اعتراضات در لبنان: ریشه‌ها، نقش بازیگران خارجی و سناریوهای قدرت

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

لبنان از ۱۷ اکتبر شاهد تظاهرات مردمی بود که این تظاهرات با استعفاء سعد حریری، نخست وزیر مواجه شد. در این نوشتار، علل تظاهرات و سناریوها‌ی قدرت در لبنان بررسی می‌­شود.

لبنان که به عروس‌خاورمیانه معروف است، از ۱۷ اکتبر شاهد برگزاری تظاهرات ضد دولتی است. یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های تظاهرات اخیر لبنان این است که همه طیف‌ها در آن شرکت کرده و برای نخستین بار به طور هماهنگ با کنار گذاشتن اختلاف‌های سیاسی، مخالفت خود را با سیاست‌های اقتصادی دولت اعلام کرده‌اند.

یکی دیگر از شاخصه‌های این تظاهرات، خودجوش بودن است. مردم لبنان بدون اینکه کسی آنان را رهبری کند به طور خودجوش به خیابان‌ها آمده و اعتراض‌های گسترده‌ای را علیه سیاست‌های اقتصادی دولت و همچنین علیه فساد حاکم شکل داده‌اند، اعتراض‌هایی که به لحاظ گستردگی در تاریخ معاصر لبنان بی‌سابقه است.

ریشه اعتراض‌ها در لبنان

جرقه اعتراض‌ها با وضع مالیات بر تماس از طریق شبکه اجتماعی واتس آپ زده شد، اما این تنها دلیل روبنایی و ظاهری تظاهرات در لبنان است. نارضایتی مردم لبنان ریشه‌های پایه‌ای‌تر و عمیق‌تری به لحاظ اقتصادی دارد. مردم در مناطق مختلف لبنان در اعتراض ‌به‌ اوضاع اقتصادی و فساد حکومتی تظاهرات برگزار کردند. لبنان با ۸۶ میلیارد دلار بدهی یکی از مقروض‌ترین کشورهای جهان است. این حجم از بدهی به اندازه یک و نیم برابر کل تولید ناخالص ملی لبنان است.

گفته می شود میزان بدهی خارجی لبنان تا پایان سال ۲۰۱۹ از مرز ۱۰۰ میلیارد دلار نیز خواهد گذشت. بیکاری به خصوص در میان جوانان ‌لبنانی بیش از ۴۰ درصد است. ارزش لیر که طی دو دهه گذشته با سیاست بانک مرکزی لبنان نرخ برابری ثابتی با دلار داشت، کاهش یافته و هر دلار با ۱۶۵۰ لیر معامله می‌شود. کاهش ارزش لیر سبب شد مردم لبنان به خرید و نگهداری دلار روی بیاورند، به نحوی که برخی اقتصاددانان تخمین زده‌اند تا دو میلیارد دلار پول نقد در خانه لبنانی‌ها نگهداری می‌شود. در کنار این شرایط، فساد، رانت، خانواده‌سالاری طوایف و انحصار درآمدها برای طبقه‌ای‌ خاص نیز موضوعی است که از دیدمردم طبقه متوسط لبنان پنهان نمانده و در شکل‌گیری اعتراضات گسترده مردمی نقش دارد.

بازیگردانی بازیگران خارجی در اعتراض‌های لبنان

عربستان سعودی، امارات، رژیم صهیونیستی و آمریکا با حمایت از تظاهرات مردمی در لبنان، تلاش زیادی انجام دادند تا تظاهرات ضد دولتی را به تظاهراتی علیه حزب الله لبنان تبدیل کرده و حزب الله را عامل مشکلات کنونی‌اقتصادی در این کشور معرفی کنند. برخی رسانه‌های وابسته به عربستان سعودی نیز نزدیکی حزب‌الله با ایران را عامل مشکلات اقتصادی ‌کنونی لبنان معرفی کردند.

روزنامه «الیوم» عربستان در گزارشی به قلم «محمد العصیمی» بدون اشاره به مشکلات اقتصادی لبنان ادعا کرد: «ایران مانند دیگر کشورهای عربی در استخوان لبنان هم نفوذ کرده‌ است. در چنین ‌شرایطی انتظار می‌رفت که مردم لبنان به خروش آیند و به خیابان­ها و میدان‌ها سرازیر شوند و اعتراض کنند. با دخالت ایران در امور لبنان از طریق حزب الله، این ‌کشور در آستانه شکست قرار گرفته و همه امکانات و دستاوردهای آن در حال از بین‌رفتن است.»

در واقع، محور عربی/ عبری/ آمریکایی که در منطقه شاهد شکست‌های آشکاری به خصوص در یمن و سوریه هستند، تلاش می‌کنند مردم را در لبنان به سمت ضدیت و مخالفت با حزب‌الله سوق داده و هزینه‌های سیاست منطقه‌ای حزب‌الله را عامل بروز مشکلات اقتصادی در لبنان معرفی کنند.

واقعیت این است که نمی‌توان مشکلات اقتصادی کنونی در لبنان را به عملکرد دولت‌ها در سال‌های ‌اخیر نسبت داد. اوضاع اقتصادی‌کنونی لبنان حاصل عملکرد سه دهه گذشته حاکمان و سیاست‌گذاران این ‌کشور بوده است. روزنامه الکترونیکی «رای الیوم» در گزارشی به قلم «سعاده الحشار» نوشت، شرایط اقتصادی ناگوار لبنان در کوتاه مدت ایجاد نشده است. عوامل بسیاری مانند جنگ‌ها، مشکلات سیاسی، فسادها و ضعف برنامه‌ریزی ‌اقتصادی در این زمینه تاثیرگذار بوده است.

شبکه خبری الجزیره نیز به نقل از «وسیم بزی» تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت بحران اقتصادی که مردم لبنان از آن رنج می‌برند بحرانی ژرف ‌است که در نتیجه سیاست‌های اقتصادی دولت‌های مختلف از سال ۱۹۹۲ میلادی تاکنون به وجود آمده است. سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله ‌لبنان نیز در واکنش به تظاهرات مردمی ضمن حمایت از حق مردم برای برگزاری تظاهرات ضد‌‌ ‌‌دولتی، عنوان کرد مشکلات کنونی لبنان نتیجه عملکرد دولت‌ها در سه دهه اخیر است.

سه دیدگاه درباره استعفاء حریری

در همان نخستین روزهای اعتراض‌ها، زمزمه استعفا حریری مطرح شد، اما واکنش سید حسن نصرالله و تاکید وی بر حمایت از دولت و لزوم پاسخگویی دولت به مردم سبب شد حریری بسته اصلاحی خود را ارائه کند. در این بسته، سعد حریری وعده داد تا ۵۰ درصد از حقوق روسا، وزراء و نمایندگان سابق را به نفع بودجه عمومی کاهش خواهد داد، هیچ مالیات تازه‌ای در بودجه در نظر نخواهد گرفت و همچنین از اختصاص ۲۰ میلیارد دلار برای پشتیبانی از خانواده‌های کم درآمد و ۱۵۰ میلیون دلار برای وام مسکن خبر داد. با این حال، این بسته اصلاحی معترضان را قانع نکرد و در نهایت سعد حریری که برای استعفا آمادگی نیز داشت، در اقدامی قابل پیش‌بینی و در سیزدهمین روز از اعتراض‌های مردمی از نخست وزیری لبنان استعفا داد.

سه دیدگاه درباره استعفا حریری وجود دارد. نخستین دیدگاه این است که حریری از چالش‌های اقتصادی لبنان آگاهی داشت و شانه خالی کردن از مسئولیت را بر ماندن و ناتوانی در پاسخگویی ترجیح داد. دومین دیدگاه این است که یکی از مهم‌ترین دلایل تاخیر ۹ ماهه سعد حریری در تشکیل کابینه در سال ۲۰۱۸ این بود که حریری تلاش داشت کرسی‌های وزارتی اهل سنت را به طور کامل به جریان المستقبل اختصاص دهد، اما المستقبل در انتخابات گذشته شاهد کاهش کرسی‌های خود در پارلمان بود و دیگر جریان‌های اهل سنت که در پارلمان کرسی به دست آورده بودند، خواستار کرسی وزارتی نیز بودند.

انحصارطلبی سیاسی سعد حریری سبب شد لبنان برای مدت ۹ ماه شاهد تشکیل نشدن کابینه باشد. پس از اینکه کابینه تشکیل شد، سعد حریری از این کابینه رضایت نداشت و اختلاف‌های داخلی در کابینه نیز مشهود بود. حریری با استعفا از سمت خود تلاش دارد جریان‌های سیاسی را تحت فشار قرار دهد تا کابینه جدید را با رضایت بیشتری تشکیل دهد. سومین دیدگاه این است که حریری به شدت از سوی عربستان سعودی برای استعفا تحت فشار قرار داشت. عربستان نوامبر ۲۰۱۷ تلاش کرد با استعفا حریری، لبنان را وارد یک دوره بحرانی جدید کند، اما با تدبیر میشل عون و سید حسن نصرالله این هدف ریاض محقق نشد. اکنون ریاض با استفاده از تظاهرات مردمی بار دیگر سعد حریری را برای استعفا تحت فشار قرارداد و انتظار دارد که این استعفا موجب فشار بر جریان مقاومت برای امتیاز دادن به رقبا شود.

این استعفا که اوضاع در لبنان را وخیم تر می‌کند، حاوی نکته مهمی است. در یک دهه ‌اخیر سعد حریری ۵ سال قدرت را در اختیار داشته است. سعد حریری از درون ‌بحران امنیتی ناشی از ترور پدرش، رفیق حریری، به قدرت رسید و ابتدا در سال ۲۰۰۹ به عنوان نخست وزیر لبنان معرفی شد، اما کابینه وی ۱۹ ماه بعد سقوط و سعد حریری نیز به فرانسه مهاجرت ‌کرد. وی در سال ۲۰۱۶ به لبنان بازگشت و بار دیگر از سوی میشل‌ عون مامور به تشکیل کابینه شد. در این مرحله نیز سعد حریری پس از اینکه در نوامبر ۲۰۱۷ در عربستان به گروگان گرفته شد، تحت فشار ‌ریاض با موضع‌گیری علیه حزب‌الله، از سمت خود استعفا داد، اما با حمایت قاطع میشل ‌عون و سیدحسن نصرالله، از سعدحریری، وی به بیروت بازگشت و استعفا خود را پس گرفت.

سعد حریری و جریان المستقبل در انتخابات مه ۲۰۱۸ که با ۵ سال تاخیر نیز برگزار شد، با کاهش‌ کرسی‌های پارلمانی مواجه شد، اما از آنجایی‌که در لبنان نخست وزیر باید از میان اهل سنت باشد و جریان ‌المستقبل نیز بیش از دیگر جریان‌های اهل سنت کرسی پارلمانی داشت، حریری برای بار سوم مامور به تشکیل کابینه شد. تشکیل کابینه از سوی حریری ۹ ماه به طول انجامید و کمتر از ۹ ماه بعد نیز حریری بار دیگر از سمت خود استعفا داد. استعفاهای مکرر نشان داد که اساساً سعد حریری مسئولیت‌پذیر نیست و توان مقاومت را در مقابل مشکلات لبنان ندارد.

سناریوهای پیش‌رو

میشل‌عون، رئیس جمهوری لبنان، استعفا سعدحریری را پذیرفت، اما از وی خواست تا زمان معرفی نخست‌وزیر و تشکیل کابینه‌جدید، به فعالیت خود ادامه دهد. سعد حریری در این دوران به عنوان نخست وزیر «تصریف الاعمال» شناخته می‌شود یعنی صرفاً اداره امور را دارد. اکنون دو سناریو پیش روی لبنان وجود دارد.

سناریو نخست این است که سعد حریری بار دیگر مامور به تشکیل کابینه شود. در این صورت، حریری تلاش می‌کند با گرفتن امتیازهایی، کابینه جدید را تشکیل دهد. یکی از امتیازهای مد نظر حریری، تشکیل کابینه‌ای دلخواه است، اما با توجه به کاهش شمار کرسی‌های المستقبل در پارلمان و همچنین حاکم بودن نظام سهمیه‌بندی بر چینش قدرت در لبنان، بعید است که گروه‌های سیاسی لبنانی با خواسته حریری موافقت کنند. از سوی دیگر، با توجه به ‌اینکه حریری نشان داد در موقع فشار عملاً توانایی مقاومت و ایستادگی در مقابل فشارها را ندارد، معرفی مجدد وی برای تصدی پست نخست وزیری نیز بعید به نظر می­‌رسد.

سناریو دوم این است که میشل عون شخص دیگری را از میان اهل سنت و احتمالاً از جریان المستقبل مامور به تشکیل کابینه جدید کند. تشکیل کابینه جدید نیز با توجه به شرایط داخلی لبنان از جمله حاکم بودن نظام سهمیه‌بندی و همچنین نفوذ بازیگران منطقه‌ای می‌تواند موضوعی «زمان‌بر» باشد، کمااینکه پیش از این “تمام سلام” در سال ۲۰۱۳ پس از حدود ۸ ماه و سعد حریری نیز پس از اینکه مه ۲۰۱۸ مامور به تشکیل کابینه شد پس از حدود ۹ ماه موفق شد کابینه را تشکیل دهد. این وضعیت می‌تواند لبنان را بار دیگر وارد دوره خلاء قدرت کند، موضوعی که سید حسن نصرالله نیز در سه سخنرانی خود پس از آغاز اعتراض‌ها در لبنان درباره آن هشدار داد.

منبع:https://risstudies.org/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *