رویدادی که البته با توجه به شرایط طرفین و فعالیت کشورهای میانجی دور از ذهن نبود؛ تحولات اخیر بینالمللی و منطقهای نیز به گونهای پیش رفت که احتمال برگزاری آن را تقویت میکرد. فراتر از مقتضیات و خواست طرفین مواضع و دیدگاه قدرتها، بازیگران منطقهای، رسانهها و افکار عمومی در این خصوص مطرح است. بیشک چنین تحولی اگر بخواهد به نتیجهی مطلوب برسد و تنشهای فی ما بین را کاهش دهد، نیازمند حمایتها، رضایتها و همراهیها در سطوح مختلف است. طی این نوشتار سعی خواهیم کرد به اختصار دیدگاههای مختلف از سوی بازیگران تاثیرگذار بر این روند را مورد تحلیل قرار دهیم.
ابتدا نقش بازیگران بینالمللی از جمله ایالات متحده و چین مطرح است. ناظران معتقدند بین حمایت سیاسی پکن از تهران طی مذاکرات وین، انعقاد پیمان همکاری ۲۵ساله بین دو کشور و سفر وزیر خارجهی چین به عربستان از یک سو، و تلاش دولت بایدن برای کنترل اقدامات سعودی و پایان دادن به جنگ یمن از سوی دیگر، رابطهای وجود دارد. میتوان این گونه برداشت کرد که تمایل پکن برای ایجاد یک نظم امنیتی مشترک، ابتدا میتواند محدودیتهای سیاسی-امنیتیِ مثبت برای کشورهای همسایه ایجاد کند؛ و سپس آنها را متوجه سود همکاریهای اقتصادی خصوصاً در حوزهی انرژی نماید. تصمیمگیرانِ ریاض دریافتهاند که مسئولیت تأمین ثبات منطقه، ظاهراً از سوی دولت بایدن به پکن محول شده و بهتر است برای رهایی از مشکلاتی همچون پیامدهای مداخله در بحران یمن، اقدامات تنشزا با ایران و محور مقاومت را -حتی شده به طور مقطعی- متوقف کنند.
دو بازیگر مهم دیگر در این خصوص را باید روسیه و اتحادیه اروپا بدانیم. مسکو همواره از روند تنش زدایی و از سرگیری روابط منطقهای بین تهران و ریاض استقبال کرده و خواهان گفتگوی این دو بوده است. این حمایت روسیه را میتوان به تلاش این کشور برای نزدیک شدن به عربستان، و سپس گسترش مناسبات با سایر کشورهای عربی خلیج فارس تعبیر کرد؛ که از چند جهت تامین کنندهی منافع مسکو خواهند بود. روسها از این طریق هم باب سرمایهگذاریهای اقتصادی و فنی را خواهد گشود و هم فرصت پیدا خواهند کرد تا با نزدیک شدن به پادشاهیهای عربی، حمایتهای سیاسی از آنها را تنوع بخشند؛ به طوری که رقیبشان -ایالات متحده- تنها مرجع و منشأ امنیت رژیمهای عربی نباشد. تنها نگذاشتن ولیعهد سعودی و پذیرفتن او، حتی در اوج بحرانهای حقوق بشری از سوی ولادیمیر پوتین [خصوصاً در بحبوحهی قتل جمال خاشقجی] تاکتیکی در جهت نیل به این هدف بود.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.