پیروزی ترامپ یا بایدن می تواند بر سرنوشت بسیاری از مسائل در مقیاس جهانی، کشورها و شخصیت ها و رهبران سیاسی تاثیرگذار باشد. در این میان یک نفر بیش از همه نگران نتایج این انتخابات است، چرا که بر آینده حضور او در عرصه های داخلی، منطقه ای و بین المللی تاثیرگذار است و چشم انداز آن را با ابهام مواجه کرده است. محمد بن سلمان ولیعهد سعودی را می توان در صف اول این مضطربین قرار داد، چرا که بر اسب ترامپ شرط بندی سنگینی کرده است. مسئله زمانی از اهمیت دوچندان برخوردار است که نامزد رقیب ترامپ یعنی جو بایدن وعده داده که مسائل حقوق بشری عربستان، جنگ یمن و توافق هسته ای ایران را مورد تجدیدنظر قرار دهد. جدا از همه این موارد آنچه برای ولیعهد سعودی بیش از همه مهمتر است، چشم انداز پادشاهی او پس از پدرش است که در داخل عربستان نه تنها از اجماع برخوردار نیست، بلکه با مخالفت هایی هم روبروست.
شاهزادگان ناراضی در کنار قتل جمال خاشقجی و اخیرا رسوایی سعد الجبری که به محکومیت بن سلمان در دادگاه واشنگتن انجامید، همگی نشان از کابوس محمد بن سلمان در سوم ماه نوامبر دارد. شاید از این زاویه باشد که اهمیت وجود یک رئیس جمهور جمهوری خواه برای برخی دولت های عربی و بخصوص عربستان سعودی جلوه گر شود. در همین خصوص سایت العرب نزدیک به عربستان سعودی در گزارشی نوشته که از میان کشورهای عربی تنها فلسطین، سوریه و قطر برای پیروزی بایدن لحظه شماری میکنند.
در واقع، پیروزی روسایجمهور آمریکا از حزب دموکرات یا جمهوریخواه همواره متغیر مهمی در روابط آمریکا با عربستان و همچنین در روابط پرتنش تهران و ریاض در منطقه خاورمیانه بوده است. فارغ از تاثیرات ساختاری نظام بینالملل و استراتژی کلان روسایجمهور آمریکا که همواره اصلی نسبتا ثابت در تنظیم سیاست خارجی بوده است، اما تفاوت دیدگاه و تاثیر نقشهای فردی روسایجمهور دموکرات و جمهوریخواه حامل وضعیتهای متفاوتی در روابط بوده و باعث شده تا شاهد سیاستگذاریهای متفاوت ازتنش تا همکاری های گسترده در روابط باشیم. در این میان عموما ترجیح مقامات سعودی روی کارآمدن یک رئیسجمهور جمهوریخواه بوده تا یک رئیسجمهور دموکرات که مسائل حقوقبشری را سرلوحه کار خود قرار داده و نسبتا روابط کمتنشتری را با ایران داشتهاند. حقوق بشر، خریدهای تسلیحاتی، مسئله ایران، نقش منطقهای عربستان و آینده پادشاهی بن سلمان 5 متغیری است که بنظر می رسد می تواند به کابوس ولیعهد سعودی در صورت پیروزی جو بایدن نامزد دموکرات ها تبدیل شود.
در همین ارتباط، «مضاوی الرشید» استاد مدرسه اقتصاد لندن در یادداشتی در سایت میدل ایست آی نوشت که بن سلمان با شکست ترامپ در انتخابات ماه نوامبر، یک متحد کلیدی خود را از دست خواهد داد، متحدی که چشم خود را بر قتل جمال خاشقجی بست. الرشید می نویسد بن سلمان در انتظار از دست دادن یک شریک زندگی خوب در واشنگتن – کسی که به او اجازه داد با قتل کنار بیاید – شب های بی خوابی خواهد داشت.
«آنتونی هاروود» سردبیر سابق روزنامه دیلی میل نیز در مطلبی در سایت ایندیپندنت با پرداختن به مسئله تاثیر شکست ترامپ در انتخابات بر موقعیت ولیعهد سعودی نوشته است: «این مسئله شاید بتواند MBS را به یک رهبر ترسو تبدیل کند که با سیاست هایش، ایده پیوستن کشورش به شورای حقوق بشر سازمان ملل را موضوع خنده و تمسخر قرار ندهد. شاید این بدان معنا باشد که او به جنگ یمن خاتمه می دهد، زنان فعال را آزاد میکند و برای جمال خاشقجی عدالت را برقرار می کند. هاروود با اشاره به شکست عربستان در رای گیری شورای حقوق بشر در اواسط اکتبر 2020 می افزاید: «در سال 2016 عربستان سعودی آخرین باری که به عضویت نهاد حقوق بشر سازمان ملل انتخاب شد، توانست 152 رأی کسب کند، در حالی که در رای گیری ماه اکتبر 2020 این آرا با ریزش 40 درصدی به 90 رای کاهش یافت، کمتر از آستانه لازم برای کسب کرسی.»
العرب رسانه نزدیک به عربستان سعودی نیز در تحلیلی به قلم «علی الصراف» می نویسد: احتمالا رئیس جمهور آینده آمریکا، جو بایدن، مواضع عداوت آمیزی را در قبال عربستان در پیش میگیرد، در این شرایط گزینههای ریاض برای مقابله چیست؟ نمیتوان این مساله را نادیده گرفت که مبادلات تجاری بین عربستان و امارات، که یک قدرت اقتصادی و سیاسی واحد هستند، با ایالات متحده، بیش از ۶۵ میلیارد دلار در سال است. همین مساله میتواند مانند زره محکمی از روابط استراتژیک بین دو کشور حفاظت کند، چرا که عربستان میتواند سرمایههای خود را از ایالات متحده خارج کرده و به هر کشور دیگری که میخواهد انتقال دهد، تا آمریکا متوجه ابعاد زیان حاصل از بی اعتمادی به اقتصاد خود شود. صراف در این مطلب به چند ابزار عربستان در صورت انتخاب جو بایدن و احتمال تجدیدنظر در روابط با عربستان اشاره کرده و نوشته است: خارج کردن سرمایهها از آمریکا و ورود آن به مناطق دیگری از جهان، دعوت به اخراج نیروهایی آمریکایی که حضورشان در آبهای خلیج فارس هیچ فایدهای ندارد، تقویت روابط شراکت استراتژیک با قدرتهای بین المللی دیگر و رفتن به آغوش ایران.
«عبدالخالق عبدالله» استاد علوم سیاسی دانشگاه امارات نیز در یادداشتی در موسسه خاورمیانه[3] با عنوان «انتخابات 2020 آمریکا: نمایی از خلیج فارس» به دفاع از انتخاب یک رئیس جمهور جمهوری خواه و مطلوبیت آن برای دولت های عربی خلیج فارس پرداخته است. عبدالله در این مطلب با اشاره به سه قانون طلایی برای چگونگی موفقیت کار با هر رئیس جمهور آمریکا می نویسد: «آمریکا در 50 سال گذشته یک شریک استراتژیک و ستون اساسی امنیت خلیج فارس بوده است و علی رغم خرد راهبرد جدید مبنی بر عقب نشینی از خلیج فارس و خاورمیانه به طور گسترده تر، ایالات متحده همچنان یک قدرت کلیدی جهانی است که به امنیت خلیج فارس شکل خواهد داد. در مقابل شش کشور عربی خلیج فارس نیز آنقدر وزن استراتژیک کسب کرده اند که در حال تبدیل شدن به یک شریک منطقه ای ضروری برای هر طرفی است که می خواهد جهان را در قرن 21 هدایت کند. امروز هر دو طرف بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر احتیاج دارند.»
عبدالخالق عبدالله با اشاره به این سه قانون طلایی می نویسد:
اول: «بیشتر کشورهای عربی خلیج فارس تداوم ریاست جمهوری ترامپ را بر خللی که رئیس جمهور جدید به همراه دارد ترجیح و از اینرو معلوم را بر مجهول برتری می دهند. این بدان معناست که آنها ترامپ را ترجیح می دهند؛ هر چقدر هم که غیرقابل پیش بینی باشد، مهم نیست که چقدر مناسب به نظر می رسد.»
دوم: «کشورهای عربی خلیج فارس جمهوری خواهان را به روسای جمهور دموکرات ترجیح می دهند. از نظر تاریخی، جمهوری خواهان درک عمیقتری از روابط آمریکا و خلیج فارس دارند. آنها نگرانیهای امنیتی خلیج فارس را درک میکنند و بیشتر در ارتباط شخصی با رهبران عرب خلیج فارس قرار میگیرند و تسلط خود را در این زمینه اثبات کردهاند. اختلاف رویکرد بوش و باراک اوباما تنها آخرین نمونههای این مسئله است. کشورهای عربی خلیج فارس هرگز فراموش نخواهند کرد که رئیس جمهور ترامپ اولین سفر خارج از کشور خود را به ریاض انجام داد.»
سوم: «سومین قانون طلایی مربوط به دستورالعمل محرمانه ای است که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس طی سالهای متمادی در معاملات خود با سیاست واشنگتن و تشکیلات سیاسی آمریکا ایجاد کرده اند. آنها طی 70 سال گذشته با 14 رئیس جمهور دموکرات و جمهوریخواه موفق عمل کرده اند. آنها به طرز چشمگیری با رئیس خوب، بد و حتی باتجربه ترین رئیس جمهور سازگار شدهاند و در همه موارد بیشترین بهره را از آنها گرفته اند. نکته اصلی همیشه علاقه متقابل بوده است. هیچ رئیس جمهوری نمیتواند این منافع مشترک را دستکاری کند – حتی اگر رئیس جمهور بایدن باشد، مهم نیست که او چه چیزی در فصل تبلیغات انتخاباتی میگوید. هنگامی که در دفتر بیضی شکل مستقر شود، نظر خود را تغییر خواهد داد. ریاست جمهوری بایدن نباید آنچنان متفاوت از اوباما باشد. در واقع، برخی قبلاً او را به یک اوبامای لایت تشبیه کرده اند.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.