او در نخستین مقصد این سفر به باکو رفت و پس از سفر به روسیه، در ادامه عازم ارمنستان، گرجستان و ترکیه شد . او در پایان سفر قفقازی خود به جمهوری خودمختار نخجوان رفت و باحضور در گذرگاه مرزی جلفا، به بررسی میدانی نقطه اتصال ایران به راهآهن شوروی سابق پرداخت؛ مطلبی که نشان میدهد این پروژه از اولویت و توافق بیشتری بین کشورهای منطقه برخوردار است. این نخستین سفر ظریف بعد از درگیری اخیر بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه مورد مناقشه قره باغ بود. بعد از ۳۰ سال از دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی برای اولین بار یک تور دیپلماتیک منطقهای توسط یک مقام عالیرتبه ایران انجام و همزمان وزیر امور خارجه کشورمان به سه کشور حوزه قفقاز سفر کرد. سفر ظریف تابع جنگ گذشته جمهوری آذربایجان و ارمنستان است و اگر آن جنگ رخ نمیداد، ایران فاقد یک سیاست مشخص و مدون در این حوزه بود.
این سفر درحالی انجام گرفت که تحلیلگران و ناظران مسائل قفقاز معتقدند ایران فرصتهای طلایی را در سالهای گذشته از دست داده و احساس میکند از ترتیبات جدید امنیتی منطقه به دور ماندهاست. در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر نگاه به همسایگان و تعامل با همسایگان یک تعامل فعال، مثبت، سازنده و رو به جلو نبوده است. همسایگان قفقازی در سالهای اخیر مکان و جایگاه مهمی در سیاست خارجی ایران نداشتهاند و روابط ایران با همسایگان قفقاز خود فاقد یک استراتژی مشخص و البته پرنوسان بوده است. در عقیده این دسته از تحلیلگران، ایران به دلیل آنکه گمان نمیکرد جنگ اخیر ارمنستان و جمهوری آذربایجان در کوتاه مدت به نتیجه برسد، به دفعات این مسئله را مطرح می کرد که جنگ باعث بی ثباتی منطقه خواهد شد. عدم حمایت روسیه از ارمنستان به محض شروع جنگ نیز احتمالاً حرکتی بود که ایران انتظار آن را نداشت. در حالی که نبرد ادامه داشت، دیدار عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران، با طرفهای درگیر برای ارائه طرح ایران درباره قره باغ نیز نتیجه ای در بر نداشت.
ظریف در باکو از آزادی سرزمینهای آذربایجان اظهار خوشحالی کرد
سیاست خارجی ایران در قبال بحرانی که در قفقاز رخ داد، نوعی سیاست خارجی انفعالی بوده و تا حد زیادی ایران هم در برابر حوادث از پیش طراحیشده قرار گرفت و هم به دلیل انفعالی که در دستگاههای مختلف ازجمله خود وزارت خارجه وجود داشت، نتوانست این طرحهای از پیش تعیینشده را بهخوبی تشخیص بدهد و در موقع مقتضی وارد عمل شود. درحالحاضر به نظر میرسد با توجه به طرحهایی که روسیه دنبال میکند و همچنین توافقی که با طرفهای ارمنی و آذربایجانی انجام شده است، وضعیت منطقه در حال حرکت به سوی یک ثبات نسبی است و خود این ثبات نسبی به معنای اجرای آن طرحهای از پیش تعیینشده است. بخش بزرگی از آن، همان خطوط ترانزیتی و بازسازی خطوط ترانزیتی بین کشورهای منطقه است که در نشست اخیری که بین سران روسیه و جمهوری آذربایجان و ارمنستان برگزار شد، جزئیات این طرح در واقع تا حد زیادی مورد توافق طرفین قرار گرفت. در چنین شرایطی که ما در مرحله اول این بازی بزرگ در قفقاز دچار انفعال بودیم، دستکم انتظار میرود در شرایط پس از جنگ، ایران به شکل فعالتری عمل کند. قاعدتا این سفر آقای ظریف، اگرچه بسیار دیر در راستای این واقعیت است که ایران بتواند نقش و سهم خودش را در معادلات آتی قفقاز احیا نماید.
اما بر خلاف تحلیلگرانی که معتقدند ایران باخت مطلقی در وقایع اخیر قفقاز داشت، ایران هنوز در بازی بزرگ قفقاز حضور دارد و مذاکرات وزیرامورخارجه در تور اخیر قفقاز موید این مطلب است. منطقه درحال یافتن نظم جدید پس از جنگ است؛ ایران با خط ریلی و جادهای به مسیرهای اعلام شده به ایروان، باکو و مسکو متصل میشود. ارمنستان نیز با گشوده شدن راههای ارتباطی و ترانزیتی از انزوا بیرون خواهد آمد. آذربایجان برای پیوستن به شبکه راه آهن ترکیه و سپس اروپا دیگر نیازی به گرجستان نخواهد داشت. ترکیه نیز مسیر مستقیمی به دریای خزر و آسیای میانه پیدا خواهد کرد. افتتاح و گشوده شدن راههای ارتباطی و ترانزیتی فرصتهای جدیدی را برای کشورهای منطقه به ارمغان خواهد آورد. عملی شدن این پروژهها وضعیت سیاسی و اقتصادی منطقه را تغییر خواهد داد و ضامنی برای صلح و ثبات پایدار بین ارمنستان و آذربایجان خواهد بود.
ظریف در ایروان با نیکول پاشینیان دیدار کرد
در سفر اخیر وزیر خارجهی کشورمان به قفقاز، همگرایی و همکاری منطقهای و تاکید بر حفظ صلح و آرامش میان همسایگان مهمترین محور رایزنیهای دکتر ظریف با مقامات روسیه و کشورهای منطقه قفقاز جنوبی بود. پیشنهاد همکاری ۶ جانبه منطقهای قفقاز و تاکید بر نجات توافق هستهای و احیای کامل برجام هم از مسائل مهمی بود که در این سفر منطقهای مطرح شد.
درباره اینکه آیا واقعا یک سازوکار ششجانبه در قفقاز شکل خواهد گرفت یا نه، میتوان گفت که هم امکانش وجود دارد و هم موانع متعددی در واقع پیشروی آن وجود دارد. چیزی که در شرایط فعلی تعیینکننده است، این است که سیاست فعلی حاکم بر کشورهای منطقه و دیدگاههایی که در آنها حاکم است، تا حد زیادی به شکلگیری چنین سازوکاری نزدیک شده است. میتوان گفت علیاف در جمهوری آذربایجان از ترتیبات جدید تا حد زیادی راضی است. در ارمنستان اگرچه ارمنیها ناراضی هستند، خود پاشینیان این ترتیبات جدید را پذیرفته است. روسها میتوان گفت خودشان مهمترین و تأثیرگذارترین بازیگر هستند و ایران هم در شرایط خاصی که به هر حال برایش به وجود آمده، به نظر میرسد که ایده دیگری به جز پذیرش ترتیبات جدید نداشته باشد.
ظریف سفر قفقازی خود را با بازدید اعلامنشده از نخجوان و نقطه اتصال راهآهن ایران به راهآهن شوروی سابق به اتمام رساند تا مشخص شود بیشترین توافق در منطقه ناظر به احیای این راهآهن است.
احیای راه آهن شوروی که از نخجوان و کنار مرز ایران و آذربایجان به روسیه میرود، ظرفیت مهمی برای ایران است و باید با ظرفیتسنجی از این خط ریلی و اتصال آن به خط ریلی رشت و آستارا از این ظرفیت استفاده کرد.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.