بازی روسیه با کارت کردها برای کاهش نقش ترکیه و امریکا

 
در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
شعیب بهمن در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که روسیه در پی آن است که در منطقه خاورمیانه برگ برنده های خود را حفظ کند؛ لذا با پایان دادن بخش عمده عملیات های نظامی در سوریه تلاش دارد که شرایط سیاسی را هم به سود خود پایان دهد.
 

 سفر ناگهانی ولادیمیر پوتین به سوریه و دیدار با بشار اسد اگرچه با فرمان خروج بخشی از نیروهای روسیه از سوریه همراه بود اما پیامی هم برای سایر کشورهای حاضر در سوریه به خصوص آمریکا داشت. در فرمان پوتین اعلام شد که بخش اصلی و فعال مشارکت روسیه در مبارزه با تروریست ها با خروج نیروهای روسیه از سوریه در این کشور به پایان می رسد. به این ترتیب نخستین گروه هواپیماهای روسی از روز دوشنبه هفته گذشته شروع به ترک این کشور کردند. اگر چه مقرر شده تا ۲۳ فروند هواپیمای نظامی و دو بالگرد نیروی هوافضای روسیه و پلیس نظامی و مرکز مین روبی و بیمارستان صحرایی وزارت دفاع، سوریه را ترک کنند، اما دو پایگاه نظامی این کشور در سوریه همچنان به فعالیت خود ادامه خواهند داد. روسیه دو پایگاه نظامی دریایی طرطوس و پایگاه هوایی حمیمیم را برای دفاع از منافع ملی روسیه در منطقه حفظ خواهد کرد. از طرف دیگر آمریکایی ها نیز که حدود ۱۰ هزار نیرو در رقه دارند، نسبت به این تصمیم پوتین واکنش نشان داده و اعلام کردند عقب نشینی نیروهای روس از سوریه، تاثیری بر روند عملیات آمریکا و اولویت های این کشور نخواهد داشت. آنها پیش تر اعلام کرده بودند که تا خارج شدن سایر نیروها (ایران و مقاومت) منطقه را ترک نخواهند کرد.دیپلماسی ایرانی برای بررسی عوامل خروج نیروهای نظامی روسیه از سوریه و نیز ارزیابی تاثیرات این خروج بر تحولات داخلی سوریه و منطقه گفت وگویی را با شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه ترتیب داده که در ادامه می خوانید :

پس از شکست داعش در سوریه شاهد تغییر رفتار های مسکو در قبال تحولات سوریه، هم در بعد میدانی و هم در بعد سیاسی و دیپلماتیکی هستیم. در بعد دیپلماتیکی مسکو نقش خود را در اتفاقاتی مانند نشست های آنتالیا و سوچی با حضور بشار اسد به شکل چشم گیری افزایش داد. بر اساس پیشنهاد خود پوتین در نشست صلح سوچی قرار است تمامی طرف های درگیر در صحنه سوریه در این نشست حضور داشته باشند. اما در آن سو نیز در سفر پوتین به سوریه که برای اولین بار از آغاز تحولات سوریه صورت گرفته است، وی صراحتا از کاهش تعداد نیروهای نظامی خود در سوریه خبر داد. از دید شما اهداف سفر پوتین به سوریه و ارزیابی شما از رفتارهای مسکو پس از شکست داعش در صحنه تحولات سوریه چیست؟

همان طور که شما اشاره داشتید روسیه به موازات حضور پررنگ در تحولات میدانی و نظامی سوریه که در نهایت هم به شکست داعش انجامید، تلاش دارد که در حوزه سیاسی هم راه حل سازنده ای را برای بحران سوریه داشته باشد. اساسا مسکو از زمانی که وارد بحران سوریه شد همواره تمایل داشته که از پیروزی های میدانی خود در سوریه بتواند در پای میز مذاکره استفاده کند. به عبارت دیگر روسیه در صدد است که از  حضور نظامی خود امتیازات و پیروزی هایی را به عنوان برگ برنده برای افزایش نفوذ خود به دست آورد. بنابراین در شرایط فعلی و رصد مجموعه فعالیت های روسیه در چند وقت اخیر باید گفت که روسیه در پی آن است که در منطقه خاورمیانه برگ برنده های خود را حفظ کند؛ لذا با پایان دادن بخش عمده عملیات های نظامی در سوریه تلاش دارد که شرایط سیاسی را هم به سود خود پایان دهد. در این راستا تحرکات دیپلماتیکی روسیه نیز برای نیل به این مقاصد افزایش یافته است. البته می توان گفت که این تحرکات قدری معنادار بود. چرا که در یک سو به سمت افزایش هماهنگی با ترکیه، ایران و و دولت سوریه است و در سوی دیگر مسکو در صدد افزایش نقش خود در جبهه معارضین است. لذا با توجه به تمامی این نکات ما در چند روز اخیر شاهد سفر پوتین به سوریه بودیم تا به نوعی، هم مسکو را فاتح نبرد و بحران سوریه معرفی کند و هم فصل جدیدی در سیاست های روسیه در قبال سوریه را اعلام کند.

اما در جریان سفر پوتین به سوریه او از کاهش بخشی از نیروهای نظامی خود در خاک سوریه خبر داد. در آن سو مسکو بنا دارد دو پایگاه نظامی طرطوس و حمیمیم را به صورت دائمی برای خود در سوریه حفظ کند. تحلیل شما از این اقدامات روسیه چیست؟

در این خصوص باید چند نکته و پارامتر را باید مد نظر داشت. اول این که روسیه از قبل هم اعلام کرده بود که در صورت پایان یافتن نبرد گسترده نظامی همه نیروها و یا حداقل بخشی از نیروهای نظامی خود را از سوریه خارج می کند. اما در شرایط فعلی چند مساله در این خصوص مطرح است. ابتدا این که روسیه برای خروج نیروهایش تاریخ دقیقی را تعیین نکرده است. مضافا این که در راستای نکته شما مسکو حضور خود را در دو پایگاه هوایی و دریایی طرطوس وحمیمیم در سوریه به صورت دائمی خواهد داشت؛ علاوه بر این روسیه برای استمرار قدرت و نیز جایگاه خود و همچنین دفع هر گونه تهدید علیه منافع خود قطعا همه نیروهای خود را از سوریه خارج نمی کند. اما در کل چند عامل باعث کاهش تعداد نیروهای نظامی روسیه در سوریه شده است؛ چنان که پیشتر همد گفتم اولین عامل به پایان یافتن نبرد نظامی در سوریه باز می گردد، لذا در این بستر دیگر عملا توجیهی برای حضور نیروهای نظامی روسیه در سوریه به صورت گسترده وجود ندارد.عامل دوم به هزینه بر بودن اسکان نیروهای نظامی روسیه سوریه باز می گردد. این هزینه می تواند هم در بعد اقتصادی تعبیر شود که با توجه به فشارهای ناشی از تحریم های اروپا و آمریکا بعد از مسائل اوکراین و شبه جزیره کریمه از سال 2014 می تواند اثرات منفی بر اقتصاد روسیه داشته باشد و هم می توان این هزینه ها را در بعد سیاسی – اجتماعی هم تعبیر کرد. چرا که در سایه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه در سال آتی میلادی و حضور پوتین در این انتخابات او سعی دارد تا آن زمان بخشی از حجم انتقادات ناشی از حضور نظامی روسیه در سوریه را که توسط جبهه اوپوزیسیون که همواره در داخل روسیه مطرح بوده است، را کاهش دهد. لذا کاهش تعداد نیروهای نظامی روسیه در سوریه را در این راستا باید در موزات اهداف و مقاصد سیاسی پوتین برای کسب مجدد قدرت سیاسی ارزیابی کرد. عامل نهایی هم به تغییر فاز تحولات در بحران سوریه باز می گردد، در این تغییر فاز، بحران این کشور از بعد نبرد گسترده نظامی به فاز امنیتی در حال گذر است. لذا در این شرایط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی بیش از نیروهای نظامی در دوران پسا داعش کارکرد خواهند داشت، از همین رو امکان دارد تا در آینده روسیه بخشی از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی خود را جایگزین نیروهای نظامی در سوریه کند.

اما در راستای مطرح شدن نشست سوچی از جانب خود پوتین، اهداف مسکو از این طرح و نشست در موزات نشست های آستانه و سوچی چیست؟

 همان طور که قبلا هم گفتم روسیه در صدد است تا پیروزی های نظامی خود را به امتیازات سیاسی بدل کند، چرا که برای روسیه بسیار مهم است حضور نظامی خود را که بسیار هم هزینه بر است کاهش دهد تا با کاهش هزینه، هم در بعد اقتصادی و هم در بعد سیاسی بتواند در داخل جامعه روسیه و در سطح بین المللی جایگاه روسیه را با کسب این پیروزی های سیاسی پررنگ تر از گذشته کند، چون که مثلا مهم ترین رقیب روسیه یعنی آمریکا در بحران های متعدد نظامی که حضور داشته است نتوانسته از بعد سیاسی این حضور را به سرانجام برساند که نمونه بارز آن عراق و افغانستان است. بنابراین روسیه چه در بعد داخلی و چه در سطح بین الملل شدیدا به دنبال حفظ پرستیژ روسیه است. از همین رو برای روسیه مهم است که بتواند مساله سوریه را در بعد سیاسی هم به سرانجامی برساند و مهمتر آن که در این بعد باید نقش روسیه پررنگ باشد. بنابراین پوتین با پیشنهاد نشست سوچی سعی در افزایش نفوذ روسیه در بعد سیاسی تحولات سوریه دارد. در کنار این موضوع برای روسیه اهمیت دارد که نفوذ سنتی خود را در خاورمیانه داشته باشد، به خصوص که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا سعی داشت متحدین روسیه را یکی بعد از دیگری از همراهی با روسیه منصرف کند که در این راه از ایجاد تنش در کشورها تا سرنگون کردن دولت ها را در دستور کار قرار داد. از همین رو نیز سوریه به عنوان آخرین پایگاه روسیه در خاور میانه عربی  و منطقه شامات در مجاورت مدیترانه توانست برای روسیه بسیار حائز اهمیت باشد. به خصوص که روس ها معتقدند در صورت موفقیت در بعد سیاسی بحران سوریه می توان نقش مهم تری را در سایر تحولات منطقه خاورمیانه ایفا کرد. لذا برای روسیه بسیار مهم است که با برگزاری نشست سوچی جایگاه و نفوذ خود را، هم در میان دولت دمشق پررنگ کند و هم در میان معارضین سوری.

اما در خصوص مساله کردهای سوریه و حمایت روسیه از این نیروها در سوریه سبب ایجاد تنش میان مسکو و آنکارا شده است. در سایه این نکته پس از خروج نیروهای نظامی روسیه از سوریه حمایت از کردهای سوریه چگونه ادامه خواهد یافت؛ اساسا بازی یک بام وچند هوای روسیه در خصوص میانجی گری میان دولت سوریه، معارضین، کردهای سوریه و ترکیه چگونه خواهد بود؟

در یک سال اخیر کردهای سوریه به پیاده نظام آمریکا در بحران سوریه تبدیل شده است و این مساله برای روسیه قابل قبول نیست. لذا مسکو در تلاش است برای افزایش نفوذ خود در میان کردهای سوریه حمایت بیشتری را از کردها داشته باشد تا از یک سو از نفوذ آمریکا در سوریه جلوگیری کند و از سوی دیگر برای کنترل ترکیه در شمال سوریه از نیروهای کردی کمال استفاده را داشته باشد.

سیاست رسمی روسیه در قبال کردهای سوریه از آغاز بحران سوریه سیاست تقریبا ثابتی بوده است؛ مسکو همواره کردهای سوریه را بخشی از جامعه این کشور می داند که دارای جمعیت و جغرافیای سیاسی است، لذا می بایست در خصوص آینده آنان با دولت مرکزی سوریه توافقاتی صورت گیرد. در کنار این مساله از زمان شروع بحران سوریه همواره مسکو سعی داشته است که ارتباطات خود را با گروه های کردی در سوریه حفظ کند، البته این ارتباطات از قبل هم وجود داشته است. به عنوان مثال “پ. ی.د” به عنوان مهم ترین گروه کردی سوریه که عملا شاخه ای “پ.ک.ک” است به عنوان بزرگ ترین گروه چپ، وابستگی های خود را با شوروی داشته است. در واقع در برهه های متفاوت زمانی از دهه 90 میلادی این حمایت های روسیه تا امروز وجود داشته است. به گونه ای که حتی بعد از فروپاشی شوروی، روسیه از کردهای به عنوان ابزار خود در مقابله و کنترل ترکیه استفاده می کرده است، لذا در شرایط فعلی نیز مسکو برای مدیریت آنکارا در دل تحولات میدانی و سیاسی سوریه از برگ کردها استفاده می کند. علاوه بر این برای روسیه بسیار مهم است که کردهای سوریه به هیچ وجه به سمت آمریکا گرایش پیدا نکنند، به خصوص این که در یک سال اخیر کردهای سوریه به پیاده نظام آمریکا در بحران سوریه تبدیل شده است و این مساله برای روسیه قابل قبول نیست. لذا مسکو در تلاش است برای افزایش نفوذ خود در میان کردهای سوریه حمایت بیشتری را از کردها داشته باشد تا از یک سو از نفوذ آمریکا در سوریه جلوگیری کند و از سوی دیگر برای کنترل ترکیه در شمال سوریه از نیروهای کردی کمال استفاده را داشته باشد.

با توجه به نکاتی که مطرح شد آینده تحولات سوریه در سال آتی میلادی را چگونه ارزیابی می کنید؟

آینده تحولات سوریه در سال آتی میلادی تا حد زیادی بستگی به عملکرد نیروهای داخلی سوریه دارد. اما از سوی دیگر نیابد نقش آفرینی قدرت های فرامنطقه ای را هم نادیده گرفت. در هر حال اصل اساسی در حل بحران های بین المللی این نکته را گوشزد می کند که در صورت ازدیاد و تعدد بازیگران خارجی عملا دست یابی به راه حل را، هم سخت تر می کند، هم پیچیده تر و در عین حال طولانی تر. در شرایطی فعلی سوریه اقدامات ایران، ترکیه و روسیه در کاستن تعداد بازیگران سوریه سبب شد تا موفقیت های قابل توجهی را با ایجاد مناطق کاهش تنش و نیز پیروزی بر داعش داشته باشند؛ بنابراین آینده سوریه در سال 2018 بستگی به این دارد که سازو کار ایران، روسیه و ترکیه تا چه اندازه در بستر تحولات توان کارگشایی پیچیدگی های سوریه را داشته و پاسخ گوی شرایط کنونی این کشور باشد. مضافا بازیگران فعال دیگری را که در تحولات سوریه نقش آفرین بوده اند را هم نباید نادیده گرفت، بازیگرانی چون عربستان؛ آمریکا و اسرائیل  که اگر چه در حال حاضر به دلیل شرایط موجود میزان تاثیرگذاری این بازیگران کاهش یافته است، اما در ادامه این امکان وجود دارد که با حمایت مجدد از برخی از گروه های تروریستی، نقش آفرینی بیشتری را در تحولات آتی سوریه ایفا کنند. از آن سو هم چنان که قبلا هم گفتم شرایط سوریه اکنون از بعد نظامی در حال گذار به بعد امنیتی است و این مساله هم می تواند در سیر تحولات آتی سوریه موثر باشد.

منبع:http://irdiplomacy.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *