سید جواد صالحی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی گفت که در عرصه داخلی فشارهای مربوط به کاهش درآمد عربستان از بحث صادرات نفت یکی از مشکلاتی است که دولت ریاض و بهویژه محمد بن سلمان را تحتفشار قرار داده است. هرچند این کارشناس معتقد است که این مشکلی است که تمام کشورهای نفتی با آن مواجه هستند.
صالحی با اشاره به اینکه شاید شرایط عربستان در حوزههای رفاهی و ارائه خدمات به مردم سخت باشد افزود: «اما این فشارها و سختیها با بعضی از کشورهای منطقه قابلمقایسه نیست.»
به گفته این کارشناس با در نظر گرفتن کاهش قیمت نفت و مشکلات مربوط به کرونا که اقتصاد سیاسی مناطق جهان را بهنوعی تحت تأثیر خود قرار داده، عربستان به بحث متنوعسازی منابع درآمدی خود در برنامههای توسعه روی آورده است.
وی تأکید کرد: «ریاض در برنامه 2030 به متنوعسازی و متکثر کردن منابع درآمدیاش اقدام کرده و پروژه نئوم یکی از مواردی است که طرح آن در حال عملیاتی شدن است.»
صالحی با بیان اینکه قتل جمال خاشقچی، روزنامهنگار منتقد سعودی در وجهه تصمیمگیرندگان و مجریان این طرح تأثیراتی برجای گذاشت اما کار را متوقف نکرد، افزود: «لذا در شرایط فعلی مشکلات عربستان در حدی نیست که دولت این کشور را دچار تنگنا کند.»
کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به روی کار آمدن جو بایدن در ایالاتمتحده آمریکا و سیاستهای احتمالی وی در قبال ریاض گفت: «با روی کار آمدن بایدن، عربستان موقعیت مطلوب و جایگاه ویژه و مخصوصی که در دولت دونالد ترامپ داشت را دیگر نخواهد داشت.»
وی با تأکید بر این موضوع که در دوره ریاست جمهوری بایدن، پروندههای حقوق بشری همچون پرونده قتل جمال خاشقچی گشوده خواهد شد، افزود: «اما این مسئله باعث دگردیسی کامل روابط ریاض-واشنگتن نخواهد شد.»
پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه ادامه داد: «بحث حقوق بشر در سیاست خارجی ایالاتمتحده آمریکا در منطقهای مانند خاورمیانه که دولتها بعضا ماهیت سزارینی دارند و واشنگتن در نحوه ارتباطش با آنها قبل از هر چیزی به معادله امنیت توجه خواهد کرد نمیتواند تغییرات بنیادین ایجاد کند.»
این کارشناس تأکید کرد اما بدون شک دولت جدید آمریکا فشارهایی را به عربستان در حوزه آزادی زندانیان سیاسی، کاهش فشارها، محکوم کردن قتلهای خارج از کشور و از بین بردن مخالفان به شیوههای فیزیکی وارد خواهد آورد.
صالحی با بیان اینکه علاوه بر بحث حقوق بشری کانون دیگری که در روابط عربستان سعودی و ایالاتمتحده آمریکا مورد توجه قرار گرفته بحث یمن است، افزود: «یمن بهعنوان حیاطخلوت استراتژیک عربستان سعودی شناخته میشود و عربستان جنگی چندین ساله را به بهانه جلوگیری از تهدیدات و حفظ امنیت کشورش در این منطقه آغاز کرده است.»
وی تأکید کرد: «در رابطه با بحث یمن طبیعی است که بایدن با سیاست دیگری وارد خواهد شد و انتظار میرود که رئیسجمهور دمکرات آمریکا تلاش کند با دادن امتیازاتی به گروههای مبارز و مخالف عربستان سعودی در یمن نوعی نزدیکی و رضایت ایجاد کند. درواقع بایدن از یکسو با خارج کردن انصار الله از لیست تروریسم چراغ سبزی به این گروه نشان خواهد داد و از سوی دیگر فشارهای خود را بر عربستان برای خروج آبرومندانه و یا پایان دادن به بحران چندساله یمن از طریق مذاکرات آغاز میکند.»
پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه معتقد است که در رابطه با یمن نیز اگرچه دغدغههای امنیتی عربستان لحاظ خواهد شد اما سیاستهای منطقهای ایالاتمتحده آمریکا تعقیب خواهد شد که یکی از این سیاستها با تلاش برای کاهش حضور منطقهای ایران در یمن و کاهش ضریب نفوذ ایران در معادلات منطقهای خواهد بود.
صالحی در نهایت در رابطه با اولویتهای رئیسجمهور جدید آمریکا گفت: «جو بایدن در سیاست خارجی خود تقریباً بر ویرانههای پساترامپ مستقر شده است. این ویرانهها، تنشهای داخلی است که احتمالاً بهعنوان اولویت نخست غبایدن قرار خواهد گرفت؛ بحث فاصلهگیری متحدان آمریکا از این کشور، نفوذ فزاینده چین و جایگاهیابی روسیه در اوراسیا ازجمله مسائلی است که در اولویت سیاست خارجی بایدن قرار خواهد داشت.»
این کارشناس میگوید اگر بحث تزلزل در کارآمدی نظام لیبرال دمکراسی در عصر پساکرونا را نیز به موارد بالا اضافه کنیم، بایدن در حوزه سیاست خارجی فشارهای چندگانهای را متحمل خواهد شد. وی افزود: «طبیعی است که در چنین شرایطی، موضوع خاورمیانه و بحث عربستان سعودی اگرچه اهمیت خاصی برای آمریکا دارد اما با توجه به این اولویتها شاید در رده اول تصمیمات بایدن قرار نگیرد.»
منبع:https://www.scfr.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.