نقش روسیه به عنوان یک قدرت اثرگذار بر منطقهی غرب آسیا غیرقابل چشم پوشی است. بازخوانی اسناد سیاست خارجی و رصد فعالیتها و اظهارات مقامات این کشور، نشان از اتخاذ راهبردی هوشمند و فعال در قبال منطقهی غرب آسیا دارد. این موضوع با تمرکز بر رویکرد روسیه در زمینه مسئلهی سوریه و آینده آن، ضرورت بررسی موضوع مذکور را تایید میکند. تشریح و تبیین رویکرد روسیه در زمینه تحولات منطقه غرب آسیا به ویژه بحران سوریه و آیندهی آن پرسش اصلی مقاله حاضر را شکل میدهد. فرضیه نگارنده این است که روسیه از مسائل موجود در منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا به نحوی استفاده میکند که خود را به عنوان رهبر تنظیم کننده و حل کننده این مسائل مطرح کند. از سوی دیگر روسها تلاش میکنند با برقراری رابطه با تمام طرفها نوعی موازنهی قوا در غرب آسیا و شمال آفریقا برقرار کنند. در میان سیاستورزی روسیه در غرب آسیا، سوریه جایگاهی خاص دارد، زیرا سوریه به صحنهای برای زورآزمایی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شدهاست؛ بنابراین این مقاله ابتدا اصول و اهداف سیاستخارجی روسیه در غرب آسیا را بررسی میکند سپس نوع سیاستورزی این کشور در سوریه و مسائل اختلافیِ موجود در آن را تبیین میکند.
۱-اصول سیاست خارجی روسیه در غرب آسیا
نگاهی به اسناد بالادستی روسیه در زمینه راهبرد سیاست خارجی این کشور نشاندهندهی این است که روسیه خود را به عنوان یک بازیگری در قامت تنظیم کنندهی روابط در غرب آسیا تلقی نمودهاست که قادر است نظم مد نظر خود را در آن برقرار کند. مولفههایی همچون مبارزه با تروریسم جهانی به ویژه در غرب آسیا و شمال آفریقا، تلاش برای ایجاد مناطق عاری از سلاحهای هستهای و سلاحهای کشتار جمعی با اولویت قائل شدن در آسیای غربی، ایجاد ثبات و خنثی کردن تهدیدات و همچنین تلاش دیپلماتیک برای ارتباط با کشورهای عربی از مواردی است که در سند سیاست خارجی ۲۰۱۶ این کشور ذکر شده است.[۱]
علاوه بر مولفههایی مذکور، عواملی چون درک روسیه از خود به عنوان یک دولت بزرگ و با سابقهی تاریخی شکوهمند، رقابت با غرب بر اساس تفاوتهای فرهنگی و سیاسی، تلقی از نظم جهانی و تاکید بر بازی حاصل جمع صفر از موارد ذهنی اثرگذار بر سیاستخارجی روسیه است.[۲] همهی موارد ذکر شده این بخش چنان که توضیح آن خواهد آمد به نوعی در رویکرد سیاست خارجی روسیه در منطقهی غرب آسیا اثر گذار است.
عواملی چون درک روسیه از خود به عنوان یک دولت بزرگ و با سابقهی تاریخی شکوهمند، رقابت با غرب بر اساس تفاوتهای فرهنگی و سیاسی، تلقی از نظم جهانی و تاکید بر بازی حاصل جمع صفر از موارد ذهنی اثرگذار بر سیاستخارجی روسیه است
۲- اهداف روسیه در غرب آسیا
مبتنی بر اصول ذکر شده در بخش قبلی، روسیه اهدافی را در غرب آسیا دنبال میکند. اولین هدف برقراری توازن قوا است. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از کشورهایی همچون عربستان سعودی، سرزمینهای اشغالی، قطر، اردن، ترکیه، ایران، امارات متحده عربی، مصر دیدار کرده است. با وجود اینکه این بازیگران منافعی کاملا متعارض دارند، روسیه ارتباط خود را با آنها حفظ و سعی میکند سطح تنش بین آنان را کاهش دهد[۳]. روسیه با جایگاهی که برای خود به عنوان یک قدرت تنظیم کننده متصور است، سلاحهای مهم مانند سامانه S-300 و S-400 را به نحوی به کشورهای منطقه میفروشد که موازنهی بین آنها حفظ شود. بر این اساس روسیه اولا به عنوان یک میانجی و ثانیا به عنوان کشوری که نظم منطقه را تنظیم میکند معرفی میشود.
هدف دوم برقراری ثبات، امنیت و مبارزه با تروریسم است. تلاش روسیه برای مبارزه با داعش در سوریه، استفاده از اهرم دیپلماسی در مجامع بینالمللی برای پایان بخشیدن به بحران یمن، اعلام آمادگی برای گفتگو با تمام طرفهای سیاسی در لیبی به منظور پایان دادن به این بحران از مواردی است که مسکو برای امنیت در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا انجام دادهاست.[۴]
هدف دیگر روسیه برقراری رابطهی تجاری با کشورهای منطقه و بهرهبرداری از انرژی موجود در این کشورهاست. هرچند سهم معامله با کشورهای غرب آسیا نسبت به کل معاملات روسیه زیاد نیست اما روسیه اولا با برقراری روابط تجاری حضور و نفوذ خود را افزون میکند و ثانیا منافع خود را مبتنی بر تجارت انرژی تامین میکند. مبادلات انرژی روسیه شامل نفت، گاز و انرژی هستهای است. شرکت دولتی روساتم به طور خاص در سالهای اخیر فعالیتهای خود را در ایران، مصر، اردن، ترکیه افزایش داده است. رویکرد روسیه به کشورهای منطقه و همچنین تحریمهایی که از سوی برخی کشورهای غربی بر روسیه تحمیل شده بر روند گرایش این کشور به تجارت نفت و گاز سرعت بخشیده است. [۵] همچنین سیاست عملگرایانهی روسیه در قبال کشورهای عربی و کند شدن روند فروش سلاح آمریکا به آنان، روسیه را بر آن داشته است تا جای ایالات متحده را در فروش سلاح پر کند و موقعیت اعطای سلاح آمریکا را به دست آورد.[۶]
۳-سیاست خارجی روسیه در سوریه
دلایل زیادی برای حضور روسیه در سوریه میتوان برشمرد. مهمترین این دلایل تمایل روسیه برای حفظ پایگاه دریایی در سوریه، هراس از اینکه سقوط اسد موجب افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی آمریکا در منطقه و زیان روسیه شود، جلوگیری از تکرار تجربه لیبی و ترس از اینکه سقوط اسد منجر به افزایش فعالیت مسلمانان مخالف در داخل روسیه شود، ذکر شده است.[۷] طبعا موارد مطرح شده در بخش قبلی مقاله اعم از موازنه قدرت در سوریه، مسئله انرژی، مبارزه با تروریسم نیز در نوع عملکرد روسیه در سوریه جاری است.
۱-۳- مقابلهی ایران با رژیم صهیونیستی
دلیل اصلی حضور ایران در سوریه ممانعت از سقوط بشار اسد و تقویت جبهه مقاومت در مقابله با رژیم صهیونیستی بود، اما روسیه به دلایلی که ذکر شد در سوریه حضور پیدا کرد و با شعاری که جمهوری اسلامی ایران درباره نابودی رژیم صهیونیستی سر میدهد همخوان نیست. از سوی دیگر روسیه خواهان سربرآوردن یک قدرت منطقهای مثل ایران و بر هم خوردن نظم منطقه و برتری نسبی یک بازیگر نیز نیست. روسیه اذعان دارد که اگر ایران و رژیم صهیونیستی در سوریه با یکدیگر درگیر شوند بخش مهمی از دستاوردهای خود را از دست خواهد داد.[۸] با این توضیح روسیه تلاش میکند برای جلوگیری از درگیری مستقیم ایران و رژیم صهیونیستی در صحنهی میدانی سوریه (جنوب سوریه) راهبرد توازن قدرت و سیاست ابهامزای منطقهی خاکستری (Gray Zone) را دنبال کند. منطقهی خاکستری به معنای حالتی میانه بین جنگ و صلح است. در این حالت، عدم اطمینان، ابهام و سردرگمی نسبت به سیاستهای روسیه موجب میشود طرفین، رفتار مسکو را نتوانند به عنوان شریک، رقیب یا بیطرف تحلیل کنند. این سیاست روسیه منجر میشود به اینکه از ایجاد یک جنگ بزرگ در منطقه جلوگیری شود. بنابراین سیاست توازن قدرت میان ایران و رژیم صهیونیستی و نیز راهبرد منطقهی خاکستری در جنوب سوریه، رویکرد مسکو در قبال ایران و رژیم صهیونیستی در جنوب سوریه را تشکیل میدهد.[۹]
روسیه با جایگاهی که برای خود به عنوان یک قدرت تنظیم کننده متصور است، سلاحهای مهم مانند سامانه S-300 و S-400 را به نحوی به کشورهای منطقه میفروشد که موازنهی بین آنها حفظ شود. بر این اساس روسیه اولا به عنوان یک میانجی و ثانیا به عنوان کشوری که نظم منطقه را تنظیم میکند معرفی میشود.
۲-۳- مسئلهی کردها
با اعلام حملهی ترکیه به عفرین، روسیه نیروهای خود را از این منطقه خارج کرد. این موضوع به علاوه اینکه اکنون ترکیه به چند کیلومتری مرکز شهر عفرین رسیدهاست، نشان از موافقت ضمنی روسیه با عملیات ترکیه دارد.[۱۰] شاید روسیه به این دلیل از اشغال اراضی سوریه توسط آنکارا جلوگیری نکرده است که خواسته طرح حل سیاسی مسئله سوریه به وسیلهی سه کشور روسیه، ترکیه و ایران در اثر افزایش تنشها به شکست نینجامد. از سوی دیگر، کردها به دلیل اینکه آمریکا از آنان در مقابل حمله ترکیه حمایت نکرد قدری حس بیاعتمادی به آن دارند، لذا تمایل دارند روسیه از آنان حمایت کند. وزیر خارجه روسیه نیز در همین راستا بیان کرد: «کردها بخشی از ملت سوریه هستند و باید در اقدامات مربوط به حل و فصل اوضاع سیاسی مشارکت داشته باشند»[۱۱]. به طور کلی روسیه میخواهد اهرم کردها را از دست آمریکا خارج کند و آنان را در فرآیند سیاسی مشارکت دهد اما منافع متعارض بازیگرانی چون ترکیه، آمریکا و روسیه این امکان را به روسیه نداده است. از طرفی نکتهی قابل استنادی که بتوان گفت روسیه در قبال کردها چه برنامهای دارد در دسترس نیست. علاوه بر این، در پیشبینی «شورای امور بینالمللی روسیه»(RIAC) نیز مسئلهی کردها به عنوان یکی از مهمترین مسائلی که در سال ۲۰۱۸ حل نشده باقی خواهد ماند، قلمداد شده است.[۱۲]
۳-۳- آینده سوریه
روسیه به عنوان قدرتی که میتوان گفت مهمترین نقش را در حوزه سیاسی سوریه ایفا میکند، حضور نظامی خود را در سوریه حفظ خواهد کرد. مسکو تلاش میکند با عبور از اختلافاتی که با ایران و ترکیه دارد تجربهی نسبتا موفق برقراری آتشبس در سوریه را ادامه دهد و همزمان در دو عرصهی دیگر اهداف خود را پیگیری کند؛ اول اینکه مناطق تحت سیطره تروریستها را پاکسازی کند و دوم اینکه زیرساختهای بازسازی را تهیه کند. اقدامات مذکور به اضافهی رهبری مذاکرات آستانه با حضور بازیگران مختلف، روسیه را به این اطمینان میرساند که در تعیین و نقشآفرینی در حکومت آینده سوریه، نقشی بسیار مهم ایفا خواهد کرد. این حکومت از دیدگاه روسیه از لحاظ سیاسی تکثرگرا، فدرالی و غیرقابل تجزیه است، که بتواند منافع طوائف مختلف در سوریه تامین کند اما آنچه اهمیت دارد این است که روسیه در این حکومت نقش بسزایی خواهد داشت.
نتیجهگیری
اصول و اهداف سیاست خارجی روسیه در منطقهی غرب آسیا مبتنی بر ایجاد موازنهی قوا و ارتباط با همهی بازیگران، مبارزه با تروریسم و کاهش بیثباتی است. این اهداف عمدتا از راه تجارت انرژی، فروش تسلیحات، دیپلماسی و غیره تامین میشوند. با تبدیل سوریه به عرصهای برای حضور قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، روسیه نیز در این بحران حضور یافت. در این بحران، روسیه به یکی از مهمترین بازیگران تعیین کنندهی سیاسی و میدانی بدل شد که مسائلی چون اختلاف بین ایران و رژیم صهیونیستی را با راهبرد منطقهی خاکستری حل میکند. در رابطه با کردها، قدری انفعال در سیاستخارجی روسیه دیده میشود که وزن مسائلی چون اتحاد سه جانبه برای پایان بحران را بر حل مسئلهی کردها ترجیح داده است. در زمینهی آینده حکومت سوریه نیز طبق سند منتسب به روسیه درباره قانون اساسی آینده سوریه، حکومت تکثرگرای فدرالیِ غیرقابل تجزیه مد نظر روسیه است.
منابع:
[۱] The ministry of foreign affairs of the Russian federation, “foreign policy concept of the Russian federation”, ۱/۱۲/۲۰۱۶, Approved by President of the Russian Federation Vladimir Putin
[۲] امیرمحمد حاجی یوسفی و عباس ذوالفقاری، فرهنگ راهبردی و سیاست خارجی خاورمیانهای روسیه، فصلنامه روابط خارجی، شماره دوم تابستان ۹۶، ص ۱۷۳-۱۷۴
[۳] رامین ندیمی، «راهبرد روسیه در خاورمیانه»، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، ۱۴/۱۱/۱۳۹۶، ص۴
[۴] گریگوری لوکیانف، «چشماندازی بر سیاست خاورمیانهای روسیه در سال ۲۰۱۸»، پایگاه ایراس، ۲۶/۱۰/۱۳۹۶، صص ۲-۳
[۵] Rand Corporation, Russian Strategy in the Middle East, 2017, P 7-8
[۶] همان
[۷] Mark N. Katz, Russia and the Conflict in Syria: Four Myths, Middle East Policy Council, available at:
http://www.mepc.org/russia-and-conflict-syria-four-myths
[۸] محمود شوری، «ایران و روسیه در خاورمیانه؛ همکاری بدون شراکت»، پایگاه ایراس، ۱۸/۱۱/۱۳۹۶، ص ۵
[۹] مصطفی نجفی، «محاصره ایران و اسرائیل در منطقه خاکستری روسیه»، پایگاه ایراس، ۲۲/۱۱/۱۳۹۶، ص۲
[۱۰] محمدرضا عرب، «تاسیس ارتش مرزبانی در منطقه کردنشین سوریه؛ اهداف و پیامدها»،اندیشکده راهبردی تبیین، ۱۱/۱۱/۱۳۹۶، قابل بازیابی در پیوند زیر:
تاسیس ارتش مرزبانی در منطقهی کردنشین سوریه؛ اهداف و پیامدها
[۱۱] خبرگزاری تسنیم، «کردهای سوریه انتظار دارند روسیه در مقابل ترکیه از آنها حمایت کند»، ۲۸/۱۰/۱۳۹۶، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/10/28/1631261/
[۱۲] Russian International Affairs Council, “Russia’s Foreign Policy: Looking Towards 2018”, Moscow 2017, P17
منبع:http://tabyincenter.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.