شکل گیری موازنه های جدید در منطقه ی مدیترانه ی شرقی و دکترین جدید در سیاست خارجی ترکیه

 
در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در روابط بین‌­الملل امروزی، دولت­‌ها با تلاش برای کنترل و شکل دادن به محیط خارجی خود به عدم اطمینان و آنارشی بین المللی پاسخ می دهند. ‏بنابراین مهمترین عامل مهمی که سیاست خارجی کشورها را شکل می­دهد قدرت نسبی آن کشور در نظام بین‌الملل می‌­باشد.

به عبارت دیگر، دولت‌­ها بیشینه کردن فرصت­‌ها را برای عملیاتی کردن اولویت‌­هایشان دنبال می­کنند. پس به جای توصیف دولت ها به مثابه­ی وجودهایی قدرت افزا یا امنیت افزا (‏Security-Maximisers‏)، ‏ترجیح بر توصیف دولت‌­ها به مثابه وجودهایی نفوذ افزا (‏Influence-Maximisers‏) می باشد. بدین ترتیب می توان رابطه بین ‏قدرت، اولویت­‌ها و رفتار دولت­‌ها را بهتر بررسی کرد. در این مسیر تأکید بر فرایندهای توسعه­‌ی استراتژی کلان می ‏باشد.‏ استراتژی همه جوانب قدرت و نفوذ در ‏اختیار یک ملت است و نگرش دولت­‌ها نسبت به محیط بین‌­المللی را تعیین می­کند. جهت گیری‌­ها و سیاست دولت­‌ها در مدیترانه‌­ی شرقی هم در جهت استراتژی کلان آنها می­باشد، تحولاتی که از شمال آفریقا تا خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داده است.

 

تاریخ شکل گرفته در اطراف مدیترانه‌­ی شرقی با فتوحات عربی، جنگ­‌های صلیبی، فتح ‏استانبول، فروپاشی امپراتوری عثمانی و آشفتگی­‌های خاورمیانه و اخیرا مشکلات ناشی از پناهندگان روبرو بوده است. ‏ اگر به مسئله جنگ‌­های باستانی ایران و روم و ایران و یونان نظر داشته باشیم، خواهیم دید این ‏منطقه همیشه شاهد یک تنش تمدنی بوده است، تنش شرق و غرب. همان­طور که لوکاچ هم تنش فرهنگ و تمدن را ذیل همین ‏مبحث طرح کرد. این تنش هنوز هم حل نشده است، بلکه از قضا در تنش‌­های ژئوپلتیک که هم ریشه های تمدنی دارد هم ‏ریشه­‌های ایدئولوژیک مدفون شده است. تعیین ایدئولوژیک بر سر تعیین سرحدات تمدنی اعتقادی شرق و غرب که امروزه از ‏یک طرف مسئله اسراییل و فلسطین در مورد قدس و از طرف دیگر مساله ترکیه و یونان را در مورد استانبول را شامل می­شود. ‏از این حیث می­توان گفت مدیترانه برای تاریخ ترکیه بسیار مهم است. پس از تسخیر خاورمیانه عربی توسط امپراتوری ‏عثمانی، پنج قرن حکومت مصر در مدیترانه شرقی پایان یافت و یک مدیترانه شرقی تحت سلطه عثمانی ظهور کرد. ‏

 

مدیترانه از نظر استراتژیک برای اتحادیه اروپا نیز مهم است. به ویژه اخیراً، مهاجرت غیرقانونی به اروپا نشان ‏داده است که این منطقه از نظر امنیتی برای اتحادیه اروپا چقدر حائز اهمیت است. علاوه بر این، اهمیت آفریقای شمالی و جنوب ‏صحرای آفریقا برای اتحادیه اروپا نیز بر ژئوپلیتیک مدیترانه تأثیر می­گذارد.‏

 

از طرف دیگر، تحولات بهار عربی در منطقه از سال ۲۰۱۱ به بعد نیز به وخامت تعادل استراتژیک در دریای مدیترانه منجر ‏شده است. به دنبال تحولات سیاست اوباما برای خروج ایالات متحده از خاورمیانه، آشفتگی بزرگ ناشی از بحران سوریه، ظهور ‏قدرت­‌های منطقه‌­ای ترکیه و ایران در خاورمیانه و ورود مجدد روسیه به این مناطق بر توازن استراتژیک در شرق مدیترانه تأثیر ‏گذاشته است.

 

این مسایل باعث شده است تا ترکیه در ژئوپلیتیک و استراتژی جدید خود تجدید نظر کند. ژئوپلیتیک ترکیه تا سال ۲۰۲۳ ‏ترجیح بر افزایش قدرت بحری خود به جای قدرت بری می­باشد. دلایل این ترجیح را در چندین مساله اساسی موجود در ‏مدیترانه می­توان جستجو کرد: ۱. مساله‌ی تاسیس کشور (جعلی) کردستان توسط اسراییل و غرب برای دسترسی به دریا. ۲. ترس از دست ‏دادن ۱۵۰ هزار مترمربع از سرزمین آبی ترکیه موسوم به ماوی وطن ترکیه (Mavi vatan). ۳. ترس از دست دادن و عقب نشینی از نقش گارانتوری در قبرس ‏ترک شمالی. ,۴ تلاش برای دستیابی به منابع انرژی به عنوان پاشنه آشیل اقتصاد ترکیه.

 

تحولات مدیترانه­‌ی شرقی و شکل­‌گیری موازنه­‌ها در آن: ‏

مهم­ترین مساله در مورد مدیترانه را می توان تعیین حدود و اختیارات دریایی به دلیل اهمیت منابع انرژی کشف شده و همچنین پیش‌­‏بینی افزایش قیمت انرژی بعد از کرونا عنوان کرد.  در ‏این زمینه، ترکیه در سال ۱۹۸۶ در دریای سیاه ، ۲۰۰ مایل منطقه ی انحصار اقتصادی دریایی اعلام کرد. بر اساس قانون ‏دریای سرزمینی ۱۹۸۲ ترکیه، آب‌های سرزمینی در دریای اژه ۶ مایل و آب‌های سرزمینی آن در دریای سیاه ۱۲ مایل می باشد. ‏از نظر حقوقی نیز ترکیه با جمهوری ترک قبرس شمالی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۱ توافق نامه تعیین حدود فلات قاره امضا کرد. ‏

 

در مورد یونان و ترکیه در این مورد اختلافات بسیاری وجود دارد. در بررسی سابقه ی اختلافات دریایی ترکیه با یونان این مساله به سال ‏‏۱۹۶۱ بر می­گردد که یونان به صورت یکطرفه اقدام به اکتشاف منابع دریایی و تقسیم بندی آن منطقه می کند که تا ‏سال ۱۹۷۴ و مساله قبرس ترک شمالی ادامه داشت.  با اختلاف میان دو کشور بر سر مسایل اکتشافی، این اختلاف به دیوان ‏عدالت سازمان ملل ارجاع و بی نتیجه میماند. طبق کنفرانس برن، هر دو کشور توافق می­کنند که اکتشاف را متوقف کنند. ‏در اینجا اختلاف ظاهرا پایان یافته دیده می شود. ‏

 

با اعلام نکردن وضعیت فلات قاره و منطقه انحصاری اقتصادی در این منطقه توسط ترکیه، اتحادیه اروپا از فرصت استفاده ‏کرده و اقدام به نشر نقشه در مورد تعیین حدود آنها کرده و با انتشار محدوده فلات قاره ترکیه در کلیه اسناد رسمی خود با ‏روش محدود کردن مرزهای دریایی ترکیه ادامه می دهد. بدین ترتیب ترکیه را در یک محدوده ی کوچک حبس می­کند. ‏ترکیه این مساله را  قرارداد سور دریایی می بیند. ‏ از طرف دیگر یونان نیز با استناد به این نقشه، دائما نقشه‌­هایی را منتشر می­کند که فلات قاره­ی ادعایی آن است. ‏از نظر ترکیه راضی شدن به این نقشه یعنی از دست دادن قبرس ترک شمالی و احاطه شدن آناتولی از قسمت جنوبی می­باشد.‏ از نظر استراتژیست­‌های ترکیه، اشتباه ترکیه این بوده است که دریای سرزمینی خود را در سال ۱۹۶۴ از سه مایل به ۶ مایل افزایش داد. یونان ‏اکنون با اعلام ۱۲ مایل دریایی و با ادعای جزیره ای بودن و ادعای احتساب آن از جزایر بر این ادعا پافشاری میکند.

 

ادعای حقوقی ترکیه بر منطقه ی انحصاری اقتصادی خود طبق معاهده ی ۱۹۱۳ لندن ماده ۴ و ۵ می­باشد. معاهده­ی لوزان  ‏ماده ۱۲-۱۳-۱۵ نیز حوزه ی دریای سرزمینی را ۳ مایل قبول کرده و همچنین مخالف نظامی کردن جزایر می­باشد. طبق این ‏معاهده، ترکیه یک چهارم جزیره ی گریت را به یونان داده است. ‏به طوری­که یونان هم اکنون بر تمامی آن جزیره ادعای مالکیت دارد. 

 

‏مساله­‌ی دیگری که باعث دامن زدن بر اختلافات در دریای مدیترانه شرقی شده است، تقسیم بندی مناطق دریایی برای اکتشافات انرژی توسط قبرس روم جنوبی می­باشد. دولت ‏قبرس جنوبی توافق نامه منطقه اقتصادی انحصاری را با مصر در سال ۲۰۰۳ ، لبنان در سال ۲۰۰۷ و اسرائیل در سال ‏‏۲۰۱۰ امضا کرد و با استناد به جزیره میس در قبرس جنوبی، فلات قاره ترکیه را نادیده گرفته و نقض می­کند. ‏

 

تشکیل مجمع گازی مدیترانه توسط ۷ کشور مدیترانه ی شرقی از دیگر تحولاتی محسوب می شود که باعث شکل گیری موازنه ی جدید کشورها در این حوزه شده است.  در سال ۲۰۱۹ نشست وزیران مجمع گاز مدیترانه شرقی (DAGF) با حضور وزیران انرژی اسرائیل، ایتالیا، یونان، مصر، قبرس جنوبی و دولت فلسطین و همچنین نماینده وزیر انرژی اردن در قاهره برگزار شد. این مجمع کارکردی شبیه اوپک را دنبال می­کند. در این نشست ترکیه، لبنان و سوریه حضور نداشتند. ترکیه این مجمع را موازنه‌­ای بر علیه خود می­بیند. این تحول در راستای پروژه­ی خط لوله­‌ی EAST MED  بود که هدف آن بی­اثر کردن خط لوله­‌ی North Stream ۱-۲  و کاهش وابستگی انرژی اروپا به روسیه و از طرف دیگر بی­اثر کردن خط لوله ی ناباکو و تاناپ می باشد که نتیجه­‌ی آن میلیاردها دلار ضرر به ترکیه خواهد بود.

 

اقدامات و ادعاهای ترکیه در مقابل تحولات مدیترانه و شکل گیری دکترین جدید آن: ‏

به دلیل اکتشافات سیسمیک (‏Sismik)‏ در مدیترانه شرقی در روزهای اخیر اغلب نام میهن آبی (Mavi Vatan)‏‎ ‎‏به یکی از ‏موضوعات به روز ترکیه تبدیل شده است. ‏ مفهوم میهن آبی که به عنوان دکترین جدید وارد ادبیات سیاسی ترکیه شده است، سیاست دریانوردی جمهوری ترکیه را در دریای مرمره، اژه، ‏سیاه و مدیترانه شکل می­دهد. این مفهوم در دهه­ی ۲۰۰۰ میلادی پدیدار شد و تمام مناطق صلاحیت دریایی ترکیه (آبهای داخلی ، ‏آبهای سرزمینی ، فلات قاره ، منطقه اقتصادی انحصاری) را شامل می شود. با این حال ، در آن زمان، دکترین­‌های لیبرال/ ‏اسلام گرایانه داود اوغلو محبوب بود‎.‎‏ ‏

 

اما این مفهوم بعد از سال ۲۰۱۵ دوباره در نتیجه­‌ی اتحادهایی که در سیاست داخلی ترکیه بین حزب ملی گرای (MHP) و حزب ‏عدالت و توسعه (AKP) رخ داد، توسعه یافت و استراتژی­‌های مبتنی بر قدرت نظامی و فعال ترکیه در مناطق دریایی را شکل داد. در این ‏مرحله، باید توجه داشت که تمایل شدید ضدغربی و اوراسیا محور در میان افسرانی که مفهوم میهن آبی را مطرح و از آن ‏دفاع می­کنند، وجود دارد. این درک جدید از امنیت و دکترین بر سه عنصر اساسی استوار است: اولین آنها نظامی­‌گری ‏سیاست خارجی است، یعنی برجسته شدن استفاده از قدرت نظامی و به دنبال آن دیپلماسی. دوم، شروع امنیت دفاعی ترکیه ‏از مناطق فرامرزی. سوم، توسعه صنعت نظامی برای اجرای این استراتژی. در این راستا داشتن سربازان در مناطق فرامرزی به منظور ‏محافظت از امنیت ترکیه، ایجاد پایگاه­‌های نظامی و تقویت حضور نظامی مدتی هست که در مرکز سیاست امنیتی ترکیه قرار ‏گرفته است. بنابراین سیاست خارجی ترکیه به دنبال این است که با حفظ منطقه­‌ی نفوذ خود در منطقه­، به امنیت دست یابد. ‏از طرف دیگر می توان گفت ماوی وطن و سایر عملیات‌­های نظامی ترکیه از موضعی دفاعی شروع می­شد. اما نقشه­‌ی مناطق ‏دریایی ترکیه که توسط دانشگاه سویا در اسپانیا تولید و یونان از آن استفاده و اروپا نیز از آن دفاع کرد، باعث رویکرد ‏تهاجمی ترکیه شد. ‏تا اینکه مدیترانه شاهد محل حضور و رقابت بازیگران و شرکت­‌های متعددی از جمله امارات و قطر، کره جنوبی، آمریکا، روسیه و اتحادیه ‏اروپا شد. بدین ترتیب ترکیه برای حفاظت از منافع خود، به ‏دلیل اینکه تعداد زیادی از کشورهای منطقه­‌ای و خارجی فعالانه در مدیترانه شرقی مشارکت دارند چندین سیاست را برای ‏حمایت از منافع و حقوق خود در پیش گرفت: دیپلماسی حقوقی، دیپلماسی کشتی جنگی (‏Gambot‏) و دیپلماسی اکتشاف و استخراج ‏(Sondaj)‎‏ از آن جمله ‏می­باشد. ‏

 

در این زمینه اولین برخورد تهاجمی در این منطقه، ابتکار اکتشاف گاز طبیعی در مدیترانه شرقی با تصمیمی یک جانبه با استخدام کشتی ‏تحقیقاتی پرچم نروژ در سال ۲۰۰۲ توسط دولت یونان  بود. این اقدام با مداخله­ی کشتی­‌های جنگی ترکیه مجبور به ترک آنجا شد. ‏بدین ترتیب، ترکیه تعیین فلات قاره در دریای مدیترانه شرقی را از طریق ابزارهای نظامی و دیپلماتیک به دنیا جهان اعلام ‏کرد. ‏ از طرف دیگر، دولت قبرس جنوبی هم توافق نامه­ای را با شرکت های ‏ENI‏ و ‏TOTAL‏ برای به اکتشاف مورد اختلاف با ترکیه در پارسل ‏شماره ۷ امضا کرد که با هشدار نیروی دریایی ترکیه بیشتر شرکت ها مجبور به ترک منطقه شدند. در این مساله ‏دیپلماسی ‏(Gambot‏) از طریق نیروی دریایی ترکیه برای مقابله با نفوذ در مناطق حوزه های دریایی خود اجرا می­شود. ‏

 

 پیشنهادات ترکیه به یونان و قبرس جنوبی و در پیش گرفتن دیپلماسی Sismik ve Sondaj‏: ‏

در این چارچوب، طرف ترک، با دولت یونان و کلیه مخاطبان موضوع تماس گرفته و پیشنهاداتی را با آگاهی جامعه جهانی برای ‏ایجاد کمیته مشترک، جستجو و ارزیابی آن­ها با هم ارائه کرده است. همانطور که مشخص است پیشنهادات گفته شده توسط ‏طرف ترک هر بار توسط طرف یونانی رد می­شود.‏‎ ‎طرف ترکیه‌­ای این بار علیه ادامه رفتار سختگیرانه و سازش­ناپذیر طرف ‏یونانی ، اقدام به اجرای دیپلماسی‎ Sismik ‎کرد و با کشتی‌­های بارباروس و اوروج رییس، مطالعات Sismik‏ در ‏مناطق صلاحیت دریایی خود را در مدیترانه شرقی از دوره ۲۰۱۲-۲۰۱۳ آغاز شده است‎.‎‏ ‏

 

در راستای دیپلماسی حقوقی نیز ترکیه با امضای قرارداد محدوده اختیارات دریایی در سال ۲۰۱۱ با قبرس شمالی در تاریخ ‏‏۲۱ سپتامبر ۲۰۱۱ و همچنین در سال ۲۰۱۹ با لیبی توافقنامه­‌ی نظامی و در کنار آن توافق­نامه­‌ی محدوده­ی اختیارات ‏دریایی امضا کرد که بلافاصله به امضای مجلس هر دو کشور رسید.

 

اکنون بهتر درک می­شود که هدف از تلاش برای انجام کودتا و انجام حملات تروریستی در ترکیه چه بوده است و چرا اروپا در ‏تلاش برای ایجاد یک کشور دست نشانده با حمایت از گروه­‌های تروریستی مورد حمایت خود مانند پ ک ک و  با ایجاد یک کریدور ترور در شرق فرات، کودتای سیسی در مصر، جنگ داخلی در سوریه ‏و لیبی و غیره‎ حتی پیدایش گروه­‌های تروریستی داعش ‎،YPG-PYD)‎‏)و ‏نهایتا رسیدن به آب­های آزاد و تعیین منطقه­‌ی دریای مورد نظرشان هستند.  بعد از اعلام اینکه ترکیه با لبنان حاضر به امضا توافقنامه در دریای مدیترانه می­باشد، در لبنان انفجار رخ می­دهد. اهداف ‏نمایندگان سیستم جهان تک قطبی آتلانتیک گسترش منافع آنها در خاورمیانه و مدیترانه شرقی با روش‌های غصب می­باشد. ‏دیده می­شود که در پشت نیروهای کودتاگر مانند حفتر و سیسی نیز این اتحاد قرار دارد‎.‎‏ ‏

 

در نهایت اینکه ناتو اگرچه به ظاهر از میانجی‌گری دفاع می­کند، اما با‎ ‎‏ سازمان دفاعی ‏PESCO ‎‏ که از ۲۰۱۷ تشکیل شد و شامل ‏بعضی از اعضا ناتو می­شود، تهدید می­کند که درصورت بروز درگیری در مدیترانه‌­ی شرقی این مساله نه از طریق ناتو بلکه از طریق پسکو حل ‏خواهد شد. از طرف دیگر همکاری قطر با اکسون موبیل و حضور ناوگان ۶ آمریکا برای حفاظت از آن، ترکیه را در مقابل آمریکا ‏نیز قرار می­دهد.‏ روسیه هم به دلیل اینکه سهام استخراج نفت و گاز مدیترانه را دارد و چون ترکیه مشتری آن می­باشد، از حفتر در لیبی ‏حمایت می کند. اکنون ترکیه به اهمیت تمامیت ارضی سوریه پی برده است. شاید بتوان شاهد تغییر احتمالی سیاست ترکیه در مقابل سوریه و در قبال موازنه‌های شکل گرفته را پیش­‌بینی کرد. اگرچه ترکیه مایل به امضا قرارداد با اسراییل در تعیین حوزه­ی دریایی خود می­باشد از طرف دیگر می­تواند با سیاست­‌های ایران در منطقه برای تامین امنیت خود همکاری کند.

 

منبع:https://www.cmess.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟