فلسطین الهام بخش بسیاری از شاعران و ترانه سرایان، موضوع درسی تمام کتاب های درسی مدارس و عامل وقوع سه جنگ منطقه ای بوده است. فلسطین یکبار سبب اتحاد مسلمانان از مراکش گرفته تا شبه جزیره عربستان شده بود، با این حال وقتی ترامپ از معامله قرن که آشکارا به نفع اسرائیل است و به الحاق زمین های اعراب به اسرائیل مشروعیت می بخشد رونمایی کرد، شاهد واکنش شدید و گسترده ای نبودیم. این امر نشان می دهد حمایت اعراب از فلسطین دیگر مثل گذشته نیست و در محاسبات و اولویت های رهبران عرب تغییر ایجاد شده است.
درحالی ترامپ جزئیات طرح خود را اعلام کرد که ما از جهان عرب فقط نشانه هایی حاکی از بی تفاوتی و فقدان تصمیم گیری دیدیم. ملت های عرب حاشیه خلیج فارس به ویژه سعودی و امارات -که در دهه گذشته در قالب دو قدرت سیاسی و اقتصادی منطقه ظهور کرده اند- ساکت هستند. در مصر نیز که دهه 1960 و 70 برای استقلال فلسطین جنگید، همین وضع حاکم است. درحالیکه فلسطینی ها در هفته های منتهی به اعلام معامله قرن زیر فشار قرار داشتند، دو شبکه ماهواره ای بزرگ منطقه، الجزیره قطر و العربیه عربستان، روی موضوع هک موبایل جف بزوس توسط محمد بن سلمان تمرکز کرده بودند.
از دلایل اتخاذ چنین رویکردی توسط اعراب یکی آن است که آنها یکبار ابتکار صلح خود را سال 2002 ارائه دادند و حالا ترجیح می دادند که بیشتر روی مسائل داخلی و حفظ حکومت خود تمرکز کنند و از ورود جنبش های آزادی خواهی -که در پی بهار عربی منطقه را فرا گرفت- به داخل مرزهای خود جلوگیری کنند. بدین منظور رهبران عرب خلیج فارس از پیگیری موضوع فلسطین دست برداشتند، چراکه هم انرژی آنها را می گرفت و هم نفعی برایشان نداشت.
دلیل دیگر سکوت اعراب، رقابت با ایران بود که باعث می شد از نظر راهبردی در کنار اسرائیل قرار بگیرند و بیشتر از همیشه به دولت ترامپ و حتی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل وابسته شوند. به گفته ناظران، سکوت رهبران کشورهای عرب خلیج فارس از آن رو است که می خواهند حالت بی طرفی خود را حفظ کنند؛ بنابراین می بینیم که نه به فلسطینیان برای پذیرش معامله قرن فشار وارد کردند و نه در برابر طرح یکجانبه ترامپ و نتانیاهو واکنشی تند از خود نشان دادند.
با این حال حکام خلیج فارس اصرار دارند که فلسطینیان را به حال خود رها نکرده اند و با سکوت خود تنها در پی آن هستند دولت ترامپ را دل خوش کنند؛ چنانکه یکی از افراد نزدیک به مقامات تصمیم گیر در کشورهای حاشیه خلیج فارس می گوید «کشورهای عرب خلیج فارس فقط لبخند می زنند و برای ترامپ به علامت موافقت سر تکان می دهند و می روند، به این امید که دولت او طی روزهای آینده تمام توافق صلح را به دست فراموشی بسپارد».
ناظران در اثبات گفته های خود، به سابقه شکست تلاش های دولت ترامپ در دستیابی به نتایجی ملموس در مرحله نخست کنفرانس صلح اقتصادی بحرین اشاره می کنند؛ کنفرانسی که بدون هیچ دستاورد و تعهدی به پایان رسید «بعد از بحرین چه شد؟ به طور قطع هیچ چیز؛ فقط چند پاورپوینت به نمایش گذاشته شد» این را «داوود کتّاب» تحلیلگر و نویسنده فلسطینی مستقر در امان می گوید و ادامه می دهد «یکی از دلایلی که ما شاهد واکنش بزرگتری از اعراب نیستیم این است که مردم گمان نمی کنند که آمریکایی ها در مورد آنچه می گویند جدی باشند. آنها فکر می کنند همه اینها نمایشی بیش نیست و سیاست بازی های سال انتخابات است؛ زیرا ترامپ می خواهد نتانیاهو در قدرت باقی بماند. اما باید مراقب بود زیرا امروزه سیاست ها می توانند تبدیل به خط مشی شوند».
برای مصر و اردن، تنها کشورهای عربی که با اسرائیل معاهده صلح امضا کرده اند، این محاسبات حساس تر و پیچیده تر است. در عرصه جهانی اردن بلندترین صدا و در برخی مواقع هم تنها صدایی بوده است که در حمایت از فلسطینیان و تقبیح اقدامات ترامپ -همچون انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس- بلند شده و علیه این اقدام آمریکا رسما به مجامع بین المللی شکایت کرده است. ملک عبدالله حامی راه حل دو کشور است و بخش اعظم دو سال گذشته را صرف حمایت از فلسطینیان در پایتخت های عربی و اروپایی کرده و در برابر فشارهای شدیدی که از جانب دولت ترامپ برای تن دادن به این طرح بر او وارد می شد مقاومت کرده است.
اما اردن هم به دلیل نگرانی های داخلی از مواضع خود عقب نشینی کرده است. نیمی از جمعیت اردن فلسطینی هستند؛ مقامات اردن هم از ورود پناهجویان بیشتر می ترسند و هم از تاثیرات امنیتی الحاق مناطقی به اسرائیل در مرزهای اردن که باعث قطع شدن آخرین اتصالات جغرافیایی اردن به کرانه باختری می شود. ضمن اینکه مقامات اردن درگیر مشکلات اقتصادی و سیاسی خود هستند. پادشاهی اردن سالانه 1.5 میلیارد دلار از واشنگتن کمک مالی دریافت می کند و طبق توافقنامه ای که در زمینه انتقال گاز بسته شده و جنجال آفرین هم شد، برای رفع نیمی از نیازهای انرژی خود به اسرائیل متکی است. به گفته «رنطاوی» مدیر مرکز مطالعات سیاسی القدس «خشم و ناراحتی مردم اردن زیاد شده است و با توجه به این امر، فکر نمی کنم اردن در موقعیتی باشد که اقدامات مهمی برای فشار بر اسرائیل یا رویکردی تهاجمی در برابر آمریکا در زمینه این موضوعات بردارد؛ اردن نه تاثیری بر خط مشی و سیاست اسرائیل دارد و نه بر آمریکا».
مصر نیز نگرانی های عمده ای در خصوص ثبات داخلی خود دارد. قاهره از نظر سیاسی به عربستان و امارات وابسته است زیرا از سال 2013 این دو کشور برای رئیس جمهور سیسی بیش از 20 میلیارد دلار خرج کرده اند تا حکمرانی او را تثبیت کنند. اما اینگونه که از اظهارات رئیس جمهور مصر بر می آید این کشور نیز معامله قرن را جدی نگرفته است. «موضع مصر حمایت از راه حل دو کشور است» این را سیسی در گفتگو با رسانه های خارجی گفت و توافق صلح ترامپ را لفاظی های دانست که به منظور پیروزی نتانیاهو در انتخابات انجام می شود «بین وعده های انتخاباتی و تحقق آنها تفاوت هست» به این ترتیب مقامات مصر نیز امیدوارند که موضوع به دست فراموشی سپرده شود
حتی واکنش ها در خود فلسطین هم زیاد و شدید نبوده است؛ چنانکه پیشتر هم ترامپ بعد از انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به اورشلیم، از اینکه هیچ بی ثباتی و خشونتی به وقوع نپیوست به خود بالید و به منتقدان خود نیش و کنایه زد. به گفته «یارا حواری» عضو ارشد شبکه سیاستگذاری فلسطینیان در کرانه باختری «فلسطینی ها از معامله قرن و ضمیمه شدن آرام زمین هایشان به اسرائیل شوک نشدند؛ آنها دارند با این واقعیت زندگی می کنند و ده ها سال است که شاهد اتخاذ چنین اقدامات و سیاست هایی بوده اند».
دلیل دیگر بی تفاوتی مردم فلسطین، سیاستمداران این کشور هستند. حمایت مردم از بازیگران اصلی صحنه سیاست فلسطین (فتح و حماس) رو به کاهش گذاشته است. به گفته فعالان سیاسی و ساکنان فلسطین: هر دو گروه فتح و حماس در غزه و کرانه باختری با استبداد حکومت کرده و به حقوق مردم دست درازی می کنند، در برابر انتقادات نابردبار هستند و جلوی مطبوعات را گرفته و مخالفان سیاسی را سرکوب می کنند. دیده بان حقوق بشر گزارش داده است که سرویس های امنیتی فلسطینی، دهها روزنامه نگار معترض و شهروند عادی را بدلیل نوشتن مقاله ای انتقادی یا پستی فیسبوکی یا تعلق داشتن به گروه دانشجویی معارض بازداشت کرده اند. به گفته خانم حواری «فلسطینیان نخست باید روی مصالحه سیاسی بین خودشان تمرکز کنند و رهبری بخواهند که مشروعیت داشته و معتقد به گفتمان آزادی خواهی باشد»
منبع:https://pe.annabaa.org
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.