مأرب از نظر نظامی، یکی از اصلی ترین پایگاه های حکومت منصور هادی است. نخستین و بزرگ ترین پادگان نظامی مشترک ائتلاف عربستان سعودی و حکومت منصور هادی در مأرب واقع شده است. علاوه بر آن مراکز مهمی مانند مقر وزارت دفاع، ستاد فرماندهی کل، فرماندهی مناطق نظامی سوم و هفتم ارتش (تابع منصور هادی) و… در شهر مأرب مرکز استان مأرب قرار دارند.
از نظر جغرافیایی نیز مأرب نزدیک ترین منطقه تحت سیطره منصور هادی به پایتخت (صنعا) بوده و در فاصله ۱۷۰ کیلومتری شرق آن واقع شده است. مأرب را می توان «مرکز – و بلکه آخرین – پایگاه منصور هادی در شمال یمن خواند». به این ترتیب با سیطره انصارالله بر آن، عملا پرونده منصور هادی در شمال بسته می شود.
در تحلیل عملیات مأرب، باید دو دسته عوامل را از یکدیگر تفکیک نمود. ما این دو دسته را به عنوان عوامل مثبت و منفی در ادامه این بند، تفکیک کرده ایم.
الف. عوامل مثبت:
با این حال، تحولات دو ماهه اخیر در عملیات مأرب به صورتی بوده که عربستان سعودی رأسا وارد شده و فرماندهی نیروهای مبارز علیه انصار الله را عملا از دولت هادی به افرادی مانند «طارق صالح» و «عزیز بن صغیر» واگذار کرده که قطعا در معادلات سیاسی و مذاکرات آینده تأثیر خود را نشان خواهد داد.
عزیز بن صغیر و طارق بن صالح
مأرب، قطب کشاورزی یمن
به این ترتیب مالکیت «برگه مأرب» در مذاکرات سیاسی، فاکتور بسیار مؤثری برای چانه زنی خواهد بود؛ زیرا در هر چارچوب سیاسی، صنعا به اقتصاد مأرب وابستگی زیادی دارد.
گرچه کارنامه ائتلاف در محاصره سختگیرانه مناطق تحت سیطره انصار الله به قدری سیاه است که امکان مانور در مورد ابعاد انسانی تصرف مأرب را از آنان ستانده؛ اما آواره یا سرکوب کردن این جمعیت قطعا دارای پیامدهای محسوسی در میان مدت و بلندمدت خواهد بود.
شاید یکی از مهم ترین علل حمایت علنی رئیس شورای انتقالی جنوبی (اصلی ترین نهاد سیاسی تجزیه طلبان جنوبی) از سیطره انصارالله بر مأرب هم همین فاکتور باشد که این عملیات را گام بلندی در راستای تجزیه یمن و استقلال جنوب از صنعا ارزیابی می کنند.
برای توضیح بیش تر باید گفت در چارچوب مرزهای دو کشور مستقل یمن شمالی و یمن جنوبی در دوران جنگ سرد، اکنون همه استان های شمالی به استثناء «تعز» و «مأرب» تحت سیطره انصارالله است. در مقابل، انصارالله حتی یک متر مربع از استان های یمن جنوبی را تحت سیطره خود ندارد. وضعیت استان تعز نیز کاملا متفاوت بوده و باید در گزارش مجزایی تشریح شود. به این ترتیب، مأرب را باید «آخرین حلقه اتصال شمال و جنوب یمن» خواند.
در این زمینه باید گفت استراتژی طارق صالح، مقاومت و خرید زمان برای فشار سیاسی از سوی کاخ سفید – و احیانا مذاکرات احتمالی تهران ریاض – است.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.