قطر به دلیل کوچک بودنش احساس میکند مورد ستم مضاعف و زور گویی برادربزرگتر!! عربستان سعودی قرار گرفته است. یک شهروند عادی و دانشجوی دانشگاه قطر که خود را سلیم محمد الدوری معرفی میکند، با غرورمی گوید «کشور ما کوچک اما دارای رهبران بزرگی ست». الدوری که اکنون در لندن بسر می برد در پاسخ به این سوال که فکر نمی کند همین رهبران در ایجاد شرایط کنونی مقصر باشند؟ سکوت کرده، تنها میگوید «خواهان افزایش تنشها نیست». حس برادر بزرگتر بودن طی تقریبا 4 دهه اخیر، عربستان را عملا به نقطه محوری اعراب عضو شورای همکاری خلیج فارس تبدیل کرده است. اما این کشور که هیچگاه نتوانسته سیادت خود را اعمال کند، کاملا محافظهکارانه، نقطه محوری سیاست خارجی و دفاعی خود را بر اساس سنتهای نیمه قبیلهای-نیمه مدرن، حول استیلا بر کشورهای کوچک شورای همکاری خلیج فارس قرار داد. سنتی که رئیس (یا برادر بزرگتر) همهکاره و تصمیمگیرنده اصلی تلقی میشود. بیجهت نیست ریاض میگوید «این اختلاف میان برادران است. فقط توقع داریم قطر هر آن چه را از او خواستهایم بپذیرد!» عادل جبیر وزیر خارجه عربستان تاکید کرده «اگر قطر به خواستههای برادران خود توجه نکند بهشدت مجازات خواهد شد».
از موضع عربی، مسیر تحولات جاری به کجا ختم خواهد شد؟ نمیدانیم. اما این موضع ایالات متحده است که شرایط را متفاوت و نگرانکننده کرده است. هرج و مرج تمام عیار و دوستگی حاکم بر سیاست خارجی و دفاعی واشنگتن شرایط را به مراتب با تیرگی روبرو کرده است چراکه کاخ سفید و شخص آقای رئیس جمهور اکنون خود به بخشی از مشکل تبدیل شدهاند. شان اسپایسر روز گذشته در یک همسویی آشکار با عربستان، بحران را یک اختلاف داخلی و خانوادگی توصیف کرد. از آن طرف وزارتخانههای خارجه و دفاع جانب قطر را گرفتهاند.
منابع دیپلماتیک غربی مقیم نیویورک میگویند نحوه مواجهه واشنگتن با بحران خلیج فارس آنها را نگران کرده است؛ هیچکس نمیداند در آنجا چه خبر است. از طرفی خروجی و نتیجه چنین آشفتگی بر منطقه و تاثیر آن بر قطر و احتمالا دیگر متحدان واشنگتن چه خواهد بود؟ در حالی که هیچ کنترلی بر اقدامات سعودیها وجود ندارد.
کاخ سفید از خانوادگی بودن اختلافات متحدان و مقصر بودن قطر سخن میگوید و دوحه را رها کرده! از آن طرف وزارت خارجه از منطقی نبودن خواستهای 13 گانه عربستان و امارات سخن میگوید! و از سوی سوم وزارت دفاع از ضرورت توسعه همکاری و متحد ماندن با قطر دفاع میکند! واشنگتن هیچگاه تا به این حد آشفته نبوده است. منابع خاص در وزارت دفاع که مایل به افشای نام خود نیستند اذعان کردهاند ژنرال متیس و مقامامهای ارشد وزارت دفاع، از کاخ سفید خواستهاند در هواداری یک طرفه به نفع سعودیها جانب احتیاط را رعایت کند. هر چند منابع مستقل چنین خبری را تایید نکردهاند. اینکه رئیس جمهور ترامپ در کتککاری میان دوستان و متحدان ایالات متحده، نهایتا تسلیم کدام دیدگاه در کابینه خود خواهد شد؟ نمیدانیم. تا آنجا که به آقای رئیس جمهور مربوط میشود طرح این سوال خارج از توانایی ذهنی و ارزیابی های شخصی اوست. اما در بازنگریهای کلان صورت گرفته در سیاست خارجی ایالات متحده اهمیت یافتن پاسخی برای این سوال به شدت اهمیت دارد. چراکه اولا موضعگیری واشنگتن در قبال بحران کنونی (نفیا یا اثباتا به نفع یکی از طرفین) ترسیم کننده استراتژی آتی ایالات متحده در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه عربی خواهد بود. ثانیا اگر قرار باشد ریاض در دوحه متوقف نشود، پیام مشخص خطرناکی به سایر متحدان ارسال میشود که در قبال رفتارهای مشابه سعودی در آینده موضع واشنگتن دقیقا چه خواهد بود؟
یک مقام مطلع وزارت خارجه کویت که در تلاشهای اخیر میان قطر، عربستان و امارات نقشی فرعی داشته اما ترجیح میدهد هویتش مخفی بماند میگوید «موضع امروز واشنگتن، مشخصا آیا به عربستان این پیام را خواهد داد که در آینده با ما ومنطقه چه میتواند بکند؟ و مجاز است با دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس و سایر متحدان ایالات متحده در اتحادیه عرب رفتار مشابه قطر در پیش بگیرد؟». او میگوید «ما و عمان در حاشیه بحران قرار گرفتهایم، اما مشخص است بحران محدود به قطر نخواهد ماند. اگر ریاض بتواند حرف خودرا با حمایت ترامپ پیش ببرد، هویت مستقل کشورهای عربی منطقه چه خواهد شد؟ کمتر کسی به این جنبه بحران توجه میکند»
آیا منطقه خاورمیانه و خلیج فارس در آستانه هرج و مرجی تمام عیار قرار گرفته است؟ پاسخ مثبت نگرانکننده و پاسخ منفی بیش از حد خوشبینانه خواهد بود! خاورمیانه و خلیج فارس هیچوقت تا به این اندازه در ابهامی دیوانهکننده فرو نرفته بودند. چه خواهد شد؟ نمیدانم!
منبع:https://pe.annabaa.org/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.