همزمان نشریه فارن پالیسی نیز در یادداشتی به نگرانی های محمد بن سلمان از پیروزی جو بایدن پرداخته است. این نگرانی به حدی است که علیرغم تبریک همه مقامات عربی کمتر از یک ساعت پس از اعلام پیروزی بایدن، ریاض همچنان در ابهام و سردرگمی به سر می برد. تا جایی که پادشاه و ولیعهد تنها به ارسال پیام تبریک پیروزی مجدد رییس جمهور تانزانیا و تبریک روز ملی کامبوج به پادشاه این کشور اکتفا کرده اند.
فارغ از موضوع ایران، جنگ یمن، اختلافات شورای همکاری و از همه مهمتر مسائل حقوق بشری از جمله پرونده خاشقجی، دستگیری شاهزادگان سعودی و زندانی کردن و تحت تعقیب قرار دادن دگر اندیشان دیگر محورهایی است که به نگرانی های مقامات عربستان شکل داده است.
جو بایدن و تیم مشاوره او که عمدتا از کارشناسان و مقامات دخیل در پرونده هستهای ایران هستند، در جریان رقابتهای انتخاباتی از بازگشت آمریکا به برجام خبر دادهاند، اما همزمان گفتهاند که این توافق نیاز به مذاکرات جدید برای گنجاندن بندهای تکمیلی و پیوستهای جدید موشکی و منطقهای دارد. نگرانی برخی دول عربی و در راس آنها عربستان سعودی از رویکرد بایدن و شروط او برای شکل دهی به یک توافق جامع با تهران را می توان ذیل دو متغیر اصلی مورد تبیین قرار داد:
تغییر جهت راهبرد فشار حداکثری
نگرانی ابتدایی عربستان معطوف به این مساله است که جو بایدن در صورت پیروزی در انتخابات در ماههای اولیه بازگشت احتمالی به توافق هسته ای، زمینه را برای تغییر جهت راهبرد فشار حداکثری ترامپ فراهم کرده و با لغو برخی از تحریمها و بازگشت به چارچوب برجام، فشار را از دوش تهران برخواهد داشت. این وضعیت در وهله اول مساوی با فروش بیشتر نفت و بازگشت ارزهای بلوکه شده و در وهله دوم و در صورت رسیدن به عناصر مندرج در توافق، جذب سرمایهگذاریهای خارجی و بازگشت برخی شرکتها است که از نظر ریاض به معنی بازشدن قفل و زنجیرها از دست و پای تهران و مجددا آزادی عمل در منطقه و کمک به گروهای شبه نظامی در پایتختهای عربی است.
فارغ از اینکه واقعا بایدن چنین قصدی داشته باشد که بخواهد برای جلب نظر تهران و مذاکره در چارچوب برجام این مقدار امتیاز به ایران بدهد که در جای خود بسیار دور از ذهن است، اما نگاه و ادراک تصمیمگیرندگان عربستان معطوف به چنین وضعیتی است. بهخصوص که کارشکنی ریاض در جریان مذاکرات هستهای در سال ۹۴ و پس از آن نشان داد که ریاض در دوره جو بایدن نیز سطح نارضایتی خود را به حوزههای مختلفی تعمیم خواهد داد که میتواند بر ملاحظات دولت جدید آمریکا تاثیرگذار باشد. پیشتر سایت العرب که به عربستان نزدیک است، در گزارشی هشدار داده بود که در صورتی که بایدن قصد رنجاندن ریاض را داشته باشد یکی از ابزارهای عربستان خارج کردن پولهای خود از آمریکاست.
توافق معیوب
اما نگرانی مهمتر و اصلیتر عربستان نسبت به پیروزی بایدن و بازگشت احتمالی به برجام معطوف به فرآیندهای موشکی و منطقهای است که به زعم ریاض توافق هستهای را بدون توجه به مولفهها و فاکتورهای قدرت و بازدارندگی راهبردی و منطقهای، موضوع مذاکره قرار داده بود. نتیجه چنین وضعیتی افزایش نفوذ ایران در منطقه، افزایش برد موشکها و دستیابی به منابع مالی برای تقویت این دو زمینه بود. از اینرو نگرانی ترکی الفیصل ناشی از این الگو است که مبادا بایدن نیز مرتکب همان اشتباه سلف او یعنی باراک اوباما شود.
انتظار ریاض این است که توافق جدید پیوست موشکی و منطقهای را بهصورت سفت و سخت و تمام و کمال اجرایی کند و به آنچه دستاندازی ایران در منطقه خوانده میشود، پایان دهد. راهبرد اصلی عربستان این است که دولتهای عربی خلیجفارس بهعنوان همسایگان ایران که در حلقه اول پیرامونی آن و در تیررس توان نظامی و حضور منطقهای تهران قرار دارند در مذاکرات جدید حضور داشته باشند یا حداقل ملاحظات و اولویتهای آنها در مذاکره دیده و لحاظ شود.
چشمانداز
اظهارات بن فیصل در شرایطی است که جو بایدن و تیم سیاست خارجی او بارها اعلام کردهاند که بهدنبال توافقی بهتر و جامعتر با ایران هستند که دارای پیوستهای مختلفی باشد. اگرچه ترامپ نیز مدعی توافق بهتر با تهران بود، منتهی تفاوت رویکرد احتمالی بایدن با ترامپ در این است که او با بازگشت مشروط به برجام، بنا دارد تا زمینه را برای اصلاح برجام بهخصوص بند مربوط به غروب آفتاب و سپس تعمیم دادن توافق به زمینههای موشکی و منطقهای فراهم کند. این رویکرد که میتوان آن را فشار هوشمند نام گذاشت، دارای قابلیت اجماعسازی است، چراکه ملاحظات تروئیکای اروپایی (بریتانیا، آلمان و فرانسه) نیز منطبق بر همین ضعفهای برجام و لزوم اصلاح آن در یک چارچوب فراگیرتر است. در سطح منطقهای و از سوی بازیگرانی چون عربستان و امارات این فشار بر دولت بایدن و اروپا نیز وجود دارد که بتوان ضمن اصلاح برجام، زمینه را برای شکلدهی به یک توافق جامعتر مهیا کرد.
هر چند از یک منظر اظهارات ترکیالفیصل درخصوص مبهم بودن شروط بایدن صحیح بهنظر میرسد، چراکه مشخص نیست، چگونه ایران حاضر خواهد شد بدون دریافت امتیازهای قابل توجه، توان بازدارندگی و منطقهای خود را موضوع مذاکره قرار دهد و از آن مهمتر اگر بناست قدرت موشکی و حضور ایران در خاورمیانه بهعنوان پیوستهای برجام جدید، موضوع گفتوگوهای طبیعتا فشرده و طولانی قرار بگیرد، تکلیف خریدهای انبوه تسلیحاتی عربستان و امارات و بحرین چه خواهد شد؟ طبیعی است که بدون یک گفتوگوی منطقهای میان ایران و عربستان بهعنوان ضمیمه این توافق فراگیر، سادهلوحانه خواهد بود که بتوان نسبت به موفقیت رویکرد جو بایدن و تیم سیاست و امنیتی او خوشبین بود.
مساله زمانی پیچیدهتر خواهد شد که بایدن بخواهد رویکرد تقابلی با سوریه را کلید زده و از این زاویه به پیچیدهتر کردن معادلات منطقه دامن زند. در عراق هم این نوع رویکرد بایدن در دوگانه تداوم یا تغییر وضعیت، نقش مهمی در موفقیت یا شکست موضوع گنجاندن پیوست منطقهای خواهد داشت.
نکته مهم دیگر ترکیب آرایش سنا و مجلس نمایندگان آمریکا است که بنظر می رسد جمهوریخواهان بتوانند اکثریت را در سنا به خود اختصاص دهند و در مجلس نمایندگان نیز برتری دموکراتها تقریبا شکننده است. بنابراین شکاف دو طرفه در چنین کنگرهای کارشکنیها با رویکرد بایدن و دادن امتیاز به ایران با این مفروض که تهران حاضر به پیوستن به چنین مذاکرات فراگیری باشد، پیچیده بنظر می رسد. پیشتر نیز ترامپ وعده داده بود که دامنه تحریمهای ایران را چنان فراگیر و قانونی خواهد کرد که دولت بعدی به سادگی نتواند همه تحریمها را لغو کند.
در چنین فضایی برای ایران نیز مسئله دشوار بنظر می رسد. طبیعی است که اگر ایران نخواهد به فرآیند مذاکرات جامع بپیوندد، با اجماع گستردهتری که ترامپ عملا به دلیل رویکردهای یکجانبه نتوانست اروپا را با خود همراه کند، روبهرو خواهد شد و از سوی دیگر اگر به این مسیر بپیوندد، طبیعی است که مستثنی کردن توافق هستهای از موشکی و منطقهای که در دوره اوباما موفق به انجام آن شد، در این دوره بسیار سختتر و ضریب موفقیت آن نیز کمتر است. از این زاویه است که عربستان امیدوار است در صورت تن ندادن ایران به توافق فراگیر، زمینه برای اجماع گسترده فراهم شود.
مراحل سهگانه برنامه بایدن برای ایران
مرکز امنیت نوین آمریکا اواسط سپتامبر در گزارشی مفصل، مراحل سهگانه برنامه احتمالی بایدن برای ایران در صورت پیروزی در انتخابات را بررسی کرد. قسمت های مهمی از این مطلب در یادداشت 24 شهریور جو بایدن در سی.ان.ان نیز منعکس شد. ایلان گلدنبرگ، الیسا کاتالانو ایورس و کالی توماس نویسندگان این نگاشت استراتژیک (Policy Paper) در این گزارش آورده اند:
مرحله اول: کاهش تنشها و توافق محدود اولیه، شامل کاهش تحریمهای بشردوستانه و پایان ممنوعیت سفر مقامات ایران، از جمله محمدجواد ظریف به آمریکا، توافق منطقهای بر پایه اصل «آرامش در برابر آرامش» و بازگشت دوجانبه به برجام طی یک فرآیند 30 الی 60 روزه یا ترتیبات هستهای جایگزین آن.
مرحله دوم: رایزنی با کنگره، 1+5، اسرائیل و دولتهای خلیج فارس، که همزمان با مرحله اول آغاز میشود و در حالت ایدهآل تا تابستان سال 2021 به نتیجه خواهد رسید.
مرحله سوم: طراحی دو مسیر موازی برای مذاکرات جامع بلندمدت، که از پاییز سال 2021 آغاز خواهد شد. منظور از دو مسیر موازی آن است که از یک طرف، توافق جدید هستهای با تمدید زمان بندهای «غروب آفتاب»، و بازرسیها و دسترسیهای شدیدتر مدنظر قرار خواهد گرفت و از طرف دیگر، مذاکرات در مورد تحولات منطقهای و برنامه موشکی آغاز میشود. به منظور ترغیب ایران، تلاش میشود این مذاکرات همزمان با این کشور، در سطح منطقه نیز پیگیری شود. در مسیر غیرهستهای، تمام بازیگران کلیدی منطقهای و حتی فرامنطقهای نظیر روسیه، چین و اروپا مشارکت خواهند کرد؛ در مسیر هستهای نیز بر مشارکت گروه 1+5 و ایران تأکید خواهد شد.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.