کشمکش‌های بعدی خاورمیانه بین دولت‌های عربی و ایران نیست

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
مشکل اصلی خاورمیانه تنها بر سر مناسبات با ایران نیست بلکه در طی دهه گذشته مناسبات ترکیه با اسرائیل، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر در مسیر تنش و تیرگی قرار دارد. تمامی این موارد نشانگر این است که نیروی محرکه تحولات منطقه دیگر ایدئولوژی و مذهب نیست بلکه رئال ژئوپلیتیک می‌باشد.

ولی نصر: مشاور ریچارد هولبروک در کابینه باراک اوباما، کارشناس ارشد اندیشکده شورای آتلانتیک، تحلیلگر مسائل خاورمیانه نشریه فارن افرز و فارن پالیسی

ولی نصر در این مقاله معتقد است که عادی‌سازی روابط امارات و بحرین با اسرائیل به همان اندازه که مانع و سنگری علیه ایران بود به همان سطح علیه ترکیه هم می‌باشد. برخلاف ادعای دولت ترامپ؛ که توافق‌نامه ابراهیم، منطقه را به سمت صلح سوق می‌دهد، اما اکنون شاهد تشدید رقابت میان اعراب، ایران، اسرائیل و ترکیه هستیم که دولت ترامپ از آن غافل بود. در واقع این شرایط این امر می‌تواند زمینه یک رقابت تسلیحاتی گسترده‌تر و خطرناک‌تر را فراهم کند که آمریکا نه خواهان آن است و نه توانایی مداخله‌گری را دارد. از این به بعد سیاست خارجی آمریکا درصدد است به‌جای دامن زدن، رقابت قدرت بین بازیگران منطقه‌ای را محدود سازد.

اهم نکات و گزاره‌های اصلی این مقاله:

  • در شرایط کنونی که ترکیه دیگر چشم‌اندازی برای آینده روابط خود با غرب نمی‌بیند درصدد احیای گذشته اسلامی خود می‌باشد و آن‌ها به دنبال احیای خطوط و مرزهایی هستند که در یک قرن پیش ترسیم‌شده بودند. اکنون جاه‌طلبی و بلندپروازی‌های ترکیه مسئله‌ای که باید به آن توجه ویژه‌ای داشت.
  • مشکل اصلی خاورمیانه تنها بر سر مناسبات با ایران نیست بلکه در طی دهه گذشته مناسبات ترکیه با اسرائیل، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر در مسیر تنش و تیرگی قرار دارد. تمامی این موارد نشانگر این است که نیروی محرکه تحولات منطقه دیگر ایدئولوژی و مذهب نیست بلکه رئال ژئوپلیتیک می‌باشد.
  • اگرچه بهبود روابط اسرائیل و اعراب می‌تواند زمینه همسویی مشترک ترکیه و ایران را فراهم کند اما رویکرد تهاجمی ترکیه در منطقه قفقاز و عراق می‌تواند به یک نگرانی برای ایران تبدیل شود.

    در این راستا نویسنده در بخش دیگر مقاله به دولت بایدن توصیه‌هایی را مطرح می‌کند:

    • دولت بایدن می‌تواند با ترغیب و تشویق گفتگوهای منطقه‌ای و به‌کارگیری اهرم قدرت و نفوذ خود برای خاتمه بخشی به منازعات وترمیم روابط نقشی کلیدی و اصلی در کاهش تنش‌ها ایفا کند. اکنون دشمنان منطقه‌ای در واکنش به این تغییر و تحولات سیاسی در واشنگتن به‌نوعی آتش‌بس تن داده که این خود می‌تواند فرصتی جدید برای دولت بایدن باشد.
    • ایالات‌متحده باید بر بهبود روابط ترکیه با اسرائیل، امارات و عربستان سعودی تمرکز کند. اگرچه قدرت‌های رقیب منطقه‌ای در وضعیت آتش‌بس قرار دارند اما همچنان مسائل بنیادین که میان آن‌ها شکاف انداخته وجود دارد و اگر به‌طور کامل حل نشوند این اختلافات می‌تواند به منازعه جدید بینجامد.
    • مقامات ایالات‌متحده باید ابتدا تکلیف برجام را مشخص کنند. دو کشور دیر یا زود ناگزیر هستند تا بر سر برنامه موشکی و توسعه‌طلبی ایران در منطقه گفتگو تشکیل دهند. در این راستا واشنگتن باید شرکای عربی خود را متقاعد کند تا از این راهبرد استقبال کنند و به تعامل با ایران قدم بردارند.

    نویسنده در بخش پایانی مقاله بر این دیدگاه است که از طریق یک توافق کنترل تسلیحات و ایجاد یک معماری امنیتی منطقه‌ای می‌توان نیروهای نیابتی ایران را کنترل و موشک‌های آن را محدود کرد؛ بنابراین ایالات‌متحده باید این فرایند را تسهیل و از آن حمایت کند و در مقابل بازیگران منطقه‌ای از آن استقبال کنند. اگر دولت بایدن خواهان رهایی از گرفتاری بی‌پایان آمریکا در منطقه است باید زمان و منابع دیپلماتیک بیشتری را در این منطقه سرمایه‌گذاری کند. اگر ایالات‌متحده خواهان حضور کمتری در خاورمیانه است ابتدا باید تلاش کند تا به درجه‌ای از ثبات در منطقه دست یابد. این کار باید با اتخاذ دیدگاه کلی‌تر نسبت به پویش منطقه‌ای آغاز شود و کاهش رقابت قدرت‌های منطقه‌ای به اولویت راهبرد ایالات‌متحده در منطقه تبدیل شود.

 

 

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟