اخیراً یک رشته انفجارهای مشکوک در پایگاههای حشدالشعبی در عراق رخ داده است که گفته میشود بر اثر حملات پهپادی رژیم اشغالگر قدس بوده است. نخستین حمله در ۲۸ تیرماه به پایگاه «الشهدا» در شهر آمرلی محل استقرار تیپ ۱۶ حشدالشعبی واقع در استان صلاحالدین صورت گرفت که در آن یک نفر شهید و دو نفر زخمی شدند. پس از آن، چهار حمله دیگر صورت گرفته است که آخرین آنها در یکشنبه سوم شهریور در نزدیکی مرز سوریه بود که به گفته برخی منابع خبری ۶ نفر بر اثر آن شهید شدند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، به طور تلویحی دست داشتن در این حملات را تأیید کرد و در مورد آنها گفت «ایران در هیچ کجا مصون نیست» و «ما هرکجا که لازم باشد علیه آنها وارد عمل خواهیم شد، و وارد عمل هم شدهایم.» از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه و حضور ایران و حزبالله در آن کشور، مراکز استقرار، انبارهای اسلحه و مهمات و کاروانهای حمل اسلحه برای نیروهای مورد حمایت ایران، بارها مورد حمله هوایی و موشکی رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود ولی در مورد عراق این حملات تازگی دارد. علاوه براین، رژیم صهیونیستی اخیراً یک حمله پهپادی نیز به لبنان داشت و یک روز پیش از آن در حملهای به سوریه دو نفر از نیروهای حزبالله را به شهادت رسانده بود. بر این اساس در این مقاله تلاش می شود ارتباط این حملات با یکدیگر، اهداف رژیم صهیونیستی و چشمانداز ادامه یافتن آنها مورد بررسی واقع شود.
حملات به عراق و لبنان
نخستین حمله به عراق در ۲۸ تیر ماه به پایگاه «الشهدا» در شهر آمرلی محل استقرار تیپ ۱۶ حشد الشعبی واقع در استان صلاحالدین صورت گرفت که در آن یک نفر شهید و دو نفر زخمی شدند. پس از حملهی آمرلی، به ترتیب انبار تسلیحاتی حشدالشعبی در پادگان «ابومنتظر محمداوی» (کمپ پیشین اشرف) در روز ۸ مرداد، انبار راکتهای پادگان «الصقر» در جنوب بغداد در شامگاه ۲۱ مرداد، پادگان نیروی هوایی «البلد» در استان صلاحالدین در ۶۵ کیلومتری شمال بغداد در شامگاه سهشنبه ۲۹ مرداد منفجر شدند.[۱] و آخرین حمله نیز در یکشنبه ۳ شهریور در نزدیکی مرز سوریه بود که برخی منابع خبری اعلام کردند بر اثر آن ۶ نفر شهید شدهاند.[۲]
البته انفجارهای عراق هرچند به اسرائیل نسبت داده شدهاند و از الگوی مشابهی نیز برخوردار هستند، اما رسماً از سوی اسرائیل پذیرفته نشدهاند. با این حال رهبران اسرائیل تاکید کردهاند که برای مقابله با خطراتی که ممکن است امنیت آن رژیم را تهدید کند، در هرکجا لازم باشد دست به اقدام میزنند. بنیامنین نتانیاهو گفته هر کشوری که پذیرای نیروهای متحد ایران باشد و بگذارد تهدیدی علیه اسرائیل از آنجا شکل بگیرد، باید عواقب آن را تحمل کند.[۳] او در جای دیگر گفته است اسرائیل «نه تنها در عراق بلکه در همه منطقه علیه ایران اقدام میکند». او همچنین گفته است که اختیارات لازم را به ارتش داده تا علیه هر جایی که نیروهای متحد ایران حضور دارند، اقدام نمایند. او مشخصاً در مورد “حملات مشکوک” به مراکز حشد الشعبی در عراق گفت که “ایران در هیچ کجا مصون نیست. ما هرکجا که لازم باشد علیه آنها وارد عمل خواهیم شد، و وارد عمل هم شدهایم.”[۴] در واقع این اظهارات به طور تلویحی دست داشتن رژیم صهیونیستی در حمله به مراکز حشدالشعبی در عراق را تأیید می کند.
از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه و حضور ایران و گروههای تحت حمایت دولت ایران در آن کشور، مراکز استقرار، انبارهای اسلحه و مهمات و کاروانهای حمل اسلحه برای این نیروها بارها توسط اسرائیل مورد حمله هوایی و موشکی قرار گرفته بود ولی در مورد عراق این حملات تازگی دارد. به علاوه پنج انفجار در بازهی زمانی حدودا یک ماهه، نشان از تحولی جدید در رویکرد رژیم صهیونیستی به تحولات منطقهای است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
در واقع باید این دو دسته از حملات را بخشی از راهبرد واحد رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران و گروههای مقاومت تحلیل کرد؛ راهبردی که «کارزار بین جنگها» نام گرفته است. این راهبرد که سالهاست توسط رژیم صهیونیستی پیگیری میشود اکنون به نظر میرسد با در برگرفتن عراق، صحنه عملیاتی آن گستردهتر شده و تحول یافته است
انفجارهای عراق را نمی توان بدون ارتباط به حملات اخیر رژیم صهیونیستی به سوریه و لبنان علیه حزب الله مطالعه کرد. سوم شهریورماه بود که رسانهها از سرنگون شدن دو پهپاد اسرائیلی در ضاحیه بیروت خبر دادند. مسئول رسانهای حزبالله لبنان در این خصوص اعلام کرد حزبالله این پهپادها را ساقط نکرده است. اولی بدون اینکه آسیبی بزند، سقوط کرده است و دومی که بمبگذاری شده بود پیش از رسیدن به هدف منفجر شده و به ساختمان مرکز رسانهای حزبالله آسیب زده است.[۵] یک روز پیش از آن، رژیم صهیونیستی در حملهای به سوریه دو نفر از نیروهای حزبالله را به شهادت رسانده بود و سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که هواپیماهای آنها نیروهای ایرانی را در نزدیکی دمشق که قصد حمله پهپادی به این رژیم داشتند را هدف حمله قرار دادهاند.[۶] در واقع باید این دو دسته از حملات را بخشی از راهبرد واحد رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران و گروههای مقاومت تحلیل کرد؛ راهبردی که «کارزار بین جنگها» نام گرفته است. این راهبرد که سالهاست توسط رژیم صهیونیستی پیگیری میشود اکنون به نظر میرسد با در برگرفتن عراق، صحنه عملیاتی آن گستردهتر شده و تحول یافته است.
رویکرد جدید رژیم صهیونیستی
تا دهه گذشته مشخصهی فعالیتهای ارتش رژیم صهیونیستی دو مرحلهی به هم پیوسته بود. مرحله نخست، آمادهسازی بود که شامل توسعه مفاهیم عملیاتی، فرآیندهای افزایش قدرت از طریق تهیه و توسعه تسلیحات و آموزش و سازماندهی پرسنل میشد و مرحله دوم، استفاده از زور طی جنگ و پشتیبانی از اقدامات جنگی بود. اما در دهه اخیر ماهیت تهدیدات علیه امنیت رژیم صهیونیستی عمیقاً در حال تغییر بوده است. این تحول که شامل تضعیف ارتشهای کشورهای عربی و تکامل سازمانهای شبهنظامی مثل حزب الله و حماس است باعث شده است ارتش اسرائیل نوعی جنگ ترکیبی پیشدستانه و کمتنشزا را معرفی کند که در ادبیات رژیم صهیونیستی «کارزار میان جنگها» نامیده میشود. این کارزار شامل تغییری بنیادی در الگوی عملیات امنیتی اسرائیل می شود و با فاصله گرفتن از رویکرد دوگانه آماده شدن برای جنگ یا به راه انداختن جنگ در جهت اقدامات تحریکآمیز تهاجمی، بر اساس اطلاعات بسیار با کیفیت و اقدامات پنهانی تلاش میکند. اهداف عمده این استراتژی عبارت است از: به تأخیر انداختن جنگ و بازداشتن دشمنان از طریق تضعیف مدام فرآیندهای نیروسازی آنها و خسارت زدن به داشتهها و قابلیتهایشان؛ تقویت مشروعیت اسرائیل برای اعمال زور و در عین حال ضربه زدن به مشروعیت دشمنان از طریق افشاء کردن اقدامات نظامی پنهانی و ناقض حقوق بین الملل از سوی آنها و در نهایت ایجاد شرایط بهینه برای ارتش اسرائیل اگر سرانجام جنگ دربگیرد.[۷]
از ابتدا یک اصل اساسی کارزار بین جنگها اجتناب از جنگ و انجام عملیاتهایی پایینتر از آستانه جنگ بوده است و این هدف با کاهش حس اضطرار دشمن برای یک پاسخ تنشزا بدست آمده است. بدین منظور عملیاتهای تهاجمی به لحاظ زمان و فضا به صورت پراکنده طراحی میشود تا عطش دشمن برای انتقامگیری زیاد نشود و برعهده گرفتن مسئولیت عملیاتها نیز به صورت کمرنگ و تلویحی انجام میشود تا به دشمنی که هدف حمله قرار گرفته است این فضا را بدهد که بتواند چنین عملیاتی را انکار کند و میل سیاسی و عمومی به انتقامگیری را کاهش دهد.[۸]
اما عملیاتهای اخیر نشاندهنده انحراف رژیم اشغالگر قدس از رفتار سابق است. صحنه عملیاتها گسترش یافته؛ فاصله زمانی بین عملیاتها بسیار کاهش یافته است و نوع مسئولیتپذیری نیز به نظر میرسد که صریحتر شده است. در سالهای اخیر صحنه عملیات این کارزار عمدتاً سوریه بوده است و اسرائیل اهدافی را در این کشور که به حزبالله یا ایران نسبت داده میشد غالباً با این توجیه که بخشی از پروژه ارسال تسلیحات دقیق و خطرناک موشکی از ایران به لبنان است مورد حمله قرار میداد. در بر گرفتن عراق و حملات پهپادهای انفجاری به لبنان نشان از گسترش صحنه عملیات و یک تغییر مهم دارد که ممکن است توسط اسرائیل جواب تلاشهای ایران برای گسترش صحنههای عملیاتی خود علیه اسرائیل قلمداد شود.
عملیاتهای تهاجمی به لحاظ زمان و فضا به صورت پراکنده طراحی میشود تا عطش دشمن برای انتقامگیری زیاد نشود و برعهده گرفتن مسئولیت عملیاتها نیز به صورت کمرنگ و تلویحی انجام میشود تا به دشمنی که هدف حمله قرار گرفته است این فضا را بدهد که بتواند چنین عملیاتی را انکار کند و میل سیاسی و عمومی به انتقامگیری را کاهش دهد
پنج انفجار در عراق در بازه زمانی حدود یک ماه و چهار حمله در سوریه، عراق و لبنان تنها در چند روز نیز برخلاف رویهی رژیم صهیونیستی در پراکنده کردن عملیاتها به لحاظ زمانی است. انجام شدن دو عملیات علیه حزبالله به فاصله یک روز و حوادث پی در پی در عراق باعث برانگیخته شدن پاسخهای عمومی و سیاسی شده است به گونهای که در عراق تنشها بین حکومت این کشور و نیروهای آمریکا افزایش یافته است.
به لحاظ مسئولیتپذیری، رژیم صهیونیستی به صراحت مسئولیت حمله علیه حزب الله در سوریه را که منجر به شهادت دو نفر شد برعهده گرفت و در مورد حملات پهپادی به بیروت نیز اگرچه به صراحت مسئولیت آن را بر عهده نگرفت ولی گزارشهایی در رسانهها منتشر شد که اهمیت و منطق این حملات را تبیین میکرد. حملات در عراق نیز در رسانههای اسرائیلی و به صورت بازتر در ایالات متحده مورد بحث واقع شدند و نتانیاهو نیز به صورت تلویحی آنها را تایید کرد.[۹] این نشان می دهد که برعهده گرفتن مسئولیت عملیاتها توسط اسرائیل نیز صریحتر شده است.
اهداف رژیم صهیونیستی: چرا تغییر رویکرد ؟
میتوان این تغییر رویکرد رژیم صهیونیستی را صرفاً یک تغییر موقت دانست که اهداف کوتاهمدتی را دنبال میکند. در این راستا دو هدف برای اقدامات اسرائیل می توان متصور بود؛ نخست، بهرهبرداری انتخاباتی نتانیاهو و دوم، تضعیف احتمال شروع مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا. نتانیاهو در اسرائیل از چپ و راست به خاطر پاسخ بسیار ضعیف به چالشها در غزه و کرانه باختری مورد انتقاد قرارگرفته است و این عملیاتها میتواند توانایی بیشتر نتانیاهو برای تامین امنیت برای رژیم صهیونیستی را در رقابت با کاندیداهای دیگر اثبات کند.[۱۰] علاوه براین اخیراً اظهارنظرهایی در ایران و آمریکا وجود داشته است که نشانههایی از مذاکرات احتمالی بین ایران و آمریکا در پروندهی هستهای تفسیر شده است. ممکن است نتانیاهو که اعلام کرده است «اکنون وقت مذاکره با ایران نیست و باید فشارها را بر آن افزایش داد» با هدف تحریک ایران به اقدامی که احتمال آغاز مذاکرات را کاهش دهد دستور چنین عملیاتهایی را صادر کرده باشد.
با این وجود نمیتوان عملیاتهای اخیر را فاقد اهداف راهبردی و بلندمدت دانست. در واقع پروژه موشکهای هدایتشونده دقیق ایران و حزبالله تهدیدی عمیق برای امنیت رژِم صهیونیستی قلمداد میشود. بر اساس ادعاهای اسرائیلیها ظاهراً در عراق هم تلاشهایی برای گسترش این پروژه وجود داشته است. این امر به به گونهای بوده که عمق تهدید، افزایش ریسک جنگ را برای اسرائیل توجیه کرده است. در ماههای اخیر برخی منابع از انتقال موشکهای ساخت ایران به عراق برای استقرار در پایگاههای حشدالشعبی خبر داده و گفته بودند که هدف دولت ایران استفاده از این موشکها برای هدف قرار دادن رژیم صهیونیستی به خصوص در صورت درگیری نظامی با آمریکاست.[۱۱] به علاوه آنچه که تلاش ایران برای ایجاد «پل زمینی» یا «کریدور زمینی» از ایران تا سواحل مدیترانه نامیده میشود و اندیشکدههای صهیونیستی گزارشهای متعددی در مورد آن منتشر کردهاند موجب هراس و نگرانی مقامات آمریکایی و صهیونیستی شده است. طی سالهای گذشته بستن این کریدور جزو یکی از اهداف اصلی رژیم صهیونیستی بوده است و در این راستا عملیات هایی در چارچوب کارزار بین جنگها انجام داده است. اما شاید تصور اسرائیل از این که ایران و حزب الله در حال حاضر ترجیح میدهند از تشدید گسترده تنش اجتناب کنند در تصمیم اسرائیل برای فاصله گرفتن از رویه سابق موثر بوده باشد.
علاوه بر این از نظر اسرائیل نهادینه شدن حشدالشعبی در ساختار قدرت عراق که نیرویی وابسته به ایران محسوب میشود، یک تهدید راهبردی تلقی میشود و بر همین اساس تلاشهایی بواسطه آمریکا برای محدودسازی آن صورت گرفته است. یکی از اهداف حمله به پایگاههای حشدالشعبی توسط رژیم صهیونیستی در کنارِ از بین بردن توان عملیاتی حشدالشعبی، میتواند تحریک افکار عمومی عراق علیه آن و همچنین ایران باشد. در واقع رژیم صهیونیستی به دنبال القاء این پیام به عراقیهاست که در صورت همراهی این کشور با محور مقاومت، عراق تبدیل به میدان نبرد در جنگی دیگر خواهد شد.[۱۲]
عملیاتهای اخیر نشاندهنده انحراف رژیم اشغالگر قدس از رفتار سابق است. صحنه عملیاتها گسترش یافته؛ فاصله زمانی بین عملیاتها بسیار کاهش یافته است و نوع مسئولیتپذیری نیز به نظر میرسد که صریحتر شده است
این امکان نیز وجود دارد که زمانبندی و سرعت حملات در عراق و لبنان صرفاً به خاطر ملاحظات عملیاتی و به عبارتی پنجرههای محدود فرصت و اقدام بوده باشد و در واقع تغییر آنچنانی در راهبرد کارزار بین جنگها ایجاد نشده باشد. آنچه در خصوص حمله پهپادی به بیروت اعلام شد( این که هدف حمله در یک انبار موقت و آسیبپذیر قرار داشت و قرار بوده است به یک مکان محافظت شده منتقل شود) این امکان را تقویت میکند؛ اما با توجه به این که صحنه عملیاتی کارزار بین جنگها غالباً سوریه و تا حدی غزه بوده است اصل حمله به لبنان و نیز بی سابقه بودن حملات به عراق نشان از تغییری جدید در رویکرد اسرائیل برای مقابله با تهدیدات است که باید جدی گرفته شود. نکته مهم این است که بیابیم نقص و ایراد مقابله با راهبرد اسرائیلی کارزار بین جنگها چه بوده است که سبب شده است رژیم صهیونیستی جسورتر شده و علاوه بر گسترش دامنه حملات، آنها را علنیتر نیز کند.
نتیجهگیری
انفجارهای عراق را نمی توان بدون ارتباط به حملات اخیر رژیم صهیونیستی به سوریه و لبنان علیه حزب الله مطالعه کرد. این دو دسته از حملات را باید بخشی از راهبرد واحد رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران و گروههای مقاومت تحلیل کرد؛ راهبردی که «کارزار بین جنگها» نام گرفته است. یک اصل اساسی این راهبرد که سالهاست توسط رژیم صهیونیستی پیگیری میشود اجتناب از جنگ و انجام عملیاتهایی پایینتر از آستانه جنگ بوده است. بدین منظور تاکنون عملیاتهای تهاجمی به لحاظ زمان و فضا به صورت پراکنده طراحی میشد و برعهده گرفتن مسئولیت عملیاتها نیز به صورت کمرنگ و تلویحی انجام میشد. اما عملیاتهای اخیر نشاندهنده انحراف اسرائیل از رفتار سابق است. صحنه عملیاتها گسترش یافته است؛ فاصله زمانی بین عملیاتها بسیار کاهش یافته است و نوع مسئولیتپذیری به نظر میرسد صریحتر شده است.
میتوان این تغییر رویکرد رژیم صهیونیستی را صرفاً یک تغییر موقت دانست که اهداف کوتاهمدتی را دنبال میکند. در این راستا دو هدف برای اقدامات اسرائیل می توان متصور بود؛ نخست، بهرهبرداری انتخاباتی نتانیاهو و دوم، تضعیف احتمال شروع مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا
میتوان این تغییر رویکرد رژیم صهیونیستی را صرفاً یک تغییر موقت دانست که اهداف کوتاهمدتی مانند بهرهبرداری انتخاباتی نتانیاهو و تضعیف احتمال شروع مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا را دنبال میکند. با این وجود عملیاتهای اخیر اهداف راهبردی و بلندمدتی چون مقابله با پروژه موشکهای هدایتشونده دقیق وکریدور ایران تا خاورمیانه را مدنظر داشته است. علاوه بر این تضعیف حشدالشعبی به عنوان یک گروه همسو با ایران در عراق و تحریک افکار عمومی علیه آن می تواند هدف دیگر رژیم صهیونیسیتی بوده باشد. حملات اخیر نشان از تغییری جدید در رویکرد اسرائیل برای مقابله با تهدیدات است که باید جدی گرفته شود. نکته مهم این است که بیابیم نقص و ایراد مقابله با راهبرد اسرائیلی کارزار بین جنگها چه بوده است که سبب شده است رژیم صهیونیستی جسورتر شده و علاوه بر گسترش دامنه حملات، آنها را علنیتر نیز کند.
منابع
[۱] – رادیوفردا، “«انفجار در انبار مهمات حشدالشعبی» در استان انبار عراق”، ۱۹ شهریور ۱۳۹۸، قابل بازیابی در آدرس:
https://www.radiofarda.com/a/shiite-iraq-explosion/30155998.html
[۲] جهان نیوز، «۶ شهید در حمله پهپاد اسرائیلی به نیروهای حشدالشعبی»، یکشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۸، قابل بازیابی در آدرس:
http://www.jahannews.com/news/699058/۶-شهید-حمله-پهپاد-اسرائیلی-حشدالشعبی
[۳] – رادیو فردا،” نتانیاهو ایران را به «حمله در جبهههایی گسترده علیه اسرائیل» متهم کرد”، ۵ شهریور ۱۳۹۸، قابل بازیابی در آدرس:
https://www.radiofarda.com/a/netanyahu-on-iran-attack-/30130224.html
[۴] – جهان نیوز، “انفجار در انبار مهمات حشدالشعبی و ترس پنهان رژیم صهیونیستی”، ۳۰ مرداد ۱۳۹۸، قابل بازیابی در آدرس:
http://www.jamnews.com/detail/News/958348
[۵] – ایرنا، “حملات ناکام رژیم صهیونیستی در لبنان و واکنش قاطع حزب الله”، ۴ شهریور ۱۳۹۸، قابل بازیابی در آدرس:
https://www.irna.ir/news/83452346/حملات-ناکام-رژیم-صهیونیستی-در-لبنان-و-واکنش-قاطع-حزب-الله
[۶] – بیبیسی، “حسن نصرالله: اسرائیل آماده پاسخ قریبالوقوع باشد”، ۴ شهریور ۱۳۹۸، قابل بازیابی در آدرس:
https://www.bbc.com/persian/world-49449507
[۷] – Gadi Eisenkot and Gabi Siboni, “The Campaign Between Wars: How Israel Rethought Its Strategy to Counter Iran’s Malign Regional Influence”, The Washington Institute for Near East Policy, September 4, 2019, at: https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/view/the-campaign-between-wars-how-israel-rethought-its-strategy-to-counter-iran
[۸] – Amos Yadlin and Assaf Orion, “The Campaign between Wars: Faster, Higher, Fiercer?”, INSS, August 30, 2019, at: https://www.inss.org.il/publication/the-campaign-between-wars-faster-higher-fiercer/
[۹] – ibid
[۱۰] – Ibid
[۱۱] – بی بی سی، انفجار بزرگی یک انبار مهمات در شمال بغداد را لرزاند، منتشرشده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، قابل بازیابی در آدرس:
https://www.bbc.com/persian/world-49416083
[۱۲] – سیدعلی نجات، “حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به پایگاه آمرلی عراق؛ اهداف و پیامدها”، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشر شده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۹۸، قابل بازیابی در آدرس:
حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به پایگاه آمرلی عراق؛ اهداف و پیامدها
حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به پایگاه آمرلی عراق؛ اهداف و پیامدها
حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به پایگاه آمرلی عراق؛ اهداف و پیامدها
منبع:http://tabyincenter.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.