ترکیه از کودتا تا ترور سفیر روسیه

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
طی سالها و بخصوص ماههای اخیر ترکیه از جمله کشورهایی است که شاهد تحولات گوناگونی در سیاست خارجی اش بوده است و بر اساس تحولاتی که رخ داده، سیاست خارجی این کشور نیز به تناسب آن چرخش داشته است که این چرخش خود نشان از پایه گذاری سیاست خارجی این کشور بر اساس منافع آن است. چرخش ترکیه در مسائل منطقه و چرخش در سیاست خارجی اش از دو جنبه قابل تحلیل است: تحولات داخلی و تحولات منطقه ای و بین المللی.

 

بعد از کودتای نافرجام ترکیه و برخورد آمریکا و اروپا درقبال ترکیه، این کشور را برآن داشت تا سیاست خارجی اش را تغییر دهد. چون از طرفی آمریکا و اروپا این کشور را به نقض حقوق بشر متهم می کرد و از طرفی هم حضور گولن در آمریکا و عدم تحویل وی از طرف آمریکا به ترکیه، باعث شد که ترکیه به سمت شرق گرایش پیدا کند. ترکیه ای که تا قبل از کودتا در محور مخالفان ماندن اسد قرار داشت که متشکل از ترکیه و عربستان و آمریکاست، بعد از کودتا شاهد تحولاتی در سیاست خود بوده است. گرایش این کشور به روسیه و ایران در این دوره نشان از این تحول داشت. ترکیه به گاز روسیه نیاز دارد و از طرفی هم چون ترکیه درخواست عضویت در اتحادیه اروپا را داشته و دارد به همین خاطر سمت دیگر معادله هم را در نظر دارد.

روسیه با توجه به رقابتی که در منطقه با آمریکا دارد این چرخش ترکیه را به فال نیک می گیرد و از آن به عنوان اهرم فشار علیه آمریکا به کار می گیرد.

ترکیه و روسیه دارای تحولات زیاد و پرنوسانی در روابط متقابلشان بوده اند که در مواردی تیرگی روابط دوکشور را موجب شده است مانند زمانی که هواپیمای روسیه در ترکیه سقوط کرد و پیامد آن هم تحریم ترکیه از سوی روسیه بود. ترور سفیر روسیه در ترکیه رخدادی دیگر بود که به عنوان اتفاق مهم دیگر و تأثیر گذار (سقوط هواپیمای روسیه در ترکیه) در روابط دو کشور، اذهان عموم را به خود جلب کرده است که می تواند آینده روابط ترکیه و روسیه تا حدی تحت تأثیرخود قرار دهد. این اتفاق زمانی رخ داد که وزرای خارجه دو کشور به همراه ایران در حال مذاکرات در خصوص سوریه بودند. نشست سه کشور روسیه و ایران و ترکیه در مسکو که با موضوع بررسی تحولات روسیه برگزار شد نشان از فاصله گرفتن ترکیه از آمریکا دارد. هرچند نمی توان انتظار داشت که این فاصله زیاد طول بکشد چراکه ترکیه به دنبال منافع است و براساس منافعش عمل می کند.

 در این نشست هرسه کشور بر اساس منافع خود در منطقه عمل می کنند. می توان گفت حضور ترکیه دراین نشست، معتدل شدن سیاست این کشور نسبت به تحولات سوریه است (حمایت از مخالفان سوری). که این معتدل شدن سیاست ترکیه در آزاد سازی حلب مؤثر بوده است. مسئله کردهای سوری موضوع مشترک ایران و ترکیه در این نسشت است. ترکیه از یک طرف از کنار زدن اسد در سوریه از طرف هم پیمانانش نا امید شده است و از جهتی هم می خواهد به آمریکا بگوید که این چرخش ناشی از حمایت آمریکا از کودتاچیان و نیروهای کرد در شمال سوریه بوده است. این نشست نشان از اتحاد سه کشور و کنار زدن آمریکاست. هرچند این اتحاد ممکن است به طور بلند مدت باقی نماند این مسئله را باید در نظر داشت که ترکیه جزیی از ناتو است و خواهان حضور در اتحادیه اروپاست و کشوری است که بر اساس منافع عمل می کند. بنابراین دو طرف معادله را در نظر دارد. (یک طرف معادله ایران وروسیه و طرف دیگر معادله آمریکا و اتحادیه اروپا).

منبع:http://www.faratab.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *