مایک پمپئو و سرگئی لاوروف، وزرای خارجه آمریکا و روسیه اخیرا طی یک تماس تلفنی درباره گامهای بعدی گفتوگوهای امنیتی استراتژیک دوجانبه گفتگو کردند. پمپئو تاکید کرد که هر گفتوگوی آتی درباره کنترل تسلیحات براساس دیدگاه دونالد ترامپ باید مبنی بر توافق سه جانبه کنترل تسلیحات با حضور چین و روسیه باشد.
باید توجه داشت از زمانی که آمریکا به دستور دونالد ترامپ رئیسجمهور این کشور در تاریخ ۲۱ اکتبر ۲۰۱۸ مدعی شد که به دلیل نقض مکرر پیمان منع موشکهای میانبرد هستهای یا همان INF توسط روسیه، از پیمان مذکور خارج خواهد شد و در تاریخ ۱ فوریه ۲۰۱۹ (میلادی) نیز به طور رسمی از این پیمان خارج شد، کاملا مشخص بود که واشنگتن برنامهها و اهداف بلندمدتتری را در دستور کار دارد.
در ظاهر در آن شرایط علت اصلی خروج آمریکا از این پیمان اتهاماتی علیه مسکو مبنی بر انجام آزمایشهای موشکی پنهانی و تقویت حوزه تسلیحات هستهای بود. اما از همان ابتدا مشخص بود که تنها این موضوع دلیل خروج آمریکاییها از پیمان منع موشکهای میانبرد هستهای نبوده و آنها برنامههای دیگری نیز دارند. کمااینکه در همان زمان نیز بحثهایی در مورد اعمال محدودیت بر چین مطرح شد؛ به خصوص که آمریکا معتقد بود طی سالهای گذشته به دنبال پیمانهایی که بین مسکو و واشنگتن وجود داشته عملا این دو کشور محدودیتهایی را علیه خود پذیرفته بودند ولی سایر کشورها از جمله چین آزادانه توانستهاند به توسعه تسلیحات و موشکهایی بپردازند که قابلیت حمل کلاهکهای هستهای را دارد. در نتیجه مهار چین که یکی از سیاستهای بلندمدت آمریکا است عملا از حوزههای اقتصادی به حوزههای نظامی تغییر کرده است و واشنگتن در تلاش است که مانع بلندپروازیها ودستیابی چین به تسلیحات جدید یا دستکم تکثیر این نوع تسلیحات شود. به همین دلیل هم، آمریکاییها اکنون این پیشنهاد را مطرح کردهاند که اگر قرار است مجددا وارد پیمانی شوند باید در آن چین نیز به عنوان یکی از طرفهای اصلی حضور داشته باشد. واقعیت این است که حتی آمریکاییها در سیاستهای بلندمدت شان اگرچه ممکن است این هدف را مدنظر داشته باشند کهپیمان اولیه با حضور روسیه و چین منعقد شود ولی در سیاستهای بلندمدتترشان در فکر این هستند که اگر قرار باشد محدودیتی بپذیرند این محدودیت را به شکل جهانی دربیاورند. یعنی سایر کشورهایی هم که طی سالهای گذشته در این حوزه فعالیت کردهاند را نیز به نوعی وارد این پیمان کنند. یعنی حتی اگر به عنوان اعضای اصلی هم نباشد ولی سازوکاری را ایجاد کنند که در قالب سازمان ملل و به واسطه پروتکلهایی بتوانند کشورهای دیگر از جمله جمهوری اسلامی ایران را نیز تحت این پیمانها قرار دهند تا به زعم خود محدودیتهایی را بر آنها اعمال کنند. چرا که آمریکاییها اعتقاد دارند کشورهایی مانند ایران نیز از این فرصت استفاده کردهاند و به سمت توسعه صنایع موشکیشان گام برداشتهاند. در نتیجه طرح آمریکاییها یک طرح بلندمدت و با شمولیت بیشتری است. به این معنا که در درازمدت کشورهای بیشتری را در بر خواهد گرفت و صرفا به چین و روسیه محدود نخواهد شد. اگرچه در گام اول هدف از این طرح، اعمال محدودیت در چین و روسیه است.
البته در شرایط فعلی پکن تلاش دارد تا قدرت و توان موشکی خود را هم پای آمریکا و روسیه نشان ندهد و این موضوع را نپذیرد تا بتواند به فعالیتهایش در این حوزه ادامه دهد.
بنابراین به رغم تمایلاتی که روسها برای مذاکره با آمریکاییها در این رابطه دارند ولی برای چینیها چندان مطلوب نیست که در شرایط فعلی وارد چنین پروسهای شوند و بخواهند محدودیتی را علیه برنامههای موشکی خود بپذیرند.
در نهایت باید توجه داشت که مسکو بارها اعلام کرده از انجام مذاکرات جدید در این خصوص هیچ ابایی ندارد؛ چرا که روسیه به این مسئله واقف است که اساسا هزینهها و بودجههای نظامی و دفاعی آمریکا قابل قیاس با روسیه نیست. لذا اگر قرار باشد یک پروسه جدید برای رقابت تسلیحاتی ایجاد شود قطعا روسها در آن دست برتر را نخواهند داشت. به همین دلیل هم هر زمان آمریکا صحبت از مذاکره میکند روسها تمایل نشان میدهند. اما اینکه چه نوع شرایط و محدودیتهایی را بپذیرند و تصمیم بر این گرفته شود که چه بازیگرانی در یک پیمان جدید محدودکننده حضور داشته باشند، موضوعی است که به احتمال زیاد بر سر آن هم بین مسکو و واشنگتن و هم بین واشنگتن و پکن بحث و جدلهایی بوجود خواهد آمد. در این بین محتملترین سناریو این است که آمریکا همچنان روی موضوع عضویت کشورهای دیگر از جمله چین در یک پیمان جدید اصرار خواهد ورزید و تا وقتی که این هدف واشنگتن یعنی یک توافق سه جانبه بین چین، روسیه و آمریکا محقق نشود احتمالا حصول توافق با مسکو نیز دور از انتظار خواهد بود.
منبع:https://shuaibbahman.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.