از زمان افشای برخی مفاد طرح معامله قرن، واکنش های زیادی به آن در سطح داخلی فلسطین و رژیم اسرائیل و در سطح منطقه ای و بین المللی صورت گرفته است.
گروههای مختلف فلسطینی بویژه حماس و جهاد اسلامی در کنار تشکیلات خودگردان فلسطین و اقشار مردم فلسطین مخالفت قاطع خود را با این طرح اعلام کرده اند زیرا این طرح با اصول ثابت ملت فلسطین درخصوص قدس، مرزها و پناهندگان فلسطینی به طور کامل در تضاد است. معامله قرن حاکمیت قدس را به رژیم اسرائیل می دهد و صرفا حضور نمادین فلسطینیان را به رسمیت می شناسد.
این طرح موضوع پناهندگان فلسطینی را نادیده می گیرد و شهرک ها را باقی نگه می دارد و نزدیک به 30 درصد منطقه کرانه باختری از جمله غور اردن را تحت حاکمیت رژیم اسرائیل قرار می دهد. از این رو، عملا تشکیل یک کشور فلسطینیِ برخوردار از حاکمیت کامل به پایتختی قدس را غیرممکن می شود و حتی به فرض تشکیل چنین کشوری، حق نداشتن ارتش و لزوم تن دادن آن به همه خواسته های امنیتی رژیم اسرائیل عملا آن را به گروگانی در دست این رژیم تبدیل می کند.
شرط خلع سلاح حماس در طرح معامله قرن نیز عملا فلسطینی ها را از برگ برنده آنها یعنی مبارزه مسلحانه در برابر رژیم اسرائیل محروم می کند. از این رو، هدف طرح معامله قرن چیزی جز از بین بردن مسئله فلسطین، خلع سلاح مقاومت، پایان دادن به موضوع بازگشت پناهندگان و غیرممکن ساختن تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی و برخوردار از حاکمیت به پایتختی قدس نیست.
نکته جالب توجه این است که این طرح با وجود دادن همه امتیازها به رژیم اسرائیل و به زیان فلسطینیان، در سطح داخلی رژیم اسرائیل نیز با مخالفت روبرو شده است اما جنس این مخالفت از نوع دیگری است. این مخالفت بویژه از جانب احزاب و جریان های دینی است که همه سرزمین فلسطین را براساس باورهای خود متعلق به یهودیان می دانند و بر ماهیت خالص یهودی این سرزمین تاکید می کنند. آنها هیچ حقی برای فلسطینی ها در سرزمین مادریشان قائل نیستند و به هیچ وجه ایده تشکیل «دو دولت فلسطینی و اسرائیلی» در کنار یکدیگر را نمی پذیرند. این مخالفت درحالی است که حتی طرح معامله قرن بر حاکمیت رژیم اسرائیل بر شهرکهای کرانه باختری و برچیده نشدن آنها تاکید می کند که خاستگاه جریان ها و احزاب دینی رژیم اسرائیل به شمار می روند زیرا اکثریت شهرک نشینان از پیروان احزاب دینیِ صهیونیستی و حریدی هستند.
در سطح منطقه نیز کشورهای عربی استقبال چندانی از این طرح نکرده اند که می توان نمود آن را در کنفرانس منامه شاهد بود زیرا تنها شش کشور عرب در آن شرکت کردند. با این وضعیت، طرح معامله قرن عملا قبل از اعلام رسمی، طرحی شکست خورده به نظر می رسد اما تاثیرات خود را هم خواهد داشت. این طرح ممکن است که فلسطینیان را با چالش جدی درباره مسئله عادلانه خود روبرو کند اما همزمان باعث تقویت وحدت آنها خواهد شد زیرا همه آنها در مخالفت با این طرح همصدا هستند. در سطح منطقه ای، طرح معامله قرن شکاف در بین کشورهای عربی را افزایش داده و آنها را به سه گروه مخالف، منفعل و طرفدار ضعیف این طرح تقسیم خواهد کرد.
با این دورنما، اما این پرسش همچنان مطرح است که چرا ترامپ تصمیم گرفته است تا مشخصا طرح خود را در این برهه زمانی اعلام کند؛ درحالی که هم خودش و هم رژیم صهیونیستی می دانند که اجرای عملی آن بسیار دشوار و شاید صرفا تلاش برای مهار درگیری اعراب و رژیم اسرائیل باشد.
پاسخ به این سوال نیازمند نگاهی به اوضاع داخلی رژیم اسرائیل است. اسرائیل تا پنج هفته دیگر با سومین انتخابات زودهنگام پارلمانی خود روبرو خواهد بود. ترامپ با توجه به روابط نزدیک خود با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل در دو دوره قبلی انتخابات تلاش کرد تا به نوعی به نتانیاهو برای پیروزی در انتخابات کمک کند. او در این راستا با نقض قوانین بین المللی، ابتدا سفارت آمریکا را به قدس منتقل کرد و سپس حاکمیت رژیم اسرائیل بر بلندیهای جولان اشغالی سوریه را به رسمیت شناخت.
ترامپ این بار نیز تلاش کرد تا با دعوت نتانیاهو به آمریکا و اعلام طرح معامله قرن آخرین برگ خود را در یک شوی تبلیغاتی برای او هزینه کند تا شاید شانس او در انتخابات را بالا ببرد؛ بویژه که نتانیاهو این بار با اتهامات فساد و در خطر بودن آینده سیاسی خود روبرو است.نکته جالب توجه در این خصوص این است که اعلام معامه قرن درست در همان روزی صورت گرفته است که دادستان کل رژیم صهیونیستی کیفرخواست علیه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم به اتهام فساد را تحویل دادگاه شهر اشغالی قدس داد.به احتمال زیاد، دادگاه بررسی آن را بعد از انتخابات پارلمانی دوم ماه مارس آینده آغاز کند. مندلبیت، نتانیاهو را به رشوه خواری در پرونده قضایی موسوم به 4000 و خیانت در امانت و کلاهبرداری در پروندههای قضایی موسوم به 1000 و 3000 متهم کرده است.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.