برگزیت، انگلیس و رابطه با ایران

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی و تبعات آن از مسایل داخلی گرفته تا روابط خارجی برنوع مناسبات با کشورهای غرب آسیا ،از جمله ایران ، تاثیرات خاصی در پی دارد.

نتایج همه پرسی خروج داوطلبانه انگلیس از اتحادیه اروپایی در تاریخ 3/4/1395 یک شوک سیاسی در این کشور و در اتحادیه اروپا بوجود آورد. در همه پرسی 23 ژوئن نزدیک به 52 درصد رای به خروج و 48 درصد رای به ماندن در اتحادیه اروپایی دادند.

بریتانیا از سال 1707 متشکل از 4 منطقه انگلیس، ولز، اسکاتلند و ایرلند شمالی بوده و همه پرسی اخیر یک زلزله بزرگ سیاسی در این کشور ایجاد کرده و می تواند ساختاری که 300 سال استمرار داشته را در هاله ای از ابهام قرار دهد. نتایج متفاوت در این همه پرسی می تواند چالش های جدیدی را در ساختار سیاسی بریتانیا و بین مناطق 4 گانه بوجود آورد. مقامات اسکاتلند و ایرلند شمالی بوضوح خاطرنشان ساخته اند که هیچ تمایلی برای خروج از اتحادیه اروپایی ندارند و حتی بعد از خروج بریتانیا بسیار علاقمند هستند به این اتحادیه بپیوندند. این امر بخودی خود می تواند چالش جدید در داخل بریتانیا بوجود آورد.

خروج پر سر و صدای بریتانیا از اتحادیه اروپایی تبعات گسترده ای در این کشور و در مناسبات بریتانیا با اتحادیه اروپا و کشورهای ثالث بجای خواهد گذاشت. در این گزارش به تاثیرات این خروج بر نوع رابطه بریتانیا با جمهوری اسلامی ایران از یکطرف و بر روابط اتحادیه اروپایی با ایران می پردازیم. برگزیت توان انگلیس و اروپا را برای تحقق منافع اقتصادی توافق ایران به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. سرمایه گذاران بسیاری پیش از برگزیت درباره حضور در بازار ایران تردید داشتند و حالا پس از برگزیت به دلیل کاهش جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی، این تردیدها احیانا بیشتر هم خواهد شد.

اولویت های اقتصادی

بنظر می رسد که پس از برگزیت اولویت های اقتصادی انگلیس تغییر خواهد کرد. زیرا مقامات انگلیسی برای خروج از اتحادیه اروپا باید مذاکرات جدی را درباره روابط تجاری و دسترسی به بازارهای اروپا با رهبران اتحادیه اروپا در پیش بگیرند و به همین دلیل منابع کمتری را برای اختصاص به توسعه فرصت های اقتصادی در ایران اختصاص خواهند داد. در مجموع، بنظر می رسد گسترش تجارت با ایران پس از برگزیت، یک اولویت جدی در دولت آینده انگلیس نخواهد بود.

مناسبات خارجی

با توجه به موقعیت انگلیس بعنوان یکی از قدرتهای بزرگ و تاثیرگذار اروپایی، طبیعی است که خروج این کشور تبعات و پیامدهای زیادی در مناسبات خارجی انگلیس بخصوص در روابط با شرکای اروپایی و حتی با آمریکای شمالی و دیگر قدرتهای بزرگ اقتصادی بجای گذارد. خروج انگلیس مسیر سازنده ای برای این کشور نخواهد بود و ممکن است منجر به از دست رفتن نفوذ انگلیس در صحنه جهانی شود. نفوذ انگلیس با عضویت در اتحادیه اروپایی تقویت شده است و کناره گیری این کشور از اتحادیه اروپایی تبعات غیرقابل پیش بینی خواهد داشت و می تواند نفوذ و جایگاه این کشور را بخطر اندازد.

انگلیس چه در داخل اتحادیه اروپا باقی بماند و چه از این اتحادیه خارج شود تبعات منفی از خود بجای خواهد گذاشت. خروج انگلیس بنابر گزارشات و برآوردهای متعددی که طی ماههای اخیر صورت گرفته با کاهش رشد اقتصادی، ورود به یک دوره چند ساله رکود اقتصادی، افزایش تورم، از دست دادن فرصتهای شغلی جدید و افزایش بیکاری، فراگیر شدن فقر بخصوص در بین اقشار متوسط و ضعیف جامعه، کاهش شدید قیمت مسکن، افزایش نرخ ریسک و نیز افزایش بدهی های این کشور همراه خواهد شد. افزایش قیمت طلا در بازارهای جهانی از دیگر تبعات منفی خروج انگلیس است که خبر خوبی برای رشد اقتصادی جهان نیست و سرمایه گذاران را نگران کرده است.

صندوق بین المللی پول اخیرا در گزارشی که انتشار یافت، هشدار داد خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، لطمات اقتصادی و سیاسی قابل توجهی به اروپا وارد خواهد کرد و مالا تضعیف اقتصاد جهانی را بدنبال خواهد داشت. خروج انگلیس، از هم اکنون نگرانی سرمایه‌گذاران و شرکتهای بزرگ تجاری اروپایی و امریکایی و حتی آسیایی را برانگیخته است.

تبعات خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی بر نوع رابطه با جمهوری اسلامی ایران

خروج پر سر و صدای بریتانیا از اتحادیه اروپایی تبعات گسترده ای در این کشور و در مناسبات بریتانیا با اتحادیه اروپایی و کشورهای ثالث بجای می گذارد. در این گزارش به تاثیرات این خروج بر نوع رابطه بریتانیا با جمهوری اسلامی ایران از یکطرف و بر روابط اتحادیه اروپایی با ایران می پردازیم. البته در شرایط کنونی هنوز نمی توان تحلیل خیلی دقیقی در خصوص تبعات مثبت یا منفی خروج انگلیس بر روابط با جمهوری اسلامی ایران ارائه کرد. لکن با توجه به مناسباتی که بین طرفین وجود دارد می توان به برخی گمانه زنی ها دست زد.
در وهله اول بنظر می رسد، تبعات خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی نسبت به نوع رابطه با جمهوری اسلامی ایران چندان تاثیری ندارد و بحثی فرعی و حاشیه ای محسوب می شود.

خاطرنشان می شود اتحادیه اروپا یک نوع سیاست خارجی و امنیتی مشترک دارد و اگرچه در خیلی از نقاط دنیا خوب عمل نکرده، اما متاسفانه در ارتباط با ایران به خوبی عمل کرده است و ما شاهد سیاست مشترک این اتحادیه در قبال ایران بخصوص در ارتباط با برنامه هسته ای ایران بوده ایم. خروج انگلیس می تواند تعاملات اتحادیه اروپا با ایران را تحت تاثیر قرار دهد؛ اما برای مشاهده پیامدهای خروج انگلیس از اتحادیه بر روابط ایران با این اتحادیه بایستی منتظر تحولات آینده باشیم.

در مجموع موضع انگلیس در ارتباط با ایران حد واسط آمریکا و اتحادیه اروپا است و خارج از این نخواهد بود که این موضوع برای ایران اتفاق جدیدی محسوب نمی شود و تاثیر منفی یا مثبتی نخواهد داشت. حتی ممکن است در سطح دوجانبه روابط ایران و انگلیس در آینده بهبود پیدا کند چون زمانی که انگلیس در چارچوب اتحادیه نباشد و نخواهد سیاست خارجی خود را با بروکسل تنظیم کند و با استقلال عمل بیشتری عمل کند چه بسا بتواند تاثیر مثبتی داشته باشد و دلیلی ندارد که فکر کنیم رابطه انگلیس با ایران بدتر خواهد شد. انگلیس احیانا در آینده بدنبال بازارهای جدید خواهد بود و بازار بزرگ ایران می تواند چشم اندازهای جدیدی برای تجار و صاحبان صنایع و بانکداران انگلیسی فراهم آورد.

این در حالی است که مناسبات ایران با اتحادیه اروپایی در شرایط کنونی در چارچوب برجام ارزیابی می شود. برجام نقشه راه و راهبرد روابط این اتحادیه با ج.ا.ایران است. برجام خود برگرفته از توافق ایران با کشورهای گروه 1+5 در موضوع هسته ای مورخ 23 تیرماه و اجرایی شدن آن در 26 دیماه سال گذشته است. در این راستا بریتانیا یکی از کشورهای مهم و تاثیرگذار در گروه 1+5 می باشد. تاثیرگذاری بریتانیا هم با توجه به عضویت آن در اتحادیه اروپایی است و هم با توجه به روابط ویژه این کشور با امریکاست. انگلیس بعنوان یک محور مهم در تعاملات فراآتلانتیکی نقش دارد و این نقش در توافق هسته ای با ایران نیز ایفا شده است.

یادآوری می شود سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپایی که اینک تحت مدیریت خانم هلگا اشمیت قرار دارد یکی از مهمترین وظایفش اجرایی کردن برجام می باشد. این سرویس متشکل از هفت کارشناس برجسته اروپایی است و هوگو سوپرال دیپلمات پرتغالی رییس گروه کاری ویژه با ایران است. هدف از ایجاد کارگروه ویژه ایران اجرای بندهای توافقنامه هسته ای با ایران است و مالا بهبود و ارتقاء مناسبات اتحادیه با ایران را دنبال می کند. از آنجایی که امضای توافقنامه هسته ای وین، یکی از معدود موفقیت های دیپلماتیک اتحادیه اروپا طی سال های گذشته بوده است، لذا اتحادیه، که عامل پشتیبان برای دستیابی به توافق با ایران بود، تلاش زیادی برای موفقیت در اجرای برجام می گذارد و مایل نیست این عامل موفقیت تبدیل به عامل مخاطره شود. لکن بعد از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی که شوک بزرگی در این اتحادیه بوجود آورده «سرویس اقدام خارجی» به جای تمرکز بر ایران ناگزیر از تمرکز بر مقابله با تبعات خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و همچنین متمرکز بر داخل اروپا بیش از مسائل خارجی خواهد شد. این موضوع احیانا می تواند توجه به ایران را کمرنگ نموده و تنظیم روابط با ایران را از اولویت اتحادیه اروپایی خارج کند.

ایان برمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه نیویورک، اخیرا اظهار داشته “برگزیت پس از بحران موشکی کوبا بزرگترین تهدید سیاسی است که جهان تجربه کرده است.” بنا براین جای تعجبی ندارد که تصمیم انگلیس برای ترک اتحادیه اروپا بر توافق هسته ای ایران که شاید یکی از بزرگترین دستاوردهای دیپلماتیک در یک دهه اخیر بوده است، تاثیر بگذارد. با این حال به نظر می رسد که ایرانی ها باید در خوش خیم قلمداد کردن برگزیت محتاط باشند. زیرا عدم اطمینان و بی ثباتی که در حال حاضر اروپا را فرا گرفته ممکن است تاثیر چشمگیری بر اجرای توافق هسته ای (برجام) داشته باشد. از آن جایی که ایرانیان با تکیه بر همکاری با اتحادیه اروپا و ظرفیت سیاسی و اقتصادی اجرایی شدن برجام قصد داشتند بار دیگر وارد جامعه جهانی شوند، برگزیت می تواند باعث منحرف شدن و از میان رفتن این فرصت شود.

در چنین شرایطی، برگزیت توان انگلیس و اروپا را برای تحقق منافع اقتصادی توافق ایران به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. تاکنون، نگرانی بیشتر بانک ها از درگیر شدن با فرصت های موجود در ایران بصورت مانع اصلی افزایش تجارت و سرمایه گذاری در بازار ایران مطرح بوده است. بانک های اروپایی نگران تاثیرات بلندمدت سیستم پیچیده تحریم های ایالات متحده هستند. سیستمی که عمدتا از ساختار قضایی مستقل امریکا سرچشمه می گیرد و طی چند سال گذشته قریب به 15 میلیارد یورو بانکهای بزرگ اروپایی را بخاطر همکاری های اقتصادی بانکی با ایران جریمه کرد. لذا، بانک ها امروز بسیار محتاط بوده و به همین دلیل نگران حضور در بازار پرریسک ایران هستند. سرمایه گذاران بسیاری پیش از برگزیت درباره حضور در بازار ایران تردید داشتند و حالا پس از برگزیت به دلیل کاهش جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی، این تردیدها احیانا بیشتر هم خواهد شد.

یکی از بحث های مهم در جریان رقابتهای پیش از همه پرسی برگزیت این بود که انگلیس پس از آزادی از قید اتحادیه اروپا می تواند به راحتی در بازارهای نوظهور در سراسر جهان فرصت های جدید تجاری را بدست آورد. در این میان چین، هند و ایران نیز در این بازارها جایی خواهند داشت. از طرفی، انگلیس طی دو سال گذشته تلاش کرده حضور گسترده تری در بازار بزرگ اقتصادی ایران بدست اورد اما موفقیت کمی به دست آورده است. جورج آزبورن، وزیر دارایی انگلیس، قرار بود که در سال 2015 در راس یک هیات تجاری به ایران سفر کند اما این دیدار به دلیل نگرانی های سیاسی و فشار کارشکنانه متحدان منطقه ای انگلیس از جمله عربستان سعی و اسراییل لغو شد. ساجد جاوید، وزیر تجارت انگلیس، در سال 2016 قرار بود در راس هیاتی تجاری به ایران سفر کند اما بالا گرفتن کشمکش های سیاسی در کابینه کامرون بر سر برگزیت، این سفر را به آینده موکول کرد. شرایط کنونی بعد از نتایج شگفت آور برگزیت نیز تغییر کرده است. از طرفی، بنظر می رسد که پس از برگزیت اولویت های اقتصادی انگلیس تغییر خواهد کرد. زیرا مقامات انگلیسی برای خروج از اتحادیه اروپا باید مذاکرات جدی را درباره روابط تجاری و دسترسی به بازارهای اروپا با رهبران اتحادیه اروپا در پیش بگیرند و به همین دلیل منابع کمتری را برای اختصاص به توسعه فرصت های اقتصادی در ایران اختصاص خواهند داد. در مجموع، بنظر می رسد گسترش تجارت با ایران پس از برگزیت، یک اولویت جدی در دولت آینده انگلیس نخواهد بود.

سناریوهای قابل طرح در تعاملات خارجی انگلیس

در عین حال می توان سناریوهای متفاوتی را برای آینده تعاملات خارجی انگلیس متصور شد:

1 – با رفتن انگلستان از اتحادیه اروپا، بنظر می رسد رویکرد آتلانتیک گرا و طرفدار آمریکا در این اتحادیه نسبتا تضعیف می شود و این می تواند به معنای تنزل نفوذ نسبی آمریکا در تعاملات قاره اروپا و در اتحادیه اروپایی باشد. این وضعیت می تواند آزادی عمل بیشتری برای اروپا فراهم کند تا فارغ از فشارهای امریکا تعاملات بیشتری با ایران برقرار نماید. زیرا اروپایی که از استقلال بیشتری برخوردار باشد می تواند همکاری های بیشتری با ایران در دوره پسابرجام برقرار نماید.
2 – خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، می تواند منجر به تقویت روابط راهبردی ویژه این کشور با آمریکا شود. اتحاد استراتژیک آمریکا – انگلستان احیانا می تواند حساسیت ها در درون خانواده اروپایی را بیشتر کرده و یکپارچگی اروپایی را تقویت کند. این امر می تواند منجر به تشدید در اختلافات فراآتلانتیکی شود. در دراز مدت احیانا محور اروپایی در برابر محور آتلانتیکی قرار خواهد گرفت. این روند چه بسا منافع ایران را در بر داشته باشد. زیرا ایران در برابر دو قطب قدرت قرار می گیرد و می تواند با هر یک از آنان تعاملات خاص خود را برقرار نماید و احیانا از رقابت بین آنها سود جوید.

3 – ایران به عنوان یک کشور مهم و تاثیرگذار در مسائل منطقه ای بخصوص در دوره بی ثبات کنونی می تواند از جایگاه وزینی در تعالمات سیاسی با کشورهای اروپایی برخوردار باشد. اگر بپذیریم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی موقعیت منطقه ای اتحادیه را تضعیف خواهد کرد، آنگاه اهمیت تعامل و رایزنی با ایران برای اروپائیان بیشتر ملموس می شود. اتحادیه اروپایی برای جبران کسری قدرت سیاسی و راهبردی خود در نظام بین الملل، به ویژه در منطقه خاورمیانه به همکار و شریکی با ثبات نیاز دارد که جمهوری اسلامی ایران می تواند به خوبی آن را فراهم کند.

4 – چنانچه خروج انگلستان از اتحادیه اروپایی منجر به نزدیکی روابط این کشور با آمریکا شود، آنگاه محور آتلانتیکی در سیاست خارجی این دو کشور تقویت می شود که در ارتباط با نوع رابطه با ایران نیز تاثیرگذار است. در این راستا چنانچه رابطه امریکا با ایران بهبود یابد تاثیر مثبت آن در روابط انگلیس با ایران نیز دیده می شود و برعکس یعنی اگر رابطه امریکا با ایران عادی نشود احیانا رابطه انگلیس با ایران نیز جهشی مثبت را نخواهد پیمود. این در حالی است که حتی بهبود احتمالی روابط انگلیس با ایران می تواند آمریکا را نسبت به بهبود روابطش با ایران تشویق نماید.

5 – خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، باعث تضعیف جایگاه و نقش آفرینی نسبی این کشور و همچنین اتحادیه اروپایی در نظام بین الملل خواهد شد. اگر در چند سال آینده اسکاتلند و ایرلند شمالی از طریق همه پرسی به استقلال دست یابند، نقش انگلیس در نظام بین الملل کاهش خواهد یافت. این امر می تواند به نفع ایران منجر شود زیرا یک انگلستان کوچک و تضعیف شده بیشتر به ایران در تعاملات منطقه ای خاورمیانه نیاز دارد.
با توجه به مطالب گفته شده بنظر می رسد خروج انگلیس از اتحادیه اروپا در کوتاه مدت زیان های احتمالی برای ایران خواهد داشت که به دسترسی به مشوق های اقتصادی پس از امضای توافقنامه هسته ای مربوط می شود ولی در درازمدت، ممکن است ایران به علت افزایش حاشیه مانور خود در برابر قدرت های مختلف اروپایی، دستاوردهایی از این بابت کسب کند. خروج انگلیس در مجموع به زیان منافع جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود و حتی می تواند فرصت های جدیدی در مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران با بریتانیا و اتحادیه اروپایی بوجود آورد.

 

منبع:https://www.khabaronline.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *