رسد. ارزیابی‌های برخی اندیشکده­‌های آمریکایی نشان می­‌دهد که استراتژی ترامپ در تغییر جغرافیای جنگ و تضعیف طالبان مؤثر نبوده است. از جمله مؤسسه مطالعات جنگ نوشت: افغانستان هجده سال بعد از حضور نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا، هنوز بهشت تروریست‌ها است. بازرس ویژه پنتاگون هم گزارش داده نتایج استراتژی ترامپ ناچیز بوده و طالبان مانند گذشته بر بخش‌هایی از خاک کشور تسلط دارند. بعداً خود ترامپ هم اعلام کرد نتایج استراتژی جنگ در افغانستان مأیوس‌کننده است و باید بازنگری شود. عده­‌ای نیز بر این نظر هستند که این مذاکرات باید بسیار زودتر آغاز می­‌شد تا به توافق منجر شود. رابین رافل، دیپلمات ارشد سابق آمریکا معتقد است: آمریکا می­‌توانست اندکی پس از سرنگونی طالبان در سال 2001 با آن­‌ها وارد مذاکره شود، و از سال­‌ها جنگ و خونریزی ممانعت به‌عمل آورد.

اما در مورد طالبان، یکی از موضوعاتی که می­‌تواند این گروه را پای میز مذاکره بکشاند، محدود شدن منابع مالی آن­‌ها است؛ برخی منابع به بی­‌بی­‌سی عربی گفته­‌اند که طی دو سال گذشته، سه حساب خارجی اصلی طالبان که از آن برای تبادل مالی استفاده می­‌کردند شناسایی و بسته شده است. موضوعی که این گروه را در چالش جدی­‌ای قرار داده است. بنابراین محتمل است که در توافق احتمالی، طالبان درخواست­‌هایی نیز برای رفع محدودیت­‌های مالی خود داشته باشند. برخی مفسران نیز بر این باورند که رهبری سیاسی طالبان از مبارزه ناامید شده­‌اند و به‌دنبال راهی برای برون­‌رفت از این نبرد طولانی‌مدت هستند.

از طرفی به­ نظر می­‌رسد برخی عناصر تأثیرگذار طالبان، بیشتر بر فاصله گرفتن از اقدامات نظامی و گرایش به قدرت سیاسی تأکید دارند. حتی شاید طالبان تمایل دارند در آینده‌­ی سیاسی افغانستان به‌عنوان یک حزب سیاسی فعالیت داشته باشند. الینور زینو پژوهشگر مؤسسه آلمانی کونارد معتقد است “این گروه می‌خواهد مانند حزب‌الله لبنان، سازمان نظامی و منابع اقتصادی داخلی و خارجی خود را در یک قلمرو معین، به‌طور مثال مناطق پشتون‌نشین در جنوب حفظ کرده تا از آینده‌ خود مطمئن باشد“. شاید طرح واگذاری مناطقی در جنوب به طالبان به‌همین منظور صورت می‌گیرد. اما با این وجود، عناصر تندروی نزدیک به طالبان، همچنان از مذاکرات این گروه با ایالات متحده عصبانی هستند و صراحتاً کنار گذاشتن سلاح را رد کرده و حتی تهدید به جدایی از این گروه کرده‌­اند. سیرالدین حقانی برادر معاون رهبر طالبان، ​​که ریاست جناح قدرتمند شبکه حقانی را برعهده دارد، از این دسته است.

البته تبدیل شدن گروه طالبان به چیزی شبیه به حزب طالبان، گرچه مورد تأیید دولت مرکزی نیست، اما چندان دور از ذهن به نظر نمی­‌رسد؛ نمونه­‌ی آن چهره دیگر اسلام‌گرای افغانی، گلب‌الدین حکمت‌یار است که از سال 2017 سلاح­ را رها کرده، و با احتیاط در عرصه­‌ی سیاست قدم برمی­‌دارد. در همین راستا مجیب‌الرحمن رحیمی سخنگوی ریاست اجرایی افغانستان، طالبان را یک گروه “تروریستی” خواند و بیان کرد هر کشوری که طالبان را به‌عنوان یک “گروه سیاسی“ بشناسد، از دید دولت افغانستان محکوم است؛ البته این احتمال نیز وجود دارد که طالبان در جریان گفت‌وگوهای مستقیم و غیرمستقیم با آمریکا و گرفتن ضمانت‌های لازم، صحبت‌های خود را با نمایندگان حکومت نیز روی یک نقشه راه از جمله برقراری حکومت موقت دو ساله برای انجام مصالحه و توافقات جدید آغاز کنند. موضوع دیگری که به گفته‌­ی منابع نزدیک به مذاکرات مورد توجه طالبان بوده، بحث آزادی زندانیان این گروه بوده است. ویدر دمن در گزارشی با عنوان “بازی بزرگ” اشاره می­‌کند که طالبان طی دو سال اخیر با کمبود جدی نیروی مبارز مواجه شده‌­اند و دلیل آن کشته و زندانی شدن تعداد زیادی از نیروهای آن­‌ها طی سال­‌ها جنگ است. این گزارش همچنین به نارضایتی عمومی در مناطق تحت کنترل طالبان نیز اشاره می­‌کند.

گذشته از واکنش­‌ها به مذاکرات به‌خصوص نارضایتی دولت و مردم افغانستان، واقعیت آن است که نمی­‌توان طالبان را در روندهای سیاسی آتی افغانستان نادیده گرفت؛ اداره بازرسی ویژه آمریکا در امور افغانستان در گزارش نوامبر 2019 خود اعلام کرده بود که حکومت افغانستان بر کم‌تر از 60 درصد از خاک این کشور تسلط دارد. همچنین بر اساس این گزارش تسلط دولت افغانستان در یک سال اخیر نسبت به سال 2015 میلادی 15 درصد کاهش داشته است. گروه طالبان اوایل سال جاری نیز اعلام کرد که حدود 349 شهرستان و حدود 45% از خاک این کشور را در اختیار دارند؛ البته این ادعا از سوی حکومت افغانستان رد شد. لازم به‌ذکر است که آن‌­ها تاکنون قادر به تصرف و تسلط بر هیچ مرکز استانی نبوده‌­اند. یکی از پیشنهاداتی که از سوی ایالات متحده مطرح شده است توافق بر سر نوعی آتش بس موقت برای یک دوره ده روزه است تا دو طرف به توافقی بلندمدت دست یابند، که در این‌صورت می‌تواند لحن مثبتی را برای شروع مذاکرات جداگانه بین این گروه و دیگر شخصیت­‌های سیاسی افغانستان ایجاد کند. این می­‌تواند به‌عنوان تمرین اعتمادسازی توصیف شود و یک دوره آتش‌بس کوتاه‌مدت می­‌تواند عزم طالبان را برای رسیدن به صلح بسنجد؛ البته پیش­‌بینی­‌هایی مبنی بر توافق قریب‌­الوقوع طرفین وجود دارد، اما چنین پیش‌­بینی­‌هایی در گذشته محقق نشده است. همه این­‌ها در حالی است که خونریزی ادامه دارد. گفتنی است براساس اعلام سازمان ملل، در نه ماهه نخست امسال بیش از 2500 غیرنظامی در افغانستان کشته شدند. به نظر می‌­رسد اکنون همه­‌ی طرف­‌ها لزوم ایجاد یک صلح پایدار را بیش از پیش احساس می­‌کنند.

منبع:https://iiwfs.com/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟