«با روی کار آمدن جو بایدن و سیاستهای اعلانی وی در منطقه خاورمیانه تصور میرفت با تغییرات بنیادین در غرب آسیا بهویژه در مناطق بحرانزده مانند سوریه و عراق روبرو شویم، اما آنچه در عمل اتفاق افتاده این است که سیاست آمریکا همچنان ادامه حضور در مناطق اشغالی سوریه و تقویت لجستیکی و نظامی با هدف مهار نفوذ ایران و ائتلافسازی در سطح گسترده منطقهای برای رویارویی با چالشهای نظامی به دلیل حضور نیروهای روسی در سوریه است.»
احمدزاده با اشاره به اینکه یکی از محورهای اصلی سیاستهای منطقهای جو بایدن مقابله با نفوذ روسها در سوریه بهعنوان کشور استراتژیک و همپیمان راهبردی روسها اعلامشده است، ادامه داد: «لذا به نظر میرسد بهرغم آنکه تصور میرفت باروی کار آمدن دمکراتها به رهبری بایدن در کاخ سفید گزینه محتمل، کاهش نیروهای نظامی و نیز حلوفصل بحران از طریق دیپلماسی و گفتگوهای سیاسی باشد، اما آنچه در عمل در همین ابتدای حضور وی در کاخ سفید مشاهده میکنیم این است که آمریکا نهتنها تمایلی به خروج نیروهای نظامی خود از سوریه ندارد بلکه با افزایش حضور نظامی و حتی حمایت از کردهای سوری و تقویت برخی از گروههای تکفیری به دنبال تقویت نفوذ خود در سوریه و مقابله همزمان با ایران و روسیه در این کشور و منطقه غرب آسیا برآمده است.»
وی تأکید کرد: «در این مسیر به نظر میرسد که جو بایدن حاضر است باهدف کاهش نفوذ ایران در سوریه و ایجاد یک موازنه راهبردی با روسها حتی باسیاستهای ترکیه نیز بهنوعی هماهنگی و همراهی داشته باشد.
این کارشناس با بیان اینکه بعدازاین بلوکبندیهای جدید در منطقه و شکلگیری یک نوع رقابت پنهان و آشکار میان کنشگران منطقهای و غیرمنطقهای بر سر موضوع سوریه و نیز عراق محتملتر به نظر میرسد، تأکید کرد: «سیاست بایدن ادامه سیاست ترامپ در منطقه بهویژه در سوریه خواهد بود. ازاینرو امکان افزایش تنش و نیز برخورد بین نیروهای محور مقاومت و محور عربی- عبری با حمایت آمریکا به شکل کنترل شده در سوریه و حتی عراق وجود دارد.»
احمدزاده توضیح داد که سیاست دونالد ترامپ در قبال سوریه، حمایت از نیروهای اسرائیلی و ائتلاف عربی و همچنین نیروهای تکفیری و در مقطعی گروهک تروریستی داعش بود.
این کارشناس درباره سناریوهای آینده سوریه با روی کار آمدن بایدن گفت: «احتمال میرود که تنشها به شکل مقطعی و کنترلشده بر سر مسائل سوریه و عراق ایجاد شود؛ اما گزینه محتمل آن است که از سوی دو محور اصلی یعنی محور مقاومت از یک طرف و روسیه از طرف دیگر با محور عربی به رهبری عربستان با حمایت آمریکا همین وضعیت تداوم داشته باشد. به این معنا که احتمالاً شاهد ادامه درگیریهای نظامی در شرق سوریه از یکسو و تقویت نیروهای کردی و برخی معاندان ضد نظام بشار اسد از سوی آمریکاییها و حتی ترکیه از سوی دیگر باشیم.»
البته احمدزاده تأکید کرد که سناریوی محتمل تداوم وضعیت موجود در سوریه و در خصوص نظام بشار اسد باشد.
وی افزود: «چراکه پشتیبانی ایران و روسیه از نظام بشار اسد و عدم اجماع میان نیروهای درگیر در بحران برای حل مسئله از طریق گفتگوهای سیاسی باعث میشود که وضعیت به همین منوال تداوم داشته باشد.»
این کارشناس تأکید کرد: «در این بین هر نوع چرخش مجدد ترکیه بهسوی نیروهای غربی بهویژه آمریکا برای برهم زدن موازنه و تشدید فشارهای سیاسی و نظامی در سوریه میتواند شرایط را در این منطقه بغرنجتر کند.»
احمدزاده با تأکید بر اینکه متغیر تأثیرگذار دیگر در این سناریو، نوع مداخلات و تجاوز رژیم صهیونیستی به نفع نیروهای ضد سوری و ضد محور مقاومت است، توضیح داد: «تداوم این حملات ممکن است به یک رویارویی مستقیم بین ایران و رژیم صهیونیستی در سوریه و جغرافیای محور مقاومت بیانجامد.»
این کارشناس همچنین به اهمیت سوریه برای روسیه و تأثیر آن بر پافشاری روسها بر سیاستهایشان در این خصوص اشاره کرد و گفت: «روسیه منافع راهبردی و استراتژیک در سوریه دارد و بهعنوان یک لنگرگاه امن به این کشور نگاه میکند. حضور روسها در سوریه باهدف مقابله با افزایش نفوذ غرب در محور شرق و جلوگیری از نفوذ بیشتر در مناطق استراتژیک و متحدان سنتی این کشور در خاورمیانه صورت میگیرد.»
وی همچنین به تداوم حمایت ایران از سوریه اشاره کرد و افزود: «در شرایط فعلی جمهوری اسلامی ایران نیز همچنان به حمایت از نظام بشار اسد تأکید دارد. در کنار این موضوع باوجود تضعیف پایگاههای گروههای تکفیری و داعشی در سوریه و افزایش توانمندیهای نظامی دولت اسد احتمال سرنگونی این نظام حداقل در آینده نزدیک غیرمحتمل است.»
وی درنهایت درباره چشمانداز بحران سوریه گفت: «بحران سوریه راهحل نظامی ندارد و حل این بحران فقط با توافق گروههای مختلف سوری از یکسو و نیز همکاریهای منطقهای و بینالمللی از سوی دیگر امکانپذیر است.»
منبع:https://www.scfr.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.