مذاکرات بین الافغانی بسیار کندتر از آن چیزی که پیش بینی می شد پیش می رود به گونه ای که طالبان با تاخیر بسیار زیاد در مذاکرات حاضر میشوند و گمانهزنیهای به منظور آمادگی دولت افغانستان برای جنگ آتی وجود دارد فارغ از آنکه آیا این مذاکرات به ثمر میرسد و یا خیر، پرسش اینجاست که چرا مذاکرات جاری با کندی بسیار زیادی روبروست و هیچ پیشرفتی حاصل نمی شود؟
شاید مهم ترین علل کندی مذاکرات بین الافغانی، انتظار طرفین از راهبرد جدید ایالات متحده امریکا در قبال افغانستان باشد. در واقع تا زمانی که بایدن از نقشه راه خود در قبال افغانستان رونمایی نکرده است و دیدگاه وی درباره توافق دوحه، مذاکرات بین الافغانی، نوع رفتار با طالبان و دولت افغانستان روشن نباشد، هر نوع مذاکره و پیشبرد گفتگو ها تا حدودی دور از انتظار است بنابراین طرفین در حالت انتظار قرار گرفته اند. انتظاری که به تحلیلهای متفاوت و متضاد می انجامد.
از یک سو دولت افغانستان امیدوار است تا با روی کار آمدن بایدن شرایط و تحولات افغانستان نسبت به دوران ترامپ تغییر پیدا کند. این موضوع را صراحتاً می توان در سخنان رئیس جمهور اشرف غنی یافت. وی در سخنان روز گذشته خود در کابینه، اشاره به “فصل نو در مناسبات با امریکا نمود” و از سوی دیگر از “پا برجا ماندن قرارداد امنیتی میان امریکا و افغانستان” سخن گفت. مشابه این اظهار نظرات در سخنان دیگر مقامات افغانستانی به خوبی قابل مشاهده است.
در مقابل طالبان تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری امریکا به صورت مستقیم و غیرمستقیم از دونالد ترامپ حمایت می کردند و اکنون با روی کار آمدن بایدن تا حدودی دچار تردید و نگرانی شده اند.
طالبان، یک روز پیش از مراسم ادای سوگند جو بایدن، رئیس جمهور منتخب آمریکا، از او خواستند به توافقنامه دوجانبه صلح احترام بگذارد و تمام نیروهای آمریکایی را تا ماه مه از افغانستان خارج کند. محمد نعیم وردک، سخنگوی طالبان، هشدار داد: «عدم اجرای کامل توافقنامه صلح دوحه، میتواند روند جاری مذاکرات صلح را متاثر کند.»
همچنین پاکستان نیز ایالات متحده امریکا را به پایبندی به توافق دوحه فراخواند.
نوع ادبیات مقامات طالبان نیز دولت پاکستان نشان میدهد که در جبهه طالبان و حامیان توافق دوحه همچون دولت پاکستان، نوعی نگرانی و بیم از تغییر موضع ایالات متحده امریکا در دوران بایدن وجود دارد.
هرچند که به ابقای زلمی خلیلزاد در پست خود طالبان را نسبت به آینده امیدوار کرده است به نوعی که پایگاه تحلیلی نن وابسته به طالبان در تحلیلی از عدم تغییر استراتژیک و راهبردی ایالات متحده امریکا در قبال توافق دوحه در دوران جو بایدن خبر می دهد، اما با این حال همچنان بیم ها و نگرانی های گروه طالبان از رویکرد جو بایدن در قبال توافق دوحه و آینده سیاسی افغانستان به چشم می خورد.
لذا به منظور خروج از این برزخ سیاسی و نیز مشخص شدن راهبرد ایالات متحده امریکا در قبال آینده افغانستان در دوران بایدن و برنامهها و استراتژی های او در این موضوع، مذاکرات صلح پیشرفت چشمگیری نخواهد کرد و طرفین در انتظار سیاست بایدن خواهند ماند.
شاید به این دلیل است که طالبان تمایل زیادی به شرکت در مذاکرات جاری نشان نمیدهند و در جلسات شرکت نمی کنند. اما شاید این تنها دلیل کندی پیشرفت مذاکرات نباشد بلکه علل و عوامل گوناگونی نیز در این موضوع به چشم میخورد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
توقعات طالبان از چگونگی روند مذاکرات بسیار بیشتر از آن است که انتظار می رفت اکنون آنها به دنبال آزادی تعداد بیشتری از زندانیان خود از زندان های کابل هستند و رقم آن را به ۷۰۰۰ تن افزایش دادهاند موضوعات مختلف و گوناگون دیگر در حوزه آینده سیاسی افغانستان، نوع نظام سیاسی، و حتا موارد جزیی، نشان می دهد که طالبان اهل بده بستان در مذاکرات نیستند و نرمشی از خود نشان نمی دهند و شاید توقعات بسیاری از از چگونگی روند مذاکرات دارند بنابراین شاید یکی از علل کندی روند مذاکرات بین الافغانی انتظارات و توقعات طالبان از چگونگی گفتگوهاست.
اما شاید یکی دیگر از مهمترین علل کندی روند مذاکرات بین الافغانی دیدگاه طالبان نسبت به آینده سیاسی افغانستان باشد در واقع طالبان به طور کلی مذاکره با دولت افغانستان را قبول نمی کنند و ناچارند به مذاکره با دولت پرداختند هدف ایده آل آنها تشکیل امارت اسلامی و نظام موردنظرشان است که با حذف کامل جمهوریت و قواعد مربوط به آن شکل می گیرد شاید چیزی شبیه به دهه ۱۹۹۰ و یا اندکی متفاوت تر از آن.
بنابراین طالبان به طور کلی مذاکره با دولت افغانستان را غیرقابل قبول می دانند چرا که دولت افغانستان را به عنوان دولتی دست پرورده و حامی امریکا در دوران اشغال می پندارند. این موضوع شاید تا حدودی به اندیشه سیاسی طالبان و دیدگاه آنها نسبت به نظام سیاسی باز میگردد موردی که برخی از مقامات دولت افغانستان و مذاکره کنندگان، به خوبی اشاره میکند برای مثال محمدامین احمدی، یکی از مذاکره کنندگان دولت افغانستان، می گوید: “این گروه(طالبان) تصمیمی برای قطع جنگ و خشونت ندارند و می خواهند تحت عنوان جهاد تا تشکیل نظام اسلامی مورد نظر خود بجنگند.”
این اعتقاد در بدنه طالبان وجود دارد که تنها مانع اصلی تشکیل امارت اسلامی ایالات متحده امریکا و نیروهای خارجی می باشد و وقتی که توافق با این کشور صورت گرفت مانع و سدی برای شکلگیری امارت اسلامی وجود ندارد بنابراین نیازی نیست تا با دولت افغانستان به مذاکره و گفتگو نشست. در صورت جدی بودن این دیدگاه پیشرفت و حرکت رو به جلو در مذاکرات تا حدودی دور از انتظار است و حتی با تغییر روسای جمهور ایالات متحده امریکا نیز اتفاقی نخواهد افتاد.
علی ایحال آن چیزی که بسیار حائز اهمیت است عدم موفقیت طرفین به منظور پیشرفت در مذاکرات جاری می باشد.
هر یک از علل مطروحه به سهم خود میتواند در کندی مذاکرات تاثیرگذار باشد اما چیزی که حائز اهمیت است افزایش شدت خشونت ها و نیز گسترش ترورهای سیاسی پس از آغاز مذاکرات بین الافغانی بود یعنی به جای آن که مذاکرات بین افغانی خود به عاملی جهت کاهش شدت خشونت ها و درگیری ها میان طرفین شود، منجر به افزایش شدت خشونت ها و درگیریها به منظور امتیاز گیری یک گروه، یعنی طالبان، شده است.
منبع:https://telegra.ph
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.