پیروزی قریب الوقوع جو بایدن، نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و تغییر دولت به مانند هر مکان دیگر بر مصر و نظام سیاسی آن تأثیرگذار خواهد بود. سابقه تنش در روابط میان آمریکا و مصر در دوران اوباما و بایدن در پی کودتای سال 2013 این کشور و همچنین بهبود قابل توجه این روابط در دوران ترامپ سبب شده بود که رژیم مصر تمایل بیشتری به انتخاب مجدد ترامپ داشته باشد.
اکنون مصر را می توان یکی از اعضای مهم ائتلافی دانست که بذر اولیه آن در دوران اوباما و میان کشورهای ناراضی از سیاست های وی در منطقه (در موضوعاتی همچون صلح در خاورمیانه، ایران، حمایت از اسلام گرایی و …) به وجود آمد و در دوران ترامپ به دلیل سیاستهای او رشد و گسترش یافت تا در نهایت به روند عادیسازی علنی رسید. با وجود اینکه دولت اوباما به دلیل شرایط ویژه پیشآمده در سال 2011 میلادی همکاری های گسترده ای را با گروه اخوانالمسلمین انجام داده بود، وضعیت بین المللی حال حاضر در منطقه غرب آسیا نشان از این دارد که سیاست بایدن در قبال مصر تفاوت چندانی با سیاست ترامپ نخواهد داشت و دولت آمریکا به مانند گذشته از ثبات دولت و نظام سیاسی مصر حمایت خواهدکرد. هرچند که احتمال کمی وجود دارد که آمریکا نظام سیاسی مصر و اخوانالمسلمین را به انجام مصالحهای بر مبنای آزادی از زندان در قبال پذیرفتن نظام جدید سوق دهد که این امر با وجود ژنرال سیسی بر رأس قدرت ناممکن خواهدبود.
بیان مسئله
با وجود اتحاد راهبردی ایالات متحده آمریکا و ارتش مصر از سال 1979 تا کنون، به قدرت رسیدن جو بایدن در ایالاتمتحده آمریکا به دلیل سابقه حمایت دولت دموکرات آمریکا از خیزش های سال 2011 مصر، همکاری با حاکمیت اخوانالمسلمین در سال 2012 میلادی و مخالفت و انتقاد آنان از کودتای سال 2013 ارتش و حاکمیت پنهان مصر در سال 2013 میلادی یکی از گزینههای نامطلوب برای سیاستگذاران مصری محسوب میگردد.
دولت مصر هماکنون پس از ثبات داخلی چند ساله در حوزه داخلی و عملکرد نسبتا مثبت اقتصادی طی چند سال گذشته تلاش نموده است تا در قالب ائتلاف عربی و همراستا با آن نقشآفرینی خود را در حوزه منطقهای افزایش دهد و از این رو در حوزههای نزدیک به خود به خصوص لیبی، سودان و حتی عراق ورود نموده است. راهبرد دونالد ترامپ در حمایت از ائتلاف عربی در راستای انداختن برخی هزینههای امنیتی به متحدان منطقهای و همچنین عدم توجه وی به مسائلی همچون حقوق بشر و حاکمیت قانون سبب شد که نظام سیاسی مصر دست بازتری در حوزه داخلی و خارجی داشته باشد.
روی کار آمدن جو بایدن در ژانویه 2021 این سؤال را به وجود آورده است که سیاست منطقهای دولت وی تا چه حد بر ساختار سیاسی مصر و سیاست خارجی آن به خصوص در حوزه ائتلاف عربی تأثیرگذار خواهدبود؟
ائتلاف عربی میان سه کشور مصر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی ائتلافی است که در بذر آن در سال 2013 میلادی و در پی کودتای ارتش مصر بر ضد محمد مرسی در سال 2013 و حمایت همه جانبه امارات و عربستان از آن کودتا کاشته شد. کشورهای فوق الذکر به علاوه رژیم صهیونیستی که از سیاست منطقه ای ایالات متحده در قبال ترکیه، اخوان المسلمین و ایران رضایت نداشتند تلاش نمودند با تشکیل این ائتلاف، عنصر موازنه گری را در قبال نیروهای تجدیدنظر طلب منطقهای به وجود بیاورند.
با روی کار آمدن دونالد ترامپ، ائتلاف عربی تلاش نمود نقش بیشتری را در حوزههای مختلفی همچون مقابله با نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی و از بین بردن ثبات ساختار سیاسی آن ایفا نماید و مصر در این میان یکی از مهمترین بازیگران این عرصه به خصوص در حوزه شمال آفریقا و یمن است.
بازیگران و ذینفعان در حوزه تحولات سیاسی مصر را می توان به دو حوزه داخلی و خارجی تقسیم نمود. در حوزه داخلی می توان از دو بازیگر عمده یعنی ارتش و نهاد ریاست جمهوری این کشور نام برد که هر یک از سیاست های اتخاذ شده توسط جو بایدن به شکلی تأثیر می پذیرند و بر تصمیم های وی در حوزه منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا تأثیرگذارند. اهمیت این بازیگران از آن جا ناشی می شود که بخش هایی از فرماندهی ارتش این کشور خواهان حکومت الیگارشی نظامی و رئیس جمهور و تیم وی خواهان دیکتاتوری فردگرایانه نظامی هستند. در حوزه داخلی همچنین می توان به گروههای سیاسی و دینی مختلف همچون احزاب، گروه ها، تشکل های جامعه مدنی و نهادهای دینی اشاره نمود.
در حوزه خارجی بازیگران عمده را میتوان عربستان سعودی، امارات و رژیم صهیونیستی دانست که هر یک به شکلی علاقمند به ادامه نقش آفرینی منطقه ای مصر در قالب ائتلاف عربی هستند. از جمله دیگر بازیگران ذی نفع می توان به ترکیه و ایران اشاره داشت که به دلیل تقابل در پرونده هایی مانند جنگ یمن، همراهی با ائتلاف عربی و رابطه با اخوان المسلمین دارای تعارضاتی با رژیم مصر هستند.
با پیشفرض ادامه اتحاد راهبردی میان دولت آمریکا و ارتش مصر در دوران ریاستجمهوری بایدن میتوان سناریوهای پیشرو در حوزه تحولات مصر و آمریکا را بدین شکل برشمرد:
سناریوی آرمانی: دولت جو بایدن همزمان با افزایش ارتباطات با جنبش اخوانالمسلمین بر دولت مصر فشارهایی را مبنی بر مشارکت دادن گروه های دیگر در حاکمیت وارد نموده و همزمان از تحرکات مردمی در خیابانها حمایت می نماید. در این سناریو پس از سقوط ارتشبد سیسی، ارتش و دولت پنهان مصر با فشار آمریکا با اخوان المسلمین و دیگر گروهها بر سر شکل نظام سیاسی جدید مصر به توافق میرسند. این سناریو از این جهت ناممکن است که خطرات بسیاری را برای امنیت رژیم صهیونیستی به همراه خواهدداشت، سایه تروریسم تشدید و سقوط اقتصادی مصر را افزایش خواهد داد و احتمال افتادن مصر به ورطه هرج ومرج و تروریسم را بیشتر خواهدکرد.
سناریوی نیمه آرمانی، نیمه محتمل: با افزایش فشارها بر دولت ژنرال سیسی از جانب جو بایدن به منظور گشایش در فضای سیاسی و آزادی زندانیان سیاسی و تیره شدن روابط دو کشور بر اثر مقاومت سیسی با این امر، دولت بایدن از کارت کمکهای اقتصادی و نظامی به منظور فشار بر مصر استفاده می کند. رقبای سیسی در ارتش با استفاده از ضعف وی با یک شبه کودتا-شبه انقلاب (به مانند مدل سودان و الجزایر ) قدرت را در دست می گیرند و با انجام برخی اصلاحات جزئی و آزادی زندانیان در برابر عدم دخالت اخوان در سیاست، حکومت را در دست می گیرند. این سناریو از این جهت بعید است که سیسی مورد حمایت کشورهای ائتلاف عربی به خصوص عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی است و این دو خروج سیسی از قدرت را همراه با ایجاد تنش در روابط میان مصر و این دو رژیم به خصوص در حوزه جزایر تیران و صنافیر و همکاری های امنیتی تلقی می نمایند. در حوزه داخلی نیز به نظر میرسد مخالفان سیسی از قدرت لازم در ساختار سیاسی برخوردار نیستند.
سناریوی ممکن و محتمل: در این سناریو دولت بایدن برخی فشارها را بر دولت مصر در حوزههای مختلف سیاسی اعمال می نماید و دولت مصر نیز در برخی موارد نرمش هایی جزئی را از خود نشان خواهدداد اما به دلایل مختلف از جمله لزوم ایجاد یک عنصر موازنه بخش در مقابل ایران و ترکیه، سیاست واشنگتن در قبال قاهره و ائتلاف عربی همچنان ادامه خواهد یافت و وضعیت فعلی به این شکل ادامه خواهدیافت.
دولت مصر از زمان چرخش به سمت غرب در سال 1979 که تقریبا همزمان با انقلاب اسلامی ایران رخ داد سیاستی خصمانه در قبال ایران اتخاذ نموده بود که این سیاست تابعی از مؤلفه هایی همچون نقش مصر در محور غربی، لزوم جذب کمکهای خارجی به خصوص کمکهای خلیجی و اختلافات شخصی بوده است؛ به گونه ای که روابط میان ایران و مصر در دوران سادات و اوایل دوران مبارک خصمانهتر و در اواخر دوران مبارک تا سال 2014 نسبتا بهبود یافت.
ورود فعالانه مصر به ائتلاف عربی از سال 2014 میلادی نیز ناشی از همین مؤلفهها به اضافه تلاش دولت برای مشروعیت آفرینی داخلی از طریق احیای نقش منطقهای مصر بود و از این رو جمهوری اسلامی اساسا از ابزارهای کمی برای تأثیرگذاری در حوزه مصر برخوردار است. با این وجود اقدامات زیر در صورت رخ دادن هر یک از این سناریوها پیشنهاد می گردد:
سناریوی آرمانی: دولت ایران در صورت رخ دادن این سناریو می بایست ارتباطات خود را با گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی به خصوص اخوان المسلمین گسترش دهد و با انتقال تجربه به آنها، مانع از سرنگونی مجدد نظام جدید به دست ارتش گردد. دولت ایران همچنین باید با نصب العین قرار دادن تجربه جهاد اسلامی در غزه، تلاش کند گروهی سنی و معتدل را در مصر به وجود بیاورد. ایران همچنین می بایست تلاش های خود را به منظور تقریب مذاهب و زدودن شبهات جامعه مصر در مورد شیعیان انجام دهد.
سناریوی نیمه محتمل- نیمه آرمانی: در صورت تحقق این سناریو، دولت ایران می بایست تماسهای خود را با حاکمان جدید مصر بیشتر نماید و در صورت امکان سطح نمایندگی دیپلماتیک خود با مصر را ارتقا دهد و از حمایت مستقیم از گروههای مخالف خودداری نماید و تلاش نماید در صورت ایجاد شکاف در ائتلاف عربی، با ارسال برخی مشوق ها از طریق عراق یا به طور مستقیم، موضع مصر را تقویت نماید.
سناریوی محتمل: در صورت ادامه وضعیت فعلی دولت ایران می بایست دست به اقداماتی در راستای ایجاد اهرم هایی برای بازدارندگی در برابر این کشور بزند. تلاش برای تقویت توانایی های انصار الله در حوزه دریایی، تقویت گروه های مقاومت در غزه، افزایش تماس ها با اخوان المسلمین ، نفوذ فعالانه در صحرای سینا، شرق لیبی و همچنین شمال سودان می توانند از اقداماتی باشند که در این راستا انجام شوند.
با توجه به مسائل پیچیده و به هم پیوسته در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، از جمله امنیت رژیم صهیونیستی، تروریسم و تلاش ایالات متحده برای مهار ایران با کمترین هزینه، به نظر میرسد انتخاب جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا تغییر چندانی در سیاست این کشور در قبال جهان عرب، به خصوص مصر ایجاد نکند و دولت بایدن تنها به برخی فشارهای مقطعی در حوزه هایی غیر مهم اکتفا خواهد نمود. از جانب دیگر به نظر می رسد دولت مصر به دلیل ترس از ایجاد موج دومی از خیزشهای جهان عرب نسبت به هرگونه گشایش جدی در فضای داخلی مقاومت نماید و آمریکا نیز فشار عمدهای را در این حوزه وارد نخواهد نمود.
در حوزه نقش آفرینی منطقه ای مصر نیز باید گفت که انتظار می رود نقش آفرینی فعالانه مصر در حوزه لیبی، سودان و دریای سرخ ادامه یابد و افزایش نقش این کشور در حوزه هایی مانند شرق مدیترانه و عراق وابسته به موضع دولت بایدن در برابر ترکیه و ایران و مواضع این دو کشور در برابر تلاش های مصر خواهد بود.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.