چنانچه گروه مخالف دولت بلاروس برنده جایزه صلح نوبل شده بود، همانطور که برخی انتظار داشتند، ممکن بود اعتراضات ضددولتی دوباره مینسک را فرا بگیرد و احساسات ضد کرملین تشدید شود. این سناریو نمونهای از پیچیدگیهایی است که روسیه در تلاش برای نفوذ یا سلطه بر همسایگان دوران پسا شوروی با آن مواجه است.
با وجود بیش از سه دهه استقلال، به نظر میرسد کرملین همچنان کمتر قائل به استقلال حاکمیت ملی همسایگان خود است. صحبت از «خط قرمزها» به این معناست که مسکو ممکن است برای جلوگیری از پیوستن همسایگانش به ناتو یا اتحادیه اروپا، به توسل به زور مبادرت ورزد.
چشمانداز باز، آزاد و در صلح بودن اروپا پس از جنگ سرد به دلیل جنگ های روسیه با گرجستان و اوکراین و خطراتی که در دیگر مناطق وجود دارد، با بنبست مواجه شده است. مسکو مدعی حوزه نفوذ در حوزه اتحاد جماهیر شوروی سابق است، البته منافع و تاکتیکهای متفاوتی را در هر منطقه پیگیری میکند؛ اما اولویتهای روسیه چیست و غرب باید چه کند؟
در سال 2008، روسیه پس از وعده ناتو مبنی بر اینکه گرجستان و اوکراین «عضو این پیمان خواهند شد» وارد جنگ با گرجستان شد. انتقاد مداوم میخائیل ساکاشویلی، رئیس جمهور وقت گرجستان از کرملین هم به این روند کمک کرد.
پس از تلاش کییف برای دستیابی به توافقنامه ارتباط با اتحادیه اروپا، روسیه در سال 2014 کریمه را به تصرف خود درآورد و آن را ضمیمه خاک خود کرد. جنگ در شرق اوکراین در حالی آغاز شد که این کشور با عضویت در اتحادیه اروپا یک قدم فاصله داشت؛ اما اقدام روسیه پس از آنکه دولت جدید در پی اعتراضهای مردمی در اوکراین بر سر کار آمد، مانع از انعقاد پیمان با اتحادیه اروپا نشد.
در سال 2020، الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس دوباره در انتخابات پیروز شد، اما بحران کرونا را نادرست مدیریت کرد و به همین سبب اعتراضات عمومی گستردهای به وجود آمد؛ اما ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور از او حمایت کرد. مسکو مینسک را به عنوان یک لنگرگاه امنیتی برای خود ضروری میبیند.
پس از خروج ایالات متحده از افغانستان، آسیای مرکزی به نگرانی فزایندهای برای روسیه تبدیل شده است، زیرا افراطیون میتوانند از افغانستان به قفقاز شمالی ناآرام سرازیر شوند یا رژیم فقیر طالبان میتواند مواد مخدر را به شمال روسیه صادر کند که اینها تهدیدهایی جدی است.
سازمانهای تحت رهبری روسیه در آسیای مرکزی فعال هستند. قزاقستان و قرقیزستان عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا هستند و همراه با تاجیکستان از اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی محسوب میشوند که اتحادی نظامی است. کشورهای آسیای مرکزی هر یک در سطوح مختلفی، سیاستهای خارجی چندجانبهای را با هدف ایجاد توازن بین قدرتهای بزرگ پیگیری میکنند.
چین با ابتکار کمربند و جاده در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی فعال است و یک پایگاه نظامی در تاجیکستان دارد. مسکو هم همچون قطب شمال، ممکن است از افزایش ردپای چین در منطقهای که تحت نفوذ سنتیاش قرار دارد، ناراحت باشد.
مسکو در قفقاز جنوبی و در پاسخ به جنگ ارمنستان و جمهوری آذربایجان کند عمل کرد، اما در مورد آتشبسی که شامل 2500 نیروی صلحبان روسی برای گشتزنی در خطوط مقدم میشد، مذاکره کرد. ترکیه به جمهوری آذربایجان کمک کرد تا در جنگ پیروز شود و برای ایفای نقش بیشتر در منطقه مانور میدهد. تنش های اخیر بین ایران و جمهوری آذربایجان بر سر تغییرات ارضی ناشی از جنگ ممکن است روسیه را عصبی کند. در این میان دوم اکتبر و در بحبوحه افزایش دو قطبی سیاسی، گرجستان بار دیگر انتخابات محلی رقابتی برگزار کرد.
به نظر می رسد مردم مولداوی هم میخواهند کشورشان به سمت غرب حرکت کند. دولت جدید به ریاست مایا ساندو، رئیس جمهور فارغالتحصیل هاروارد، قطعاً طرفدار اروپاست. پایگاه نظامی روسیه در منطقه جداشده ترانسنیستریا اهرمی برای روسیه محسوب میشود.
در حالی که اوکراین، بلاروس و گرجستان ممکن است اولویتهای اصلی روسیه باشند، اما مسکو در مقایسه با قدرتی که دارد از فضای کمتری برای مانور برخوردار است. اوکراینیها و گرجیها طرفدار روابط نزدیکتر با اروپا هستند و بلاروسیها خواهان برگزاری انتخابات آزادند. روسیه فاقد جذابیت سیاسی و اجتماعی برای منصرف کردن آنها یا سرمایه مالی برای جلوگیری از هجمه اقتصادی چین به جنوب مرزهای خود است.
این وضعیت چه آوردهای برای غرب دارد؟ گزینهها محدودند، اما غرب دستبسته نیست. غرب احتمالا به حمایت از حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی همه کشورهای شوروی سابق از جمله روسیه ادامه خواهد داد. این حمایت در میان بسیاری از افراد منطقه، هرچند نه همه، منبعی از حسننیت ایجاد خواهد کرد.
ارمنستان، گرجستان، مولداوی و اوکراین ممکن است مستحق توجه غرب باشند. در بعد امنیتی، ارائه آموزش و تجهیزات نظامی ایالات متحده به اوکراین و گرجستان میتواند بازدارندگی در برابر اقدامات خصمانه بیشتر روسیه را تقویت کند.
راهحلهای آسان اندکی برای چالشهای بومی منطقه پسا شوروی وجود دارد و باید توجه داشت که روسیه بر این چالشها به شدت تأثیرگذار است. برخی از مشکلات مسکو با همسایگان میتواند گشایشهایی برای غرب ایجاد کند. غرب به دنبال راهبردی در منطقه پسا شوروی است که موجب تقویت همکاری بین همسایگان شود و جلوی رفتارهای مداخله گرایانه روسیه را بگیرد.
منبع:https://www.scfr.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.