واکاوی سیاست‏‌های باراک اوباما درباره مسئله فلسطین

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
درنتیجه سیاست نادرست رژیم آل سعود در قبال سوریه و یمن، در شرایط کنونی منطقه غرب آسیا، مسائل سوریه و یمن در «متن» قرارگرفته و مسئله فلسطین به «حاشیه» رانده شد. درواقع؛ درنتیجه سیاست‏‌های غیرعقلانی آل سعود موضوع فلسطین در شرایط کنونی از وضعیت موضوع اول جهان اسلام خارج‌شده و موضوعات سوریه و یمن در اولویت اول قرار گرفتند.

باراک اوباما، رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده آمریکا در سخنرانی خود در هفتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد هیچ اشاره‌‏ای به موضوع فلسطین نکرد. این اقدام اوباما ضمن اینکه واکنش و ابراز ناامیدی دبیر کمیته اجرایی سازمان آزادی‏‌بخش فلسطین را به دنبال داشته، زمینه ایجاد سؤال‌های مهمی را نیز فراهم کرده است. با توجه به اینکه جنایات رژیم اشغال‌گر قدس بیش از هر زمان دیگری در سرزمین‏‌های اشغالی آشکار شده است، چرا اوباما بار دیگر بر ضرورت حل مسئله فلسطین در سخنان خود تأکید نکرده است؟ آیا اساساً باراک اوباما در سال‏‌های پایانی ریاست جمهوری خود از حل مسئله فلسطین ناامید شده است؟ آیا اقدام اوباما به‌منزله تائید اختلافاتش با بنیامین نتانیاهو است؟ آیا اقدام اوباما به‌منزله این است که مسائل مهم‏تری در منطقه غرب آسیا وجود داشته که مسئله فلسطین را تحت‌‏الشعاع قرار داده است؟

مجموعه‏‌ای از این سؤالات سبب شد نوشتار پیش‏رو، ضمن بررسی شرایط کنونی فلسطین به لحاظ انسانی، به مواضع باراک اوباما در دو دوره ریاست‌جمهوری‌اش درباره مسئله فلسطین پرداخته و علت اقدام اوباما در لحاظ نکردن مسئله فلسطین در سخنرانی سالیانه‏اش در مجمع عمومی سازمان ملل را موردبررسی قرار دهد.

شمای مختصری از وضعیت وخیم انسانی فلسطین

زمانی که باراک اوباما در هفتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی می‏کرد، فلسطین شاهد هشتمین سال محاصره غزه توسط رژیم صهیونیستی و همچنین آغاز انتفاضه سوم موسوم به انتفاضه قدس بود. رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۰۷ تاکنون باریکه غزه را تحت محاصره همه‏‌جانبه قرار داده و درعین‌حال سه جنگ نابرابر را بر این منطقه تحمیل کرده است. اگرچه جنایت‌‏های رژیم صهیونیستی در غزه و دیگر مناطق فلسطین قربانیانی از همه گروه‏‌های سنی فلسطینی گرفته است اما کودکان فلسطینی در زمره قربانیان اصلی جنایت‏‌های رژیم صهیونیستی قرار دارند.

کانون حمایت از اسرای فلسطین به مناسبت روز جهانی کودک (۲۰ نوامبر) در بیانیه‏‌ای اعلام کرد نزدیک به ۴۰۰ کودک و نوجوان فلسطینی بین ۱۱ تا ۱۷ سال در زندان‏‌های صهیونیستی محبوس هستند. از ابتدای سال ۲۰۱۵ تا زمان آغاز انتفاضه سوم ۷ کودک فلسطینی در اثر جنایات رژیم صهیونیستی شهید شدند. انجمن مراکز آموزشی غزه نیز اعلام کرد که ۵۰ درصد از شهدای جنگ سال ۲۰۱۴ اسرائیل علیه غزه را کودک و دانش‏‌آموز تشکیل داده و ۲ هزار و ۳۸۵ کودک و دانش‌آموز نیز زخمی شدند که وضعیت جسمی صدها نفر از آن‌ها در حد متوسط و وخیم است. این در حالی است که در گزارش انجمن مراکز آموزشی باریکه غزه آمده است که باوجود گذشت یک سال از جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه، بیش از نیم میلیون نفر از کودکان و دانش‌‏آموزان غزه همچنان گرفتار اثرات روانی تجاوز نظامی سال ۲۰۱۴ اسرائیل هستند.[۱]

مواضع باراک اوباما درباره مسئله فلسطین

واقعیت این است که یکی از راهبردهای کلان سیاست خارجی دولت ایالات‌متحده آمریکا، حمایت از رژیم صهیونیستی است. از زمان تشکیل رژیم جعلی صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، حمایت از این رژیم همواره یکی از اولویت­‌های اصلی سیاست خارجی ایالات‌متحده بوده است. این حمایت در قالب اقتصادی و نظامی، پشتیبانی در نهادهای بین‌‏المللی به‌خصوص شورای امنیت و وتو کردن قطعنامه‏‌های ضد اسرائیلی و حتی اعمال فشار بر کشورهای دیگر به دلیل حمایت از رژیم صهیونیستی انجام ‌شده است. میزان حمایت ایالات‌متحده آمریکا از رژیم صهیونیستی به‌گونه‌ای است که برخی از نظریه­‌پردازان معروف مانند «جان مرشایمر» و «استفان والت» پیش از به قدرت رسیدن باراک اوباما بر این باور بودند که روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی از فاز عقلایی و منطقی خود خارج شده ­است؛ به‌گونه‌ای که لابی صهیونیستی در آمریکا، سیاست خارجی این کشور را مطابق میل خود هدایت می­کند.[۲]

باراک اوباما پس‌ازآنکه در سال ۲۰۰۹ وارد کاخ سفید شد، یکی از مهم‏‌ترین اولویت‏‌های خود را حل مسئله فلسطین در نظر گرفت. می‏توان سیاست دولت اوباما درباره موضوع فلسطین را در محورهای زیر بیان کرد:

۱. انتخاب فرستاده ویژه

باراک اوباما در همان نخستین روزهای ورود به کاخ سفید، «جورج میشل» را به‌عنوان فرستاده ویژه آمریکا برای نزاع فلسطین- صهیونیستی تعیین کرد. انتخاب جورج میشل که دارای سابقه دیپلماتیک زیادی است بیانگر این بود که اوباما توجه جدی به مسئله صلح در غرب آسیا دارد.

۲. حمایت از تشکیل دو دولت در سرزمین‏‌های اشغالی

یکی دیگر از سیاست‏‌های اوباما درباره مسئله فلسطین، حمایت از تشکیل دو دولت در سرزمین‌‏های اشغالی بود. باراک اوباما در نخستین سال فعالیت خود به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا رسماً حمایت خود از تأسیس کشور مستقل فلسطین را اعلام و تأسیس آن را بر اساس مرزهای سال ۱۹۶۷ عنوان کرد. بااین‌حال، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی سیاست موردنظر اوباما و مبنا قرار گرفتن مرزهای ژوئن سال ۱۹۶۷ برای آغاز مذاکرات صلح با فلسطینی‌‌ها را رد کرد و تعهد دولت آمریکا را در سال ۲۰۰۴ نسبت به رژیم صهیونیستی یادآور شد. نتانیاهو اعلام کرد که ایجاد یک دولت فلسطینی بر اساس مرزهای ۱۹۶۷، رژیم صهیونیستی را ازنظر دفاعی آسیب­‌پذیر خواهد کرد.[۳]

۳. مخالفت با شهرک‏سازی اسرائیل

باراک اوباما در چند نوبت صراحتاً مخالفت خود را با شهرک‏‌سازی توسط رژیم اسرائیل اعلام کرد. اوباما در سپتامبر ۲۰۰۹ در نخستین نطق خود برای مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد «آمریکا با ادامه شهرک­‌سازی­‌ها توسط اسرائیل مخالف است.» باراک اوباما در سخنرانی خود در ژوئن ۲۰۰۹، در دانشگاه قاهره درباره شهرک­‌سازی­‌ها نیز گفت: «ایالات‌متحده تداوم شهرک‌سازی­‌ها را مشروع نمی­‌داند و این ساخت‌وسازها توافق­‌های پیشین را نقض می‌کند و موجب تضعیف تلاش­‌ها برای تحقق صلح می­شود. اکنون زمان توقف شهرک­‌سازی­‌ها فرارسیده است.»[۴]

اوباما و اعضای کابینه وی در سال‏‌های بعد نیز موضع مخالف درباره شهرک‏‌سازی رژیم صهیونیستی گرفته‌اند؛ اما بنیامین نتانیاهو باوجود تعهدی که به آمریکا مبنی بر توقف سیاست شهرک‏‌سازی داد به تعهد خود پایبند نماند و به شهرک‏‌سازی همچنان ادامه داد تا امیدهای آمریکا برای ایجاد صلح میان طرفین از بین برود.

باراک اوباما زمانی که در سال ۲۰۰۹ با شعار «تغییر» وارد کاخ سفید شد، تلاش کرد مسئله فلسطین- رژیم صهیونیستی را با نشان دادن «بی‏‌طرفی» خود به فلسطینی‏‌ها به‌نوعی حل کند. اوباما از تشکیل دو دولت در سرزمین‏ها قبل از سال ۱۹۶۷ و توقف شهر‏ک‌‏سازی توسط رژیم صهیونیستی حمایت کرد اما درعین‌حال از عضویت فلسطین در نهادهای بین‏‌المللی به‌خصوص سازمان ملل متحد مخالفت کرد.

۴. مخالفت با عضویت فلسطین در نهادهای بین‏‌المللی

باراک اوباما طی چهار سال اول ریاست جمهوری خود تلاش کرد به‌طرف فلسطینی بی‏‌طرفی خود را اثبات کند. وی باوجود سیاست‏‌های انتقادی که درباره شهرک‏‌سازی و تشکیل دو دولت بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ داشت، اما با موضوع عضویت فلسطین در نهادهای بین‏‌المللی ازجمله سازمان ملل متحد، سازمان یونسکو و دیوان کیفری بین‏‌المللی همواره مخالفت می‌کرد. این در حالی است که نهایتاً درخواست فلسطین برای عضویت در سازمان ملل در مجمع عمومی این سازمان با رأی مثبت ۱۲۶ کشور مواجه شد و فلسطین به عضویت این سازمان درآمد.

چرا اوباما از مسئله فلسطین سخن نگفت؟

باراک اوباما سخنرانی خود در هفتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد را به موضوع مبارزه با گروه تروریستی داعش و آمادگی کشورش برای همکاری با ایران و روسیه برای حل بحران سوریه اختصاص داده بود و به مسئله فلسطین هیچ اشاره‏ای نکرد. این اقدام اوباما واکنش مقامات فلسطینی را به دنبال داشته است.

«صائب عریقات»، دبیر کل کمیته اجرایی سازمان آزادی‌بخش فلسطین، از بی‏‌توجهی باراک اوباما به مسئله فلسطین، در هفتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل ابراز ناراحتی کرد.[۵] در توضیح این اقدام باراک اوباما می‏توان به دو دلیل مهم اشاره کرد که عبارت‌اند از:

 

۱) شکست سیاست‏‌های اوباما نتیجه رفتارهای نتانیاهو

به نظر می‏‌رسد یکی از دلایل اصلی برای سخن نگفتن اوباما از مسئله فلسطین مربوط به این است که رئیس‌جمهوری آمریکا شکست سیاست‏‌های خود درباره مسئله فلسطین را به رفتارهای بنیامین نتانیاهو و نقض تعهدات توسط وی مرتبط می‏داند. نتانیاهو درحالی‌که درباره توقف شهرک‏‌سازی به اوباما تعهد داده بود، اما تنها ۹ ماه به این تعهد پایبند بود و به سیاست شهرک‏‌سازی حتی با سرعت بیشتری ادامه داد. نتانیاهو نه‌تنها توجه جدی به مسئله تشکیل دو دولت نداشته است بلکه در سال ۲۰۱۴ با جنگ علیه غزه مرتکب جنایت جنگی آشکاری علیه فلسطین شد.

رئیس‌جمهوری آمریکا به سخن نگفتن از مسئله فلسطین در هفتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به‌نوعی ناامیدی خود را از حل این مسئله به دلیل کارشکنی‌‏ها و رفتارهای نتانیاهو نشان داد. اوباما ترجیح می‏‌دهد تصمیم‏‌گیری درباره مسئله فلسطین را به رئیس‌جمهوری بعدی آمریکا واگذار کند.

نکته مهم این است که اوباما از نتانیاهو و رفتارهای وی ناراضی است نه اینکه به امنیت و منافع رژیم صهیونیستی پایبند نباشد. پایبند بودن اوباما و به‌طورکلی دولت آمریکا به امنیت و منافع رژیم صهیونیستی به حدی آشکار است که مقامات آمریکایی پس از هر دوره از مذاکرات هسته‏‌ای با جمهوری اسلامی ایران به تل‏‌آویو سفرکرده و مقامات صهیونیستی را در جریان آخرین تحولات مذاکرات قرار می‏دادند. درعین‌حال، زمانی که بنیامین نتانیاهو در نوامبر ۲۰۱۵ به واشنگتن سفر و با باراک اوباما دیدار کرد، اوباما تأکید کرد که «امنیت رژیم صهیونیستی همچنان در رأس اولویت‏‌های ما قرار خواهد داشت و این رژیم حق دفاع از خود در برابر آنچه از آن به‌عنوان «تروریسم فلسطینی» یادکرد را دارد.» رئیس‌جمهوری آمریکا در این دیدار گفت: «رژیم صهیونیستی حق و وظیفه دارد از خود در برابر تروریسم فلسطینی دفاع کند.»[۶] این در حالی است که دیدار نتانیاهو با اوباما ۱۳ ماه پس از آخرین دیدار طرفین و ۴ ماه پس از آخرین گفتگوی تلفنی دو طرف انجام شد.

 

۲) به متن نیاوردن مسئله فلسطین

دلیل دیگری که می‏توان درباره سخن نگفتن اوباما از مسئله فلسطین بیان کرد، این است که درنتیجه سیاست نادرست رژیم آل سعود در قبال سوریه و یمن، در شرایط کنونی منطقه غرب آسیا، مسائل سوریه و یمن در «متن» قرارگرفته و مسئله فلسطین به «حاشیه» رانده شد. درواقع، درنتیجه سیاست‏‌های غیرعقلانی آل سعود موضوع فلسطین در شرایط کنونی از وضعیت موضوع اول جهان اسلام خارج‌شده و موضوعات سوریه و یمن در اولویت اول قرار گرفتند. باراک اوباما با سخن نگفتن از مسئله فلسطین در هفتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به‌نوعی سبب شد مسئله فلسطین همچنان در «حاشیه» تحولات جهان اسلام باقی بماند و به «متن» وارد نشود.

نتیجه

باراک اوباما زمانی که در سال ۲۰۰۹ با شعار «تغییر» وارد کاخ سفید شد، تلاش کرد مسئله فلسطین- رژیم صهیونیستی را با نشان دادن «بی‏‌طرفی» خود به فلسطینی‏‌ها به‌نوعی حل کند. اوباما از تشکیل دو دولت در سرزمین‏ها قبل از سال ۱۹۶۷ و توقف شهر‏ک‏‌سازی توسط رژیم صهیونیستی حمایت کرد اما درعین‌حال از عضویت فلسطین در نهادهای بین‏‌المللی به‌خصوص سازمان ملل متحد مخالفت کرد. روابط نتانیاهو و اوباما به‌خصوص طی دوره دوم ریاست جمهوری اوباما چندان خوب نبود؛ به‌نحوی‌که دو طرف ۱۳ ماه باهم دیداری نداشتند.

ناامیدی از نتانیاهو یکی از دلایل مهم برای سخن نگفتن اوباما از مسئله فلسطین در سخنرانی خود در هفتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل بود. بااین‌حال، اوباما نیز مانند همه رؤسای جمهور دیگر آمریکا حمایت از رژیم صهیونیستی را به‌عنوان یکی از مهم‌‏ترین راهبردهای سیاست خارجی آمریکا تمام و کمال انجام داد. سخن نگفتن از مسئله فلسطین در اجلاس اخیر مجمع عمومی در این راستا نیز قابل‌تحلیل است زیرا سبب می‏‌شود توجه جهان به سوریه و یمن باشد نه جنایات اسرائیل.

درنهایت باید گفت؛ اظهارات اوباما در دیدار با نتانیاهو در نوامبر ۲۰۱۵ و به‌خصوص بیان این جمله که «رژیم صهیونیستی حق و وظیفه دارد از خود در برابر تروریسم فلسطینی دفاع کند» آشکار می‏‌سازد که اوباما نیز به حمایت از رژیم صهیونیستی وفادار بوده است و برخلاف شعار «تغییر» تغییری در سیاست‏‌های آمریکا در کش‌مکش فلسطین- رژیم صهیونیستی ایجاد نکرد.

—————————————-

منابع:

– حاتم‏زاده عزیزالله و خلیلی‏پور رکن‌آبادی علی، (۱۳۹۱)، بررسی رویکرد دولت اوباما در برابر مسئله فلسطین، مطالعات فلسطین، شماره ۱۷. لینک:

http://nedains.com/fa/news/308053/بررسی-رویکرد-دولت-اوباما-در-برابر-مسئله-فلسطین

– شبکه العالم، (۷ مهر ۱۳۹۴)، صائب عریقات: اوباما ناامیدمان کرد.

– عمادی سید رضی، (۲۹ آبان ۱۳۹۴)، کودکان فلسطینی؛ محروم از حق حیات، سایت خبر و تفسیر برون‌مرزی.

– مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین، (۲۰۱۵/۱۱/۱۰)، اوباما: تأمین امنیت اسرائیل همچنان در رأس اولویت‏‌های ما قرار خواهد داشت.

– Mearsheimer John and Walt Stephen, (2007), the Israel Lobby and U.S. Foreign Policy, New York: Farrar, Straus and Giroux.

[۱] عمادی، ۲۹ آبان ۱۳۹۴

[۲] Mearsheimer and Walt, 2007, 35

[۳] حاتم‏زاده و خلیلی‏پور رکن‏آبادی، ۱۳۹۱

[۴] حاتم‏زاده و خلیلی‏پور رکن‏آبادی، ۱۳۹۱

[۵] شبکه العالم، ۷ مهر ۱۳۹۴

[۶] مرکز اطلاع‏‌رسانی فلسطین، ۲۰۱۵/۱۱/۱۰

منبع:http://tabyincenter.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *