ترکیه و حضور فرهنگی در آسیای مرکزی- بخش پایانی

 
در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
چالش هایی نیز پیش روی ترکیه درعرصه دیپلماسی فرهنگی در جمهوری هـای آسـیای مرکزی قرار دارد.

که از آن جمله است: عدم استقبال کشورهای آسیای مرکزی از برنامه های پان ترکی با محوریت ترکیه ، رشد ایدئولوژی های رقیب پان ترکیسم در آسیای مرکزی مثل: ملیگرایی محلی و اسلام گرایی و رقیب های منطقه ای و فرامنطقه ای ترکیه (نیز ر.ک: آدمی-نوری، “دیپلماسی فرهنگی ترکیه در آسیای مرکزی: فرصتها و چالشهای پیش رو”).


بخشی از چالشهای مذکور به حضور ناهماهنگ کشورهای عربی در منطقه مربوط است. این کشورها که با دلارهای نفتی وسوسه کننده ، گهگاه برق چشم سران کشورهای آسیای مرکزی را می ربایند ، همچون ترکیه دغدغه نشر زبان و فرهنگ ترکی ندارند و در مسیر دیگری گام بر می دارند. آنان عمدتا در اندیشه نشر نوعی خاص و معمولا قشری از مسلمانی اند و به جای نشریات ترک ، منشورات عربی در میان فارس زبانها یا ترک زبانهای منطقه می پراکنند. چین به مثابه یک قدرت نوظهور در حال به هم ریختن بسیاری از معادله های سنتی حضور در منطقه از جمله در آنچه به ترکیه ارتباط دارد می باشد. قدرت قدیم حاضر در منطقه یعنی روسیه نیز به عنوان میراث دار شوروی سابق، همواره اقدامات ترکیه من جمله در حوزه فرهنگ را تعقیب می کند و بعضا ناخرسندی خود را از حضور مستقیم و غیر مستقیم ترکیه نشان می دهد چرا که از تقویت حضور ترکیه در منطقه، نگران است.

دادگاه عالی مسکو، چند سال پیش، فعالیت سازمان “نورچیلر ” – وابسته به ترکها – در قلمرو روسیه را غیرقانونی اعلام کرد. به نظر تحلیلگران روس، این سازمان افراط‌گرای مذهبی که در برخی از کشورهای شوروی سابق، با نام‌های مختلف فعالیت می‌کند، زیر نظر جنبش فتح الله گولن بوده و با پوشش شعارهای اجتماعی و فرهنگی، اهداف بلند مدت سیاسی را دنبال می‌کند. درباره فعالیت سازمان نورچیلر در رسانه‌های روسی، مطالب فراوانی منتشر شده که در بیشتر آنها، به وابستگی فتح الله گولن و نهادهای زیر نظر وی، به سرویس‌های اطلاعاتی غربی و به خصوص سازمان سیا اشاره شده است. کارشناسان روس معتقدند: موسسات وابسته به گولن قطع نظر از زمینه فعالیتشان در روسیه، در کنار تاثیرگذاری بر اذهان و افکار عمومی مردم و به خصوص نسل نوجوان از طریق برنامه‌های آموزشی مدارس خود، به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز سرویس‌های خدمات امنیتی آمریکایی نیز مشغول بوده‌اند. از جمله روزنامه معروف روسی “ایزویستیا ” با انتشار گزارشی در باره فعالیت اطلاعاتی موسسات آموزشی ترکیه در روسیه و آسیای‌مرکزی، با استناد به کتاب “شاهد مستقیم هرج و مرج و انقلاب‌ها “، نوشته “عثمان نوری گوندش ” افسر سابق سازمان اطلاعات ترکیه، تصریح کرده است: این موسسات در کشورهای شوروی سابق با سازمان سیا همکاری می‌کنند. گوندش سال‌های طولانی در سازمان ملی اطلاعات ترکیه فعالیت کرده و مدتی نیز مسئولیت مشاور دولت کشورش در بخش اطلاعات و امنیت را عهده‌دار بود. وی اعلام کرده است که دفتر مرکزی “نورچیلر ” در ایالت پنسیلوانیای آمریکا قرار دارد و سازمان “سیا” از آن، در کشورهای شوروی سابق و به خصوص آسیای‌مرکزی، به عنوان پوشش استفاده می‌کند. این افسر سابق اطلاعات ترکیه مدعی است که چند سال پیش حدود 130 تن از کارمندان سیا در لباس معلمان مدارس ترکی در قرقیزستان و ازبکستان حضور یافته و در اصل به فعالیت‌های خاص خود مشغول بودند. به تائید وی، بیشتر معلمان زبان انگلیسی این موسسات آموزشی، تابعیت آمریکا و گذرنامه‌های سیاسی در اختیار داشته و دارای مصونیت قضایی بودند.

نکته و سوال بسیار مهم و جالب درباره فعالیت این مدارس این است که چرا با توجه به این که فعالیت مدارس ترکی در کشورهای آسیای‌مرکزی کاملاً قانونی بوده و تمام هماهنگی‌های لازم با وزارتخانه‌های آموزش و پرورش و آموزش عالی این کشورها به عمل آمده است، همچنان باید تعدادی از معلمان این مدارس، از مصونیت قضایی برخوردار باشند؟ در حالی که در طی دوران استقلال کشورهای شوروی سابق، برای هیچ یک از موسسات آموزشی خارجی چنین امتیازی در نظر گرفته نشده است و نکته مهم این که، سکوت آنکارا در برابر ادعاهای گوندش و همچنین عدم واکنش ترکیه به اتهامات مرتبط مسکو و تاشکند، حکایت از وجود موارد قابل بررسی در منطقه دارد. روسیه ضمن ممنوع اعلام کردن فعالیت موسسات آموزشی ترکیه وابسته به جریان “نورچیلر “، هدف از این اقدام و تصمیم خود را جلوگیری و مقابله با فعالیت‌های خرابکارنه سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا با استفاده از این موسسات در منطقه عنوان کرده بود. از سویی به سختی می‌ شد پذیرفت که نهادهای اطلاعاتی ترکیه، از فضای مدارس ترکی فعال در آسیای مرکزی و ارتباطات آنها اطلاع نداشته باشند.

جمع بندی مقاله

مشکلات فرهنگی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز در طول هفتاد سال حکومت شوروی سابق، این فرصت را برای ترکیه فراهم آورد تا پس از استقلال شان ، دست یاری به سوی آنها دراز کند و به گسترش ملّیت گرایی و تشکیل دولت بزرگ ترک بیندیشد. ترکیه به طرق مختلف برای گسترش نفوذ خود در این جمهوری ها اقدام کرد. برای دستیابی به اهداف مورد نظر خویش به افتتاح مدارس و مراکز آموز شی پرداخت و امکانات لازم جهت ادامه ی تحصیل دانشجویان این کشورها را در ترکیه فراهم ساخت. در این خصوص عقد قراردادهای همکاری بین دانشگاههای ترکیه با دانشگاههای جمهوری های آسیای مرکزی آغاز شد. در زمینه ی آموزش زبان، شباهت زبانی و سنّت های فرهنگی مشترک مهم ترین ابزارهایی هستند که آنکارا درصدد است با اتّکا به آن ها رهبری خود را در جهان ترکی نوظهور تحقّق بخشد. ترکیه با اشاره به گستردگی پوشش زبان ترکی که به ادعای ترکیه ای ها 150میلیون نفر از بالکان تا چین (به عنوان پنجمین زبان جهان) به آن تکلّم می کنند در تلاش است که خود را همچون یک مغناطیس فرهنگی برای ملّت های ترک منطقه معرّفی نماید. در همین ارتباط دولت آنکارا اقدام به اجرای حجم وسیعی از برنامه های فرهنگی نظیر پخش ماهواره ای، ارایه ی بورس های تحصیلی، تأسیس دفاتر فرهنگ و زبان ترکی و تأسیس مدرسه نموده است . حوزه ی دیگر دیپلماسی فرهنگی ترکیه” سیا ست های دینی” است.تمام فعّالیت های دینی ترکیه از سوی سازمان امور دیانت که نهادی دولتی و وابسته به نخست وزیری است، انجام می شود.

الگوی اجرایی و به تعبیری ابزارهای اجرایی دیپلماسی فرهنگی ترکیه در منطقه عبارتند از:

ر سانه: در این زمینه شبکه ی تلویزیونی”تی.آر.تی آواز” در نوروز سال 2009میلادی شروع به فعّالیت کرده است. این شبکه به زبانهای هشت کشور, یعنی ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان، آذربایجان، بوسنی وهرزگوین، آلبانی و در رأس آن ترکیه و توسّط مجریان همان کشورها برنامه پخش می کند. ترکیه تنها کشوری است که حضور پررنگ رسانه ای در ترکمنستان دارد. یکی از شبکه های تلویزیونی، اوراسیا لایف می باشد. این شبکه برنامه های خود را به سه زبان ترکی استانبولی، روسی و انگلیسی ارایه می کند. تعاملاتی حرفه ای با تلویزیونهای محلّی کشورهای هدف، بویژه در منطقه ی آ سیای مرکزی و قفقاز دارد و هم زمان شعبه های خود را در پایتخت این کشورها فعّال می کند. بیش از یک دهه است که آنکارا فعّالیت گسترده ای را در جمهوریهای آسیای مرکزی سازمان داده و از آذربایجان در غرب دریای مازندران تا جمهوری مغولستان و حتّی منطقه ی اویغورنشین سین کیانگ در غرب چین، نفوذ فرهنگی خود را توسعه داده است.

تبادلات علمی:دانشگاه و مدارس بین المللی ترکمن ترک از ابزارهای مؤثّر حضور ترکها در عرصه ی آموزشی و فرهنگی ترکمنستان محسوب میشوند. دانشگاه بین المللی ترکمن ترک که از سوی ترکها اداره می شود از سال1994میلادی فعّالیت خود را آغاز کرده. براساس تازه ترین آمارها، هم اکنون بیش از یک هزار و ششصد و پنجاه و دونفر از دانشجویان ترکمن در مدارس آموزش عالی ترکیه در رشته های مختلف تحصیل می کنند. علاوه بر وجود دهها مدرسه و مرکز علمی و پژوهشی ترکی، در برخی از کشورهای آسیای مرکزی و مشخّصاً در قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان دانشگاههای ترکی نیز فعّال هستند و سالانه صدها نفر متخصّص را در رشته های مختلف پرورش می دهند. نکته ای که نباید از نظر دور داشت، تلاش ترکیه برای نفوذ در تنها کشور فارس زبان آ سیای مرکزی یعنی تاجیکستان ا ست، چنانکه در حال حاضر در این کشور، هفت مؤ سّسه ی آموزشی ترکی ایجاد شده که در آنجا فرزندان مقامات عالی رتبه ی دولتی و محلّی و کودکان مستعد آموزش می بینند. به ویژه توجّه این مدارس به آموزش زبان انگلیسی سبب شده که ورود فارغ التّحصیلان آنها به دانشگاههای تاجیکستان، ترکیه و کشورهای غربی آسانتر باشد که خود باعث گرایش بیشتر به تحصیل در این مدارس شده است .

زبان:وجود زبان و خطّ مشترک لاتین بین آنکارا با برخی از کشورهای منطقه، زمینه ی تبادل اطّلاعات بین ترکیه و کشورهای منطقه را از طریق رسانه ها و انتشارات علمی و پژوهشی فراهم کرده است. به علاوه سکولار بودن نظام حکومتی ترکیه، نگرانی دولتهای آسیای مرکزی را از بابت نفوذ ترکیه کاهش داده است. ترکیه از این فرصت برای گسترش نفوذ فرهنگی خود بهره ی فراوانی برده، به نحوی که نه تنها گوی رقابت را از بسیاری از کشورها در این زمینه ربوده، بلکه حتّی با روسیه به رقابت پرداخته است.

در طول سالهای استقلال کشورهای آسیای مرکزی، هزاران نفر از جوانان این منطقه در دانشگاههای ترکیه تحصیل کرده و بخش قابل توجّهی از آنها در نهادهای دولتی کشورهای خود مشغول کار شده اند. همچنین اکنون در برخی از کشورهای آسیای مرکزی در سطوح مختلف سیاسی، از جمله در سطح احزاب و پارلمان، لابیهای طرفدار ترکیه ایجاد شده که این امر در مورد قرقیزستان، نمود بیشتری دارد.البتّه در تاجیکستان به دلیل فارس زبان بودن جمعیت آن، میزان گرایش به ترکیه کمتر است، ولی اقدامات اخیر فرهنگی آنکارا نظیر عرضه ی تعداد زیادی از فیلمها و سریالها، ایجاد مرکز ترجمه و دوبله ی فیلم مو سوم به ”هم صدا “ حاکی از آن است که ترکیه به صورت برنامه ریزی شده به دنبال تحکیم زمینه های نفوذ خود در این کشور است. به ویژه با توجّه به گرایشهای لائیک دولتهای منطقه و مقابله ی آنان با رشد اسلام خواهی در کشورهای خود، معیارهای سیا سی، فرهنگی و مذهبی ترکیه این فرصت را به آنکارا داده است که موفّقیت بیشتری در این کشورها داشته باشد. با کاهش نسبی نقش روسیه و زبان روسی در کشورهای منطقه، ترکیه با ایجاد ” سازمان همکاری کشورهای ترک زبان ” در سال 1992 تلاش کرد تا روابط فرهنگی با این کشورها را توسعه دهد. در همین راستا از آغاز سال 1993 با اجرای دو برنامه ی مشترک آموزشی و فرهنگی، دانش آموزان و دانشجویانی را از کشورهای آسیای مرکزی به ترکیه اعزام کرد. همزمان آنکارا اقدام به ایجاد مدارس ترکی در قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان کرد. امروز در ترکمنستان، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان و تاجیکستان دهها هزار نفر در مدارس ترکیه آموزش دیده اند که در گسترش زبان ترکی، و ارزشها و استانداردهای اجتماعی، اخلاقی، تمدّنی و فرهنگی آنکارا در کشورهای خود موثرند.

برگزاری مسابقات المپیاد زبان ترکی:یکی از فعّالیتهای مرتبط با نشر زبان ترکی – که بیشتر توسط گروه فتح الله گولن اجرا می شود -، گسترش زبان ترکی از طریق مدارس در کشورهای مختلف می با شد. معلّمان زبده ای که برای این هدف به خارج اعزام می شوند، توانسته اند در حوزه های مأموریت خود تعداد زیادی از دانش آموزان کشورهای آسیایی، آفریقایی و اروپایی را با زبان ترکی آشنا سازند. نگاه تو سعه طلبانه ی گروههای ملّی گرا در ترکیه به این امر باعث مشارکت و حمایتهای تشویقی آنان نیز گردیده است. به همین منظور هر سال مسابقاتی تحت عنوان” المپیاد زبان ترکی ” بین زبان آموزان ترکی برگزار وجوایزنفیسی به آنان ونشان فتح به معلّمان اهدا میگردد. (محمد جواد رنجکش، ” بررسی تطبیقی دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی”)

در زمانِ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دولت‌های لائیک و ملی‌گرا در ترکیه روی کار بودند و همزمان جنبش «فتح الله گولن» نیز به دنبال گسترش اندیشه و شبکه‌های آموزشی خود در آسیای مرکزی بود. جنبش گولن از اوایل دهه ۱۹۷۰ سرمایه‌های عظیم و میلیون‌ها هوادار و نهادهای بسیار ، موسسات آموزشی و رسانه‌های متعدد در ترکیه و کشورهای مختلف جهان داشت. در دهه های اخیر، عناصری همچون دموکراسی، تساهل و گفتگوی بین‌دینی در گفتمان این جنبش گنجانده شده و به تبع آن چالش های عمده‌ای برای دولت ترکیه ایجاد کرده است که کودتای جولای۲۰۱۶ یکی از مصادیق برجسته آن بود. بعد از کودتای نافرجام در ترکیه شبکه «فتح الله گولن» به شدت در آسیای مرکزی و قفقاز محدود شده است و یکی از پیش‌شرط های ترکیه برای توسعه مناسبات با این کشورها تعطیلی مدارس گولن در این مناطق می باشد. (ولی کوزه گر کالجی، “نفوذ ترکیه در حوزه امنیتی-پیرامونی ایران(۳)؛ بررسی حوزه آسیای مرکزی”. نیزر.ک: محمد جواد رنجکش ، همان)

 

منبع:http://peace-ipsc.org

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟