با مطرح شدن طرح معامله قرن، شاهد تحرکات رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا برای احیاء روند سازش و عادیسازی روابط با کشورهای اسلامی و عربی بودهایم؛ اما بهنظر میرسد این روند با چالشهای اساسی روبهرو باشد؛ برای مثال، موضعگیریهای تشکیلات خودگردان فلسطین، مصر و اردن در نقش سکانداران روند سازش و عادیسازی، علیه زیادهخواهی رژیم صهیونیستی در موضوع معامله قرن، نشاندهنده بینتیجه بودن این روند برای کشورهای اسلامی و عربی است.
این رژیم هرگاه بتواند با مدیریت این چالشها و بحرانها امنیت نسبی پیدا کند، تعهدات خود را نادیده میگیرد و راهبردهای توسعهطلبانه و نژادپرستانه خود را درپیش میگیرد؛ برای مثال، در اواخر سال ۱۹۸۷ انتفاضه اول فلسطینیان آغاز شد و بعد از مدتها که عملیاتهای نظامی توسط گروههای مقاومت در داخل مرزهای فلسطین اشغالی آغاز شده بود، گروههای مختلف مردم وارد عمل شدند، بهقدری شرایط را برای رژیم صهیونیستی دشوار کردند که این رژیم بهطور تاکتیکی برای آرامش اوضاع پیشنهاد سازش داد. در این زمان، گروههای سرخورده از مقاومت همچون جنبش فتح، پاسخ مثبت دادند و مذاکرات سازش را از سال 1988 آغاز کردند، تا اینکه در 1993 در اسلو این سازش رسماً مورد توافق طرفین قرار گرفت.
بر اساس این طرح سازش، قرار بر تشکیل کشور فلسطینی در مرزهای اشغالی 1967، یعنی نوار غزه و کرانه باختری رود اردن شد. در این زمان، مردم به تشکیل کشور فلسطین امیدوار شدند؛ ولی همانطور که میدانیم، راهبرد رژیم صهیونیستی صلح نبود، بلکه تاکتیکی برای آرام کردن اوضاع بود و وقتی تاحدودی اوضاع آرام شد و امنیت نسبی یافت، تعهدات خود را برای تخلیه سرزمینهای اشغالی و تشکیل کشور فلسطینی نادیده گرفت و سیاستهای توسعهطلبانه و نژادپرستانهاش را همچون یهودیسازی کرانه باختری و بیتالمقدس و همچنین توسعه شهرکسازی تداوم داد و اکنون نیز با ارائه طرح زیادهخواهانه معامله قرن، کلیت توافقنامه سازش اسلو را ازبین برد که حتی متحدان اروپایی این رژیم نیز این طرح را یکطرفه میدانند.
در جمعبندی میتوان گفت روند سازش و عادیسازی روابط، چه با استفاده از ابزارهای سخت و چه با استفاده از ابزارهای نرم، دستاورد چندانی برای کشورهای اسلامی و عربی نداشته و منجربه تضعیف بیشازپیش جهان اسلام و عرب نیز شده است؛ زیرا اصولاً رژیم صهیونیستی اعتقادی به صلح ندارد و بهدنبال تحقق راهبردهای توسعهطلبانه و نژادپرستانه خود است.
بهنظر میرسد جهان اسلام و عرب باید با اتخاذ راهبردهایی به تحقق آرمان فلسطین کمک کند تا از بحرانآفرینی و توسعهطلبی رژیم صهیونیستی رها شود.
مهمترین این راهبردها عبارتاند از:
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.