نقش عربستان در روند عادی سازی امارات و بحرین

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
اظهارات بندر بن سلطان و مصاحبه پر نکته او نشان می دهد که علیرغم چراغ خاموش عربستان در مسئله عادی سازی، اما ریاض محرک و پیشران روند عادی سازی از سوی امارات و به خصوص بحرین است. در واقع بحرین را می توان زمین آزمایش های عربستان سعودی تلقی کرد که دماسنج تحرکات و فعل و انفعالات بعدی عربستان به شمار می رود. اگرچه این نافی استقلال در تصمیم گیری مقامات امارات و بحرین و ادراک آن ها از منافع خود و ملاحظات پیرامونی نیست، اما مقصود نوع جهت گیری های این سه بازیگر در سال های اخیر نسبت به تحولات منطقه است، که بلوکی از همکاری و همفکری را تشکیل داده اند.

در این میان روزنامه گاردین 2 مهر درخصوص نقش عربستان در این روند نوشت: یکی از انگیزه‌های عربستان این بود که اگر متحدان سعودی ابتدا وارد رابطه با اسرائیل شوند، پوششی برای پادشاهی سعودی به وجود می‌آید تا راه دیگر کشورها را در عادی سازی پیش بگیرد. یحیی دبوق تحلیلگر شبکه الاخبار نیز در گزارشی می نویسد: هر روز نقش عربستان در فشار به کشورهای عربی به سمت امضای توافقنامه با دشمن صهیونیستی آشکارتر می شود. این روند زمینه را فراهم می کند تا این کشور گامی مشابه که پیش از برگزاری انتخابات آمریکا آن را مناسب نمی داند، بردارد. اوایل مهر ماه نیز اخباری مبنی بر دیدار بن سلمان با یک هیئت صهیونیستی منتشر شد.

چشم انداز پیش رو

استراتژی عربستان سعودی در حال حاضر با توجه به موانعی که پیش روی محمد بن سلمان برای پیوستن به روند شناسایی رژیم صهیونیستی است، عادی سازی از مسیرهای جایگزین است که مورد تاکید پادشاه سعودی است. در واقع عادی سازی جایگزین شمولی دارد که طیفی از ابزارها و سنجه ها را در بر می گیرد:

  1. 1. تشویق دول عربی برای پیوستن به فرآیند عادی سازی است که می تواند پوشش خوبی برای عربستان به عنوان آخرین بازیگری که بخواهد به این روند بپیوندد، فراهم کند.
  2. 2. رصد افکار عمومی عربی به خصوص در داخل عربستان است که میزان و قدرت مخالفت ها را سنجش و تخمین می زند که مواجهه با آن، هنگام پیوستن عربستان به روند عادی سازی می تواند از درجه غافلگیری کم کند و به برخورد مناسب و خنثی کردن مخالفت ها کمک زیادی کند.
  3. 3. پوشش خبری گسترده در رسانه ها و ماموریت به آن ها در جهت هر چه بیشتر عادی جلوه دادن این مسیر است. این رصد با ماموریتی که محمد بن سلمان به رسانه های عربستان در سطح داخل و خارج داده صورت می گیرد که شکستن قبح عادی سازی، حمله به گروه های فلسطینی و مقصر جلوه دادن آنها، حمله به ایران و ترکیه و قطر به عنوان بازیگرانی که از مسئله فلسطین برای خود در حال کاسبی هستند و مواردی اینچین حکایت از تلاش بن سلمان برای شکستن این مسیر دارد. حضور بندر بن سلطان و استفاده از ظرفیت های او نیز بخش مهمی از این فرآیند است که می تواند در جهت دهی به افکار داخل عربستان نقش مهمی بازی کند.
  4. 4. کلید زدن دیپلماسی خط دوم و سوم میان نخبگان، اساتید و بخصوص چهره های مذهبی بین عربستان و رژیم صهیونیستی است که کلیدواژه های آن نیز مبتنی بر همزیستی ادیان و مذاهب، ارتقای درجه تساهل بین ادیان، تاکید بر وجه رحمانی و نگاه فراگیر اسلام، زندگی مسالمت آمیز یهودیان در زمان پیامبر و… است. نمونه این سیاست خطبه های عبدالرحمن السدیس امام مسجد نبوی است که اخیرا در خطبه های نماز جمعه بر مدارا با یهود تاکید کرده است. او با یادآوری وقایعی که پیامبر اسلام در تعامل با یهودیان داشت و با آن‌ها مدارا می‌کرد، افزود: پیامبر درگذشت، در حالی که سپرش گرو نزد فرد یهودی ماند و حسن همجواری یک یهودی سبب اسلام آوردنش شد. هنگامی که خط مشی گفتگوی انسان دوستانه فراموش می‌شود، زبان خشونت و به حاشیه راندن و تنفر جایگزین آن می‌شود. بخش مهمی از پیشبرد این سیاست برعهده سازمان رابطه العالم الاسلامی است که در کشورهای مختلف به ترویج این نگاه مشغول است. دیدار شیخ محمد العیسی دبیر کل رابطه از اردوگاه آشویتس و متقابلا پذیرایی ملک سلمان از هیئت های دینی از جمله خاخام یهودی در مرکز جهانی گفت‌وگوی ادیان ملک عبدالله از جمله این موارد است.

 

برای اولین بار پادشاه عربستان پذیرای هیئتی متعدد الادیان در کاخ خود بود که شامل دیوید روزین خاخام یهودی می‌شد

این موارد اگرچه حاکی از نقش پیشران عربستان در عادی سازی روابط دول عربی با رژیم صهیونیستی است، اما پیوستن به این روند همچنان ملاحظات مهمی را از سوی مقامات سعودی در پیش دارد.

ملاحظه اول؛ نقشی است که عربستان در چارچوب ابتکار صلح عربی برای خود قائل است. در واقع مفاد این طرح بخصوص بند مربوط به عقب نشینی رژیم صهیونیستی به مرزهای 1967 یک گام محدودکننده برای دست کشیدن از این طرح است، بویژه که رژیم صهیونیستی نه تنها به این مرزها بازنگشته، بلکه سیاست توسعه طلبی خود را با استراتژی یک گام به جلو نیز ادامه داده است. از اینرو تا زمانی که ملک سلمان تاکید ویژه ای بر ابتکار صلح عربی دارد، نمی توان به یکباره شاهد پیوستن ریاض به عادی سازی با رژیم صهیونیستی بود، مگر اینکه اتفاق خاصی توجهات را از این طرح صلح منحرف کند.

ملاحظه دوم؛ نوع و سطح نقد شوندگی کارت بازی عادی سازی است که چگونه بتوان آن را به بیشترین امتیاز تبدیل کرد. خرید تسلیحاتی انبوه از نوع باکیفیت و توسعه یافته، گرفتن امتیاز غنی سازی اورانیوم، تضمین پادشاهی محمد بن سلمان، زمینگیر کردن ایران با یک حمله یا با یک توافق جامع که مسئله موشک را حل و فصل کند، از جمله دغدغه هایی است که عربستان برای عادی سازی مدنظر قرار دارد. در همین خصوص زیدان القنائی، تحلیل‌گر سیاسی و سخنگوی سازمان “عدالت و توسعه” مطالعات خاورمیانه، دیدگاه عربستان که فیصل بن فرحان، وزیر خارجه سعودی برای دولت آمریکا مطرح کرده این است که صلح و عادی سازی بین کشورهای عربی و اسرائیل تنها در یک صورت اجرایی می‌شود، این‌که محور و طرح مقاومت به رهبری ایران از بین برود.

ملاحظه سوم؛ نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکاست که پیروزی مجدد ترامپ، عربستان را در پیوستن به روند عادی سازی دلگرم تر می کند.

 

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟