مواضع عربستان در قبال رژیم صهیونیستی؛ رویدادها و روندها

 
 
 
در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
جایگاه عربستان و رژیم صهیونیستی در منطقه در دوران جدید به جایگاه یک ائتلاف غیررسمی مبدل شده است که می‌تواند نیازهای آن‌ها در منطقه را پوشش دهد.

اهمیت مسئله فلسطین، مواضع کشورها به این مسئله را به معیاری در سیاست خارجی آنان بدل کرده است. در این میان جایگاه عربستان در جهان عرب و اسلام باعث شده است تا مواضع این کشور در قبال آرمان‌های فلسطین دارای اهمیت مضاعفی باشد. این کشور با ادعای رهبری جهان عرب و در اختیار داشتن حرمین الشریفین مکه مدینه می‌تواند نقش به سزایی برای اتحاد جهان اسلام علیه رژیم صهیونیستی بازی کند . از منظری دیگر شناخت مواضع عربستان در قبال مسئله اشغال سرزمین فلسطین و هتک حرمت مسجد الاقصی می‌تواند به عنوان دورنمای روابط عربستان با رژیم صهیونیستی نیز به شمار ‌آید. ما در این مقاله سعی خواهیم کرد تا با نگاهی صحیح به روند تاریخی  موضع‌گیری های عربستان در قبال این مسئله بپردازیم. این نوشتار سعی دارد تا از منظری نوین به بررسی روندی بپردازد که باعث شد تا دربار سعودی در قبال مسئله فلسطین از همگرایی مطلق به واگرایی نسبی با جهان اسلام برسد.

۱-جایگاه فلسطین در سیاست خارجی عربستان

سیاست خارجی عربستان همواره از مسئله فلسطین و آرمان قدس تأثیر پذیرفته و توانسته بر مسائل بحران فلسطین نیز تأثیرگذار باشد.لذا از دیدگاه برخی از کارشناسان مسئله فلسطین جایگاهی فرامرزی و فرامحوری در سیاست منطقه‌ای عربستان دارد[۱]. تأثیرگذاری این موضوع بر سه محور عربیت، اسلامیت و ایدئولوژیک باعث شده است تا مسئله فلسطین از جایگاه متفاوتی نسبت به دیگر مسائل جهان اسلام در سیاست خارجی عربستان بر خوردار باشد. عربستان تا قبل از سال ۲۰۱۵م از این مسئله به عنوان بخشی از مشروعیت و مقبولیت داخلی خود استفاده  وهمواره خود را مدافع آرمان‌های فلسطین در جهان اسلام معرفی می‌کرد. از این منظر این مـسئله یکی از‌ مؤلفه‌های‌ اثرگذار بر سیاست منطقه‌ای عربستان نیز به شمار می‌رود.

لذا با توجه به نفوذ عربستان در شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب و سازمان همکاری‌های اسلامی مسئله فلسطین برای این کشور یک دستاویزمهم نیز در راستای افزایش تأثیرگذاری در منطقه است. تا قبل از ۲۰۱۵م ماهیت مسئله فلسطین برای سیاست خارجی عربستان ماهیتی عربی- اسلامی داشت. اما با روی‌کارآمدن محمد بن سلمان و تلاش این کشور برای حل بحران فلسطین همراه با گسترش روابط با رژیم صهیونیستی جایگاه این موضوع در سیاست خارجی عربستان به شدت تنزل پیدا کرده و به یک مسئله پیش پاافتاده در سیاست خارجی این کشور بدل شده است.[۲]

سیاست خارجی عربستان همواره از مسئله فلسطین و آرمان قدس تأثیر پذیرفته و توانسته بر مسائل بحران فلسطین نیز تأثیرگذار باشد.

۲-مواضع عربستان در قبال مسئله فلسطین

ما در تقسیم بندی مواضع عربستان در قبال فلسطین شاهد یک روند از همگرایی مطلق تا واگرایی نسبی هستیم. از منظر تاریخی، روند همگرایی این کشور با آرمانهای فلسطین از ابتدای اشغال فلسطین تا دهه۱۹۷۰که به تأسیس سازمان کنفرانس اسلامی انجامید آغاز می‌شود. این روند همگرایی بعد از دهه ۱۹۸۰تا ۲۰۰۶ بدل به یک دوران رکود می‌شودکه عربستان سعی در به رسمیت شناختن مشروط رژیم صهیونیستی دارد. از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ عربستان سعودی در رقابت با جمهوری اسلامی ایران به ایجاد روابط پنهانی با رژیم صهیونیستی می پردازد. با جنگ های ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و ۵۱ روزه و پیروزی های محور مقاومت، عربستان به سمت شناخت عملی رژیم صهیونیستی و ایجاد روابط پنهان و آشکار با این رژیم پرداخت. از سال ۲۰۱۵ تا کنون و بعد از تصویب برجام و پیروزی های نیروهای مقاومت در بحران‌های منطقه ای، روابط این دو رژیم در راستای دشمنی مشترک با جمهوری اسلامی ایران به سمت راهبردی‌تر شدن سوق پیدا کرد به گونه ای که عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان در مصاحبه با فرانس ۲۴ از نقشه راه ایجاد روابط با این رژیم سخن گفت[۳].

دوره تاریخیمواضع عربستان در قبال رژیم صهیونیستیاتفاقات تأثیرگذار
از ۱۹۴۷ تا پایان دهه۱۹۷۰عدم به رسمیت شناختننبردهای اعراب و رژیم صهیونیستی و تحریم نفتی
از ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۶به رسمیت شناختن مشروطحمایت از طرح های صلح
از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵به رسمیت شناختن عملی و روابط محدودنبردهای ۳۳روزه، ۲۲روزه و ۸ روزه
از ۲۰۱۵ تاکنونبه رسمیت شناختن عملی و روابط راهبردیتصویب برجام

۲-۱-مواضع عربستان از ۱۹۴۷ تا پایان دهه ۱۹۷۰

از به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط سازمان ملل و طرح تشکیل دو دولت فلسطینی و صهیونیستی در سال‌های ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸ تا پایان دهه ۷۰ میلادی را می‌توان به عنوان دورانی نام برد که عربستان نسبت به رژیم صهیونیستی یکی از سخت‌ترین مواضع را اتخاذ می‌کرده است. از دیدگاه بسیاری از تحلیل‌گران هرچند این مواضع سخت‌گیرانه به عنوان پوششی تبلیغاتی دربرابر تفکراتی مانند ناصریسم در مصر بوده است اما باعث شد تا عربستان در قبال رژیم صهیونیستی به ظاهر مواضع سختی بگیرد. ما این مواضع را می‌توانیم به دو بخش مشارکت در جنگ نظامی و تشکیل رژیم های تحریم تقسیم بندی کنیم که اصل مشترک در تمام این مواضع بر عدم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی است[۴].

در سال ۱۹۴۸ عربستان و جمعی از کشورهای عربی در اعتراض به اشغال فلسطین و کشتار دیریاسین توسط رژیم صهیونیستی به جنگ با این رژیم پرداختند و عربستان کمک‌های نظامی بسیاری به نیروی متحد عربی کرد[۵] شکست این نبرد برای اعراب بسیار گران آمد. اعراب در راستای تجاوز رژیم صهیونیستی به مصر، سوریه و اردن در ۱۹۶۷که به جنگ «شش روزه اعراب و اسرائیل» معروف شد علیه رژیم صهیونیستی وارد عمل شدند و در این حال مواضع عربستان نیز به حمایت از آرمانهای فلسطین سوق داشت و با توجه به فشار افکار عمومی  اعراب این کشور مجبور به حمایت از کشورهای عربی درگیر در جنگ شد. فیصل متعهد به بازسازی اقتصادی اردن و مصر شد و برای حمایت نظامی از این دو کشور نیز ابراز تمایل کرد و در نهایت تحریم نفتی آمریکا و رژیم صهیونیستی شکل گرفت[۶] .

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و مواضع قاطعی که امام خمینی(ره) در قبال فلسطین داشتند، ایران به عنوان یکی از مدافعین اصلی آرمان فلسطین در جهان اسلام و نظام بین‌المللی مطرح شد.

در میان تمام پادشاهان عربستان، فیصل مواضع سختی در قبال مسئله فلسطین از خود بروز می داد که با توجه به شرایط آن روز جهان اسلام او تمام تلاش خود را انجام داد تا به عنوان یکی از مهمترین حامیان آرمان‌های فلسطین مطرح شود. سخنان او در تشویق امت عربی- اسلامی برای حضور در جهاد آزاد سازی قدس، تشکیل تحریم نفتی علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی و مشارکت نسبی در جنگ یوم الکیپور و ۱۹۷۳ و همراهی با ایران در تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی تنها بخشی از مواضعی است که او در قبال مسئله‌ی فلسطین از خود بروز داده است. هر چند این مواضع را نمی‌توان خارج از چهارچوب مباحث امت عربی- اسلامی برشمرد[۷]. این مواضع قاطعانه هرچند نتوانست در مرحله‌ی حساس جنگ اردن و رژیم صهیونیستی به کمک نیروهای اردنی برسد[۸] اما، باعث شد تا رسانه‌ها از عربستان دوران ملک فیصل به عنوان حامی آرمان‌های فلسطین یاد کنند[۹]. موضوعی که بعد از مرگ او و با روی کار آمدن ملک خالد به سمت رکود و شناسایی مشروط رژیم صهیونیستی پیش رفت. ملک خالد در ۱۹۷۵در اعلامیه ای ضمن حمایت از آرمان‌های فلسطین افزایش کمک های مالی را به «ساف» اعلام کرد اما آنچه در این اعلامیه به عنوان رکود در روند مبارزه عربستان با رژیم صهیونیستی مطرح می‌شود پذیرش مشروط این رژیم است که برای اولین بار از سوی پادشاه عربستان مطرح شد هرچند ملک خالد در مسئله کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ سعی کرد با مواضع قاطع و تلاش برای تعلیق عضویت مصر از اتحادیه عرب نقش مستقلی در قبال مسئله فلسطین ایفا کند اما این موضوع نتوانست مواضع عربستان را از رکود خارج سازد و حرکت به سمت پذیرش و سازش با رژیم صهیونیستی آغاز شده بود[۱۰].

۲-۲-مواضع عربستان از ۱۹۸۰تا ۲۰۰۶

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و مواضع قاطعی که امام خمینی(ره) در قبال فلسطین داشتند، ایران به عنوان یکی از مدافعین اصلی آرمان فلسطین در جهان اسلام و نظام بین‌المللی مطرح شد. در همین دوران بود که آل سعود تلاش کرد تا با حمایت از طرح صلح اسلو، طرح‌ صلح فهد، صلح ملک عبدالله و ابتکار عربی مسئله فلسطین را به مسئله حاشیه ای در جهان اسلام مبدل کند.در این برهه زمانی ما تغییر مواضع عربستان را از عدم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی به سمت به رسمیت شناختن مشروط شاهد هستیم.

این موضوع باعث شد تا رژیم سعودی برای حـفظ مـشروعیت داخـلی و مقبولیت خارجی خود بین اعراب و مسلمانان با توسل به مفتیان وهابی به توجیه مذهبی برای سیاست نوین خود در قبال آرمان فلسطین نیز دست زنند. شیخ عبد اللّه بن بـاز،مـفتی سابق عربستان، طی مصاحبه‌ای با روزنـامۀ عـربستانی «المسلمون»که نظر وی را‌ دربارۀ‌ صلح با رژیم صهیونیستی پرسـید،گـفت:«چنانچه ولی امر مصلحت ببیند آتش‌بس دائم یا مـوقت بـا دشمن جایز است[۱۱]

فروپاشی قبح دینی مذاکره با رژیم صهیونیستی، خروج مصر از محور عربی دفاع از فلسطین و صلح انور سادات با رژیم صهیونیستی، احساس خطر کشورهای مرتجع عربی از صدور انقلاب اسلامی ایران، در کنار عملیات طوفان صحرا و انزوای عراق در اتحادیه عرب باعث شد تا عربستان فرصت را برای طرح مسئله صلح و پذیرش رژیم صهیونیستی به شرط عقب نشینی از سرزمین‌های اشغالی ۱۹۶۷و بازگرداندن قدس به فلسطینیان مناسب بداند[۱۲].

بعد از شکست رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه و دیگر جنگ‌های گروه‌های مقاومت با رژیم صهیونیستی، همکاری‌‌های عربستان و این رژیم وارد فاز تازه‌ای شد که از آن می توان به عنوان به رسمیت شناختن عملی و گسترش روابط پنهانی و آشکار با این رژیم نام برد.

۲-۳-مواضع عربستان از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵

در این دوران عربستان با چند بحران مهم منطقه‌ای رو به رو شد که هر کدام بر مواضع این کشور در این مسئله تأثیر مستقیم گذاشته است. شکست رژیم صهیونیستی در نبردهای ۳۳روزه، ۱۸روزه و ۵۲ روزه و بیداری اسلامی از جمله این بحران‌ها است. این بحران‌ها برای عربستان باعث شد تا این کشور هرچه بیشتر روابط پنهانی خود را با رژیم صهیونیستی افزایش دهد و جهان عرب را به سمت پذیرش این رژیم سوق دهد. از این دوره می‌توان به عنوان شناخت عملی رژیم صهیونیستی و برقراری روابط پنهان یاد کرد. موضع‌گیری منفعلانه نه تنها در سیاست خارجی عربستان پررنگ شد بلکه در سیاست دینی نیز با فتاوای علمای وهابی درباره حرام بودن جنگ با رژیم صهیونیستی[۱۳] و بدعت بودن گرامیداشت روز قدس[۱۴]موضع همگرایی با رژیم صهیونیستی تقویت شد.

عربستان در آغاز جنگ ۳۳روزه با حمایت آشکار از رژیم صهیونیستی حزب الله را به عنوان مقصر در جنگ نشان داد و در بیانیه‌ی وزارت خارجه خود اعلام کرد: « عربستان نگرانی خود را از حوادث دردناکی که در حال حاضر در فلسطین و لبنان می گذرد بیان می دارد و اعلام می کند که باید بین مقاومت مشروع و ماجراجویی های حساب نشده تفاوت قائل شد؛ ماجراجویی هایی که عناصری در داخل لبنان با همراهی کسانی که پشت سر آنها قرار دارند انجام می دهند بدون اینکه در این زمینه به دولت که قدرت مشروع است مراجعه کنند یا اینکه با کشورهای عربی هماهنگی و مشورتی انجام داده باشند… عربستان معتقد است که در حال حاضر مسئولیت کامل این اقدامات غیرمسئولانه تنها برعهده این عناصر است و آنها باید سختی های پایانی بحرانی را که خود به وجود آورده اند تحمل کنند.[۱۵]» بعد از شکست رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه و دیگر جنگ‌های گروه‌های مقاومت با رژیم صهیونیستی، همکاری‌‌های عربستان و این رژیم وارد فاز تازه‌ای شد که از آن می توان به عنوان به رسمیت شناختن عملی و گسترش روابط پنهانی و آشکار با این رژیم نام برد. روند موضع‌گیری عربستان در قبال بحران‌های این دوران روندی جهت‌دار به سمت حمایت از رژیم صهیونیستی و به ضرر محور مقاومت است. این روند را در جنگ های غزه و رژیم اشغالگر به وضوح شاهد هستیم.

سیر روابط میان رژیم صهیونیستی و آل سعود نشان از یک حرکت خزنده و آرام به سمت به رسمیت شناختن علنی و عملی رژیم اشغالگر قدس دارد.

۲-۴-مواضع عربستان از ۲۰۱۵ تا کنون  و آینده روابط میان این دو رژیم

با روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز، روابط عربستان و رژیم صهیونیستی در مسیر عادی سازی قرار گرفت و با پیشروی مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵   روابط آل سعود با این رژیم به سمت به رسمیت شناختن عملی و ایجاد روابط راهبردی  پیش رفت. این در حالی است که هنوز عربستان مانند بسیاری از کشورهای عرب دیگر به دلایلی چون فشار افکار عمومی و ایجاد هزینه بالای سیاسی، روابط رسمی دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی ندارد. ملک سلمان و محمد بن سلمان  برای جلوگیری از افزایش نفوذ ایران در منطقه همگرایی میان عربستان و رژیم صهیونیستی را افزایش دادند و سطح این  همکاری‌ها که هدف عمده آنها مقابله با ایران به عنوان قدرت منطقه‌ای و گسترش نفوذ در غرب آسیا در دوران پسابرجام بود بعضا تا سطح روابط راهبردی نیز افزایش پیدا کرد. این موضوعی است که گادی آیزنکوت، رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی در مصاحبه با روزنامه عربستانی ایلاف به آن پرداخته است. او در این مصاحبه ایران را به عنوان نقطه مشترک سیاست گذاری های رژیم صهیونیستی و عربستان می داند و می گوید: « اسرائیل وعربستان سعودی درباره نیات ایران در منطقه اتفاق‌نظر دارند.»[۱۶]از دید بسیاری از کارشناسان همگرایی روابط میان عربستان و رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۱۵ تا به حال به حدی است که به تشکیل ائتلافی غیر رسمی میان این دو رژیم برای مقابله با ایران منجر شده است و مسائلی چون حضور کم رنگ عربستان در نشست فوق العاده سازمان همکاری‌های اسلامی استانبول در سال ۲۰۱۷ نمونه ی بارزی از این ائتلاف می تواند باشد.

در حال حاضر ما باید به این دید به آینده روابط میان عربستان و رژیم صهیونیستی نگاه کنیم که این دو رژیم  به هم نیاز دارند و هر دو به دنبال گسترش روابط هستند. این موضوعی است که عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان به آن اذعان کرده است و در مصاحبه با رسانه‌های عربی گفت: «به محض دستیابی به یک راهکار دایمی برای منازعه اسرائیلی – فلسطینی، کلیه کشورهای عربی و اسلامی، اسرائیل را به رسمیت خواهند شناخت.[۱۷]»، لذا سعودی ها  به دنبال افزایش نفوذ خود در جهان عرب با تکیه بر حل مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی برای عادی سازی روابط و به رسمیت شناخته شدن این رژیم از سوی کشورهای عربی منطقه در تلاش هستند.

آنچه تا به امروز می‌توان از روابط رژیم صهیونیستی و آل سعود نتیجه گرفت این است که جایگاه این دو در منطقه در دوران جدید به جایگاه یک ائتلاف غیر رسمی مبدل شده است که می‌توانند نیازهای یک دیگر در منطقه را پوشش دهند

نتیجه گیری

سیر روابط میان رژیم صهیونیستی و آل سعود نشان از یک حرکت خزنده و آرام به سمت به رسمیت شناختن علنی و عملی رژیم اشغالگر قدس دارد. روابط عربستان از سال ۱۹۴۸تا به امروز از یک نقطه بحرانی به سمت ایجاد روابط راهبردی در حال گذار است. این موضوع بعد از تصویب برجام به وضوح دیده می شود تا جایی که برجام، عربستان را به ایجاد روابط راهبردی با رژیم صهیونیستی سوق داده است. در واقع آنچه تا به امروز می‌توان از روابط رژیم صهیونیستی و آل سعود نتیجه گرفت این است که جایگاه این دو در منطقه در دوران جدید به جایگاه یک ائتلاف غیر رسمی مبدل شده است که می‌توانند نیازهای یک دیگر در منطقه را پوشش دهند[۱۸].


منابع:

[۱] حسن احمدیان، جایگاه فلسطین در سیاست منطقه ای عربستان؛ مبانی استمرار و تحول، فصلنامه مطالعات فلسطین، پاییز ۱۳۹۱ – شماره ۱۸ (از صفحه ۳۷ تا ۷۰)

http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/973840

[۲] محمد محسن فائضی، سفر ترامپ به سرزمین های اشغالی؛ مقدمه شکل‌گیری سیاست منطقه‌ای ترامپدو هفته مقاومت بر سر مسجد الاقصی؛ هفت پیامد، اندیشکده راهبردی تبیین، ۱۷خرداد ۹۶،^ قابل بازیابی در:

سفر ترامپ به سرزمین های اشغالی؛ مقدمه شکل‌گیری سیاست منطقه‌ای ترامپ

[۳] MARC PERELMAN, ‘Trump still committed to a two-state solution,’ says Saudi Foreign Minister Jubeir, france24, 2017-12-13, in:

http://www.france24.com/en/f24-interview/20171213-trump-still-committed-two-state-solution-says-saudi-foreign-minister-jubeir

[۴] Michael T. Benson, Harry S. Truman and the Founding of Israel, Greenwood Publishing Group, 1997,pp23-24

[۵] سید مرتضی الرضوی، صفحه عن آل سعود الوهّابیین وآراء، قابل بازیابی در:

https://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?pid=72327&lid=0&mid=77970&catid=0

[۶] همان

[۷]Abdullah Bin Juttie  , The Last Crusades, Strategic Book Publishing & Rights Agency, 2014, p229

[۸] ملک حسین، حربنا مع الاسرائیل، بیروت دار النهار، ۱۹۶۸، ص۷۲

[۹] از ملک فیصل به ملک سلمان، از سربلندی به ذلت، سایت نوگرا، ۲۱/۹/۱۳۹۶، قابل بازیابی در:

از ملک فیصل به ملک سلمان، از سربلندی به ذلت

HENRY KAMM, ISLAMIC ASSEMBLY VOTES TO READMIT EGYPT AS MEMBER, Special to the New York Times, January 20, 1984, IN

[۱۱] یاض نجیب الریس.ریاح الشمال:السعودیه و الخلیج‌ و العرب‌ فی‌ عالم التسعینات، بیروت:ریاض الریس للکتب و النشر،الطـبعه الثالثه،۱۹۸۸ ،ص ۱۷۴

[۱۲] حسن احمدیان، همان

[۱۳] مبارزه با اسرائیل حرام است، شیعه نیوز، ۲مرداد ۱۳۹۶، قابل بازیابی در :

http://www.shia-news.com/fa/news/145447/

[۱۴] علمای وهابی: راهپیمایی روز قدس بدعت است، خبرگزاری رسا،؛ ۱۳۹۱/۵/۲۷، قابل بازیابی در:

http://www.rasanews.ir/detail/News/135909/28

[۱۵] محمد رضا بلوردی، عربستان سعودی و جنگ ۳۳ روزه، باشگاه اندیشه ، ۳۱مرداد۱۳۸۸، قابل بازیابی در:

http://www.bashgah.net/fa/content/show/35787

[۱۶] رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل: با عربستان در باره ایران اتفاق‌نظر داریم، خبرگزاری BBC،۲۵ آبان ۱۳۹۶، قابل بازیابی در:

 http://www.bbc.com/persian/iran-42010414

[۱۷] به محض حل منازعه فلسطین، کشورهای عربی اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند، خبرگزاری فارس، ۱۶دی۱۳۹۶، قابل بازیابی در:

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961016001103

[۱۸] برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به:

محمد محسن فائضی، نگاه صهیونیست‌ها به طرح دو دولت و صلح با فلسطینیان، اندیشکده راهبردی تبیین، ۲ خرداد ۹۶، قابل بازیابی در:

http://tabyincenter.ir/19259/

الله کرم مشتاقی، فلسطین؛ لزوم حمایت سیاسی بین‌المللی، هست ها و بایدها، اندیشکده راهبردی تبیین، ۱۸ اردیبهشت ۹۶، قابل بازیابی در:

http://tabyincenter.ir/19068/

منبع:http://tabyincenter.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟