جاده ابریشم و توسعه اوراسیایی از نگاه روسیه؛ رضا کرمی

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
ظرفیت همکاری نزدیک بین ایالتی و بین المللی در منطقه اوراسیا ارتباط نزدیکی بامفهوم کمربند اقتصادی جاده ابریشم پیدا کرده است که تنها متکی بر پروژه حمل ونقل نمی باشد؛ بلکه، در رده پروژه های توسعه ی همزمان ومشترک اوراسیای مرکزی قابل طبقه بندی است. این منطقه ظرفیت های زیادی در ارتباط با پویایی اقتصاد، منابع غنی، فرصت های سرمایه گذاری که توسط چین فراهم شده وپروژه های نهادمند وقانونی – اتحادیه اقتصادی اوراسیا، سازمان همکاری شانگهای وسازمان پیمان امنیت جمعی- دارد. همه این مجموعه ها، زمینه ای برای احیای جاده ابریشم در جایگاهی محوری به عنوان کمر بند تجاری قاره ای و بسترساز تعاملات فرهنگی واقتصادی میان کشورهای مجاور ایجاد می کند وبه کشورهای منطقه فرصت دستیابی به ثروت و رفاه را خواهد داد …

اهمیت اوراسیای مرکزی؛ اوراسیا مهد بسیاری از مردم و تمدن ها وعرصه پیروزی های امپراطوری های بزرگی از قبیل چین، ایران، مغولستان و امپراطورانی چون تیمور لنگ و اسکندر و همچنین امیراطوری های روسیه و عثمانی است. با وجود این، اوراسیای قرن بیست و یکم یک نهاد اقتصادی- سیاسی متحد به شمار نمی رود، بلکه بین اروپا و آسیا گسترده شده و به دنبال ایجاد هویت جدیدی برای خویش است و اغلب از بیرون به عنوان یک عرصه رقابت برای قدرت های جهانی بزرگ در نظر گرفته شده است.

– با تمام این اوصاف، هیچ کدام از بحث ها و جدل های معروف در میان کشورهای مطرح اوراسیای مرکزی عمیق نبوده و اجازه بروز خصومت بین آنها را نمی دهد.  (روسیه، چین، قزاقستان، سایر کشورهای آسیای مرکزی بازمانده از اتحاد شوروی، ایران، مغولستان و دیگر کشورها با چالش های خارجی مشترک و در برخی موارد با چالش های داخلی زیر مواجه هستند:
افراط گرایی مذهبی- تهدیدهای محیطی- تنش کم آبی- قاچاق مواد مخدر و تاثیرات منفی سیاست هایی که توسط مراکز قدرت  فرا منطقه ای خاص دنبال می شود. این کشورها نیاز به بهبود و ثبات اجتماعی – اقتصادی بیشتری دارند و نرخ رشد آن را حفظ کنند و توانایی رسیدن به آن را داشته باشند.

ظهور چین منجر به باز اندیشی در خصوص نقش این کشور در جهان و تجدید نظر در مورد اولویت های سیاست خارجی و داخلی شده است. ماهیت فعال سیاست خارجی چین و توان رشد این کشور برای افزایش منافع خویش از سال 2008 بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. هرچند رهبران چین به کرات بر تعهدشان به توسعه صلح آمیز تاکید داشته و فقدان هرگونه انگیزه توسعه طلبانه را مورد توجه قرار داده اند. هم زمان چین بارها بر عدم آمادگی (قدرت نداشتن) برای تعامل منظم در قالب های همکاری اصولی چند جانبه با گروه هایی از کشورها اذعان داشته و در عین حال در جستجوی راه هایی برای همکاری دو جانبه با آن ها برآمده است. این گرایش ها می بایست از ناتوانی در احترام به اهداف مشترک شرکای چین و همینطور قوانین بین المللی جلوگیری کند. چین غربی، قزاقستان و کشور های آسیای مرکزی مقصد جذابی برای سرمایه گذاری خارجی خواهد بود. نخستین دلیل آن نیز، وجود ذخایر بزرگ منابع طبیعی و تعداد فراوان نیروی کار سالم و آماده در این کشورها است. از لحاظ سرانه سر مایه گذاری مستقیم خارجی در این منطقه (2582 دلار در سال 2013)، حتی این کشورها اخیرا به سمت برتری در آسیای شرقی (1788 دلار) و جنوب شرقی آسیا (2510 دلار) حرکت کرده اند. پیشروی بی چون وچرای منطقه، قزاقستان با شاخص 7880 دلار است که البته محدودیتی نیز برای رشد آن متصور نمی باشد. ترکمنستان نیز نرخ رشد بالایی در این شاخص توسعه ای نشان می دهد؛ چرا که شاهد سرانه 4393 دلار با افزایشی چهار برابری بین دوره های 2013-2008 بوده است. علاوه بر آن قزاقستان و همچنین سیبری روسیه دارای پتانسیل بالای کشاورزی هستندکه شامل مناطق وسیعی از زمین های زراعی و مراتع متروکه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی می باشد. مسیر های حمل و نقل ایمن و مقرون به صرفه و در عین حال متصل به دو قطب اقتصاد جهانی مدرن (اروپا و آسیای جنوبی و شرقی) می توانند ازکشور قزاقستان و آسیای مرکزی عبور کنند. منطقه فرصت های بزرگی را برای توسعه مراکز عمران حمل ونقل هوایی ارائه می دهد. با تمام این اوصاف، اگر چه آسیای مرکزی ظرفیت های بالایی دارد، اما فاصله زیاد آن از مراکز سیاسی و اقتصادی جهانی نیز قابل اغماض نیست. با وجود این می توانیم در مورد برجسته تر شدن اهمیت اوراسیای مرکزی در سال 2015 صحبت کنیم که محل نفوذ منحصر به فرد شرایط اقتصادی و سیاسی بین المللی می باشد که در عین حال، ظرفیت مجدد برای همکاری و توسعه مشترک درون کشورهای منطقه را فراهم می کند. نیروهای محرک اصلی در پس تحولات اوراسیای مرکزی در منطقه توسعه مشترک باعث یکپارچه سازی اقتصادی اوراسیا خواهد شد که توسط قزاقستان، روسیه، بلاروس و همچنین پروژه کمربند اقتصادی جاده ابریشم به پیش خواهد رفت. روسیه در سال های اخیر توجه زیادی به مسیر های جنوبی و شرقی و سیاست اقتصادی خارجی اش به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های بازگشت دوباره روسیه به مثابه یکی از قدرت های جهانی کرده است. چرخش اقتصاد به سوی شرق به این معنا نیست که اقتصاد روسیه به اروپا پشت می کند یا اینکه اتکای یک جانبه روسیه به بازارهای اروپا با اتکای یک جانبه به چین جایگزین می شود. بنابراین یک بخش مهمی از برنامه توسعه مشترک آینده در کنار کمربند اقتصادی جاده ابریشم شامل مناطق پیشرفته سیبری در این پروژه است و گشادکی آن برای بازارهای اروپا.
 
چین در مرحله جدید از توسعه
سه دهه رشد سریع و تغییرات ساختاری، چین را به کشوری با سطح درآمد متوسط و همچنین محرک اقتصاد جهانی تبدیل کرده است. این کشور در دهه های بعد به جای اینکه سرعت رشد را بالا ببرد کیفیت توسعه اقتصادی و اجتماعی اش را بالا برده است. نرخ های رشد تولید ناخالص داخلی به آهستگی از 10/15 درصد (شاخص میانگین در سال های 1991-2011) به 7/4 درصد در سال 2014 کاهش یافته است،که این موضوع یکی از بازتاب های این فرآیند ها می باشد …



دریافت متن کامل (PDF)

منبع:http://www.iras.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟