معمای امنیتی بین عربستان و قطر با آشتی حل می شود؟

 
در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

با شروع سال 2021 آشتی و توافق ناگهانی عربستان بدون قبول شرط و امتیاز دهی از سوی قطر، جهان را با یک معمای امنیتی روبرو کرد چرا سعودی با شتاب زدگی با دوحه به توافق و خواهان از سرگیری روابط شد؟آیا مساله اصلی در باب معمای امنیتی قدرت تشخیص میان حسن نیت یا سوء نیت از سوی عربستان است؟

سال 2017 عربستان سعودی و امارات با ورود ترامپ به کاخ سفید قطر را متهم به حمایت از تروریسم کردند و روابط خود با این کشور را قطع و مرزهای زمینی، دریایی و هوایی را هم به روی دوحه بستند.ریاض و ابوظبی تصور می کردند که ترامپ در کنار آن ها ایستاده ، در صورتی که قطر میزبان بزرگ ترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه است.

در همان سال عربستان سعودی، با حمایت آمریکا و چند کشور عربی، پیش شرط آشتی با قطر را در 13بند اعلام کرد.در این شروط قطع فوری روابط دیپلماتیک با ایران و ترکیه/ اخراج اعضای حماس از کشور/ اخراج اعضای اخوان المسلمین مصر/تعهد به پای بندی به کلیه سیاست‌های شورای همکاری خلیج فارس برجسته ترین آن بود.

عربستان برای حفظ امنیت خود در زمان ترامپ تلاش کرد تا نفوذش را در شرایط ناامنی خاصی ، در کشورهایی چون یمن ،سوریه ،لیبی و…گسترش دهد.عربستان با حمایت ترامپ به سیاسی کردن ، تخریب و فروپاشی توازن قوا، و حاکمیت نظامی گری منطقه را با بحران روبرو کرد.

با حضور دموکرات ها در راس قدرت آمریکا ، شرایط برای ریاض هم تغییر خواهدکرد و دولت ریاض محتاطانه به سمت قدرت و برقرار موازنه امنیت سوق پیدا کرده است.با پیروزی جو بایدن ، عربستان با یک تهدید امنیتی ادراک شده روبه روگردیده است، از این رو، ائتلاف و اتحاد باکشور‌های عربی ، یک ضرورت استراتژیک برای مقابله با تهدیدات است ،لذا مجبور شد برای تضمین منافع خود و حفظ توازن قوا با قطر نیز آشتی کند. عربستان در تلاش است با این آشتی بتواند از قدرت به عنوان ابزار دستیابی به امنیت استفاده کند.

عربستان به شکل آگاهانه با درپیش‌گرفتن سیاست‌های چندجانبه، دوجانبه و یک‌جانبه علاوه بر متغیر کردن بر شدت معمایِ امنیت نیز تاثیر گذاشته است.

عربستان در صدد حداکثر سازی قدرت برای مقابله با چالش های پیش روی خود از طرف رقبایی چون ایران و ترکیه است. از آن جایی که معمای امنیتی محور همه مناقشات است،عربستان بر مبنای محور استدلال معمای امنیتی آشتی با قطر را برای افزایش امنیت خود و کاهش امنیت دولت هایی چون ایران وترکیه به عنوان یک گزینه برتر انتخاب کرده است.

ویژگی این معمای امنیتی ، عدم تعادل و نبود هرم قدرت و امنیت از جانب آمریکا برای عربستان است.حمایت سیاسی و مالی عربستان از ترامپ اورا مقابل دموکرات ها قرار داده است.لذا آشتی با قطر بیشتر به دلیل استراتژی وبه منظور دستیابی به موازنه و رفع تهدیدات است.

اهداف بن سلمان از تنش زدایی با قطر عادی سازی روابط با اسرائیل و در راس قدرت قرار گرفتن است ، زیرا چرخش سریع در آشتی بدون قید و شرط با قطر آسان تر از خروج این کشور از یمن است. گرچه دموکرات ها نسبت به بحران یمن بی تفاوت نخواهند بود.

وضعیت آنارشی دولت ریاض در منطقه ، همواره نگرانی این کشور را در بُعد امنیت و هراس از هجوم ونابودی از سمت خصوصا ایران و ترکیه ، به سمت انباشت قدرت برده است. در این راستا، تلاش دارد با اتحاد با دیگر کشورهای عربی روبروی ایران قرار گیرد ، وبا ائتلاف دولت های عربی با اسرائیل جبهه کشورهای عربی را حول محور امنیت شکل دهد تا برای ورود بایدن به توافق هسته ای با ایران آمادگی کامل داشته باشد.

لذا با دادن حس ناامنی به کشورهای دیگر عربی حوزه خلیج فارس مثل امارات،عمان،بحرین،کویت و..دیگران ، آنان را برای رویارویی وگردآوری قدرت به خرید تسلیحات نظامی کشانده است.این عدم احساس امنیت ؛ رقابت قدرت تسلیحاتی را جدی کرده ، به گونه ای که عربستان در سال 2020 بیش از 2 میلیارد دلار سفارش موشک به آمریکایی ها داده است. با از بین رفتن همگرایی امارات و عربستان سعودی در جنگ یمن،امارات با یک معامله 23 میلیارد دلاری و کسب موافقت اولیه آمریکا برای خرید جنگنده های اف 35 یک مسابقه تسلیحاتی با کشورهای عربی را آغاز کرده است.

مسابقه تسلیحاتی، کشورهای منطقه را به انبارهای تسلیحاتی تبدیل کرده ، با این فرضیه که معضل امنیتی با به حداکثر رساندن قدرت نظامی حل خواهد شد، اما عدم سطح و درآمد یکسان، مداخلات فرامنطقه ای ، مشکلات ساختاری و داخلی کشورهای منطقه جز بحران و معمای امنیتی بهره ای نداشته اند.

عربستان با چالش های متفاوتی در خاورمیانه روبروست ، برتری نظامی امارات، پرونده عادی‌سازی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، تغییر سیاست های آمریکا، موضوع هسته ای ایران، پایگاه نظامی ترکیه در قطر و روابط دوحه با اخوان المسلمین و جام جهانی 2022 در قطر و …عربستان را وادار به آشتی با قطر کرد.

عربستان با محاصره قطر در طول سه سال، ناخواسته ، قطر را به ترکیه و ایران نزدیک کرد و از طرفی قطر توانست به یک کشور مستقل تبدیل شود.محاصره قطر سبب تقویت موقعیت او در منطقه شد به گونه ای که ترکیه مبادرت به ایجاد پایگاه نظامی در دوحه و ایران استفاده از حریم هوایی را برای بی اثرکردن تحریم‌های سعودی در اختیار قطر قرار دادند.خنثی کردن لابی گری عربستان و امارات با عملیات بزرگ لابی گری قطر در واشنگتن ،موقعیت روابط او را با آمریکا مستحکم کرد.

عربستان در منطقه از یک طرف با اتحاد قطر ،ایران، ترکیه و از طرفی با ائتلاف امارات با اسرائیل، روبرو است ، و در بعد فرامنطقه ای با حزب دمکرات آمریکا ،آشتی ناگهانی عربستان با قطر برای از هم پاشیدن اتحاد قطر با ترکیه است تا او را از مرزهایش دور کند وبا عادی سازی روابطش در آینده با اسرائیل اعتماد آمریکا را بازسازی کند.

چشم انداز

از آن جایی که معمای امینت زادۀ اقتدارگریزی در سطح یک نظام است.تنها با جایگزینی ساختار سلسله‌مراتب از بین خواهد رفت .اما سیاست بن سلمان فقط بر مبنای قدرت و اقتدار گرایی است ، لذا از شدت معمایی امنیت کاسته نخواهد شد.

عربستان سعودی با قطع محاصره قطر تلاش دارد تا جریان مالی خارجی بین ایران ،ترکیه و قطر نیز قطع شود، اما قطربا داشتن تفاوت های ایدئولوژیک با عربستان و دیگر کشورهای عربی منطقه واز طرفی دیگر شریک میدان گازی با ایران و داشتن اشتراک اسلام سیاسی اخوان المسلمین با رئیس جمهوری ترکیه نمی تواند نه به حالت سابق برگردد ونه قطع ارتباط نماید. زیرا این آشتی بیشتر بین قطر با عربستان است و کشورهای دیگر عربی هنوز به نتیجه نرسیده اند.

منبع:http://peace-ipsc.org/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟