فرض کنیم که این استدلال طرف آمریکایی بر اساس تجربه گذشته ( خروج ترامپ از برجام) در نظام تصمیم سیاسی آمریکا درست باشد. در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا آمریکا همین حق را برای دیگر طرفهای برجام از جمله جمهوری اسلامی ایران قائل است یا خیر؟ اگر همین حق را برای ایران قائل باشیم دولت فعلی ایران کاملا حق دارد که توافقات گذشته را نادیده بگیرد و خواستار توافقی جدید و یا اصلاح بندهایی از توافق پیشین باشد. در این صورت ایرادی که طرف آمریکایی و اروپایی به پیشنهادات جدید ایران میگیرند بر اساس منطق خود آنها بی پایه است. این در حالی است که اصلاحات پیشنهادی ایران نه در خصوص اصل توافق برجام بلکه در خصوص پیش نویس توافقی بوده که نهایی نشده است.
اما مشکل استدلال آمریکا به همین جا ختم نمیشود. اگر برجام را به یک توافق سیاسی در سطح احزاب و دولت های حاکم تقلیل دهیم باید به طور طبیعی انتظار داشته باشیم با هر انتخاباتی در هر یک از طرف های آن این توافق در معرض نقض قرار گیرد. هفت کشور عضو برجام هستند و هیچ بعید نیست که هر ساله در یکی از طرف های مذاکراتی برجام شاهد یک انتخابات یا تغییر سیاسی و جابجایی قدرت میان احزاب حاکم باشیم. این استدلال طرف آمریکایی، توافق هسته ای را به توافقی متزلزل تبدیل میکند که ارزش مذاکراتی آن زیر سوال است و مهمترین خواسته ایران که رفع تحریم های اقتصادی است با چنین توافقنامه ای حاصل نخواهد شد.
با منطق دولت فعلی آمریکا بهتر است تهدید سناتور جمهوریخواه، تام کاتن، مبنی بر پاره کردن مجدد توافق در صورت پیروزی جمهوریخواهان در سال 2024 را جدی گرفت. این تهدید و استدلال به تمامی طرف ها یادآور میشود که به جای عجله کردن برای دستیابی به توافق، به راههای پایدارسازی توافق هسته ای بیاندیشند. به نفع هیچ یک از طرف های برجام و سیستم منع گسترش هسته ای نیست که توافقات هسته ای بر پایه ای سست بنا شوند. ممکن است پیش بینی آقای کاتن درست از آب درآید، اما مذاکرات بعدی که به ناچار میان طرفین شکل خواهد گرفت در خصوص تعداد سانتریفیوژ و درصد غنی سازی نخواهد بود. ایران مارپله بازی نمیکند که هر از چند سال با نیش خوردن به دم مار برگردد.
برای این که به توافقی پایدار در سطح منطقه ای و بین المللی دست یابیم شاید لازم باشد به پیشنهاد رییس جمهور فرانسه بیشتر فکر کنیم. آقای مکرون خواستار مشارکت برخی کشورهای خاورمیانه از جمله عربستان در مذاکرات هسته ای شده است. هر چند به نظر می رسد که این اظهارات صرفا برای خوش آیند مقامات عربستان مطرح شده باشد اما فرض کنیم برخی کشورهای خاورمیانه از جمله عربستان، ترکیه و اسراییل بخواهند به گفتگوهای هسته ای بپیوندند. در این صورت آنها نیز باید آمادگی داشته باشند به اندازه ایران در خصوص فعالیت های هسته ای خود شفاف سازی نموده و برنامه هسته ای خود را تحت کنترل کامل آژانس قرار دهند. این پیشنهاد به معنی گره زدن توافق با ایران به خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای است که تا کنون هیچ پیشرفتی نداشته و مهمترین مانع آن خود آمریکا و متحد اصلی آن است.
یکی از نگرانیهای که طرف های غربی و آمریکایی در خصوص برنامه هسته ای ایران مطرح میکنند نگرانی از گسترش هسته ای است. ارتباط دادن این نگرانی به برنامه هسته ای ایران کاملا بی اساس است. برنامه هسته ای اسراییل سابقه ای طولانی تر از برنامه هسته ای ایران دارد و عربستان نیز برنامه هسته ای خود را زمانی توسعه داد که ایران بیش از یک دهه پس از انقلاب بسیاری از فعالیتهای هسته ای خود را متوقف کرده بود. اگر فرانسه خواستار خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای و رفع نگرانی از گسترش هسته ای است بهتر است متحدین و دوستان خود را به مشارکت فعال تر در فرایند خاورمیانه عالی از سلاح هسته ای تشویق نماید، نه پیوستن به مذاکرات هسته ای با ایران. همانگونه که پیشرفت در مذاکرات هسته ای فعلی ایران به بحث خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای کمک میکند، پیشرفت در فرایند خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای نیز میتواند به پایداری بیشتر برجام کمک نماید.
فضا سازی سیاسی و رسانه ای نشان می دهد که طرف های اروپایی و آمریکا برای دستیابی به توافق هسته ای عجله دارند و برای همین منظور به بزرگنمایی خطر هسته ای ایران میپردازند که اساسا وجود نداشته و ندارد. 16 گزارش آژانس پس از توافق برجام نیات صلح آمیز ایران را اثبات کرده است. اکنون این آمریکا است که به واسطه عملکرد دولت قبل در جایگاه متهم نشسته و حتی اجازه پیوستن به مذاکرات نیز هنوز نیافته است. اروپا و آمریکا به واسطه عملکرد خود در سال های اخیر در قبال برجام لازم است نیات صلح آمیز خود را ثابت نمایند. اگر قرار باشد دور جدید مذاکرات به توافقی پایدار و قابل راستی آزمایی بیانجامد، لازم است به همان اندازه که برنامه هسته ای ایران را محدود میکند، رفتارهای افراد دمدمی مزاجی مثل ترامپ که تعداد آنها نیز متاسفانه کم نیست را کنترل و محدود سازد.
منبع:https://ipis.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.