اردن و سوریه؛ رفتارها و روندها

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
 اردن به دلیل همسایگی با سوریه و سرزمین‌های اشغالی یکی از مهم‌ترین کشورهایی است که نوع رفتارهای منطقه‌ای آن در مسائل و بحران‌های غرب آسیا اثر می‌گذارد. اهمیت مسئله سوریه و فلسطین برای جبهه مقاومت لزوم شناخت این کشور را ضروری می سازد. به طور معمول اصول و رفتارهای این کشور در بررسی مسائل منطقه‌ای در ایران مغفول می‌ماند و واکاوی نمی‌شود. بدین جهت بررسی روندهای کلی و مهم رفتار اردن در قبال سوریه موضوع پژوهش حاضر است که می‌تواند گامی در جهت شناخت اصول سیاست خارجی این کشور در قبال بحران سوریه باشد. در این راستا لازم است فرازها و فرودهای رفتارهای اردن از ابتدای بحران سوریه تا کنون و نیز معیارهای اصلی این کشور در قبال بحران سوریه بررسی شود.
 

 

اهمیت کشور اردن در بحران سوریه

اردن با مساحتی حدود ۹۲هزار کیلومتر مربع کشوری است که موقعیت جغرافیایی بسیار مهمی در غرب آسیا را داراست. همسایگی با کشورهای عربستان سعودی، عراق، سوریه و سرزمین‌های اشغالی بیانگر اهمیت موقعیت ژئوپولیتیک این کشور در قبال بحران‌های منطقه غرب آسیا است. بحران تروریسم در سوریه و عراق و نیز مسئله فلسطین و اشغالگری رژیم صهیونیستی از مهم‌ترین مسائلی هستند که بر روابط اردن و کشورهای غرب آسیا اثر می‌گذارد. موقعیت ژئوپلیتیکی اردن به صورت مستقیم بر بحران سوریه اثر گذاشته‌است؛ مواردی همچون تسلیح تروریست‌ها و بحران پناهجویان و غیره با اردن مرتبط بوده‌است.

به صورت کلی مواضع و رفتارهای اردن در قبال بحران سوریه، بیشتر به سمت و سوی دفاع از معارضین و در راستای پیروی از سیاست‌های دولت‌های غربی بوده‌است اما این کشور در راستای منافع خود و دوری از تهدیداتی که ممکن بوده بحران سوریه برای این کشور ایجاد کند، مواضع خود را تغییر داده‌است.

فرازها و فرودهای رفتار اردن در قبال مسئله سوریه

به صورت کلی مواضع و رفتارهای اردن در قبال بحران سوریه، بیشتر به سمت و سوی دفاع از معارضین و در راستای پیروی از سیاست‌های دولت‌های غربی بوده‌است اما این کشور در راستای منافع خود و دوری از تهدیداتی که ممکن بوده بحران سوریه برای این کشور ایجاد کند، مواضع خود را تغییر داده‌است. به بخشی از فعالیت‌هایی که این کشور در قبال بحران سوریه داشته‌است در دو بخش ضدیت با دولت سوریه و همراهی با این دولت اشاره می‌شود:

۱- ضدیت با دولت سوریه

اردن از همان ابتدای بحران با کشورهای عربی علیه دولت سوریه همراه شد و تعاملات خود با بانک مرکزی سوریه و مبادلات تجاری خود با این کشور را کاهش داد. پادشاه اردن در مصاحبه با شبکه‌ی BBC، بشار اسد را به کناره‌گیری از حکومت دعوت کرد و گفت اگر بشار به دنبال مصلحت مردم سوریه بود از قدرت کناره‌گیری می‌کرد. اردن سفیر خود را از سوریه فرخواند که در مقابله با او، سوریه نیز این کار را انجام داد. اردن مکانی برای تمرین، تسلیح و تسهیل سیطره‌ی کسانی که آنها را معارضین معتدل می‌خواندند، قرار گرفت تا این نیروها بر بادیه السوریه سیطره یابند.[۱] «اتاق موک» در اردن که در مدیریت آن دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی نقش داشتند برای اداره و طراحی برخی عملیات‌های تروریستی در سوریه ایفای نقش می‌کرد.[۲]

اگر سوریه به چند بخش تجزیه شود، دولت‌هایی که بر سر کار می‌آیند به دلیل ضعف مولفه‌های قدرت در آن‌ها از قبیل کمبود وسعت سرزمینی، کمبود جمعیت و نیز تقابل هویتی و سیاسی با دول همجوار، دولت‌های ضعیف‌تری خواهند بود که زمینه را برای تحرک گروه‌های سلفی جهادی بیشتر خواهد کرد.

۲- همراهی با دولت سوریه

اردن روابط تجاری خود با دولت سوریه را حفظ کرد. همچنین در سالروز به آتش کشیدن خلبان اردنی، حمله‌ای با هماهنگی دولت سوریه علیه داعش انجام داد. هیئتی از اردن پس از فتح حلب توسط سوریه و متحدانش به روسیه سفر کرد و برای حل مشکلات مرزی خود و ایجاد مناطق کاهش تنش و امنیت مناطق جنوبی سوریه و نیز مسئله پناهجویان با دولت روسیه گفتگو کرد.[۳] همچنین در مراحل اخیر که تحولات به نفع دولت سوریه در حال رقم خوردن است، اردن قدری حمایت خود از معارضین را کمتر کرد. البته این موضوع دلایل دیگری از قبیل به خطر افتادن امنیت اردن به دلیل سیر تروریست‌ها به خاک این کشور داشت.

دیدگاه‌های اردن درباره سوریه

با تغییر شرایط میدانی سوریه، سیاست‌های اردن نیز قدری تغییر پیدا کرد. با وجود چنین شرایطی می‌توان چند مولفه را برای سیاست خارجی اردن در قبال بحران سوریه در نظر گرفت؛۱- وحدت سرزمینی و ملی سوریه ۲- مسئله پناهجویان سوری ۳- برقراری مناطق کاهش تنش در جنوب سوریه. نوع اثرگذاری هرکدام از این مولفه‌ها بر سیاست خارجی اردن در ادامه بررسی می‌شود.

۱- وحدت سرزمینی سوریه و عدم تجزیه

از لحاظ ژئوپلیتیکی، تجزیه سوریه موجب تهدید امنیت ملی اردن خواهد شد. برخی از مهم‌ترین رهبران جریان تکفیری مانند ابومصعب الزرقاوی (که سال‌ها قبل در عراق توسط آمریکا کشته شد) به کشور اردن تعلق دارند. همچنین وجود جریان‌هایی با گرایش به سلفیت جهادی در اردن، این کشور را مستعد پذیرش گروه‌های افراطی می‌سازد. به همین دلیل سفیر آمریکا در اردن بر شراکت مستحکم آمریکا در تامین مرزهای این کشور با سوریه به منظور مقابله با چالش‌های امنیتی تاکید کرد[۴]. حال اگر سوریه به چند بخش تجزیه شود، دولت‌هایی که بر سر کار می‌آیند به دلیل ضعف مولفه‌های قدرت در آن‌ها از قبیل کمبود وسعت سرزمینی، کمبود جمعیت و نیز تقابل هویتی و سیاسی با دول همجوار، دولت‌های ضعیف‌تری خواهند بود که زمینه را برای تحرک گروه‌های سلفی جهادی بیشتر خواهد کرد. در این صورت اختلافات قومی و مذهبی دولت‌های کوچکِ به وجود آمده، به دلیل همسایگی اردن و سوریه و گسترش گروه‌های تروریستی به اردن یکی از تهدیداتی خواهد بود که متوجه اردن می‌شود. از این رو اردن با تجزیه سرزمینی سوریه مخالفت می‌کند. همچنان‌که پادشاه اردن در تماس تلفنی با ترزا مِی نخست وزیر انگلیس بر حل سیاسی و وحدت سرزمینی سوریه تاکید کرد.[۵]

۲- بحران پناهجویان

یکی از کشورهایی که به طور عمده پناهجویان سوری را در خود جای داده، اردن است. طبق آمار سازمان ملل متحد ۶۵۹ هزار پناهجوی سوریه در اردن ثبت شده‌اند اما حکومت اردن تعداد پناهجویان ثبت نشده در این کشور را حدود ۶۴۳ هزار نفر اعلام کرده‌است که با این حساب عدد آنان از یک میلیون نفر می‌گذرد. مشکلاتی که پناهجویان برای اردن به وجود می‌آورند عمدتا در حوزه‌های امنیت، سلامت، مسکن و آموزش است[۶]. اردن در حال حاضر، خود با مشکلات عمیق اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند تا حدی که چندی پیش این مشکلات به «بحران نان» نام‌گذاری شد.

با وجود مشکلات اردن ناشی از پناهجویان، این کشور تلاش می‌کند ضمن کسب حمایت اقتصادی و سیاسی بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای از هزینه‌های خود بکاهد.[۷] از سوی دیگر اردن در چارچوب سیاست‌های کشورهای غربی فعالیت می‌کند و سعی می‌کند ضدیت خود را با بشار اسد حفظ کند و نیز حمایت نسبی خود را از برخی گروه‌های تروریستی که در جنوب سوریه هستند استمرار دهد. از این رو اردن نمی‌خواهد شرایط در سوریه به گونه‌ای پیش برود که کنترل و نفوذ گروه‌های تروریستی از دست خارج و بحران مجددا تشدید شود و پناهجویان بیشتری به این کشور سرازیر شوند و همچنین اردن در پی این است که آینده سیاسی دولت سوریه به گونه‌ای رقم زده شود که دولتی همسو با سیاست‌های کلی غرب و نیز اردن بر سر کار بیاید.

اردن نمی‌خواهد شرایط در سوریه به گونه‌ای پیش برود که کنترل و نفوذ گروه‌های تروریستی از دست خارج و بحران مجددا تشدید شود و پناهجویان بیشتری به این کشور سرازیر شوند

راهکار اردن مبتنی بر دلایل پیش گفته حمایت از مذاکره سیاسی برای حل بحران سوریه از مسیر ژنو است. هرچند مذاکرات ژنو در حل بحران سوریه به صورت موفق عمل نکرده‌است و کشور اردن نیز در تعداد کمی از نشست‌های آستانه حضور داشته اما با این وجود، اردن به دلیل عدم همراهی با سیاست‌های جبهه مقاومت از مسیر کلی مذاکرات آستانه که ایران در آن حضور جدی دارد حمایت نمی‌کند.

۳- برقراری مناطق کاهش تنش در جنوب سوریه

یکی دیگر از مسائلی که باعث شده، گاهی اردن شدت سیاست‌های خصمانه‌ی خود در قبال دولت سوریه را کاهش دهد، ایجاد منطقه کاهش تنش در جنوب سوریه است. مشارکت در برخی نشست‌های آستانه و نیز مذاکره با روسیه در این راستا انجام شد. علت همراهی اردن با سیاست کاهش تنش در جنوب سوریه این بود که چندین عملیات انتحاری در مرزهای اردن و در مسیر راه‌های ارتباطی اردن و سوریه انجام شد که کنترل و امنیت این مناطق را با دشواری‌هایی مواجه کرده بود که منجر شد اردن مرزهای خود را با سوریه را دچار محدودیت‌هایی سازد و اجازه‌ی ورود پناهجویان را ندهد. در این راستا و برای حفظ منافع خود با دولت روسیه به توافق رسیدند که در جنوب منطقه کاهش تنش برقرار شود. ایجاد منطقه‌ی کاهش تنش هم منافع اردن را تامین می‌کرد و هم منافع دولت سوریه را؛ زیرا دولت سوریه توانست با فراغت بیشتری با گروه‌های تروریستی که تهدید جدی‌تری بودند مبارزه کند.

آینده روابط

آینده روابط اردن و سوریه به شرایط و اوضاع میدانی و سیاسی سوریه بستگی دارد. در صورتی‌ که کماکان شرایط به نفع دولت سوریه پیش برود، دولت اردن به سویی سوق پیدا خواهد کرد که بتواند روابط تجاری و سیاسی خود را با سوریه بهبود بخشد البته نه به گونه‌ای که در این مسیر، یاری‌گر دمشق باشد. بحران اقتصادی در اردن به صورت جدی قابل احساس است. تامین امنیت مناطق شمالی هم‌مرز با سوریه و بازگشت پناهجویان از اردن در صورتی امکان بیشتری خواهد داشت که اردن بتواند مسائل مربوط به آنان را با دولت سوریه و متحدانش هماهنگ کند. این مسائل به اضافه افزایش نقش روسیه و ایران در حل سیاسی بحران سوریه طی نشست‌های آستانه و نیز کاهش تمایل آمریکا به حضور مستقیم در این کشور، اردن را متمایل خواهد کرد تا به واسطه‌ی طرف روسی برخی از روابط خود را با دولت سوریه بهبود بخشد. در هر صورت، اردن در سیاست خارجی خود، یک بازیگر تبعی محسوب می‌شود و کمتر توان سیاست‌گذاری مستقل در مسائل راهبردی در منطقه را داراست.

علت همراهی اردن با سیاست کاهش تنش در جنوب سوریه این بود که چندین عملیات انتحاری در مرزهای اردن و در مسیر راه‌های ارتباطی اردن و سوریه انجام شد که کنترل و امنیت این مناطق را با دشواری‌هایی مواجه کرده بود که منجر شد اردن مرزهای خود را با سوریه را دچار محدودیت‌هایی سازد و اجازه‌ی ورود پناهجویان را ندهد.

نتیجه‌گیری

سیاست‌های اردن در قبال بحران سوریه یکسان نبوده‌است. دوگانگی مواضع این کشور در پی تغییر شرایط میدانی و سیاسی به نفع دولت سوریه و متحدانش اتفاق افتاد. با توجه به رفتار اردن در زمینه بحران سوریه می‌توان گفت سیاست‌های این کشور متاثر از سه مسئله پناهجویان، وحدت سرزمینی سوریه و نیز مناطق کاهش تنش بوده‌است که در هر سه مورد منافع دولت اردن به طور مستقیم با آن گره خورده بوده است.

منابع:

[۱] البدیل، «مشروع البادیه الأمریکی یشعل حربا کلامیه بین سوریا و الاردن»، ۲۲ ابریل ۲۰۱۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://bit.ly/2rBfpLY

[۲] سفیان توفیق، «الرویه الاردنیه للازمه السوریه»، مجله البیان، ۱/۳/۲۰۱۸، قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://albayan.co.uk/RSC/print.aspx?id=3587

[۳] عماد عنان، «تحول الموقف الاردنی حیال سوریا…لماذا الان»،نون بوست، ۷ فبرایر۲۰۱۷، قابل بازیابی در پیوند زیرک

http://www.noonpost.org/content/16542

[۴] العالم، «سفیر آمریکا: اردن در وضعیت جنگی قرار دارد»، ۴/۶/۱۳۹۶، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://fa.alalam.ir/news/1733002

[۵] الملک عبدالله الثانی، «الملک یتلقی اتصالا هاتفیا من رئیسه الوزراء البریطانیه»، ۱۴ابریل۲۰۱۸، قابل بازیابی در پیوند زیر:

https://bit.ly/2Kj1MI6

[۶] مهی یحی، «اللاجئون السوریون فی الاردن: الحقوق و القلق الامنی و الدیموغرافی»، ۲۸ آپریل ۲۰۱۸، مرکز کارنیغی للشرق الاوسط

[۷] الحیاه، «عبدالله الثانی یناقش مع الدول المشارکه التعاون الاقتصادی و اعباء النازحین»، ۲۱می۲۰۱۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:

http://www.alhayat.com/article/865725/

در حال حاضر در درعا چه اتفاقی در حال وقوع است؟

4 ماه مه اجساد 9 پلیس کشته شده در یک شهر واقع در جنوب غربی استان درعا پیدا شد. قاسم الصبیحی، کسی که این افراد را کشته، یک شورشی سابق است که بعدتر به نیروهای امنیتی دولت پیوسته. او برای کشته شدن پسر و دامادش دولت سوریه را مقصر می دانست و نیروهای پلیس را نیز به همین دلیل کشت. با این حال، پلیس درگیر نشد. پس از این حادثه افراد دارای نفوذ در درعا بیانیه ای در محکوم کردن او صادر کردند که در سنت های قبیله ای به معنای آن است که او دیگر از حمایت قبیله خود برخوردار نیست. با این حال، دولت بشار اسد اعلام کرد که مناطق آزاد شده را تحت کنترل امنیتی خود در خواهد آورد و در روزهای بعد، نیروهای پشتیبانی در منطقه مستقر شدند که نشان از آن داشت که دمشق به دنبال استفاده از این حادثه به عنوان بهانه ای برای افزایش حضور خود در آنجاست.

تشدید تنش های نظامی در درعا پیشتر سابقه نداشته است؟

تشدید تنش ها در سطحی که اکنون پیش بینی می شود، از تابستان 2018 که دولت اسد کنترل جنوب غربی سوریه را در دست گرفت، بی سابقه بوده و این در حالی است که تنش ها و خشونت های مسلحانه از زمان بازگشت نیروهای امنیتی سوری به یک شاخصه در منطقه درعا تبدیل شده. جدیدترین نمونه از عملیات نظامی نیروهای سوری در مارس 2020 و زمانی بود که با موفقیت کنترل خود را بر بخش هایی از شهر الصنمین اعمال کرد. با این حال، تحولات کنونی از چندین نظر بی سابقه بوده است. اول، سطح استقرار نظامی نیروهای امنیتی سوری قابل توجه و نشان دهنده احتمال عملیات نظامی گسترده در منطقه است. دوم، شهر طفس در نتیجه توافقی که با میانجی گری روسیه حاصل شد، شاهد حضور مستقیم نیروهای دولتی نبود. سوم، شورشی های پیشین در طفس و مناطق حومه آن کاملا مسلح هستند و اگر یک رویارویی نظامی صورت بگیرد، سطح خشونت بسیار بالا خواهد بود.

روسیه با توجه به میانجی گری آن در حصول توافق، به تشدید تنش ها چه واکنشی نشان خواهد داد؟

روسیه از زمان بازگشت نیروهای امنیتی سوریه به توافق متعهد بوده است. البته بر سر این مساله مناقشاتی وجود دارد. برخی از بازیگران مخالف مسکو را به دلیل خودداری از واکنش به اقدامات دمشق مورد انتقاد قرار داده اند. به هر حال، روس ها تا اندازه قابل توجهی به توافق متعهد بوده و در سال های گذشته مانع از حضور مستقیم نیروهای سوری در منطقه شده اند. این اقدام روسیه را می توان به نوعی، تلاش برای کاهش نگرانی های اسرائیل و اردن درباره احتمال حضور نیروهای ایرانی و گروه های شبه نظامی تحت حمایت ایران در جنوب غربی سوریه دانست. مداخلات متعدد روسیه در ممانعت یا محدودسازی حضور مستقیم نیروهای اسد در منطقه را می تواند نشان دهنده تعهد آن به توافق قلمداد کرد.

مذاکرات جاری با مشارکت روس ها می تواند نشان دهنده این مساله باشد که روسیه خواستار تشدید تنش نیست. شاید این مرتبه نیز مذاکرات بتواند همانند گذشته مانع از درگیری شود و با امتیازهای کوچک یا نمادین، به کاهش تنش ها بینجامد.

با توجه به سطح بی سابقه حضور نیروهای نظامی دولتی در منطقه، سناریوی دیگر می تواند این باشد که اگرچه روسیه حقیقتا به دنبال جلوگیری از درگیری نظامی است، اما در عین حال هدف وادار کردن شورشی ها به قائل شدن امتیازات بیشتر را دنبال می کند. احتمال دیگر هم این است که روسیه به دنبال تبدیل این بحران به فرصتی برای استخدام شورشی های سابق در یگان های طرفدار روسیه در ارتش سوریه باشد.

آیا تشدید تنش ها حاوی یک پیام پنهان برای روسیه است؟

اعزام یگان هایی از ارتش سوریه که با ایران ارتباط نزدیکی دارند، به منطقه تحت حمایت روسیه می توان یک پیام پنهان داشته باشد. اما این مساله نشان دهنده محاسبات مخاطره آمیز دمشق نه فقط در سطح منطقه ای، بلکه در ارتباط با نظمی است که روسیه در درعا ایجاد کرده. همانطور که پیشتر گفتم، این نظم به طور ویژه برای ممانعت از افزایش نفوذ ایران و نیروهای طرفدار ایرانی در جنوب غربی سوریه طراحی شده است.

با توجه به این توصیفات، وضعیت موجود در درعا چطور می تواند بر منطقه تاثیر بگذارد؟

جنوب غربی سوریه یک منطقه مرزی معمولی نیست. یک جبهه مناقشه آمیز منطقه ایست که هر گونه بی ثباتی و تشدید تنش های نظامی در آن می تواند اثرات فرامرزی داشته باشد. از این رو، تشدید تنش ها توسط یک جناح طرفدار ایرانی در داخل دولت سوریه برای اسرائیل و اردن ناخوشایند است چرا که هیچ کدام از آنها حضور ایرانی در نزدیکی بلندی های جولان را نمی خواهند و تحمل نمی کنند. نظمی که روسیه برقرار کرده، به رغم ضعف های بسیار آن، در ایجاد ثبات در جنوب غربی سوریه موثر بوده و در همسایگان آن اطمینان ایجاد کرده است. البته لازم به ذکر است که حضور نیروهای متحد ایران در ارتش سوریه در طفس و حومه آن لزوما به معنای پایان نظم منطقه ای نیست. اگر دمشق و تهران برای این طرح برنامه ریزی کرده باشند، هدف آنها را باید به صورت گامی تاکتیکی برای پررنگ کردن حضورشان در بازی منطقه ای درک کرد و نه یک قمار مخاطره آمیز برای بر هم زدن توازن موجود در این منطقه حساس.

منبع:http://tabyincenter.ir/

نویسنده: مایکل یانگ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟