چرایی شکست کودتا و تأثیرات این رویداد بر سیاست ترکیه

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

یکی از مهمترین دلایل شکست کودتا نقش رسانه ها و شبکه های اجتماعی است که انحصار خبری را که لازمه هر کودتایی می باشد، امکان ناپذیر ساخته است.

ساعت یک بامداد به وقت تهران بود که ارتش ترکیه اعلام کرد علیه دولت آن کشور کودتا کرده است. گروهی از نیروهای ارتش با تانک و سایر ادوات نظامی به خیابان های استانبول و آنکارا آمدند و با کنترل تلویزیون دولتی ترکیه، پارلمان و فرودگاه ها، مدعی سقوط دولت رجب طیب اردوغان شدند. اما در پی سخنان اردوغان که به صورت تصویری و از طریق موبایل منتشر شد، مردم به خیابان ها آمدند و حمایت خود را از دولت این کشور نشان دادند؛ بدین ترتیب دیری نپایید که نظامیان مجبور به عقب نشینی شدند و کودتا ناکام ماند.

این نخستین بار نبود که در ترکیه کودتا به وقوع می پیوست. این کشور پیش از این 4 بار شاهد کودتای نظامیان بود که هر بار با موفقیت به پایان می رسید، اما دلیل شکست ارتش در آخرین تلاش خود برای تغییر دولت چه بود؟

-کودتاگران همراهی بخشی از سران ارتش و بدنه خود را نداشتند، اما علی رغم این عدم همراهی و مطمئن نبودن از حمایت احزاب داخلی و طرف های غربی، تصمیم خود را عملی نمودند.

-برای نخستین بار مردم به منظور حمایت از دولت در مقابل کودتاگران به خیابان ها آمدند؛ امری که پیش از این سابقه نداشت. رفتار نرم تر از انتظار و بدور از خشونت ارتش نیز به طرفداران دموکراسی و حامیان حزب عدالت و توسعه برای ادامه حضور و حتی برخورد با سربازان، جسارت و اطمینان خاطر بیشتری داد.

-شاید یکی از مهمترین دلایل شکست کودتا را بتوان نقش رسانه ها و شبکه های اجتماعی دانست که انحصار خبری را که لازمه هر کودتایی می باشد، امکان ناپذیر ساخته است.

اما اتفاقات دیشب ترکیه بی تردید با تحولات داخلی بسیاری همراه بوده، تأثیرات قابل توجهی بر سیاست این کشور خواهد گذاشت:

– تغییرات سیاسی و نظامی یکی از پیامدهای کودتاست که اگر به شکل منطقی و کنترل شده انجام نگیرد، صدای اعتراض نهادهای حقوق بشری و اروپا را از یکسو و مخالفان اردوغان را که این شیوه را بهانه ای برای تثبیت قدرت وی تلقی می کنند، از سوی دیگر بلند خواهد کرد؛ ضمن اینکه دست اردوغان برای این که همه مخالفت‌های سیاسی و اجتماعی را به کودتاچیان و جنبش گولن نسبت دهد بازتر خواهد بود. از طرف دیگر به عقیده تحلیل گران حل بحران های داخلی موجب خواهد شد که ترکیه سالها در تحولات منطقه ای و بین المللی نقش پررنگی ایفا نکرده، در انزوا به سر برد.

-تصفیه و به تبع آن ضعف‌ ارتش باید اردوغان را به این نتیجه برساند که در حل مسائل داخلی اتکای به قهر و نیروهای مسلح نسبت به گذشته کمتر امکانپذیر است و چالش‌های جامعه، از جمله مسئله کردها را باید از طریق سیاسی حل کرد. لزوم چنین رویکردی در حل مسائل منطقه‌ای هم نیازی به تاکید ندارد. حالا دیگر متحدان غربی هم باور نخواهند کرد که ترکیه بتواند با توجه با مخالفت‌ها در سطح اجتماعی و ارتش، سهم عمده‌ای در ایجاد و حفظ منطقه پرواز ممنوع در سوریه که زمانی رویای اردوغان بود به عهده بگیرد.

-به عقیده برخی ناظران سیاسی موفقیت اردوغان در اداره این بحران و پاسخ مثبت مردم به فراخوان او، نشان دهنده نفوذ و کارآمدی حزب عدالت و توسعه بوده، جایگاه اردوغان را تحکیم می بخشد و به وی این اعتماد به نفس را می دهد که با اطمینان بیشتری طرح تغییر قانون اساسی از طریق همه پرسی و تبدیل نظام سیاسی ترکیه را از پارلمانی به ریاستی پی گیرد.

سخن آخر اینکه این رویداد نشان داد دورانی که امکان موفقیت کودتا در حوزه هایی که با دموکراسی نسبی پیوند خورده و جزیی از نظام های امنیتی جهان (همچون ناتو) هستند، به پایان رسیده است؛ ولی از آنجا که کودتا، بروز خارجی تعارض عمیق میان بخش های اصلی حاکمیت می باشد، شکست کودتا دربرگیرنده هیچ تضمینی مبنی بر تثبیت اوضاع و رفع این تعارض نیست. مرحله تکمیلی مقابله با کودتا، رفع تعارض های ریشه دار منجر به کودتاست. از این منظر ترکیه اردوغان هنوز از تعارض ها و اختلافاتی عمیق رنج می برد و سرکوب کودتا قادر به رفع این شکاف ها نخواهد بود. کودتای بخشی از ارتش، برای اردوغان باید روشن کرده باشد که بخشی از جامعه در مجموع با سیاست‌های او کم و بیش همراهی ندارد و بی‌اعتنایی به خواست این بخش همچنان فضای قطبی جامعه را بدتر خواهد کرد

منبع:https://pe.annabaa.org/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *