ما داریم از متحدان بریتانیایی و فرانسویمان که در این جنگ (در سوریه) نیرو اعزام کردهاند، دور میشویم و همچنین از ائتلاف بیش از ۷۰ کشوری که ما با مشقت آنرا برای مقابله با داعش ساختیم، خارج میشویم و این کار را حتی بدون هر گونه نزاکتی در زمینه مشورت با آنها انجام دادهایم. ما داریم اسرائیل را در مقابله با دشمنی ایران و حزبالله تنها میگذاریم.
«سوزان رایس» مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوره دوم ریاست جمهوری «باراک اوباما» در یادداشتی با عنوان «تهدید در کاخ سفید»، از تصمیم رئیسجمهور آمریکا برای خروج نظامیان این کشور از سوریه به شدت انتقاد کرد.
رایس در «نیویورک تایمز» نوشت: «تصمیمات بی ملاحظه و ناگهانی رئیسجمهور (دونالد) ترامپ سبب شد که جیمز متیس بازنشسته شود و رئیسجمهور بیشتر از هر دشمن خارجی به امنیت ملی آمریکا آسیب زده است».
مشاور امنیت ملی اسبق دولت آمریکا در این یاداشت تاکید کرد: «از زمان تصویب قانون امنیت ملی در آمریکا تاکنون، هیچ زمانی مانند حالا فرایند تصمیمگیری در زمینه امنیت ملی این کشور نقض نشده است. هیچ چیزی بیشتر از تصمیمهای بیملاحظه و یکجانبه رئیسجمهور (دونالد) ترامپ در زمینه اعلام ناگهانی خروج همه ۲۰۰۰ نظامی آمریکایی از سوریه و خارج کردن ۷۰۰۰ نظامی از افغانستان این ناکارآمدی خطرناک را به وضوح به نمایش نگذاشته است».
این مقام ارشد دولت سابق آمریکا میگوید که تصمیمهای اخیر ترامپ برای سوریه و افغانستان بدون توجه به نظرات مشاوران ارشد رئیسجمهور و بدون اطلاع کنگره آمریکا و همچنین متحدان واشنگتن اتخاذ شده است.
رایس در این یادداشت تاکید کرده که تصمیمهای ترامپ درباره سوریه و افغانستان، شبیه به دادن «هدیه کریسمس» به دشمنان آمریکا شامل روسیه، ایران، حزبالله (لبنان) و طالبان است.
وی در این یادداشت تصریح کرد: «دوری و فرار کردن از سوریه فقط به نفع ستیزهجویان(داعش و گروههای تروریستی)، ترکیه، بشار اسد رئیسجمهور سوریه، روسیه و ایران است. ما داریم شرکای کُرد خود را رها میکنیم و آنها را در برابر تهاجم ترکیه آسیب پذیر میکنیم در حالی که آنها کار سخت تضعیف داعش را انجام دادند».
مشاور امنیت ملی دولت «باراک اوباما» افزود: «ما داریم از متحدان بریتانیایی و فرانسویمان که در این جنگ (در سوریه) نیرو اعزام کردهاند، دور میشویم و همچنین از ائتلاف بیش از ۷۰ کشوری که ما با مشقت آنرا برای مقابله با داعش ساختیم، خارج میشویم و این کار را حتی بدون هر گونه نزاکتی در زمینه مشورت با آنها انجام دادهایم. ما داریم اسرائیل را در مقابله با دشمنی ایران و حزبالله تنها میگذاریم».
از نظر او دو عامل در «فروپاشی» ساختار تصمیمگیری در زمینه امنیت ملی در دولت کنونی آمریکا نقش اساس داشته است: «جان بولتون» و شخص «دونالد ترامپ».
رایس معتقد است: «به نظرمیرسد که عامل اول (فروپاشی ساختار تصمیمگیری در زمینه امنیت ملی در دولت کنونی آمریکا) جان بولتون مشاور امنیت ملی باشد. او به ندرت برای بازنگری در زمینه مسائل سخت جلسهای با حضور همکاران خود در کابینه برگزار میکند و بازیگران کلیدی از جلسات شورای امنیت ملی برچیده شدند و حتی گزارش شده که رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح از جلسه آخر و سرنوشت ساز شورای امنیت ملی درباره سوریه حضور نداشت. آقای بولتون هنوز قائم مقام خود را تعیین کرده است و این منصب مهم را خالی نگه داشته است، منصبی که معمولا کار هماهنگی بین نهادهای امنیت ملی برای ترسیم و اجرای سیاستگذاری را برعهده دارد».
وی افزود: «آقای بولتون مسئولیت مستقیم مدیریت همه چیز را از قبیل حملات سایبری و تروریستی گرفته تا طوفانها و شیوع بیماریها، برعهده گرفته است اما قبلا این کارها برعهده یکی دیگر از اعضای ارشد کاخ سفید قرار میگرفت. آقای بولتون خیلی بیشتر از اغلب مشاروان امنیت ملی قبلی آمریکا به سفرهای خارجی میرود».
مشاور امنیت ملی دولت سابق آمریکا در توضیح دلیل دوم فروپاشی ساختار تصمیم گیری در زمینه امنیت ملی این کشور بر نقش مستقیم رئیسجمهور اشاره میکند.
رایس مینویسد: «عامل دوم که خود آقای ترامپ است، ضربه مرگبار را به یک سیاستگذاری موثر وارد کرده است. رئیسجمهور اصلا اهمیتی به واقعیات، تحلیلهای اطلاعاتی و نظامی یا منافع ملی نمیدهد. او اصلا توجهی جدی به نظرات مشاورانش نمیکند و تصمیماتش را ناگهانی و بدون توجه به عواقب اقداماتش اتخاذ میکند. آقای ترامپ با رها کردن نقشش به عنوان یک فرمانده کل قوای مسئول، امروز بیش از هر دشمن خارجی به امنیت ملی آمریکا آسیب میزند اما با این حال، هیچ جمهوریخواهی در کنگره آمریکا حاضر نیست به کاری بیشتر از توئیتهایی حاوی ابراز نگرانی یا داد و قال دست بزند».
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.