حمله به شمال غرب: اهمیت و چرایی

 
روز چهارم ما مه سال جاری، اسرائیل در یک رشته حملات هوایی و موشکی، مناطقی در شمال غربی سوریه یعنی منطقه لاذقیه و طرطوس را هدف قرار داد. تصاویر منتشر شده از این حملات حاکی از امواجی از انفجار و آتش سوزی در مناطقی بود که گفته می‏شود پایگاه نظامی هستند. 

این حملات از چند جهت جالب توجه بودند. اول آنکه از سال ۲۰۱۸ تا کنون این اولین بار بود که اسرائیل منطقه لاذقیه و طرطوس را هدف بمباران قرار می‏دهد. این منطقه محل استقرار و تجمع نیروهای نظامی روسیه در سوریه است و عملیات بمباران قبلی اسرائیل در این منطقه منتهی به سرنگون شدن هواپیمای شناسایی روسیه و کشته شدن سرنشینان آن شد. دومین علت جالب توجه بودن این حمله آن است که از زمان حادثه رخ داده در سال ۲۰۱۸، گفته می‏ شد که سیستم ‏های اس-۳۰۰ سوریه در این منطقه مستقر شده و همین استقرار از هر گونه حمله آتی اسرائیل ممانعت به عمل خواهد آورد. علت سوم جالب توجه بودن این حمله هم در آنجا است که در چند هفته اخیر، شایعاتی مبنی بر تاکید روسیه در حفاظت از دولت و ارتش سوریه در برابر حملات اسرائیل منتشر شده بود. بر این اساس، مسکو متعهد شده بود از آنچه متعلق به دولت و ارتش سوریه است، بر روی دریا و هوا، در برابر حملات اسرائیل محافظت خواهد کرد. البته پیشتر هم مقامات روسیه، بارها و بارها با محکوم کردن حملات هوایی اسرائیل در سوریه، آن را مایه تضعیف تلاش ‏های خود برای اعاده حاکمیت ملی در سوریه معرفی کردند.

 

روشن است که اسرائیل در انجام حملات اخیر، نه ترس و وحشتی از اس-۳۰۰ های سوریه از خود نشان داده و نه ظاهراً توجهی به اعتراضات روسیه کرده است. اسرائیل در بمباران سوریه، به هدف قرار دادن اهداف منسوب به مقاومت و ایران هم بسنده نکرده است. به باور اسرائیل، توان موشکی سوریه، در استقلال از ایران و مقاومت هم نباید دوباره شکل بگیرد و تقویت شود. به نظر می‏آید بمباران تاسیسات ناشناس در منطقه جبله و لاذقیه، با همین هدف صورت گرفته است. اسرائیل به سایر ابعاد توان دفاعی سوریه که می‏تواند خطری برایش باشد (مانند دفاع هوایی یا توان دریایی) نگاه مشابهی دارد. حتی اگر زمانی ایران و مقاومت در سوریه حضور نداشته باشند هم نباید بشار اسد ابزارهای خطرناک در اختیارداشته باشد.

 

اما ترس اسرائیل از روندی بزرگتر در خاورمیانه است که سوریه را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد. خاتمه تحریم ‏های اقتصادی ایران، به احتمال بسیار بالا موجب خواهد شد تا بازیگران مقاومت از منگنه و تنگنای راهبردی چند سال اخیر خارج شوند و با دست بازتر اقتصادی و تجهیزاتی، اسرائیل را به چالش بطلبند. این دگرگونی بنیادی معادله راهبردی در خاورمیانه را عربستان سعودی زودتر متوجه شده و وارد مذاکره با ایران بر سر موضوعات مختلف از یمن تا عراق شده است. همزمان، سعودی با سوریه هم وارد گفتگو شده تا خاطرات پر کدورت ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ را از میان ببرد. اگر در بر این پاشنه بچرخد اسرائیل در سوریه (و همین طور جاهای دیگر خاورمیانه) هر چه بیشتر تنها خواهد ماند. از همین رو انتظار حملات و حرکاتی از نوع بمباران چهارم مه ۲۰۲۱ از سوی اسرائیل هر چه بیشتر محتمل خواهد بود. اسرائیل گزینه و ابزار دیگری برای مقابله با ایران و مقاومت در منطقه به جز گزینه نظامی در اختیار نخواهد داشت. 

 

 گرچه انتخاب همین گزینه هم، اکنون که ایران و مقاومت دیگر تحت فشار حداکثری نیستند، عاقلانه نخواهد بود. اسرائیل خود را برای دورانی از انزوا و در عین حال دورانی از افزایش برخورد و درگیری آماده خواهد کرد.

 

منبع:https://www.cmess.ir

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟