ترکیه، قطر و عربستانِ محمد بن ‌سلمان؛ فرصت‌هایی برای ایران

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
آن‌چه در مقاله مورد تحلیل قرار می‌گیرد، نقش ترکیه در میانه‌ی بحران در روابط قطر و عربستان با عطف به قدرت‌گیری محمد بن‌سلمان و فرصت‌های ایران از این تحولات است.
 

گمانه‌زنی‌ها همراه با شواهد بسیار، سرانجام به‌وقوع پیوست و محمد بن سلمان فرزند سلمان بن عبدالعزیز پادشاه کنونی عربستان، توانست محمد بن نایف، ولیعهد این کشور را کنار زده و خود بر کرسی ولیعهدی بنشیند. این البته گام دوم اوست. گام نخست زمانی برداشته شد که بن سلمان با همراهی پدرش، زمینه‌ی برکناری مقرن بن عبدالعزیز از ولیعهدی را فراهم ساخت تا محمد بن نایف ولیعهد و خودش جانشین ولیعهد شود. گام سوم، قطعا کناره‌گیری و یا مرگ پادشاه بیمار است. نکته قابل تامل این است که بن‌سلمان با حمایت‌های پدر، توانسته تمامی این تغییرات در سطوح عالی قدرت در عربستان را با آرامی و با کمترین حاشیه‌ی علنی‌شده، مدیریت کند. احتمالا او در این خصوص، از مشورت‌های خارجی بهره بسیار برده است.

آن‌چه ترکیه و عربستان را هم‌گرا با یک‌دیگر ساخته، بازیگر سومی است که از منظر این دو و البته با شدت تاکید و شیوه متفاوت، باید کنترل شود. ترکیه و عربستان در چارچوب درون‌مذهبی، اختلافات معناداری با یک‌دیگر دارند اما در رقابت با ایران، خود را عضوی از جبهه سنی می‌دانند.

این انتقال آرام اما اجبارآمیز قدرت در عربستان، هم‌زمان شده است با تنش‌ در روابط کشورهای عربی به رهبری ریاض با قطر. ماهیت، چرایی و چگونگی این رفتارهای تنبیهی با قطر، قابل بحث و بررسی‌اند[۱] اما آن‌چه در این‌جا مورد تحلیل قرار می‌گیرد، نقش ترکیه در میانه‌ی این تنش‌ها با عطف به قدرت‌گیری محمد بن‌سلمان و فرصت‌های ایران از این تحولات است.

منطق روابط ترکیه و عربستان

روابط ترکیه و عربستان را از زوایای مختلفی می‌توان تحلیل کرد. اما واقعیت این است که منطق این روابط در عین هم‌گرایی، دارای وجوه رقابتی قابل تاملی است. ترکیه و عربستان اگرچه از منظر مذهبی، اشتراکاتی با یک‌دیگر دارند اما الگو و مدل حکومت‌داری هر یک از این دو، تفاوت‌های اساسی با یک‌دیگر دارد. ترکیه، اسلامی لیبرال را در دستور کار داده و حامی جدی اخوان المسلمین است در حالی‌که عربستان اساسا این گروه و تفکر را تروریستی شمرده و سعی در تضعیف آن دارد. این اختلاف‌نظر حتی در عرصه میدانی سوریه نیز خود را به نمایش گذاشت؛ جایی که گروه جیش الاسلام که آشکارا وابسته به عربستان است، با گروه تحریر الشام و فیلق الرحمن که به ترکیه تمایل دارند، در غوطه شرقی دمشق دست به نبردی خونین زدند.

. احمد داوود اوغلو نخست‌وزیر سابق ترکیه پس از این‌که طرح احداث پایگاه نظامی در قطر، در ژوئن ۲۰۱۴ در پارلمان ترکیه به تصویب رسید، گفته بود: «می‌توانم اکنون به شما بگویم که امنیت و ثبات قطر، مانند امنیت و ثبات ترکیه است. ما خواستار خلیج [فارس] با ثبات و امن هستیم. ترکیه و قطر، سرنوشتی یکسان دارند.»

اما واقعیت این است که آن‌چه ترکیه و عربستان را هم‌گرا با یک‌دیگر ساخته، بازیگر سومی است که از منظر این دو و البته با شدت تاکید و شیوه متفاوت، باید کنترل شود. ترکیه و عربستان در چارچوب درون‌مذهبی، اختلافات معناداری با یک‌دیگر دارند اما در رقابت با ایران، خود را عضوی از جبهه سنی می‌دانند. چنین رویکردی در زمان پادشاهی عبدالله بن عبدالعزیز وجود داشت و با روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز، برجسته‌تر شد. از اولین اقدامات سلمان در روزهای ابتدایی پادشاهی، دعوت از سران کشورهای اسلامی (سنی) بود تا ضمن برجسته‌سازی عامل زبانی و نژادی، عامل مذهب را هم در ائتلاف‌سازی علیه ایران به‌کار گیرد. ترکیه نیز از این طراحی، مسرور بود و در مواضع سیاسی، کاملا همسو با عربستان نشان می‌داد. تاکید چندباره اردوغان مبنی بر این‌که ایران در پی توسعه‌ی «ناسیونالیسم فارسی» در منطقه است، در چنین چارچوبی هم قابل تحلیل است.

البته با وجود مواضع تند آنکارا علیه تهران، به دلیل همسایگی دو کشور، هم‌چنان باید رویکردهای ترکیه در مواجهه با ایران را رقابتی توصیف کرد نه خصمانه و این برخلاف رویه‌ی ریاض است. ایران و ترکیه روابط اقتصادی گسترده‌ای داشته و هم‌چنان خط ارتباط سیاسی با یک‌دیگر را با وجود تنش‌های شدید، حفظ کرده‌اند.

 


منطق روابط ترکیه و قطر

آن‌چه به صورت مشخص ترکیه و قطر را به یک‌دیگر نزدیک می‌سازد، حمایت این دو از جریان اخوان المسلمین است. دوحه و آنکارا با ابزارهای مختلف و البته شدت‌های متفاوت سعی می‌کنند تا از جریان اخوان المسلمین حمایت کرده و از این جریان در مناسبات منطقه‌ای بهره برند. با این‌که سازوکارهای حکومت‌داری در این دو کشور متفاوت بوده و یکی دموکراتیک و دیگری پادشاهی و با کمترین میزان مشارکت مردمی است اما به دلیل حمایت از اخوان و نیاز راهبردی به یک‌دیگر ، می‌کوشند تا با ابزارهای مختلف و در حوزه‌های متعدد، یک‌دیگر را تقویت کنند. نگاهی به رویکرد شبکه الجزیره به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای سیاست خارجی قطر در قبال مواضع، طرح‌ها و اقدامات ترکیه کاملا گویای این امر است. مواضع ترکیه در قبال بحران در روابط قطر و عربستان نیز بیان‌گر میزان روابط دو کشور می‌باشد. البته منطق روابط ترکیه و قطر، جز حمایت از اخوان المسلمین، در حوزه انرژی و حضور ترکیه در معادلات خلیج فارس نیز قابل تبیین است. بر این اساس تا کنون پیمان همکاری‌های نظامی و موافقت‌نامه تشکیل کمیته عالی همکاری‌های راهبردی میان دو کشور امضاء شده است. ترکیه، قطر را دروازه‌ی ورود و حضور خود در میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس می‌داند. احمد داوود اوغلو نخست‌وزیر سابق ترکیه پس از این‌که طرح احداث پایگاه نظامی در قطر، در ژوئن ۲۰۱۴ در پارلمان ترکیه به تصویب رسید، گفته بود: «می‌توانم اکنون به شما بگویم که امنیت و ثبات قطر، مانند امنیت و ثبات ترکیه است. ما خواستار خلیج [فارس] با ثبات و امن هستیم. ترکیه و قطر، سرنوشتی یکسان دارند.»

یکی از شروط سیزده‌گانه‌ی عربستان و متحدانش برای قطر، پایان‌یافتن حضور نظامی ترکیه در خاک این کشور است. واکنش ترکیه اما به این شرط، قاطع بود. اردوغان در این خصوص گفت: «درخواست کشورهای عربی برای بسته شدن پایگاه ترکیه در قطر بی احترامی به آنکاراست.»

موضع ترکیه در مواجهه با بحران در روابط قطر و عربستان

منطق مستحکم روابط قطر و ترکیه، زمینه‌ی حمایت آنکارا از دوحه در مقابل محدودیت‌ها و محرومیت‌ها از سوی عربستان و متحدانش را فراهم کرده است. مواضع ترکیه ابتدا آرام و با تاکید بر گفتگو بود. پس از آغاز محدودیت‌ها علیه قطر، مولود چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه گفت: «ترکیه آماده مساعدت در عادی‌سازی روابط خلیجی است چرا که ثبات این منطقه، ثبات ترکیه است. وجود مشکلات بین دولت‌ها، طبیعی است اما گفتگو در هر شرایطی مهم است.» اما با شدت‌یافتن محدودیت‌ها علیه قطر، مواضع ترکیه هم شدید‌تر شد. البته این شدت، هم‌چنان کنترل‌شده و همراه با تاکید بر گفتگو و حل بحران است. به‌عنوان مثال اردوغان در مصاحبه با خبرنگاران در خصوص شروط سیزده‌گانه‌ی عربستان برای قطر، این شروط را ناقض حقوق بین‌الملل دانست. پس از این‌که قطر این شروط را رد کرد هم، اردوغان اظهار داشت که مخالفت قطر با درخواست کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را تایید می‌کند. به نظر می‌رسد با تشدید فشارها علیه قطر، ترکیه در حالی که علاقه‌ای به افزایش تنش با عربستان ندارد، ناچار است به دلیل مزایای راهبردی ارتباط با قطر، شدت حمایت خود از دوحه را افزایش دهد.

تنش در روابط ترکیه و عربستان حول بحران قطر

در حالی که ترکیه به افزایش تنش با عربستان علاقه‌ای ندارد، اما بحران قطر و برخی شروط عربستان برای رفع محدودیت‌ها از قطر، زمینه‌ی تنش‌زایی را فراهم ساخته است. این امر با قدرت‌گیری دوباره‌ی محمد بن‌سلمان و نشستن او بر کرسی ولیعهدی، هم‌زمان شده است و از این منظر موجب پیچیدگی برخی معادلات خواهد شد.

یکی از شروط سیزده‌گانه‌ی عربستان و متحدانش برای قطر، پایان‌یافتن حضور نظامی ترکیه در خاک این کشور است. واکنش ترکیه اما به این شرط، قاطع بود. اردوغان در این خصوص گفت: «درخواست کشورهای عربی برای بسته شدن پایگاه ترکیه در قطر بی احترامی به آنکاراست.» وزیر دفاع ترکیه هم اظهار داشت: «پایگاه ترکیه در قطر با هدف حفاظت از امنیت منطقه ایجاد شده است و درخواست برای بسته شدن پایگاه ترکیه در قطر دخالت آشکار در مناسبات دو کشور است.» اگرچه قطر، شروط سیزده‌گانه عربستان را نپذیرفته اما در صورت تاکید ریاض بر این شروط، تنش شکل‌گرفته میان عربستان و ترکیه، تشدید نیز خواهد شد.

همه‌ی این مواردکه سطوح مختلفی از منافع ترکیه را تهدید می‌کند، تصویر بن‌سلمانی که احتمالا بزودی بر تخت پادشاهی تکیه خواهد زد را برای اردوغان این‌گونه خواهد ساخت؛ جوانِ ماجراجو، جسور، قدرت‌طلب، خطرپذیر، لابی‌گر، بلندپرواز و …

جز پایگاه نظامی ترکیه در قطر ، برخی خبرها حکایت از مساله‌ی دیگری در روابط ریاض و آنکارا دارد. به‌نظر می‌رسد کردها که عمدتا به‌عنوان بازیگران ابزاری، مورد استفاده قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قرار می‌گیرند، این‌بار هم بناست ایفاگر نقشی در روابط دو قدرت منطقه‌ای باشند. آن‌گونه که برخی رسانه‌ها گفته‌اند، در صورت ادامه‌ی حمایت ترکیه از قطر در بحران کنونی، عربستان نیز کردها را علیه آنکارا تقویت خواهد کرد. روزنامه الریاض در ۱۵ ژوئن ۲۰۱۷ و پس از آغاز بحران قطر و برخی کشورهای عربی، با صالح مسلم رئیس حزب کردی اتحاد دموکراتیک سوریه مصاحبه کرد. مسلم در این مصاحبه سخنانی را علیه آن‌چه محور ایرانی- قطری- ترکی می‌نامید مطرح و به‌نوعی هم‌سویی خود با عربستان را در بحران ایجاد‌شده برجسته ساخت.[۲] سایت ترک‌پرس هم در گزارشی این سوال را مطرح کرد: «آیا عربستان به دلیل بحران قطر، از میلیشیای کردی وفادار به اسد علیه ترکیه حمایت می‌کند؟»[۳] علاوه بر این، برخی خبرها حکایت از موافقت عربستان با استقلال اقلیم کردستان عراق به شرط احداث چند پایگاه نظامی در اقلیم دارد. این امر، مخالفت ترکیه با استقلال اقلیم را تشدید خواهد کرد.

به‌نظر می‌رسد تنش‌ شکل‌گرفته میان ریاض و آنکارا، با ادامه‌ی بحران قطر، تشدید خواهد شد. کردها در این میان، تنها یک ابزار عربستان برای اعمال فشار به ترکیه هستند. بروندادهای این تنش را حتی می‌توان در نبرد چندی قبل گروه‌های تروریستی فیلق الرحمن و تحریر الشام که مورد حمایت قطر و ترکیه هستند با جیش الاسلام که مورد حمایت عربستان است، در غوطه شرقی دمشق نیز مشاهده کرد.[۴]

 


اردوغان، محمد بن‌سلمان را چگونه می‌بیند؟

مبالغه نیست اگر گفته شود بخشی از نظم آینده‌ی منطقه در گروی پاسخ به این سوال است. تصویر نقش‌بسته از بن‌سلمان در ذهن اردوغان، می‌تواند زمینه‌ساز هم‌گرایی‌ها و واگرایی‌هایی در منطقه شود که امکان برهم‌خوردن نظمِ البته آشفته‌ی کنونی را بیشتر می‌سازد.

قدت‌گیری بن‌سلمان و دستیابی او به کرسی ولیعهدی، با بحران در روابط عربستان و قطر هم‌زمان شده است و از این منظر، برخی مطلوب‌های آنکارا تحت الشعاع قرار گرفته است؛ عربستان به لحاظ توانایی و انگیزه، قادر به بهره‌برداری از بازیگر ابزاری‌ای به نام کردهای سوریه (و حتی برخی کردهای ترکیه) است؛ عربستان مخالفت حضور امنیتی و نظامی ترکیه در خلیج فارس است؛ عربستان اخوان‌ المسلمین که مهم‌ترین جریان اسلامی و مردمی مورد اتکای اردوغان است را گروهی تروریستی می‌داند؛ عربستان در پی مخدوش‌سازی معادلات انرژی قطر و ترکیه که بسیار از سوی آنکارا مورد اهتمام است، می‌باشد. می‌توان موارد دیگری را نیز به این‌ها افزود.

همه‌ی این مواردکه سطوح مختلفی از منافع ترکیه را تهدید می‌کند، تصویر بن‌سلمانی که احتمالا بزودی بر تخت پادشاهی تکیه خواهد زد را برای اردوغان این‌گونه خواهد ساخت؛ جوانِ ماجراجو، جسور، قدرت‌طلب، خطرپذیر، لابی‌گر، بلندپرواز و … همه‌ی این موارد در فرایند قدرت‌یابی بن‌سلمان در معادلات داخلی و خارجی اثبات شده است. این ویژگی‌های اخلاقی می‌تواند همراه با ابزارهای مالی، فکری و تسلیحاتی عربستان، تهدیداتی که در بالا ذکر شد را برای ترکیه معتبر سازد.

البته طبیعی است که عرصه دیپلماسی به‌خصوص برای اردوغانی که در سیاست‌ورزی قهار است، ابزارهای مختلفی را فراهم خواهد ساخت که در مقابل این رویه‌ی تهاجمی عربستان جدید، بازی هوشمندانه‌ای را تدارک ببیند. اما هرچقدر این ابزارها منعطف باشند، به شرط عدم تغییر رویه‌ی بن‌سلمان، باز هم ارتقای سطح تنش در روابط ترکیه و عربستان مشهودتر از قبل خواهد شد. این امر زمانی محتمل‌تر خواهد شد که ویژگی‌های شخصیتی اردوغان به‌خصوص جسارت، شجاعت و خطرپذیری او در کنش‌های خارجی، وارد تحلیل شود.

همان‌قدر که مواضع ایران در قبال بحران سوریه، زمینه‌ی تشدید تنفر و یا آغاز تنفر برخی اخوانی‌ها از ایران را فراهم ساخته، برخی اخوانی‌ها نیز که عمدتا اکنون در ترکیه ساکن هستند، از تعامل انتقادی با ایران استقبال می‌کنند.

فرصت‌هایی برای ایران

واگرایی نسبی ترکیه و عربستان جدید، زمینه‌ساز فرصت‌های محتملی برای ایران خواهد بود. این فرصت‌ها البته با احتساب تداوم رفتارهای هجومی محمد بن‌سلمان و نیز انعطاف‌‌های دیپلماتیک اردوغان می‌باشد.

تضعیف جبهه‌ی عربستان علیه ایران؛ سلمان بن‌عبدالعزیز در ابتدای پادشاهی خود تلاشی آشکار برای طراحی یک جبهه‌ی گسترده‌ی سُنی علیه ایران داشت. نگاهی به میهمانان خاص آن روزهای ریاض و نوع موضع‌گیری‌های او و نزدیکانش، بیان‌گر این مساله است. افزایش تنش میان ترکیه و عربستان نشان از کاهش استحکام این جبهه دارد. ریاض و آنکارا هر کدام مروج و حامی قرائتی خاص از اسلام هستند که با نسبت‌های مختلف، از تشیع و قرائت جمهوری اسلامی ایران از اسلام فاصله دارد. واگرایی این دو می‌تواند زمینه‌‌‌ی نزدیکی ایران با ترکیه و قطر را فراهم سازد. حداقل دستاورد این نزدیکی می‌تواند تضعیف گفتمانی عربستان و کاهش قدرت مانور او ‌باشد. البته طبیعی است که این هم‌گرایی نسبی است و انتظاری برای تحول رفتاری از سوی ایران، قطر و ترکیه وجود ندارد.
هم‌گرایی با شاخه‌ی تعامل‌گرای اخوان‌ المسلمین؛ واقعیت این است که پس از کودتای ۲۰۱۳ ارتش مصر علیه دولت محمد مرسی، تضعیف اخوان المسلمین، حبس برخی از اعضای برجسته‌ی آن و مهاجرت برخی دیگر، زمینه‌ی بازاندیشی و اصلاح رویکردها و حتی انشعاب در درون اخوان شکل گرفته است. همان‌قدر که مواضع ایران در قبال بحران سوریه، زمینه‌ی تشدید تنفر و یا آغاز تنفر برخی اخوانی‌ها از ایران را فراهم ساخته، برخی اخوانی‌ها نیز که عمدتا اکنون در ترکیه ساکن هستند، از تعامل انتقادی با ایران استقبال می‌کنند.[۵] نزدیک‌تر شدن احتمالی ترکیه و قطر به ایران، می‌تواند زمینه‌ساز این تعامل انتقادی شود.
بهره‌برداری در صحنه‌ی میدانی و سیاسی سوریه؛ ترکیه پس از چندین سال اصرار بر ضرورت شکل‌گیری منطقه امن در نوار مرزی شمال حلب[۶] سرانجام سال گذشته با حضور نظامی مستقیم و با کمک گروه‌های تروریستی همسو با خود، توانست فاصله‌ی میان اعزاز تا جرابلس را تصرف کند. این اقدام مانع از پیوستگی مناطق تحت اداره‌ی کردهای سوریه شد. اگرچه ترکیه از آن به بعد در معادلات میدانی سوریه هم‌چنان حضور جدی دارد اما مواردی هم‌چون پیروزی ترامپ تا زمان استقرار آن در کاخ سفید، زمینه‌ را برای ایفای نقش دیپلماتیک ترکیه در بحران سوریه فراهم ساخت. نشست‌های آستانه عملا برونداد هماهنگی‌های روسیه، ایران و ترکیه هستند که هم‌چنان نیز ادامه دارند. مواضع ترکیه در قبال سوریه با وجود ادعاها و مواضع بعضا آتشین اردوغان و یارانش، نرم‌تر از قبل شده است و البته مساله‌ی کردی برای او هم‌چنان حادّ قلمداد می‌شود. از سوی دیگر اختلافات میان عربستان و ترکیه در صحنه میدانی چه در حوزه مسائل کردی و چه در خصوص رقابت میان گروه‌های تروریستی برای مدیریت برخی مناطق راهبردی، هم‌چنان وجود دارد. تهدید عربستان مبنی بر حمایت از کردهای سوریه در صورت ادامه حمایت ترکیه از قطر و نبرد خونین جیش الاسلام با فیلق الرحمن در غوطه شرقی دمشق، از جمله مصادیق این اختلافات هستند. هرقدر بحران سوریه به گام‌های نهایی نزدیک‌تر شود، اهمیت اقدامات دیپلماتیک بیشتر خواهد شد و رقابت میان ائتلاف ملی معارضان که همسو با عربستان است و سایر گروه‌های میدانی و سیاسی نزدیک به ترکیه و قطر تشدید می‌شود. این امر در کنار تنش بیشتر در روابط عربستان و ترکیه، می‌تواند فرصت را برای نقش‌آفرینی ایران و روسیه و بهره‌برداری از این اختلافات افزایش دهد.
شکاف میان جبهه‌ سنی در عراق؛ از جمله دلایل ریشه‌دار بودن رقابت گفتمانی و نبرد دیپلماتیک قطر و عربستان که ترکیه را نیز درگیرتر خواهد ساخت، تسری این رقابت به درون جبهه سنی عراق می‌باشد. حزب اسلامی عراق که با وجود دور شدن از دال‌های اساسی اخوان المسلمین، هم‌چنان تمایلات اخوانی (البته متفاوت از اخوان مصر) دارد، به قطر و ترکیه نزدیک‌تر است. بر این اساس سلیم الجبوری رئیس کنونی پارلمان عراق که از چهره‌های برجسته حزب اسلامی محسوب می‌شود، در نزاع میان قطر و عربستان، در کنار دوحه قرار گرفته است. مشعان الجبوری از نمایندگان سنی پارلمانی عراق هم ضمن حمایت از قطر، گفته که نباید اجازه داد تا عربستان بر قطر پیروز شود.[۷] در مقابل اما طیف النجیفی به عربستان گرایش دارد.[۸] ایاد علاوی هم اگرچه شیعه‌‌ی سکولار است اما با توجه به این‌که یارگیری و بازی او عمدتا در میان اهل‌سنت است، نزدیکی به عربستان را پیشه‌ کرده. علاوی طی روزهای اخیر گفته است که به حکمت محمد بن‌سلمان اعتقاد دارد[۹] ، در بحران ایجادشده میان عربستان و قطر، جانب ریاض را گرفته و قطر را متهم به تلاش برای تجزیه عراق و ایجاد اقلیم سنی کرده است. در مقابل طارق الهاشمی که اکنون به جرم خیانت به اعدام محکوم شده و در ترکیه سکونت دارد، در دفاع از قطر، به علاوی خاطرنشان کرده که فراموش نکند که این دوحه بود که در انتخابات پارلمانی از لیست العراقیه‌ی علاوی حمایت کرد.[۱۰] فضای به‌وجود آمده در میان اهل سنت عراق به دلیل بحران در روابط قطر و عربستان می‌تواند زمینه‌ساز نقش‌آفرینی گروه‌های شیعی، دولت عراق و جمهوری اسلامی ایران در میان اهل‌سنت عراق شود. سیاست‌ورزی بن‌سلمان و نوع مواجهه‌ی اردوغان، احتمالا این اختلافات در عراق را تشدید و فرصت‌ ایران در این حوزه را تقویت خواهد کرد. البته توجه به واقعیت‌‌های اهل‌سنت عراق و نوع نگاه خاص آنان به تهران، امری ضروری است که باید مانع ازرفتارهای خوش‌بینانه شود.

منابع:

[۱] . «بحران در روابط قطر و عربستان؛ پیامدها و پیشنهادهایی برای ایران». اندیشکده راهبردی تبیین. ۷ تیر ۱۳۹۶. قابل بازیابی در؛

. http://www.tabyincenter.ir/19796

[۲] . «مسلم لـ«الریاض»: الإباده وإنکار الوجود سیاسه التحالف الإیرانی القطری». روزنامه الریاض. ۱۵ ژوئن ۲۰۱۷. قابل بازیابی در؛

http://www.alriyadh.com/1602747

[۳] . «هل تدعم السعودیه میلیشیات کردیه موالیه للأسد ضد ترکیا بسبب قطر؟». ترک‌پرس. ۱۶ ژوئن ۲۰۱۷. قابل بازیابی در؛

http://www.turkpress.co/node/35808

[۴] . احد نوری اصل. «جنگ کفتارها در غوطه شرقی دمشق؛دلایل و فرصت‌ها». اندیشکده راهبردی تبیین. ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶. قابل بازیابی در؛

http://www.tabyincenter.ir/19217

[۵] . دکتر عصام عبدالشافی یکی از چهره‌های آکادمیک اخوان المسلمین مصر است که اکنون در ترکیه ساکن است. او مدیر مدیر موسسه بررسی‌های سیاسی و استراتژیک مصر است. عبدالشافی در سال ۱۳۹۵ به دعوت یکی از مراکز مطالعاتی کشور به ایران آمد و در نشستی در اندیشکده راهبردی تبیین نیز حضور یافت که متن کامل این نشست در آدرس زیر قابل بازیابی است؛

http://www.tabyincenter.ir/13136

[۶] . سعید ساسانیان. «چرا ترکیه بر تشکیل منطقه حائل در سوریه اصرار دارد؟». اندیشکده راهبردی تبیین. ۹ آذر ۱۳۹۴. قابل بازیابی در؛

http://www.tabyincenter.ir/10890

[۷] . «الجبوری: انتصار السعودیه على قطر سیجعل منها غولا یهدد الجمیع». المعلومه. ۱۶ ژوئن ۲۰۱۷. قابل بازیابی در؛

[۸] . «شکاف بیشتر در جبهه اهل سنت عراق در پی بحران قطر» الوقت. اول تیر ۱۳۹۵. قابل بازیابی در؛

http://alwaght.com/fa/News/101539

[۹] . «علاوی یعرب عن ثقته بقدره ولی العهد محمد بن سلمان على التصدی للعواصف». عراق‌پرس. ۲۳ ژوئن ۲۰۱۷. قابل بازیابی در؛

https://www.iraqpressagency.com/?p=246090

[۱۰] . «طارق الهاشمی یردُّ على علّاوی: قطر دعمت العراقیّه».المدی. ۱۹ ژوئن ۲۰۱۷. قابل بازیابی در؛

http://www.almadapaper.net/ar/newsdetails.aspx?newsid=531895

 


منبع:http://tabyincenter.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *