ترکیه و مناطق اشغالی شمال سوریه؛ ارزیابی سناریوهای محتمل

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
دولت ترکیه طی دو عملیات سپر فرات و شاخه‌ی زیتون بخش‌هایی از شمال کشور سوریه را اشغال کرد. سناریوهایی که ترکیه در قبال مناطق شمالی سوریه در پیش خواهد گرفت موضوع مقاله‌ی حاضر خواهد بود.
 

عملیات شاخه زیتون ترکیه در روزهای ابتدایی سال ۲۰۱۸ آغاز شد. «تجاوز این کشور به عفرین آنگونه که در بیانیه ستاد مشترک ارتش ترکیه انعکاس یافته است به منظور تامین امنیت و ثبات مرزهای کشور و نجات مردم کشور دوست و برادر از ظلم و فشار گروه‌های تروریستی، مبارزه و پاکسازی گروه‌های تروریستی پ.ک.ک/ پ.ی.د/ ی.پ.گ و داعش آغاز شد.»[۱] حال با گذشت چند ماه از آغاز این عملیات و تصرف منطقه‌ی عفرین و مناطق غربی رود فرات در شمال سوریه توسط ارتش ترکیه و متحدان او (ارتش آزاد سوریه) این پرسش به وجود می‌آید که چه سناریوهایی را می‌توان برای رفتار ترکیه در قبال این مناطق متصور شد. این نوشته تلاش می‌کند با بررسی اهداف بازیگران و منافع آنان و نیز مسائل جاری سوریه به سوال مذکور پاسخ دهد. سناریوهایی مانند اشغال این مناطق در راستای رهیافت نوعثمانی‌گری ترکیه، ادامه پیشروی در شرق فرات و نوار مرزی، مبادله و امتیازگیری در مذاکرات و یا ایجاد تهدید برای شهر حلب در صورت تغییر شرایط، از سناریوهای محتملی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.

«تجاوز این کشور به عفرین آنگونه که در بیانیه ستاد مشترک ارتش ترکیه انعکاس یافته است به منظور تامین امنیت و ثبات مرزهای کشور و نجات مردم کشور دوست و برادر از ظلم و فشار گروه‌های تروریستی، مبارزه و پاکسازی گروه‌های تروریستی پ.ک.ک/ پ.ی.د/ ی.پ.گ و داعش آغاز شد.»

بازیگران و منافع آنان

برای تحلیل رفتار ترکیه در قبال مناطق تحت اشغال خود در شمال سوریه لازم است جایگاه بازیگرانی که در مسئله‌ی مورد نظر ذی‌نفع یا اثرگذار هستند، بررسی شود. بنابراین توجه به ارزش‌ها، اهداف، منابع (ابزارهایی که هر بازیگر برای تحقق اهداف خود در دست دارد) و برداشت‌ها و تصویرهای ذهنی که بازیگران از هم دارند، ضروری است. با توجه به نکته‌ی پیش‌گفته تهیه فهرست بازیگران و نمایش اهداف، قدرت و اراده‌ی آنان و در آخر تدوین سناریو، گام‌های مقاله‌ی پیش رو را تشکیل می‌دهد.[۲]

بازیگران دولتی اصلی در سوریه شامل روسیه، ایران، ترکیه و آمریکا می‌شوند. هر کدام از بازیگران مذکور اهداف و منافعی در این کشور دارند که موضع آنان را نسبت به اشغال عفرین روشن‌تر می‌کند. نیروهای ایالات متحده آمریکا که بیشتر در شرق سوریه (شرق رود فرات) حضور دارند، به مثابه متحدی برای نیروهای دمکراتیک سوریه (SDF) که اغلب از کردها هستند، محسوب می‌شوند. به صورت کلی آمریکا تلاش می‌کند از کردها حمایت کند لذا تا حد امکان و در صورتی که دیگر منافعش تحت تاثیر قرار نگیرد، با کردها همراهی خواهد کرد. زمزمه‌ی تشکیل دولت محلی با حمایت آمریکا و با ترکیب جمعیتی شرق فرات که کردها در آن اکثریت هستند و نیز اخبار منتشر شده مبنی بر تشکیل ارتش مرزبانی برای تامین امنیت این منطقه با هدف جلوگیری از بازگشت داعش موجب شد نگرانی‌های ترکیه در این باره افزایش یابد. در نهایت هدف آمریکا در سوریه و اتحاد با کردها ابتدا به کاهش نفوذ ایران، تشکیل حکومت محلی با اختیارات زیاد در شرق سوریه[۳]، دسترسی به منابع نفتی شرق سوریه و افزایش قدرت چانه‌زنی در گام‌های پایانی حل بحران سوریه است.

ایران در سوریه به دنبال مبارزه با گروه‌های تروریستی، حفظ تمامیت ارضی و عدم تجزیه آن است. همچنین حمایت از دولت اسد به عنوان یکی از دولت‌های مقاومت در دستور کار ایران قرار دارد. بر این اساس ایران با اقدام دولت ترکیه مخالف است اما این مخالفت را به دلیل اینکه ترکیه نقش نظارت بر مناطق کاهش تنش در مناطق شمالی را در مذاکرات آستانه به دست آورد به صورت جدی و قاطعانه بروز نمی‌دهد. دولت روسیه نیز با دعوت بازیگران کُرد به مذاکرات آستانه تلاش کرد آنان را در فرایند آینده نظام سوریه شریک کند اما با عدم حضور آنان، دولت روسیه در قبال حمله‌ی ترکیه به مناطق کردنشین عکس‌العملی از خود نشان نداد و ترجیح داد ترکیه به نقش نظارت بر مناطق کاهش تنش ادامه دهد تا ارتش سوریه و متحدانش بتوانند تمرکز خود را بر مبارزه با گروه‌های تروریستی که در نزدیکی دمشق هستند معطوف کنند و لذا روسیه در قابل این تجاوز واکنشی نشان نداد.[۴]

زمزمه‌ی تشکیل دولت محلی با حمایت آمریکا و با ترکیب جمعیتی شرق فرات که کردها در آن اکثریت هستند و نیز اخبار منتشر شده مبنی بر تشکیل ارتش مرزبانی برای تامین امنیت این منطقه با هدف جلوگیری از بازگشت داعش موجب شد نگرانی‌های ترکیه در این باره افزایش یابد.

با توجه به نکات بالا، ترکیه توانسته است بدون اینکه جایگاه خود را در مذاکرات آستانه از دست بدهد و نیز با ایران به چالش جدی برخورد کند و همچنین بدون اینکه دچار تنش جدی با آمریکا شود، منطقه‌ی عفرین را به تصرف خود درآورد. حال این سوال مطرح می‌شود که چه سناریوهایی را در نوع استفاده ترکیه از این منطقه تحت اشغال می‌توان در نظر گرفت. پاسخ این سوال بخش بعدی مقاله را تشکیل می‌دهد.

سناریوهای محتمل

با توجه به فعالیت‌های سیاسی و میدانی ترکیه در مسئله سوریه می‌توان چند سناریو را برای رفتار این کشور در نوع استفاده از مناطق شمالی سوریه به شرح زیر در نظر گرفت:

۱- اشغال

همانطور که اردوغان رئیس جمهور ترکیه اشاره کرد که عفرین و منبج به ساکنان اصلی آن باز خواهد گشت، به نظر می‌رسد یکی از سناریوهای پیش رو، اشغال منطقه‌ی عفرین و تغییر بافت جمعیتی این منطقه بدون گسترش پیشروی باشد، با این توضیح که عفرین تحت سیطره دولت ترکیه به وسیله هم‌پیمانان داخلی آن مانند ارتش آزاد و یا جبههالنصره اداره شود و پناهندگان سوری که در ترکیه حضور دارند در این منطقه اسکان یابند. بسیاری این سناریو را محتمل می‌دانند زیرا معتقدند اردوغان به منظور تقویت مواضع انتخاباتی خود، پس از موفقیت نسبی در اقتصاد به دنبال رقم زدن یک موفقیت در عرصه‌ی سیاست خارجی با حل مسئله کردها و رفع بحران پناهجویان سوری است به همین جهت اردوغان سعی می‌کند گفتمان اقتدارگرایانه خود در سیاست خارجی را با بیشینه سازی نفوذ سرزمینی ترکیه به اثبات برساند.[۵]

۲- ادامه پیشروی

یکی از سناریوهای محتمل پس از عملیات شاخه‌ی زیتون این است که ترکیه در مسیر راهبرد مواجهه فراگیر با تهدید کردها و برخی فعالیت‌های نظامی آنان، سیطره خود را به منبج، نوار مرزی شرق فرات و سنجار عراق به علاوه‌ی مقر اصلی پ‌ک‌ک در کوه‌های قندیل در شمال عراق گسترش دهد به نحوی که امنیت نوار مرزی سوریه و ترکیه به در دست ترکیه قرار داشته باشد. هر کدام از این مناطق دارای درجه اهمیت متفاوتی هستند و ترکیه نیز از لحاظ سیاسی و نظامی می‌تواند راهبردهای متفاوتی را در قبال آن‌ها اتخاذ کند. به عنوان نمونه منبج از لحاظ جغرافیایی به عفرین نزدیک‌تر است اما به دلیل حضور نیروهای آمریکایی در آنجا، آنکارا تلاش می‌کند مسئله را از لحاظ سیاسی حل و فصل کند. در شرق فرات نیز هر اقدامی از سوی ترکیه باید با ایالات متحده آمریکا هماهنگ شود زیرا گروه‌های کرد موجود در این منطقه از متحدان آمریکا محسوب می‌شوند.[۶] باید توجه داشت که با زمزمه‌ی خروج نیروهای آمریکایی از شرق فرات و جایگزینی آن توسط نیروهایی از کشورهای عربی منطقه، حصول توافق با کشورهای عربی متحد آمریکا برای تامین امنیت مرزهای جنوبی ترکیه، آسان‌تر می‌شود زیرا ترکیه می‌خواهد دست برتر در این مناطق از آن عرب‌ها باشد نه کردها. مناطقی مانند سنجار و کوه‌های قندیل عراق نیز اکنون تحت حملات نقطه‌ای ترکیه قرار دارد که نشان‌دهنده‌ی عزم جدی این کشور در رفع تهدید کردها است.

بسیاری این سناریو را محتمل می‌دانند زیرا معتقدند اردوغان به منظور تقویت مواضع انتخاباتی خود، پس از موفقیت نسبی در اقتصاد به دنبال رقم زدن یک موفقیت در عرصه‌ی سیاست خارجی با حل مسئله کردها و رفع بحران پناهجویان سوری است به همین جهت اردوغان سعی می‌کند گفتمان اقتدارگرایانه خود در سیاست خارجی را با بیشینه سازی نفوذ سرزمینی ترکیه به اثبات برساند.

۳- تهدید حلب و استفاده از معارضین

یکی از سناریوهای قابل پیش‌بینی این است که ترکیه به دلیل نزدیک بودن عفرین به حلب از آن به عنوان تهدیدی برای حلب پایگاه اقتصادی سوریه استفاده کند.[۷] این سناریو در صورتی قابلیت تحقق دارد که روسیه و ایران و یا دولت سوریه بخواهند در مقابل توسعه‌طلبی اردوغان بایستند و یا اقدام غیرمنتظره‌ای انجام دهند و یا شرایط به گونه‌ای پیش رود که ترکیه از وضع خود در سوریه احساس خطر کند. هرچند امکان مقابله ترکیه با نیروهای روس و ایران کم است اما باید این سناریو را نیز در نظر داشت که در چنین شرایطی امکان دارد ترکیه از معارضین تحت فرمان خود استفاده کند و امنیت حلب را به خطر اندازد.

۴- مبادله و امتیازگیری در مذاکرات

یکی از سناریوهایی که می‌توان برای رفتار ترکیه متصور شد، مبادله‌ی سرزمین‌های تحت اشغالش در مقابل امتیازهای مد نظر خود در شمال سوریه است. ترکیه به عنوان یکی از سه دولتی که نقش اصلی را در روند مذاکرات آستانه بازی می‌کند، می‌تواند درباره آینده رژیم سوریه نظرات خودش را به دو دولت اثرگذار ایران و روسیه انتقال دهد و در صورتی که این دو دولت مقاومت کنند از مناطق تحت اشغالش به عنوان امتیازی برای مبادله استفاده کند.

نتیجه‌گیری

نقش آفرینی ترکیه در سوریه به گونه‌ای بوده است که توانسته با پیوند منافع بازیگران مختلف آنان را از مقابله با خود بازدارد و خود را به عنوان کشوری تعیین کننده در معادلات سوریه قرار دهد. با این بازیگری ترکیه توانست بدون مشکل جدی عفرین و بخش‌های شرقی آن را تصرف کند. در اینکه ترکیه چگونه از مناطق تحت اشغال استفاده خواهد کرد، چهار سناریو مد نظر است که شامل اشغال، ادامه پیشروی، مبادله و امتیازگیری، تهدید حلب و استفاده از معارضین در صورت تغییر شرایط می‌شود. سناریوی آخر احتمال تحقق کمتری دارد اما دور از ذهن نیست.

[۱] خبرگزاری آناتولی، «آغاز عملیات شاخه زیتون ارتش ترکیه در عفرین»، ۲۰ ژانویه ۲۰۱۸، قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://bit.ly/2J6BRTh

[۲] نک : علی زارع میرک آباد، «بررسی جایگاه تحلیل بازیگر در مطالعات آینده‌پژوهی» موسسه افق آینده‌پژوهی، ۱۱/۴/۱۳۹۶، قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://bit.ly/2vq2ssL

[۳] اندیشکده رند، «پروژه صلح سوریه»، شماره ۴، ۲۰۱۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://www.rand.org/pubs/perspectives/PE276.html

[۴] محمدرضا عرب، «تاسیس ارتش مرزبانی در منطقه کردنشین سوریه؛ اهداف و پیامدها»، ۱۱/۱۱/۱۳۹۶، اندیشکده راهبردی تبیین، قابل بازیابی در پیوند زیر:

تاسیس ارتش مرزبانی در منطقه‌ی کردنشین سوریه؛ اهداف و پیامدها

[۵] ولی گل محمدی، «چشم‌انداز روابط ایران و ترکیه در سال ۱۳۹۷»، ۲۱/۴/۲۰۱۹، پایگاه ایراس، قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://bit.ly/2F7tyEr

[۶] سعیدالحاج، «عملیه عفرین…موشرات الحسم و توقعات الیوم التالی»، ۱۱/۳/۲۰۱۸، للحصول اضغط علی الرابط التالی:

https://bit.ly/2FNA7Ah

[۷] عقیل سعید محفوض، «ابعد من عفرین»، ۲۴/۳/۲۰۱۸، المیادین، للحصول اضغط علی الرابط التالی:

http://www.almayadeen.net/articles/opinion/866654/

منبع:http://tabyincenter.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *