کشمیر مکانی است که بین سه کشور پاکستان و چین و هند تقسیم شده واز جهت موقعیت طبیعی و هم چنین موقعیت راهبردی برای اطلاعات در کنترل مناطق مرزی سه کشور بسیار حائز اهمیت است. بیشترین قسمت کشمیر در حیطه هند است و منطقه تحت قلمرو چین به دلیل کوهستانی و خالی از سکنه بودن، زیاد مورد مناقشه قرار نگرفته است. اما کشمکش و جنجال اصلی میان اسلام آباد و دهلی نو است. بنابر توافق نامه 1947 بریتانیا قرار بوده است که در تقسیم شبه قاره هند بین پاکستان و هند، منطقه کشمیر به پاکستان ملحق شود. این درحالی است که مردم این منطقه اغلب مسلمان هستند و به خصوص اهل تسنن آن گرایش زیادی به دولت پاکستان دارند.
بسیاری معتقدند که هند با حمایت بریتانیا تلاش زیادی برای عدم الحاق کامل کشمیر به پاکستان انجام داده است و حتی خواهان برگذاری رفراندوم در میان مردم کشمیر شده است که تا کنون به سرانجام نرسیده است. بر همین اساس این منطقه به یک مکانی برای قدرتنمایی دو رقیب اصلی یعنی هند و پاکستان تبدیل شده و دو رقیب به رقابت تنگاتنگی در این منطقه از قبیل انجام برخی عملیاتهای نظامی و انتحاری پرداختهاند که میتوان چند نمونه از آن “حملات جیش محمد به شبه نظامیان هند در کشمیر و سپس اقدامات تلافی گرانه ی ارتش هند و متعاقبا اقدامات پاکستان از قبیل سرنگونی هواپیمای هندی توسط پاکستان” را نام برد.
تلاشهای زیادی برای حل مساله کشمیر شده است که یک نمونه آن تلاش امریکا برای حل این مساله و سرانجام عدم به انجام رساندیدن این امر می باشد. از این جهت که طرفین به خصوص هند معتقدند اگر یک نیروی خارجی در این امر دخالت کند منجر به کاهش نظارت آنها در کشمیر می شود. این در حالی است که هند از برخی حمایت های اروپا و امریکا برخوردار است و پاکستان نسبت به هند گرایش بیشتری به شرق به خصوص اکنون به روسیه و چین دارد. البته نمی توان از روابط دو دولت با امریکا نیز چشم پوشی کرد. از تلاشهای دیگر برای حل بحران می توان به توافقنامه های 1948 و 1972 و ایندوس نام برد که تا کنون هیچ کدام منجر به حل مساله کشمیر نشده اند. اما نکته حائز اهمیت آن است که در مقابل این اقدامات پاکستان بیشتر از هند میل و یا رقبت در برخی موارد به حل نمودن این مساله و از بین رفتن تنش چندین ساله دارد برای مثال ازاد کردن خلبان هندی مدت کوتاهی پس از دستگیری وی.اما در مقابل هند تلاش بیشتری برای پیوستن کشمیر به هندوستان دارد. از این جهت که هند و متحدانش مخالف برخی روندها در کشمیر هستند. چرا که امنیت هند برای متحدان و همپیمانان اروپایی و غربی اش بسیار مهم است و ممکن است برخی تحولات کشمیر به خصوص مذهبی منجر به تاثیر در اقلیت شیعه هندی نیز بشود و امنیت و منافع آنها را به خطر بدازد. بهتر است برای روشن تر شدن این مطلب به برخی عوامل بحران زا در کشمیر اشاره شود.
برخی مهمترین عوامل بحران زا را اقدامات مهم در راستای مذهب مانند اسلامی شدن کامل ارتش پاکستان، تاسیس مدارس اسلامی در پاکستان (که در این خصوص از جهت برخی حمایت های مالی عربستان میدانند و معتقدند که این امر منجر به گسترش وهابیت در کشمیر می شود و همچنین پاکستانی ها معتقدند که باید کشمیر را از دست هندوستان نجات دهند. بر همین اساس است که مساله کشمیر بیش از هرچیزی رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته است)، وجود احزاب سیاسی و یا اسلامی که به شدت رنگ و بو و رویکرد مذهبی دارند. مثلا حزب سیاسی مسلم لیگ نواز و حزب بی جی پی هست که در هند و پاکستان پیروز شدند.
وجود حزب مجاهدین و امکان تاثیرپذیری از اخوان و داعش و همچنین رقابت میان القاعده و داعش در کشمیر خود منجر به شعله ورتر شدن این آتش میگردد و یکی دیگر از عوامل وجود تنش در کشمیر است. چرا که مناسب بودن و مدنظر بودن کشمیر برای گروه های تروریستی داعش به جهت ایجاد پایگاه و مقر جدید در کشمیر یکی از مهمترین تهدیدات امنیتی آن است که دولت هند هم اقدامات خود را بر این مبنا توجیه می کند.
هند علی رغم وجود قانون اساسی در خصوص برخی استقلالات کشمیر، این کشور در سیاستهای خود هرگز به کشمیر به عنوان یک منطقه مستقل نگاه نکرده است. در طول این درگیریها شاهد برخی اقدامات خشونتی و با حمایت اروپا و غرب در کشمیر هستیم. چرا که هند نمی خواهد از کشمیر دست بکشد و تلاش خود را برای الحاق کردن این منطقه راهبردی به هندوستان با حمایت متحدانش به صورت آشکار و پنهان انجام می دهد. برخی اقدامات تند و سریع هند نشان از رفتاری خشونت آمیز در این تنش دارد. برای مثال هند علی رغم شعار بر دمکوکراسی بودنش ارتش را نیز در این امر دخالت داده است و در برخی بحران ها از تهدیدات خشونت آمیزی مانند استفاده از بمب هسته ای در کشمیر سخن برده است.شاید بتوان دلمشغولی های هند و متحدانش در کشمیر را در چند محور اصلی نام برد:
مهمترین و پر اهمیت ترین مساله رنگ و بوی مذهبی کشمیر است که متاثر از پاکستان و سایر کشورهای مسلمان می باشد و این امر به شدت به منافع و امنیت هند و هم پیمانانش آسیب وارد می کند. برای مثال اقدامات مختلف مذهبی مانند اسلامی شدن ارتش و یا تاسیس مدارس از یک سو و از سوی دیگر مساله وهابیت است که گروهی هرچند در اقلیت پیرو وهابیت هستند تحت حمایت های عربستان و امارات و برخی کشورهای عربی دیگر هستند که این امر اگر رواج پیدا کند منجر به باز شدن پای عربستان و امارات و سایر کشورهای عربی می شودو این امر خود منجر به حضور بیشتر تروریست ها در کشمیر می گردد.
پررنگ ترین تهدید و مساله برای هند در کشمیر از نظر امنیتی اکنون داعش و القاعده می باشد که کشمیر را به عنوان طعمه بعدی خود پس از ناکام ماندن در عراق و سوریه پنداشته اند و اگر این منطقه به جولانگاهی برای تروریست ها تبدیل شود به شدت آسیب ها و هزینه های زیادی را برای تمام طرفین در بر خواهد داشت. چرا که حضور داعش در هر منطقه منجر به هزینه تراشی در خصوص مقابله و تخریبات ناشی از آن و هم ایجاد زمینه برای بسیاری از کشورهای مختلف جهت مقابله با داعش و ایجاد امنیت و یا برای برخی کشورهای غربی و عربی زمینه ساز حضور در کشمیر و به دست آوردن منافع خود در این منطقه می شود . نکته دیگر تاثیر پذیری مسلمانان و احتمال نفوذ داعش به هند است که امنیت ملی هند را مورد تهدید قرار می دهد. این امر منجر به این شده است که هند هر اقدام خود را در قالب مقابله باتروریست ها توجیه کند.
مساله دیگر طرح ایجاد یک جاده از سوی چین ( سیپک ایا همان جاده چین و پاکستان) می باشد که از منطقه کشمیر که در دست پاکستان است می گذرد و این امر منجر به نگرانی هند شده است به خصوص اینکه چین همواره یک نگاه حمایتی به پاکستان داشته است.
ترس از تاثیرگذاری ارتش پاکستان و قدرت پاکستان در اقدامات اخیر در اکثر مرزها برای مثال درموضوعات مرز مشترکش با افغانستان و یا امنیت مرز مشترک با ایران و سپس امکان اقداماتی بسیار مقتدرانه از سوی ارتش پاکستان در کشمیر و مسلط شدن بر اوضاع
در کل اگرچه هر دو کشور در پی توازن قدرت در کشمیر هستند اما به نظر می رسد بنابر بررسی برخی اقدامات هند، در این منطقه هند خشونت و شتاب بیشتری را برای بدست گرفتن قدرت کامل در کشمیر به کارمی برد (در خصوص برخی حمایت ها از هند در کشمیر ، امنیت هند مساله بسیار مهمی برای اروپا و امریکا است و لذا اگرچه به صورت غیر مستقیم ولی حمایت های خود را از هند در این مساله دارند) برای مثال مقامات هند اصل قانون اساسی مبنی بر امتیازات ویژه دولت کشمیر تحت کنترل هند که در قانون اساسی هند( اصل 370) برای این مناطق در نظر گرفته شده است را لغو کردهاند. این در حالی است که بر مبنای همین اختیارات کشمیر به هند ضمیمیه شده است، از دیگر اقدامات هند اعزام نیروی نظامی به کشمیر و سپس بازداشت خانگی برخی مقامات و رهبران کشمیری است. در کل خشونتهای هند و دخالت و عدم اهمیت به اصل 370 قانون اساسی منجر به نارضایتی مردم از آشوب و تشویش در جامعه شده است که توسط اقدامات هند بیشتر شده است و نارضایتی از هند به یک موضوع اصلی تبدیل شده است تا جایی که محبوبه مفتی، سروزیر سابق کشمیر، در توییتر خود بیان کرده است که رفتار و عملکرد هند، آنان را یک نیروی اشغالگر در کشمیر کرده است.
در این راستا هند، پاکستان را به حمایت از گروههای شبه نظامی در مناطق تحت کنترل خود متهم میکند این در صورتی است که دولت پاکستان این اتهام را نابجا می داند. این تلاشهای خشونتی و نظامی و تهدیدات در صورتی است که در داخل هند نیز دولت هند (مودی) به دلیل برخی مشکلات اقتصادی در داخل هندوستان و برخی نارضایتی ها سعی در سیاسی نمودن وضعیت جامعه دارد و به خصوص اینکه مودی ریس حزب بی جی پی نگاه بشدت ناسیونالیستی به کشمیر دارد و نیت دولت هند را برای پاکسازی تروریسم اعلام کرده است.
در نتیجه در خصوص اقدامات هند در کشمیر علی رغم وجود ماده قانون اساسی در هند مبنی استقلال کشمیر به جز در برخی موارد معدود هنددر امور داخلی کشمیر علی القاعده نباید دخالت کند. در صورتی که آن ماده قانونی را هندی ها در کشمیر اعمال کنند و از این نوع عملکرد مبنی بر هرگونه تلاش برای عدم الحاق کامل کشمیر به پاکستان و یا استقلال آن( گرچه دولت هند حضور خود را مبنی بر نیتش در راستای پاکسازی تروریسم بیان کرده است) به نظر می رسد که راه حل مناسب تری را به دست بدهد و جامعه با آرامش بیشتری به مقابله با برخی چالش ها مانند گروه های تروریستی بپردازد. لذا نیاز است که هند به صورت متمایل تری با پاکستان به توافق برسد تا از دست اندازی برخی کشورها همچون عربستان و امارات و یا اقدامات گروه های تروریستی مانند داعش و برخی تهدیدات دیگر کاسته شود. اما اگر این روند ادامه داشته باشد این مساله تا سالهای سال همچنان باقی خواهد ماند و زمینه برای مشکلات دیگر و به میان آمدن بازیگران دیکر نیز فراهم خواهد شد.
منبع:http://peace-ipsc.org
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.