اخیراً رژیم صهیونیستی با حمله به فرماندهان جهاد اسلامی تلاش کرده است به پیشبرد اهداف خود در جهت ادامه اشغال فلسطین بپردازد. بامداد سهشنبه ۲۱ آبان، اسرائیل در حملهای بهاء ابوالعطا یکی از فرماندهان جنبش جهاد اسلامی در غزه را به همراه همسرش ترور کرد و در حملهای دیگر منزل اکرم العجوری یکی دیگر از رهبران این جنبش را در دمشق هدف حمله قرار داد. این حملات با پاسخ شدید راکتی و موشکی جهاد به اراضی اشغالی روبرو شد. ادامه حملات اسرائیل منجر به شهادت ۳۴ فلسطینی دیگر شد تا این که با وساطت مصر و نماینده سازمان ملل صبح روز پنجشنبه ۲۳ آبان آتشبس برقرار شد.
ترور ابوالعطا به فاصله اندکی پس از بازگشت او از سفر به مصر صورت گرفت. بعد از این حملات، نتانیاهو ابوالعطا را یک بمب ساعتی خواند وگفت از ده روز پیش تصمیم به ترور وی گرفته شده بود. اگرچه در پاسخها به این حملات گروههای مقاومت غزه با یکدیگر هماهنگ بودند حماس در پاسخ دادن به این ترور و مشارکت نظامی با جهاد اسلامی محتاط بود و تمایلی برای ورود به جنگی دیگر با اسرائیل نداشت. این امر باعث شد که رژیم صهیونیستی عدم مشارکت نظامی حماس در پاسخهای موشکی جهاد و دیگر گروههای مقاومت غزه را یک دستآورد مهم تلقی کند و از آن بهرهبرداری سیاسی کند. بر این اساس نوشتار حاضر بر آن است تا اهداف اسرائیل از ترورها و امکان ادامه دادن به ترور رهبران فلسطینی، نقش مصر در مسئله فلسطین و روابط فلسطینیها با رژیم صهیونیستی، روابط حماس و جهاد و چشمانداز همکاری آنها در مقابله با رژیم صهیونیستی را مورد بررسی قرار دهد.
اهداف اسرائیل از ترور فرماندهان جهاد اسلامی
برخی با ذکر بحران سیاسی و قضایی که نتانیاهو با آن روبرو بوده است حمله اسرائیل به رهبران جهاد را اقدامی برای مصارف سیاسی قلمداد کردهاند. اما این حملات بیش از آن که مربوط به معادلات قدرت درون رژیم صهیونیستی باشد به معادلات درون فلسطینیها و جهاد اسلامی و روابط آنها با مصر و ایران برمیگردد. ایجاد اختلاف بین حماس و جهاد، تلاش برای رسیدن به یک آتشبس طولانیمدت، ارسال پیام به ایران و تداوم سیاست چمنزنی از جمله اهدافی بوده است که رژیم صهیونیستی از این ترورها دنبال کرده است.
برخی با ذکر بحران سیاسی و قضایی که نتانیاهو با آن روبرو بوده است حمله اسرائیل به رهبران جهاد را اقدامی برای مصارف سیاسی قلمداد کردهاند. اما این حملات بیش از آن که مربوط به معادلات قدرت درون رژیم صهیونیستی باشد به معادلات درون فلسطینیها و جهاد اسلامی و روابط آنها با مصر و ایران برمیگردد
علیرغم توصیفات بسیاری که مقامات رژیم صهیونیستی از خطر امنیتی ابوالعطا کردهاند برخی از تحلیلگران رژیم صهیونیستی سودمندی این عملیات برای این رژیم را به چند دلیل زیر سوال بردهاند؛ خسارتهای مالی فراوان ناشی از آن، اینکه معلوم نیست شخصی که جایگزین او میشود برای صهیونیستها بهتر از او باشد یا بدتر و اینکه آیا این اقدام ارزش خطر درگیری با حماس را داشته است؟ ابوالعطا یکی از بزرگترین منتقدان حماس به لحاظ سیاسی و نظامی بود و در نزد صهیونیستها این گونه تلقی میشد که او به دنبال تقویت جایگاه جهاد اسلامی در غزه از طریق انتقاد از حماس (و متهم کردن آن به تلاش صرفاً در جهت آتشبس با رژیم صهیونیستی و کسب دستآوردهای جزئی اقتصادی) و نشان دادن گروه جهاد به عنوان تنها گروه مقاومت است. بنابراین رژیم صهیونیستی در این درگیری پیامی آشکار به حماس داد که دنبال جنگ با آن نیست. علاوه بر این، سرویسهای امنیتی رژیم صهیونیستی بر ضرورت خویشتنداری و توقف اظهارات سیاسی علیه حماس و رهبر آن مخصوصاً در خلال درگیری تأکید کردند تا مبادا حماس وارد درگیری شود و جنگ درگیرد.[۱] بنابراین به نظر میرسد برآورد رژیم صهیونیستها این بود که حماس از حذف ابوالعطا خوشنود خواهد بود؛ از این رو در درگیری مداخله نخواهد کرد و همین سبب اختلاف بین حماس و جهاد خواهد شد. از طرف دیگر عدم دخالت در درگیری ممکن است حماس را با انتقادات شدید داخلی روبرو کند و شانس پیروزی آن را در انتخابات احتمالی تضعیف کند.
البته نمیتوان فشار مصر بر جهاد اسلامی برای حفظ طولانیمدت توافق آتشبس با اسرائیل را نادیده گرفت. مخصوصاً که مصر یکی از بزرگترین نارضیان از سیاستها و فعالیتهای ابوالعطا در نوار غزه بود و او را ناقض توافقات جهاد با مصر میدانست. مصر دهها نفر از نیروهای جهاد را قبلاً به بهانه خروج از غزه با هدف پیوستن به اردوگاههای آموزش نظامی در لبنان و ایران بازداشت کرده و البته، احتمالاً برای تشویق جهاد به حفظ آتشبس با رژیم صهیونیستی، اخیراً و در پی سفر ابوالعطا به مصر برخی از آنها را آزاد کرده بود.
هیچ گروه سیاسی را نمیتوان کاملاً یکپارچه یافت؛ «جهاد اسلامی» نیز از این قاعده مستثنی نیست و جناحهای مختلفی درون آن فعالیت میکنند. برخی از جناحهای داخلی جهاد علاوه بر ایران به دنبال جذب حامیان دیگری هستند و در این راستا بهطور ویژه سعی در بهرهبرداری از تنش در روابط ایران و عربستان دارند. برای مثال محمد الهندی خواهان گسترش روابط جهاد با ترکیه و قطر و حتی مصر و عربستان است. اما گفته میشود اکرم العجوری که در انتخابات درونی «جهاد اسلامی» به عنوان معاون رهبر انتخاب شد در کنار ابوالعطا بیشترین پیوندها را با ایران داشتهاند. از این منظر ترور کردن این افراد میتواند جهاد اسلامی را از ایران دور کرده و به محور سازش نزدیک کند.
صهیونیستها ابوالعطا را یکی از کسانی میدانستند که از طریق رهبران این جنبش در دمشق و در راس آنها اکرم العجوری پیوندهای عمیقی با ایران داشت. رژیم صهیونیستی در مورد العجوری گفته بود که او در دمشق تحت حمایت ایران زندگی میکند و فرماندهکل بازوی نظامی جهاد است. این نکته تاحدودی تبیینگر همزمانی ترور ناموفق العجوری در دمشق با ترور ابوالعطا است. بنابراین به نظر میرسد یکی از اهداف دو عملیات مذکور ارسال پیام به ایران و جلوگیری از انتقامجویی ایران از رژِم صهیونیستی بوده باشد. بنابراین برای رژیم صهیونیستی مهم بود پیامی به ایران ارسال کند با این مضمون که از وارد شدن به مواجهه نظامی با ایران ترسی ندارد و ایران را از انجام هر گونه عملیات نظامی در پاسخ به عملیاتهایاین رژیم در سوریه بازدارد.[۲] بر همین اساس یوسی کوپرواسر نظامی ارشد پیشین در ارتش رژیم صهیونیستی در این خصوص گفته است ترور ابوالعطا و ترور ناموفق اکرم العجوری در سوریه، «بخشی از جنگ اسرائیل با ایران است».[۳]
بنابراین حملات اخیر صهیونیستها علیه رهبران جهاد نیز مبتنی بر همین سیاست چمنزنی قابلارزیابی است؛ چون از دیدگاه رژیم صهیونیستی، این حملات در راستای تضعیف گروههای مقاومت و ممانعت از تقویت آنها است و به لحاظ ذهنی نیز پیام برتری نظامی این رژیم را منتقل میکند
فراتر از آنچه گفته شد، در الگوی بازدارندگی رژیم صهیونیستی، مفهومی به نام «بازدارندگی تجمعی» وجود داردکه مطابق آن استفاده همزمان از نیروی نظامی و تهدیدات در یک دوره طولانی در دستور کار قرار میگیرد. برخی به حملات نظامی در چارچوب بازدارندگی تجمعی، «چمنزنی» گفتهاند، به این معنا که اگر کسی نتواند دشمنش را شکست دهد، میتواند هر از چندگاه یکبار او را تضعیف کند و یا مانع از تقویت او گردد.[۴] بنابراین حملات اخیر صهیونیستها علیه رهبران جهاد نیز مبتنی بر همین سیاست چمنزنی قابلارزیابی است؛ چون از دیدگاه رژیم صهیونیستی، این حملات در راستای تضعیف گروههای مقاومت و ممانعت از تقویت آنها است و به لحاظ ذهنی نیز پیام برتری نظامی این رژیم را منتقل میکند.
امکان ادامه ترور مقامات و فرماندهان فلسیطینی توسط رژِم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی از زمان تاسیس، سیاست ترور و تصفیه را به عنوان یک دکترین ثابت در تعامل با فلسطینیها اتخاذ کرده است. تنها چند ماه پس اعلام موجودیت این رژیم، «فولکه برنادوت» دیپلمات ارشد سوئدی و میانجی سازمان ملل متحد بین اعراب و اسرائیل را که ایدههایی برای صلح از جمله پایان دادن به مهاجرت یهودیان به سرزمینهای فلسطین ارائه داده بود ترور شد. عملیاتهای ترور توسط رژیم صهیونیستی از آن پس تاکنون ادامه داشته است، و ترور ابوالعطا تازهترین آنهاست.
در ۷۱ سال گذشته صهیونیستها بیش از دو هزار و هفتصد ترور انجام دادند که میانگین سالانه آن ۳۸ عملیات در داخل و خارج سرزمینهای اشغالی است. در دهههای هفتاد و هشتاد، موساد رهبران سیاسی و نظامی سازمان آزادی بخش فلسطین را در لبنان و تونس ترور می کرد که برجستهترین آنها خلیل الوزیر، صلاح خلف، کمال عدوان، أبو یوسف النجار و هایل عبد الحمید بودند. در سال ۱۹۹۵ موساد «فتحی الشقاقی» دبیر کل سابق جنبش جهاد اسلامی فلسطین را در مالت ترور کرد. رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۰۰ و در زمان نخستوزیری آریل شارون فرماندهان گروهها و فعالان انتفاضه را ترور میکرد. از مهمترین شخصیتهای سیاسی که در این دوره ترور شدند شیخ «احمد یاسین» رهبر حماس، جانشین وی در غزه عبدالعزیز الرنتیسی، ابوعلی مصطفی دبیر کل جبهه خلق و «اسماعیل ابوشنب»، «ابراهیم المقادمه»، «جمال منصور» و «جمال سلیم» از مسئولین حماس بودند. از مهمترین مقامات نظامی که در این دوره ترور شدند فرماندهانی از گردانهای القسام و الاقصی شامل صلاح شحاده، عدنان الغول، محمود أبو الهنود، رائد الکرمی، جهاد العمارین بودند. طبق بررسیهای پزشکی، مرگ عرفات در نوامبر ۲۰۰۴ بر اثر مواد رادیواکتیو بوده است. در دهه اخیر نیز ترورهای رژیم صهیونیستی از طریق سرویسهای شاباک و موساد فعال بوده است. در ژانویه ۲۰۱۰ موساد، «محمود المبحوح» یکی از فرماندهان گردانهای القسام را در شهر دبی ترور کرد.[۵] احمد الجعبری رهبر فرمانده شاخه نظامی حماس در آغاز جنگ ۸ روزه در سال ۲۰۱۲ ترور شد. این رژیم نه تنها در غزه بلکه در کشورهایی چون بلغارستان، تونس و مالزی نیز به ترور فعالان فلسطینی پرداخته است. مهندس محمد الزواری از فرماندهان جنبش حماس و ناظر پروژه پهپادهای ابابیل، در دسامبر ۲۰۱۶ در تونس ترور شد. [۶]
بر اساس طرح آتشبس پیشنهادی اخیر مصر که مورد موافقت جنبش جهاد اسلامی و رژیم صهیونیستی قرار گرفت، هیچ یک از طرفین نباید دست به خشونت و حمله علیه جانب دیگر بزند و همچنین رژیم صهیونیستی توافق کرده است تا روند ترور شخصیتهای فلسطینی در نوار غزه را متوقف کند. اما سابقه رژیم صهیونیستی در این زمینه نشان داده است که این رژیم سیاست چمنزنی و ترور را رها نخواهد کرد و هرگاه لازم بداند و امکان آن نیز فراهم باشد، متناسب با اهداف مورد نظر اقدام به ترور کردن مقامات سیاسی و نظامی فلسطینی خواهد کرد.
نگاه مصر به جهاد و حماس و بررسی نقش آن در مناسبات اسرائیل و فلسطینیها
ترور ابوالعطا به فاصله اندکی پس از سفر به مصر احتمالاتی درباره نقش مصر به ذهن متبادر میسازد. گفته میشود مصر که به دنبال ایفای نقش کلیدی در مسأله فلسطین است از نفوذ ایران در میان فلسطینیها در غزه ناراضی است و به همین دلیل به جهاد اسلامی فشار وارد میکند. مذاکرات و آتشبسهای گروههای فلسطینی با اسرائیل به صورت غیرمستقیم و از طریق مصر انجام میشود؛ این امر باعث اهمیت یافتن مصر در معادلات میان رژیم صهیونیستی با فلسطینی میشود. در رابطه با تحولات اخیر، مصر سران جنبش جهاد اسلامی و سازمان حماس را برای گفتگو به قاهره دعوت کرد و دستیابی به آتشبس طولانیمدت در نوار غزه میان رژیم صهیونیستی و جناحهای فلسطینی، پایان دادن به محاصره نوار غزه و تعهد به عدم انجام حملات نظامی، محور اصلی مذاکرات آنها بود.[۷] بنابراین اگر چه، مسائل آشتی گروههای فلسطینی و انتخابات آینده فلسطین، نیز مورد بحث قرار گرفت اما هدف اصلی مصر در هماهنگی با رژیم صهیونیستی تبدیل آتشبس موقت کنونی به یک آتشبس طولانی مدت بوده است. صحبتهای نتانیاهو همزمان به این سفر رهبران فلسطینی به مصر مبنی بر این که اکنون فرصتی برای دستیابی به موفقیت در مذاکرات آتشبس است این نکته را تائید میکند.[۸]
سابقه رژیم صهیونیستی در این زمینه نشان داده است که این رژیم سیاست چمنزنی و ترور را رها نخواهد کرد و هرگاه لازم بداند و امکان آن نیز فراهم باشد، متناسب با اهداف مورد نظر اقدام به ترور کردن مقامات سیاسی و نظامی فلسطینی خواهد کرد
مصر در واقع غزه را عرصهای برای همآوردی با بازیگران رقیب منطقهای در موضوع فلسطین چون ایران، قطر و ترکیه میبیند. این کشور در درجه نخست به دنبال این است که تشکیلات خودگردان را به غزه برگرداند تا هم مواضع آن را تقویت کند و هم اعتبار سیاسی حماس را کاهش دهد. اما جهاد اسلامی برای مصر به مثابه یک چاقوی دو لبه است؛ مصر از یک طرف چون به دنبال کاهش اعتبار حماس است وجود رقیبهایی برای آن در غزه را ضروری می داند اما از طرف دیگر دیدگاههای جهاد و نزدیکی آن به ایران مطلوب مصر نیست. به طور کلی، السیسی که متکی به حمایت آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی است و در جهت عادی سازی روابط با این رژیم گام برمیدارد، در مقابل آنها متعهد شده است تا معاهدهی صلح با اسرائیل را تداوم بخشد؛ همکاریهای امنیتی را افزایش دهد؛ با نفوذ ایران در میان فلسطینیها مقابله کرده و نیروهای مقاومت را سرکوب نماید.[۹] بنابراین مصر در تمام گفتگوها و مذاکرات با گروههای فلسطینی سعی در پیشبرد دو هدف دارد: نخست؛ عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و دوم مقابله با نفوذ رقبای منطقهای در موضوع فلسطین.
روابط حماس و جهاد و چشم انداز همکاری آنها در مقابله با رژیم صهیونیستی
حماس در پاسخ به ترور ابوالعطا محتاط بود؛ چرا که تمایلی برای ورود به جنگی دیگر با رژِم صهیونیستی نداشت. رژیم صهیونیستی همواره از تعهدات خود در قبال فلسطینیها از جمله تعهدات مربوط به آتشبس این رژیم با گروههای ساکن غزه که اوایل سال جاری میلادی برقرار شده بود، شامل کاهش محاصر غزه و هدف قرار ندادن شرکتکنندگان در راهپیماییهای بازگشت شانه خالی کرده است؛ در این خصوص اختلافاتی میان حماس و جهاد درباره ادامه آتشبس با صهیونیستها وجود داشته است و بنابراین جهاد، نقض تعهدات و برخورد خشونتآمیز رژیم صهیونیستی با تظاهرکنندگان فلسطینی را بدون پاسخ نمیگذاشت و راکتها و موشکهایی را به اراضی اشغالی شلیک میکرد. بنابراین اگرچه گروههای مقاومت غزه در پاسخها به حملات اخیر با یکدیگر هماهنگ بودند، رژیم صهیونیستی به دنبال بهرهبرداری سیاسی از عدم مشارکت حماس در پاسخهای موشکی بود.
برخی از اقدامات حماس در سالهای اخیر مانند تغییرات در اساسنامه خود، این گمان را در رژیم صهیونیستی ایجاد کرده است که این جنبش نیز مسیر ساف و فتح را در پیش گرفته است و در جهت سازش حرکت میکند و اگر هنوز به صورت کامل از رویکرد مقاومت خارج نشده است به دلیل ترسِ از دست دادن پایگاه اجتماعی خود است چون در آن صورت تمام فلسطینیهای حامی رویکرد مقاومت به جنبش جهاد اسلامی روی خواهند آورد. از این منظر مورد حمله قرار دادن جهاد و تضعیف آن توسط رژیم صهیونیستی میتواند انگیزه حماس را برای در پیش گرفتن سازش بیشتر کند. به همین جهت است که مقامات رژیم صهیونیستی عدم مشارکت نظامی حماس در پاسخهای موشکی جهاد و دیگر گروههای مقاومتی غزه به ترور ابولعطا را یک دستآورد مهم تلقی کردند. در واقع برآورد کارشناسان سیاسی و نظامی امنیتی رژیم صهیونیستی این بوده است که صِرف وجود حماس در غزه برای این رژیم ضروری است؛ چون از بین رفتن حماس یا تضعیف شدید آن میتواند به قدرت گرفتن گروههای تندروتر در غزه منجر شود؛[۱۰] با این حال این رژیم تلاش میکند آن را از محور مقاومت دور و به رویکرد سازش نزدیک کند. اما فشارهای داخلی شدیدی بر حماس وجود دارد که مانع حرکت آن در مسیر دلخواه رژیم صهیونیستی یا مصر میشود. از این رو رویکرد اخیر حماس در قبال درگیری با رژیم صهیونیستی را نباید به منزله اختلاف شدید در خط مقاومت فلسطین دانست و انتظار میرود حماس و جهاد اسلامی در هر رویارویی آتی با رژیم صهیونیستی، هماهنگ اقدام کنند.
فشارهای داخلی شدیدی بر حماس وجود دارد که مانع حرکت آن در مسیر دلخواه رژیم صهیونیستی یا مصر میشود. از این رو رویکرد اخیر حماس در قبال درگیری با رژیم صهیونیستی را نباید به منزله اختلاف شدید در خط مقاومت فلسطین دانست و انتظار میرود حماس و جهاد اسلامی در هر رویارویی آتی با رژیم صهیونیستی، هماهنگ اقدام کنند
نتیجهگیری
اقدام رژیم صهیونیستی در ترور رهبران جهاد را باید کمتر در جهت مصارف سیاسی داخلی این رژیم و بیشتر مربوط به معادلات بین گروههای فلسطینی و روابط آنها با مصر و ایران قلمداد کرد. ایجاد اختلاف بین حماس و جهاد، تلاش برای رسیدن به یک آتشبس طولانیمدت، تضعیف شانس حماس برای پیروزی در انتخابات احتمالی، و ارسال پیام به ایران از جمله اهدافی بوده است که رژیم صهیونیستی از این ترورها دنبال کرده است. بر اساس طرح آتشبس صورتگرفته رژیم صهیونیستی موافقت کرده است تا روند ترور شخصیتهای فلسطینی در نوار غزه را متوقف کند اما سابقه رژیم صهیونیستی در این زمینه نشان داده است که این رژیم هرگاه لازم بداند و اگر بتواند متناسب با اهداف موردنظر این روند را ادامه میدهد. مصر که غزه را عرصهای برای همآوردی با بازیگران رقیب منطقهای در موضوع فلسطین چون ایران، قطر و ترکیه میبیند در گفتگوها و مذاکرات با گروههای فلسطینی سعی در پیشبرد طرحهای صلح فلسطینیها با رژیم صهیونیستی و مقابله با نفوذ این رقبای منطقهای در موضوع فلسطین دارد؛ ترور ابوالعطا به فاصله اندکی از سفر به مصر شاید نمایانگر نقش مصر در فشار رژیم صهیونیستی بر گروههای مقاومت فلسطین در این راستا باشد. اگر چه حماس در پاسخ به ترور ابوالعطا محتاط بود، اما این رویکرد حماس را نباید نشاندهنده اختلاف شدید آن با جهاد تفسیر کرد؛ بنابراین انتظار این است که این دو گروه در درگیریهای آینده با رژیم صهیونیستی، هماهنگ باشند.
منابع
[۱] – العساس، «ما وراء اغتیال ابو العطا»، ۱۸ نوفمبر ۲۰۱۹، فی:
https://alassas.net/4426/
[۲] – العساس، «ما وراء اغتیال ابو العطا»، ۱۸ نوفمبر ۲۰۱۹، فی:
https://alassas.net/4426/
[۳] – رادیو فردا، «اسرائیل: عملیات علیه دو فرمانده جهاد اسلامی ارسال پیام به ایران بود»، منتشر شده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۹۸، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.radiofarda.com/a/f4_israel_operation_islamic_group_sending_message_iran/30266965.html
[۴] – سعید ساسانیان، «چمنزنی» و راهبرد بازدارندگی رژیم صهیونیستی؛ اهداف و ضرورت مقابله، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشر شده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۹۶، قابل بازیابی در پیوند زیر: http://tabyincenter.ir/21997
[۵] – خبرگزاری فارس، مرور فهرست ترور رهبران مقاومت توسط رژیم صهیونیستی، منتشر شده در تاریخ ۶ آذر ۱۳۹۸، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.farsnews.com/news/13980905001303/
[۶] – خبرگزاری آناتولی، «کارنامه ترور رهبران مقاومت فلسطین توسط اسرائیل»، منتشر شده در تاریخ ۱ دی ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.aa.com.tr/fa/خاورمیانه/کارنامه-ترور-رهبران-مقاومت-فلسطین-توسط-اسرائیل-/۷۱۱۳۹۳
[۷] – احمد عبدالحکیم، «تلاش مصر برای ایجاد آتش بس دراز مدت در نوار غزه»، منتشر شده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۳۹۸، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.independentpersian.com/node/31636/
[۸] – وکاله معا الاخباریه، «نتنیاهو: محادثات لتحقیق “هدنه طویله الأمد” مع غزه»، نشر بتاریخ ۰۵/۱۲/۲۰۱۹، فی:
https://maannews.net/Content.aspx?id=1002262
[۹] – پایگاه بصیرت، «جنگ سوم غزه و تحلیل راهبردی سیاست خارجی جدید مصر»، منتشر شده در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۹۳، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://basirat.ir/fa/news/269433/
[۱۰] – Aaron David Miller, Israel and Hamas Need Each Other, foreign policy, July 16, 2014, at: https://foreignpolicy.com/2014/07/16/israel-and-hamas-need-each-other/
منبع:http://tabyincenter.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.