با تصویب اعزام نیرو به لیبی از سوی پارلمان ترکیه، شلیک آغاز مسابقه قدرت با استفاده از نیروی نظامی و بروز جنگهای پراکنده در سایه افزایش تنش بین قدرتهای چندگانه برای کنترل کشور نفتخیز لیبی رقم خورد. اگرچه ترکیه در این مداخله نظامی قصد دارد از دولتی شکننده در لیبی به رهبری فائز السراج حمایت کند که مورد تأیید سازمان ملل است، ولی هنوز ماهیت و گستردگی استقرار ارتش ترکیه در لیبی به درستی معلوم نیست. تربیت نیروهای نیابتی مورد حمایت ترکیه در شمال سوریه و اعزام دستهای از آنها در کنار مشاوران نظامی، سلاحهای پیشرفته و 20 فروند از هواپیماهای بدون سرنشین حاکی از دفاع دولت ترکیه از حکومت طرابلس است.
این در حالی است که پس از ورود کشتیهای جنگی ترکیه و شبهنظامیان سوری به لیبی، رئیسجمهوری فرانسه، رجب طیب اردوغان را به نقض تعهدات کنفرانس برلین درباره این کشور شمال آفریقا متهم کرد. اظهارات ماکرون یک هفته پس از آن مطرح شد که امارات متحده عربی، مصر و روسیه که همگی حامی خلیفه حفتر فرمانده ارتش شرق لیبی هستند و ترکیه که از دولت در طرابلس حمایت میکند، در کنفرانس برلین با قدرتهای غربی موافقت کردند تا به دنبال آتشبس پایدار و حفظ تحریم تسلیحاتی باشند.
آنچه که غالب تحلیلگران بدان اشاره مینمایند این است که ترکیه در طول چند ماه گذشته که سومین حمله نظامی خارج از مرزهایش را در سوریه تجربه کرده است، رد پای نظامی خود را فراتر از سوریه گذاشته و میخواهد خود را به عنوان قدرتی تعیین کننده در استراتژی نظامی مدیترانه شرقی و شمال آفریقا نشان دهد و این خود دلیلی کافی است بر وجود افزایش اعتماد به نفس دولت آنکارا در تجربیاتش در سوریه و همچنین این احساس که قدرتی منطقهای است تا بتواند معادلات را تحت تأثیر قرار دهد.
حضور ترکیه همچنان که در شمال سوریه دلایلی داشته، رمز اعلام حضور این کشور در حمایت از دولت قانونی لیبی و اعزام نیرو به آن کشور است.
همانطور که از اخبار مربوط به کشور لیبی برمیآید، نیروهای ژنرال خلیفه حفتر در نبردهای اخیر خود توانسته است دست برتر را نسبت به طرابلس داشته باشد. ورود نیروهای مستشاری روسیه نیز که حامی ژنرال حفتر هستند توانسته در کنار تجهیز آن نیروها از فناوری پیچیده، چنبره فشار بر دولت السراج را شدیدتر سازد. ترکیه در رابطه با روسیه در این زمینه دچار اختلاف شده ولی روسیه بازی لازم را برای ساکت کردن ترکیه در ادلب سوریه به کار گرفته است. بروز جنگ مستقیم میان نیروهای ترکیه با دولت بشار اسد در ادلب و پرواز جنگندههای سوریه در فضایی که تحت کنترل نیروهای روسی است، خود نشانگر آن است که کرملین پیام هشدارآمیزی را به آنکارا در زمینه برداشتن گامهای محتاطانه در لیبی داده است. زیرا ترکیه قصد داشته ناو جنگی خود را در ساحل شهر مصراته که تحت کنترل دولت طرابلس است مستقر سازد. هرچند روابط میان دو کشور روسیه و ترکیه عمیق است، اما از نظر کرملین این اقدام آنکارا نمیتواند نادیده گرفته شود. به نظر میرسد که آنکارا شاید در برابر هرگونه موضع گیری کشور ثالثی بیاعتناء بوده باشد ولی در برابر روسیه که بهتازگی سیستم موشکی خود را از آنجا تهیه کرده، محتاطانه و دوراندیشانه عمل خواهد کرد. از این رو به نظر میرسد که اعزام نیرو به لیبی با فرایندی که حاصل تحولات چند روز گذشته است، میتواند دولت ترکیه را وادار کند که حداقل منابع لازم برای دفع حمله ژنرال حفتر به طرابلس به کار گیرد.
آنچه در اهداف دولت ترکیه در اعزام نیرو و به عبارتی اعلام حضور در لیبی قابل تشخیص است اینکه، دولت اردوغان نه تنها در شعار که در عمل میخواهد به نوعی احیای امپراتوری عثمانی را با بازگرداندن جایگاه رهبری ترکیه در جهان اسلام با نوعی بازی مدبرانه در سیاست خارجی گسترده رقم بزند. موضعگیری کنونی ترکیه در توافق با دولت قطر علیه عربستان سعودی، مصر و امارات متحده عربی و حمایت ترکیه از گروههای مخالف آنها نشانگر آن است که ترکیه درصدد ایجاد گسل جدید و لازمهای در ساختار قدرت رقابتی در خاورمیانه بوده و میخواهد به نحوی با حمایت از کشورهای مخالف سلطهگری عربی که با اسرائیل همکاری دارند در کنار حمایت از جبهه مخالف برخاسته از بهار عربی نقش الگو را ایفا نماید.
دلیل دیگری که موجب شده است دولت اردوغان به سیاست خارجی خود بویژه در لیبی توجه کند، شکست حزبش در انتخابات شهرداریها بالاخص در استانبول بود. اگر چه دوره ریاست جمهوری اردوغان تا سال 2023 ادامه دارد، ولی روند کلی در نظرسنجیها و آغاز به کار برخی احزاب باعث شده است که اردوغان نگران از پراکندگی آراء باشد و تصمیم به انتخابات زودهنگام در پاییز سال جاری بگیرد. اقتصاد نه چندان مورد قبول دولت در شرایط کنونی نیز یکی دیگر از عوامل برای ایجاد شرایط روانی- سیاسی در کشور است. زیرا آغاز تحرکات نظامی در خارج با تکیه بر روح ملی گرایی ترکی- اسلامی در شرایط کنونی یکی از شاه کلیدهای محرک در جذب و جلب آرای عمومی است.
از سوی دیگر منافع تجاری ترکیه را همگرایی دولتهای قبرس، اسرائیل، مصر و یونان در مدیترانه شرقی به خطر انداخته است. به همین خاطر شکلگیری توافق دو جانبه میان ترکیه با دولت قانونی لیبی بر سر تعیین حدود جغرافیایی دریایی جهت ایجاد شکاف در خط اتصالی نفت و گاز و حتی در خصوص آینده برق میان کشورهای مذکور از دیگر الزامات حضور ترکیه در لیبی است. در عین حال عدم حضور فیزیکی و عملی ترکیه در مدیترانه شرقی منجر به انفعال ترکیه در تصمیم گیریهای مربوط به مدیترانه و به مرور زمان خدشه وارد آمدن بر هدف استراتژیک ترکیه در قبرس خواهد شد.
نتیجه اینکه ترکیه میخواهد همانند شمال سوریه در لیبی نیروهایی در زمین بازی داشته باشد تا بتواند جایگاه خود را در جدول رده بندی تیمهای سیاسی فراتر نشان دهد. البته نباید پیوند قومی شهرهای طرابلس و مصراته را که ریشه ترکی دارند و هنوز فرهنگ عثمانی را ارجح میدانند فراموش کرد.
اگرچه واکنشهایی در برابر ترکیه در اعزام نیرو به لیبی شکل گرفته ولی کشورهای اروپایی از بیم سیل مهاجران چندان واکنش جدی در برابر آنکارا از خود نشان نمیدهند. بطوریکه سکوت خانم آنگلا مرکل در سفرش به ترکیه در برابر موضع آنکارا و همچنین عدم واکنش جدی دونالد ترامپ در مذاکره تلفنی با اردوغان نشان از حالت انفعالی آنها دارد. تنها روسیه است که خواهد توانست وضعیت کنونی را تغییر دهد. ترامپ مترصد فرصتی است که شکاف لازم میان مسکو- آنکارا ایجاد شود تا مشکل نصب موشکهای اس 400 هم حل شود. اکنون سئوال این است که آیا ترکیه سیاست خارجی مستقلی را دنبال خواهد کرد و برای امنیت ملی خود دست به ریسکهای لازم حتی در برابر روسیه خواهد زد یا نه؟ لیبی میدان ابراز وجود واقعی ترکیه است که آینده سیاست خارجی آن کشور را در منطقه روشن خواهد ساخت.
منبع:https://www.scfr.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.