درحال حاضر پس از «سیاست همسایگی» مهمترین موضوعی که قفقاز را به یک دستورکار اولویت دار در سیاست خارجی ایران تبدیل میکند، مسئله قراباغ و خطر احتمال جنگ ارمنستان – جمهوری آذربایجان است که در ماه جولای 2020 با بروز درگیری در منطقه تاووز مجدداً برجسته شد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، علیرغم شکل گیری سه کشور مستقل جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان در قفقاز جنوبی، این منطقه کماکان به صورت واحدی یکپارچه در امنیت و منافع همسایگانش ازجمله ایران، ترکیه و روسیه و در سیاست بین الملل ایفای نقش می کند. به این ترتیب قفقاز هم زمان در سه سطح متمایز در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مطرح است.
درحالی که جمهوری آذربایجان به تنهایی قدرتمندترین کشور اقتصادی و نظامی قفقاز است و از حمایت نظامی نیروهای مسلح کشورهای دوست نیز برخوردار است، اما راه حل نظامی را چاره حل مشکل قراباغ نمی داند. ارمنستان که از حمایت نظامی روسیه برخوردار است با دیدگاه های متعارضی درباره راه حل مناقشه مواجه است. در این کشور گروهی برای حفظ وضع موجود تلاش می کنند و گروه دیگر به برقراری ثبات و بازگشت به شرایط زندگی عادی می اندیشند. طرف های مناقشه قراباغ می دانند شروع کننده جنگ تمام کننده آن نخواهد بود. درهم تنیدگی جغرافیای قفقاز موجب میشود در زمانی اندک خسارت جبران ناپذیری به طرف های درگیر و منطقه وارد شود. بدیهی است که مقابله نیروهای امنیتی و نظامی در امتداد خطوط تماس در جبهه قراباغ برای مدت طولانی به خودی خود تنش زا است. خطای انسانی یا فرصت طلبی می تواند منجربه شعله ورشدن آتش جنگ شود. اما چاره چیست؟
برای تدبیر مسئله قراباغ دو سناریوی کلی وجود دارد.
اول: دو طرف منازعه بدون دخالت طرف های ثالث به حل مشکل بپردازند. این شیوه موردحمایت جمهوری اسلامی ایران است. در 28 سال گذشته راه حلهای مختلف مورد توجه جمهوری آذربایجان و ارمنستان قرار گرفته است. دو طرف گاهی به راه حل قابل قبولی رسیده اند که به دلیل مداخله گروه های تندرو رها شده است. نمونه آن طرح اعطای بالاترین حد خودمختاری به قراباغ در قالب فدراسیون یا کنفدراسیون جمهوری آذربایجان بود. این راه حل در دوره حیدر علی اف و لئون ترپتروسیان دست یافتنی به نظر میرسید، اما رویدادی در ارمنستان اجرای آن را ناکام گذاشت. بدیهی است که رهبران دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان به دیدگاه های یکدیگر بیشتر واقف اند. این دیدگاه ها براساس اصول آزادسازی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان و تعیین وضعیت حقوقی قراباغ می تواند پیگیری و تبدیل به توافقات شگفتی ساز و تاریخی در قفقاز شود.
دوم: دو طرف مناقشه با شکلدهی ائتلافهای ممکن از ظرفیت بازیگران منطقه و فرامنطقه برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنند. این شیوه ای است که در 25 سال گذشته دنبال شده است. چگونگی شکل گیری این ائتلاف ها معلوم است. براساس یک ضرب المثل فارسی، گربه برای رضای خدا موش نمی گیرد. قفقاز جای کوچکی است و ظرفیت تسویه حساب های بزرگ را ندارد. فاصله خطوط جبهه به پایتخت های دو کشور و تأسیسات مهم آنها نزدیک است. در داخل هر دو کشور جریان های مخالف دولت بی صبرانه مترصدند از مسئله قراباغ به عنوان ابزاری برای «تغییر» استفاده کنند. فروشنده تسلیحات می تواند طرف دار برهم خوردن موازنه و آتش افروزی در منطقه باشد. دراین صورت جنگ قراباغ به سرعت به جنگ نیابتی تبدیل می شود و عناصری که باید مانع گسترش فاجعه بزرگ در قفقاز شوند، خود درگیر ادامه چنین جنگی خواهند شد. درنتیجه احتمالاً فاجعه انسانی و اقتصادی دیگری در منطقه رقم خواهد خورد. تجربه تلخ جنگ محدود روسیه و گرجستان در سال 2008 پیش روی ماست. به نظر می رسد عامل اصلی شعله ورشدن آتش آن جنگ را باید مداخله تحریک آمیز آمریکا در قفقاز دانست. نتیجه جنگ نقض تمامیت ارضی گرجستان، بحران در رابطه دو طرف مهم قفقاز و پیچیده ترشدن مسئله ثبات و امنیت در منطقه بود.
ایران کماکان باید تحریکات هدفمندی که برای وارد کردن او به معادله جنگ در قفقاز انجام میشود را با هشیاری خنثی کند. در منطقه ای که دو ارتش تا دندان مسلح روبهروی یکدیگر صف آرایی کرده اند این مسئولیتی مهم و درراستای منافع جمعی است. ایران به عنوان کشوری که ظرفیت تأثیرگذاری مستقیم بر دو طرف مناقشه را دارد و از صلح قفقاز بیش از جنگ بهره مند میشود، باید این مسئولیت را فعالانه پیگیری کند. بازیگرانی که بر آتش جنگ می دمند باید مسئولیت عواقب وخیم آن را بپذیرند. جمهوری اسلامی ایران در مقطعی امیدوارانه با حضور یعقوب محمداف و ترپتروسیان اقدام به میانجیگری کرد. پس از آن زمانی که نیروهای ارمنی در قلمرو جمهوری آذربایجان پیشروی کردند، به درخواست حیدر علی اف با هدف افزایش توان بازدارندگی جمهوری آذربایجان، اقدام به حمایت همه جانبه از این کشور کرد. سپس با مطرح شدن پرونده نفت خزر در سال 1994 سازوکار رؤسای مشترک گروه مینسک فعال شد و جمهوری آذربایجان و ارمنستان مسیر متفاوتی را برای حل مسئله یا به تعبیر بهتر منجمد کردن آن پیش گرفتند. آن زمان به درخواست باکو، این بار رسول قلی اف رئیس مجلس جمهوری آذربایجان با قدردانی کتبی از خدمات مستشاران ایرانی، خواستار خاتمه مأموریت آنها شد. از آن پس ایران با حفظ مواضع اصولی خود همواره بر ضرورت مذاکرات مستقیم برای حلوفصل مناقشه قراباغ تأکید و آمادگی خود را برای هر گونه مساعدت به روند صلح و ثبات اعلام کرده است. ضرورت احترام به تمامیت ارضی محور اصلی مواضع ایران در موضوع مناقشه قراباغ است. جمهوری اسلامی ایران مداخله عوامل خارج از منطقه را موجب تهدید صلح منطقه ای و پیچیده و طولانی ترشدن روند حل می داند. در مقابل، همکاری منطقه ای می تواند تکیه گاه مناسبی برای کمک به طرف های درگیر مناقشه برای حل وفصل مسالمت آمیز مسئله فراهم کند. درحال حاضر ابتکار سه جانبه ایران- ترکیه- جمهوری آذربایجان و ابتکار ایران- جمهوری آذربایجان- روسیه فعالاند و می توانند در خدمت اهداف فوق قرار بگیرند. مناسبات روبه رشد سه کشور ایران، ترکیه و روسیه ظرفیت دیگری برای استقرار صلح و ثبات در قفقاز به نظر میرسد.
منبع:https://ipis.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.