چالش های سه گانه مقابل بایدن در این منطقه

 
در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
به نظر می رسد چهارسال آینده شاهد رویه ای متفاوت از دغدغه های سنتی منطقه در مورد امنیت انرژی، ثبات و مهار جنگ افزار کشتار جمعی باشیم. 
 

ایالات متحده امریکا در خلال ۷۰ سال گذشته نقش فعالی را در خاورمیانه ایفا کرده و سرمایه گذاری های سنگین نظامی، دیپلماتیک، اقتصادی و سیاسی را در این منطقه انجام داده است. در نتیجه، شگفت آور نیست اگر مردم آن کشور بپرسند چه زمانی این سرمایه گذاری ها همسو با اهداف کلی سیاست خارجی امریکا ثمر بخش خواهد بود. 

به نظر می رسد چهارسال آینده شاهد رویه ای متفاوت از دغدغه های سنتی منطقه در مورد امنیت انرژی، ثبات و مهار جنگ افزار کشتار جمعی باشیم. 

جو بایدن زمانی بر مسند قدرت قرار گرفته است که مردم امریکا از تعهدات بی پایان برون مرزی، منازعات و تنش ها و منافع در هم تنیده شده رقبا خسته شده اند. 

 ارتش امریکا هراندازه قدرتمند هم که باشد، نمی تواند همزمان در سه نقطه مستقر شود و به تهدیدات ایران در خاورمیانه، چین در اقیانوس آرام و روسیه در اقیانوس اطلس (و به گونه ای فزاینده در شرق دریای مدیترانه) توجه نشان دهد.

غیبت عملی امریکا در خلال چهار سال گذشته، باعث جسور شدن پکن، مسکو و تهران شد و به آنها اجازه داد جای پای خود را از سوریه گرفته تا یمن تقویت کنند. اگر ایران تحت رصد نباشد از دالان هسته ای کشیده شده از کره شمالی، چین و پاکستان بهرمند خواهد ماند. این دالان به ایران و کره شمالی امکان داده است در زمینه توسعه موشک های دوربرد همکاری کنند. 

تمایل به بازگشت به چند جانبه گرایی و پرداختن به چالش های جهانی در دولت بایدن قابل مشاهده است. این چالش ها شامل مبارزه با تروریسم و جنگ افزار کشتار جمعی، حمایت از اصلاحات، برقراری ثبات در مناطق بحران و حتی روابط اسرائیل و فلسطینان است. تحولات در خاورمیانه به شدت در هم تنیده هستند و تندروی در یک زمینه می تواند باعث تنش های تازه و تشدید تنش های قدیمی شود. 

خوشبختانه، تنش های موجود بین منطقه ای باعث می شود متقاعد ساختن متحدان و شرکا در مورد اهداف مشترک آسان شود. به عنوان مثال، تنش ها در شرق مدیترانه بر منابع انرژی زیرآبی معطوف است. در خلیج فارس نیز اولویت اصلی مهار خطر سه جانبه ناشی از حمایت ایران از عوامل نیابتی خود، موشک های دوربرد و بلند پروازی های هسته ای آن است .

برخورد با ایران تنها شروع کار است. واشنگتن باید به زودی منافع منطقه ای چین و روسیه را مورد توجه قرار دهد. پکن و مسکو هیچ منافعی در پر کردن خلا امنیتی در منطقه ندارند. 

روسیه به دنبال تقویت نفوذ خود در مناطق راهبردی و چین  به دنبال برتری اقتصادی از طریق ابتکار یک کمربند یک جاده است. این اولویت ها نیازمند ثبات و امنیت در خاورمیانه است که نقطه اتصال کسب منافع مشترک محسوب می شود. 

 

منبع:http://irdiplomacy.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟