این تنش ها چنان نمود که هیچ کس در فلسطین و کشورهای عربی منطقه نیازی به او ندارد، موضوعی که در اظهارات «جبریل رجوب»، دبیر کمیته مرکزی جنبش فتح، هم بازتاب یافت که گفت هیچ کس با محمود عباس تماس نگرفت.
ناظران تحولات فلسطین می گویند که محمود عباس بعد از به تعویق انداختن انتخابات به تاریخی نامعلوم نفوذ خود در فلسطین را تا حد زیادی از دست داده است. چهره های فلسطینی می گویند که این تصمیم محمود عباس میان او و جنبش حماس فاصله انداخته و تأثیر او را بر جنبش فتح هم کاسته است، به خصوص که او نتوانست کاری برای جذب مخالفانش در فتح بگیرد و «ناصر القدوه» را از فتح اخراج کرد. اختلافات عمیق او با گروه دیگر منشعب از حماس به رهبری «محمد دحلان» را هم باید در نظر گرفت.
این اختلافات باعث شده که جنبش فتح در تنش های اخیر با اسرائیل به حاشیه رانده شود. با آغاز تنش ها، فتح تا چند روز سکوت اختیار کرد و بعد مجبور شد که فراخوان تظاهرات بدهد. این در حالی است که تنش ها اساسا از بیت المقدس و کرانه باختری آغاز شد که در کنترل تشکیلات خودگردان است.
ناظران می گویند محمود عباس خود باعث شده که اینگونه نادیده گرفته شود. عملکرد او و تمایلش به اینکه خود مرکز همه تماس ها باشد. رفتنش به سمت محور قطر و ترکیه باعث شد که کشورهای شورای همکاری که بیشترین کمک های مالی را به تشکیلات خودگردان می کنند از او فاصله بگیرند.
عملکرد او همچنین باعث شده که نقش دیپلماسی فلسطین در سطح بین المللی تضعیف شود.
از موارد دیگری که موجب انتقاد از عملکرد تشکیلات خودگردان فلسطینی شد پوشش ضعیف تحولات اخیر در اراضی فلسطینی توسط شبکه رسمی فلسطین شد و فقط وقتی که شبکه های تلویزیونی عربی به خصوص الجزیره پوشش ویژه خود را شروع کردند وارد عمل شد.
«لیلی سورات»، پژوهشگر مرکز جهان عرب در بروکسل، تأکید می کند که حماس با جدیت می کوشد که محمود عباس را که در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارد از میدان به در کند، به خصوص که تعویق انتخابات ضربه سختی به اعتبار محمود عباس زد.
منبع:https://mdeast.news/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.