آیا این آغازی برای پایان نتانیاهو است؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در تاریخ 11 دسامبر 2019 پارلمان اسرائیل (کنست) منحل گردید و قرار شد در تاریخ 2 مارس 2020 انتخابات جدیدی برگزار شود؛ این برای سومین بار خواهد بود که اسرائیلی­‌ها در طول یک سال گذشته در انتخابات شرکت می­‌کنند.

اسرائیلی‌ها در این انتخابات به‌عنوان یک کشور [رژیم] عمیقاً تقسیم شده هنوز هم درگیر سیاست شخصی و آینده یک فرد واحد خواهند بود: نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو. صحبت در این مورد که آیا انتخابات بعدی جذابیت داشته و دولتی از دل آن ظهور خواهد کرد یا تحولات به‌گونه­‌ای دیگر رقم خواهد خورد و انتخابات بعدی “نمایشی در مورد هیچ چیز” است که منجر به بن‌بست دیگری می­‌شود، ممکن نیست. اما از بین همه بازیگران این نمایش‌نامه تکراری، انتخابات جدید بیشترین مزیت را برای نتانیاهو و افراد پیرامون او دارد؛ انتخابات جدید از دو جهت برای طرفدارن نتانیاهو سودمند است: اولاً به آن‌ها اجازه می­‌دهد زمان بخرند و ثانیاً این امکان را برای نتانیاهو به‌وجود می­‌آورد که ضمن مواجهه با مسائلی از قبیل اتهام رشوه و شکست­‌های مکرر در تشکیل دولت، همچنان نخست وزیر بماند.  

علی‌رغم اینکه استدلال می­‌شود اسرائیل یکی از بهترین نظام‌های سیاسی در خاورمیانه را دارد، اما این نظام از مدت­­‌ها قبل دچار نقص سیاسی شده است؛ دو انتخابات قبلی، در آوریل و سپتامبر 2019، نتوانستند ائتلاف ایجاد کنند؛ بخشی از آن به این دلیل است که اسرائیل یک رژیم واقعاً قطبی شده است، اما مهم‌­تر از آن عزم راسخ نتانیاهو برای باقی­‌ماندن در قدرت بود که مانع از تشکیل چنین ائتلافی می­‌شد. این فقط مسئله ماندگاری سیاسی نیست، همان‌طوری که کیفرخواست وی در اواخر ماه نوامبر نشان می­‌دهد تلاش نتانیاهو برای باقی‌ماندن در قدرت موضوعی است که با آزادی­ شخصی وی مرتبط است. اگر نتانیاهو بتواند برای مدت زمانی طولانی نخست وزیر باقی بماند در این‌صورت می­‌تواند از محکوم شدن خود جلوگیری و در صورت نیاز برخی اقدامات را اتخاذ نماید؛ نخست وزیری که متهم است فقط در صورت محکومیت باید استعفا کند.

اگرچه هیچ‌کس نمی­‌تواند انتخابات سوم را حدس بزند، اما شانس کمی وجود داشته است که افراد- از بنی گانتس رهبر حزب آبی و سفید گرفته تا همکار دیرینه نتانیاهو، آویگدور لیبرمن که تبدیل به رقیبی جدی برای او شده است- بتوانند به نتانیاهو کمک کنند. همان‌طور که پیتر فینلی دونِ، روزنامه‌نگار آمریکایی، به‌طور جالبی درباره کمپین­‌های سیاسی خشن و سنگین آمریکا اشاره می­‌کند “سیاست، مبل راحتی نیست”. این موضوع دو برابر در اسرائیل صادق است؛ بنابراین اسرائیل در روزهای غیرقابل پیش‌بینی خود گیر افتاده است.

پس احتمال بن‌بست سوم چیست- نتیجه این است که حزب لیکود و بنی گانتس یک یا دو صندلی از همدیگر بگیرند با این تبصره که هیچ‌یک شانسی برای دست‌یابی به اکثریت شصت‌ویک صندلی نداشته باشد یا احتمال آن کم باشد؟ هرگز چنین چیزی امکان ندارد؛ زیرا هنوز عوامل جدیدی برای تأثیرگذاری در بازی وجود دارد؛ اولاً اینکه در داخل خود حزب لیکود چندین دیدگاه نسبت به نتانیاهو و به چالش کشیدن او وجود دارد. به‌عنوان مثال گیدئون سار وزیر پیشین کابینه از قبل هدف خود برای ایستادن در مقابل نتانیاهو را اعلام کرده است. سار این استدلال را مطرح می­‌کند که نتانیاهو دوبار در تشکیل دولت ناموفق بوده است و برای بار سوم نیز قادر به این کار نخواهد بود؛ بنابراین در صورت حمایت از نتانیاهو اعتبار و چشم‌انداز حزب لیکود تضعیف خواهد شد.

البته موضوعات دیگری نیز هستند مانند اینکه چه کسی رأیدهندگان را برای انتخاب­‌های مکرر سرزنش می­‌کند و کیفرخواست نتانیاهو چگونه بر روی مسائل تأثیر خواهد گذاشت؛ چالش­‌های حقوقی در این زمینه وجود دارد. یکی از این چالش‌­ها این است که آیا یک نخست وزیر متهم- اگرچه او تا زمان محکوم شدن می­‌تواند خدمت کند- می­‌تواند یک دولت تشکیل دهد. با این وجود بعید است که محاکمه وی در روزها و یا ماه­‌های بعد از انتخابات شروع شود.

در مورد آمریکایی‌ها چطور؟ آیا آن‌ها در معادله سیاسی فعلی نقش دارند؟ ترامپ دقیقاً قبل از انتخابات آوریل، هنگامی‌که قول به‌رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر ارتفاعات جولان را داد، به‌وضوح سعی کرد به نتانیاهو کمک کند. بیانیه اخیر ایالات متحده مبنی بر اینکه شهرک­‌سازی اسرائیل مغایر با قوانین بین‌المللی نیست، ارتباط نتانیاهو با پایگاه جناح راست را تقویت می­‌کند. با این‌حال، هنوز ترامپ از موضوع نتانیاهو کمی فاصله گرفته و کمتر در مورد آن صحبت می­‌کند؛ برای مثال ترامپ در سخنرانی اخیر خود در فلوریدا در شورای اسرائیل و آمریکا از نتانیاهو اسمی نبرد. با این وجود هیچ‌یک از این‌ها باعث نشده است که نتانیاهو از بازی کردن با کارت ترامپ دست بکشد. در حقیقت وی گانتز را برای تشکیل دولت وحدت ملی به چالش کشید تا آن‌ها بتوانند از علاقه ترامپ به پیمان دفاع متقابل آمریکا و اسرائیل بهره ببرند. هرچند حمایت ایالات متحده از نتانیاهو او را به پیروزی در انتخابات نزدیک نمی­‌کند؛ البته نتانیاهو برای مدت زمان کوتاهی، یک نیروی بالقوه است. در صورتی‌که وی بتواند از انتقادات مخالفان حزب لیکود و همچنین کیفرخواست مطرح شده در مورد وی، جان سالم به در ببرد تا مدتی می‌­تواند در قدرت باشد.

نتانیاهو هنوز هم در بین پایگاه لیکوود بسیار محبوب است؛ این حزب از بدو تأسیس خود در 1973 تنها چهار رهبر داشته است، بنابراین در DNA حزب نیست که رهبران خود را سرنگون کند. لذا احتمال برنده شدن نتانیاهو در فهرست مقدماتی حزب لیکود زیاد است، ائتلاف راست­‌گرای وی او را ترک نمی‌کند، و نتانیاهو به‌عنوان نخست وزیر تصویر و قدرت ضروری را حفظ خواهد کرد. چهار ماه پیش‌­رو، ماه‌­های سرنوشت­‌سازی در سیاست اسرائیل است و اهمیت این موضوع باتوجه به قرار گرفتن آن در خاورمیانه دو چندان می­‌شود. برخی از بحران­‌های امنیت ملی که وی از سرزنش برای ایجاد یا سوء مدیریت آنان فرار کرده بود، ممکن است به نفع و شهرت “آقای امنیت” بازی کنند. هرچند به نظر غیرممکن می­‌رسد، اما پیروزی نتانیاهو در ماه مارس را نمی‌توان رد کرد. اما به احتمال زیاد ما شاهد آغاز پایان دوران نتانیاهو هستیم. نظرسنجی اخیر نشان می­‌دهد در صورتی‌که انتخابات در روز­های آتی برگزار شود گانتس با کسب چهار کرسی برنده انتخابات می­‌شود. در واقع، دو شکست مکرر برای تشکیل دولت، کیفرخواست برای رشوه، نارضایتی آشکار در لیکوود و نارضایتی عمومی و خستگی رأیدهندگان از یک دهه رفتارهای عجیب و غریب او احتمالاً پایانی بر دوره نتانیاهو خواهد بود. تنها سؤالیکه باقی می­­‌ماند این است که خداحافظی چقدر دردناک است.

منبع:https://iiwfs.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟