اوایل ژانویه ترامپ قول داد که از اصلاحیهی قانون دانش آموزان و معلمان در زمینهی برگزاری مراسم دعا و عبادت در مدارس حمایت کند، به دنبال این اظهارات روز 16 ژانویه دولت وی دستورالعمل جدیدی را اعلام کرد. به موجب این اصلاحیه، وزارت آموزش و پرورش ایالات متحده، در مدارس مانع از انجام مراسم عبادی دانشآموزان نمی شود.
این اصلاحیه درست پس از گذشت یک سال از تلاشهای مقامات شش ایالت از جمله ایالت پرجمعیت فلوریدا، در راستای تصویب لوایحی مبنی بر مطالعهی کتاب مقدس در مدارس این ایالت، به تصویب رسید. در ژانویهی سال گذشته، ترامپ در توئیتی حمایت خود را از این قوانین اعلام کرد. البته، طرفداران این قانون بر این نکته تأکید میکنند که توجه بیشتر به کتاب مقدس نه به عنوان ابزاری برای هدایت دینی، بلکه به عنوان یک منبع تاریخی و ادبی انجام می شود.
اما تلاش برای بازگرداندن دین به مدارس دولتی، بار دیگر بحث قدیمی جدایی کلیسا و دولت را به ذهن متبادر می کند.
آموزش اخلاقمدارانهی شهروندان
نقش دین در آموزش و پرورش از اولین موضوعات اجتماعی بود که پروتستانهای آمریکایی را به دو گروه لیبرال و محافظهکار تقسیم کرد.
در اوایل قرن نوزدهم، در بسیاری از ایالتهای امریکا سیستم آموزشی مدارس دولتی مبتنی بر رشد اخلاقی کودکان به عنوان یک مؤلفهی مهم آموزشی بود. از آنجا که دانش آموزان مدارس دولتی، اعتقادات مذهبی متنوعی داشتند، توافق کردند که مؤسسات آموزشی نباید آموزههای مذهب خاصی را آموزش دهند؛ اما در عین حال، معتقد بودند که مدارس باید اخلاق را براساس اصول معارف مسیحیت در سیستم آموزشی خود بگنجانند.
دیری نگذشت که این رویکرد از سوی کاتولیکها که بخش فزایندهای از جمعیت مهاجرین به امریکا را تشکیل میدادند و با خواندن کتاب مقدس در مدارس مشکل داشتند، با مخالفت رو به رو شد. چرا که در آن زمان، بسیاری از مدارس از نسخه کتاب مقدس پروتستان کینگ جیمز استفاده میکردند که با ترجمهی کاتولیکها متفاوت بود. با این حال، حتی توافق بین پروتستانها هم برای خواندن کتاب مقدس در مدارس دولتی، دیری نپایید.
تقسیم بین پروتستانها
تصمیم هیئت مدیره مدرسه سینسیناتی در سال 1869 برای پایان دادن به خواندن کتاب مقدس در کلاسهای درس، عاملی مهم در تقسیم پروتستانها به شمار میرود. کاتولیکها پس از مدتها مخالفت با مطالعهی کتاب مقدس در مدارس، مدارس ویژه خود را تشکیل دادند. تا سال 1869، بیش از 12000 کودک، به دور از از نفوذ مذهبی پروتستانها، در مدارس متعلق به کاتولیک ها تحت تعلیم قرار گرفتند. مقامات سینسیناتی، با این تغییر سیاست، امیدوار بودند که جمعیت عظیمی از کاتولیکها به مدارس دولتی بازگردند.
اما تصمیم هیئت مدیره باعث عصبانیت پروتستانهای محافظه کار شد. بسیاری از اهالی مذهبی کلیسا با این سیاست مخالف بودند؛ آنها معتقد بودند که این رویکرد، رشد اخلاقی و فکری جوانان را تهدید میکند؛ با این وجود همه پروتستانها نیز با هم، همرأی نبودند. پروتستانهای لیبرال پذیرفتند که مطالعات دینی در مدارس، میبایست داوطلبانه باشد و خواندن کتاب مقدس نباید جزء واحدهای اجباری مدارس دولتی قرار بگیرد. این دیدگاه مطرح شده از سوی پروتستانهای لیبرال، با استقبال مدارس دولتی روبرو شد. آنها امیدوار بودند که پایان دادن به دستورالعملهای مذهبی در آموزش و پرورش به اتحاد و جلوگیری از تفرقه کمک کند. اما این حمایت از سوی پروتستانهای لیبرال در حالی انجام شد که هنوز محافظهکاران نسبت به سیاست هیئت مدیرهی مدرسهی سینسیناتی معترض بودند.
شکاف لیبرال-محافظه کار
با وجود آنچه معروف به جنگ انجیل سینسیناتی شد، همچنان کتاب مقدس در بعضی از مدارس آمریکا خوانده میشد تا اینکه در سال 1963 دادگاه عالی وارد عمل شد و این عمل را غیرقانونی اعلام کرد.
در سال 1964 ، اصلاحیهی قانون اساسی برای بازگرداندن رویه سابق ارائه شد اما گروههای پروتستان لیبرال مانند شورای ملی کلیساها به مخالفت با این اصلاحیه پرداختند. با این وجود، محافظهکاران یکصدا خواستار بازگرداندن مطالعهی کتاب مقدس در مدارس دولتی شدند.
قانون جدید، کشمکش های قدیمی
قانون مربوط به (آموزش انجیل از منظر تاریخی و ادبی) از سال 2000 در بیش از نیمی از ایالتهای امریکا به تصویب رسیده است و اکنون به نظر می رسد که رئیس جمهور آمریکا در تلاش است بحث برگزاری دعا و عبادت در مدارس را هم به آن اضافه کند. با توجه به اینکه این موضوع جزء اولین مسائلی بود که لیبرالهای مذهبی و محافظهکاران را از هم جدا کرد، جای تعجب نیست که مطرح ساختن آن، بار دیگر به تنش شدید فرهنگی بیانجامد.
منبع:https://pe.annabaa.org/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.